شاید بتوان گفت که دنیای امروز، دنیای بیتعلقی امور به یکدیگر است، در این دنیا انسان همهی توان خود را به کار میگیرد تا شرایط تاثیر و تأثر پدیدهها را فراهم کند و اگر نتیجه و اثری در کارها نبیند، احساس بیهودگی و سرخوردگی به او دست میدهد
و البته ممکن است در این بین انسان به اثرات ظاهری و سطحی دل خوش کند و آنها را ثمرهی واقعی کارها بداند و عمر خویش را با خیال خوش و توهم سپری کند....
«زن» نیز از این حال خارج نیست، شاید او هم به دنبال اثر حقیقی خود در دنیای پیرامونش است و میخواهد ردپایی از خود در زمینههای مختلف بر جای بگذارد، چهبسا بتوان گفت زن امروز بیش از هر کس و هر چیز، اضطرارِ مجسم و ظاهر شدهی انسان است که به هر وسیلهای بغض فروخوردهی خود را فریاد میزند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم، وضع کنونی انسان را در وجود زن، ظاهرتر و واضحتر میتوان دید...زن در پایان راه خود قرار دارد، نه در خانه خود را میبیند و نه در مادری کردن، نه در تحصیلات، نه در شغل و نه حتی در بذل تن خود به نگاههای کاسبکار....
با همهی اینها آنچه در این دنیای معلق، زن را ملجأ است و باعث سکونت او میشود و به بیان دیگر، به او «وجود» هبه میکند، کجاست؟ وجودی که او را واجد اثر میکند چگونه یافت میشود؟
💠شاید زن تشنهی وجود کسیست که بتواند، دستان ناتوان او را بگیرد و حرفهای ناگفتهی او را بشنود و دردِ دلش را التیام بخشد، وجود مبارک کسی که چشم به راه بازگشتِ زن باشد، و در پس احوالات زن امروز انتظار او را ببیند...
💠از اینرو که زن پایان راه را بیشتر تجربه میکند، پس در وجود او انتظار و تمنای شروع راه جدید، نگاه جدید و دنیای جدید بیشتر رخ مینماید و چه بسا از این حیث زن به شروع و بنیان عالم دِگر نزدیکتر است، و به همین سیاق این زن است که راه آینده را میگشاید...
#زن_امروز
#انتظار
#راه_آینده
@ziafat_andishe
زندگی زنِ امروز در روزگاری است که انقلاب تکنولوژیکی، اصلی ترین و اساسی ترین معیارهای زندگیِ بشر را در جهان صنعتی زیر و زبر کرده و دامنه تاثیراتِ آن در زندگیِ بشر نیز فراتر رفته و تمام موجوداتِ جان دار و بی جان و به طور کلی تمامِ کره زمین را در بر گرفته است.
بشر امروز با اختراع اتومبیل از زمین جدا شد و با ساخت هواپیما و سیاره پیماها از زمین ریشهکن شد و با دستاوردهای تکنولوژی ارتباطاتی مانند رادیو، تلفن، اینترنت و...به فواصل و مسافات غالب آمد و همه اینها به دگرگونی نحوه تفکر ما در عالم طبیعت منجر شد.
این دگرگونیِ نحوه تفکر، آن چنان شدت داشت که او در نسبتِ ذات خود با عالَم، به خودبنیادی رسید؛ آن گونه که دَخل و تصرّفِ در طبیعت و استثمار آنها در جهت مقاصد و اراده و خواستهای خود را دائما عملیاتی میکرد.
بر اساس تفکرِ خودبنیاد که او خود را اساس همه عالم می دانست، به ورطه نیست انگاری و نهیلیسم وارد شد؛ چرا که تا قبل از آن بی ارزش شدن ارزش ها(پوچ انگاری و نیهیلیسم) وجود نداشت و بشر خود را به چیزی متعلق می دانست؛ به عبارتی با اعتقاد بشر به اخلاق ، بد اخلاقی مفهوم داشت، اما با ورود به نیست انگاریِ ناشی از خود بنیادی بشر، "بی اخلاقی"حاکم شد. در بداخلاقی و فی المثل بی نمازی، بشر میدانست که از چه چیز باید توبه کند و به کجا تعلّق دارد؛ و هر بهشتی، دوزخ خودش را داشت؛
و از همین روست که امروز نمیتوان با امیرالمؤمنین هم ندا شد آنگاه که می سرایند:
"و لَئِن اَدخَلتنیِ النارَ، اَعلمتُ اَهلَها اَنّی اُحِبُّک"
(تعلق انسان به جایی یا چیزی موجب می شود که حتی در جهنّم نیز اشتیاق خود را اعلام کند و ناله دوری وفراق را سر دهد.)
