فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مالكوم ايكس شهيدی كه رهبرانقلاب برای او فاتحه خواندند
🔹سخنان مالکوم ایکس درباره مخالفان اسلام
🔸سالگرد شهادت «مالکوم ایکس»
ندگی_به_سبک_شهدا #ناصر_کاوه
🌷راوی: همسر شهید حمید باکری
💥وقتى به مهدی باکری خبر دادند که برادرت کشته شده است و می خواهیم پیکرش را برگردانیم؛ اجازه نداد و گفت:
همه ى آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید!... برادران باکری که هر سه پیکر پاکشان به دست نیامده است. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد...
😰 فاتحه مع الصلوات
🚩6 اسفند سالگرد شهید حمید باکری
💥آدم عاقل:
به حمید التماس می کردم که مرا هم با ماشین اداری ببرد به جایی که محل کار هردویمان بود. من توی بسیج بودم. خانه ما جایی بود که باید ۲۰ دقیقه پیاده می رفتیم تا به جاده برسیم. حمید فقط مرا تا ایستگاه می رساند و خیلی جدی می گفت: «پیاده شو فاطمه! با ماشین راه بیا!»... می گفتم: «من که از بسیج حقوق نمی گیرم، فکر کن روزی یک تومن به من حقوق میدی. این یک تومن رو بذار به حساب کرایه ماشین.» می گفت: «ما نباید باعث بشیم مردم به غیبت و تهمت بیفتند. آدم عاقل هیچ وقت اجازه نمی ده کسی به او تهمت بزنه. ما هم ناسلامتی آدم عاقلیم دیگه، نیستیم؟»...
💥هیچ کاره:
دنیا اصلا برایش ارزشی نداست و به هر چیز دنیایی که فکرش را میشود کرد، میخندید و بیشتر از همه به پست و مقام. همیشه میگفت: «من فقط یک بسیجیام» یک بار که حمید از عملیات برگشته بود من نتیجه را جویا شدم. او خیلی کلی صحبت کرد و گفت: «بچهها رفتند، گرفتند، آمدند» گفتم: «پس تو آنجا چه کارهای؟» گفت: من؟ هیچ کاره، من فقط با یک دوربین مواظب بچهها هستم که راهشان را عوضی نروند.من داخل هیچ کدام از اینها نیستم...
راوی: همسر شهید
💥من عروسک نمی خواهم!؟
🌹همسر حمید در حال جمع کردن لباس ها بود. حمید متوجه او شد. پرسید: این لباسها مال توست؟ کدام لباس ها را می گفت؟! این چند دست لباس که سالها همراه او بوده و فقط چند تای آنها را تازه خریده بود.آره همه اش مال منه چطوره؟
🌹....تو که از همه ی اینها استفاده نمی کنی؟ _نه! خب هر لباس جای خودش به درد می خورد! همیشه که یک جور نمی شود لباس پوشید. تنوع هم لازمه! به نظر من یکی دو دست کافیه. خودتو با اینها مشغول نکن. آنها را بده به زلزله زده ها. من می خواهم یک همفکر، یک دوست، یک مبارز همراه من باشد، نه خدای نکرده یک عروسک! ... 6 اسفند روز شهادت👇
💥عاشقانه حمید و فاطمه
🌹ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لحظه هایی ﻛﻪ با ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ... نمازای دو نفره مون بود... ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ...❤ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎیی...💕 کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ... ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮﻧﻴﻢ.چقدر ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ. ﻛﻪ ﺩونفر ﺍﻳﻨﻘﺪه همو ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ... منطقه که میرفت... تحمل خونه بدون حمید...💕 واسم سخت بود...
وقتی تو نباشی چه امیدی به بقایم…؟
این خانه ی بی نام و نشان سهم کلنگ است… میرﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ. ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ. ﺑﻌﺪ ﻣﺪتی که برمی گشت. واسه پیدا کردنم، همه جا زنگ میزد. میگفتن: "بازم حمید، ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ...💕"ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍم میکرﺩ. ظرف ﺩﻭ،ﺳﻪ ﺳﺎعت, ولی من ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎله که گلی گم کرده ام می جویم او را... ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺑﮕﻦ ﭼﻪ قشنگی ای ﺗﻮ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎست... ﻛﻪ خیییلیی ﺑﻬﻤﻮﻥ ﺳﺨﺖ ﮔﺬﺷﺖ... ﻣﻴﮕﻢ "💕 ...عشق...💕" عجیب درد عشق و عاشقی مانند افیون است. که هر جا لذتی باشد درون درد مدفون است...
🌹ﻭقتی ﺟﻮﻭﻧﺎی الان میگن ﻛﻪ ﻧﻪ. ﺍصلا ﺍﺯ ﺍﻳﻦ خبرا نیست. از حرفشون خیلی ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ میشم. ﭼﺮﺍ ﻣﻔﻬﻮﻡ عشقو درک نمیکنن؟!... ﺍﻻﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃ ﺑﻴﻦ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ و... خیییلیﺑﮕﻦ ﺍﻳﺪﻩ ﺁﻟﻪ!... تو تقسیم کار خونه ست... ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭی ﻧﺒﻮﺩ...