اما در نیست انگاری و بی تعلّقی و حرمت زدایی از همه حریمها، دیگر اصل و اساسی وجود ندارد که او در باب فاصله خود در نسبت با آن تفکر کند و حدیث مهجوری سردهد. بدین سان با آغاز غلبه نیست انگاری، همه انسانها خود را از وطنِ خویش، دور افتاده دیدند و درست در همین نقطه در طلب وطنِ خویش است که آشوبها ظاهر می شود و حکایت بی وطنیِ زن امروز مشهودتر از مرد است.
نکته مهم اینجاست که اگر زنِ امروز بی تاب و مضطرب است، در جستجوی چیست؟ و وطنش کجاست تا بتواند از این آشوب خود را برهاند؟
در یافتن معنایی برای "بودنِ" خود به هر کجا سر کشید:
او از خانه به غوغای جمعیت و اجتماع پناه برد، اما در قیل و قال تحصیلات و مدرک و شغل گم شد و خود را نیافت.
در تبعیت از عادات فکری رایج و روزمره، در سودای مطرح بودن و مطابق مُدِ روز زندگی کردن نیز طی مسیر کرد؛ و آنچنان تحت تاثیر قرار گرفت که از ذات خود اعراض کرد، و مسئله مهم اینجاست که مگر اصالت او به چیست که از آن غافل شد؟
مسئله این است که آیا بودن زن امروز بودنی حقیقی است؟
آیا با وسعت امکانات کنونی، ما قادریم به اینکه خود را در کمال صفا و روشنی ادراک کنیم؟
و یا اینکه از خود میگریزیم و به غفلت پناه می بریم؟
ما باید تأمل کنیم تا با این حقیقت رو به رو و بلکه درگیر شویم که:
زن امروز شاید بیشتر از هر نسل دیگر، گویی همواره آماده مطرح کردن آن بوده و هنوز در جواب آن لکنت دارد:
این پرسش که زن امروز کجاست؟ و آیا حضور زن در جهان امروز مسئله ساده ای است؟ آیا ما از کنار آن به سادگی نگذشته ایم؟
#نیهیلیسم
#خودبنیادی
#زن_امروز
@ziafat_andishe
چه زبانی اکنون می توان گشود تا با #زن_امروز در هم زبانی خویش، بگوییم و بشنویم :
ما عزم عزیمت به عالَمی داریم که در افق آن تمنایی برای #بودنِ_زن پیش میآید.
بودنی که در آن #درد_ناپیدای_بیعالَمی بشر امروز را میتوان تدارک کرد و به زندگی از افقی بالاتر نگاه کرد. افقی که در آن، حتی آیات قرآن هم فراتر از عباراتی تکراری هستند و تو اشارت فهم می شوی. هم در این افق است که عبادات نیز فراتر از عادات و حرکاتند.
اکنون ما عزم عزیمت به #عالَم_امین داریم اما نه حاجیه خانم امینی که در گذشته است ،
ما در جست وجوی #وجود_بانو_امین هستیم.
وجودی که برای آینده است ، برای فردا و پس فردای ما.
وجودی که #راز_تاریخ است.
#در_جست_و_جوی_امین_آینده
🎙جلسه گفت وگو ؛
🔰در محضر #استاد_طاهرزاده؛
🗓سه شنبه ۲ مردادماه
⏰ساعت ۵ عصر
🔻سرای هنر واندیشه
جلسه به صورت حضوری و مجازی برگزار میگردد.
لینک دعوت مجازی🔻
https://www.skyroom.online/ch
/sohasima/soharoom
🖥پخش زنده تصویری از سهاتیوی به صورت آزمایشی
tv.sohaa.org
💠@ziafat_andishe