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻫﺮ کسی ﺯﺭنگی می کرد... ﺗﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ یکی ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﻨﻪ. این در حالی بود که قبل ازدواج...💕
ﺗﻮ خونه بهم میگفتن... ﺁﺷﭙﺰﻱ ﻛﻦ... می گفتم ﺁﺷﭙﺰ می گیرم...می گفتن ﻛﺎﺭ ﻛﻦ...
می گفتم ﻛﻠﻔﺖ می گیرم... ﻫﺮ ﻛﺎﺭی می گفتن، ﻳﻪﺟﻮﺍﺏ تو آستینم ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺑﺎ ﺣﻤﻴﺪ که ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩم...💕ﻧﻤﻴ ﺪﻭﻧﻢ ﺑﺎﻭﺭﺗﻮﻥ ﻣﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ... حتی ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻟﺒﺎسای ﺣﻤﻴﺪ ﻟﺬﺕ میبردم...❤
💥مرد حماسهساز:
در عملیات خیبر، عراق که زخم خورده بود، باآتش تهیه بسیار شدیدی که میتوان گفت در یک دقیقه، به چهل هزار گلوله توپ و خمپاره میرسید، به پل و اطراف پل که حمید و نیروهایش آنجا مستقر بودند، شلیک میکرد. حمید در غروب خونین 6 اسفند ۱۳۶۲ خوشحالی زائدالوصفی داشت. همرزمانش را در آغوش میکشید و نغمه سوزناک کربلا یا کربلا را زمزمه میکرد. او در آن روز، بادگیری صورتی به تن داشت. پس از این بچهها را جمع کرد و این طور سخن گفت:
🌹 «برادرانم! این مأموریت که قرار است ان شاءالله انجام دهیم، نامش شهادت است. کسی که عاشق شهادت نیست، نیاید. بقای جامعه اسلامی ما در سایه شهادت، ایثار، تلاش و مقاومت شماست. اگر در چنین شرایطی از خودمان نگذریم و به جهاد نپردازیم، ذلت و انحطاط قطعی خواهد بود.»
🌟 ناگهان گلوله خمپارهای به حمید اصابت کرد و افتاد و پس از چندی به دیدار معبود شتافت. هیچ کس رمق نداشت. همه غمگین و افسرده بودند و به پیکر پاک و مطهر و سرد شده فرمانده شهیدشان، که به آرامی روی پل خفته بود، چشم دوخته بودند. هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدادند. حمید باکری که در جزیره، حماسهها آفریده بود و باید گفت که او و دیگر یارانش برای فداکاری و ایثار آفریده شده بودند و برای فداکاری میزیستند، به لقاءالله پیوست...
6 اسفند سالگرد شهید حمید باکری
#کتاب_ز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶ورم معده و روده
👈🍀اولین قدم درمان پرهیزاست
👈 راهکارهای رفع سردی و رطوبت معده
#حکیم_محسن_اسماعیلی
#نکتهها_و_نسخهها
#ورم_معده
🌿 🌿 🌿 🌿 🌿
زینب زینب زینب.mp3
4.92M
زینب زینب زینب
کنز حیا زینب، کان وفا زینب
زینب زینب زینب
درد آشنا زینب، غرق بلا زینب
غم قهرمانی، زهرا نشانی
ای روح با ایمان، جانیم سنه قربان
زینب زینب زینب
سرگشته ی دوران، آواره ی طوفان
زینب زینب زینب
صدق عهد و پیمان، شیر شاه مردان
زینب زینب زینب
محبوبه ی جانان، قرآنینه قربان
زینب زینب زینب
شمشیر دوداقوندان برنده بیان زینب
زینب زینب زینب
قارداش باشین اوستونده زلفی آقاران زینب
زینب زینب زینب
صحرای مصیبتده غمدن قوجالان زینب
زینب زینب زینب
قارداش باشونین قانی زلفینده حنا زینب
زینب زینب زینب
پیمان حَقه مفخر، قرآنه اولان یاور
زینب زینب زینب
حجب و ادبه مظهر، شأن و شرف منبر
زینب زینب زینب
دائم گوزی قان یاشلی باشینده قرا معجر
زینب زینب زینب
زهراسی ئولن گوندن آماج بلا زینب
زینب زینب زینب
تعبیر رسا زینب، تسبیح خدا زینب
زینب زینب زینب
محراب عبادتده تفسیر دعا زینب
زینب زینب زینب
مشکلده رجا زینب، هر درده دوا زینب
زینب زینب زینب
پرونده ی خونین شاه شهدا زینب
زینب زینب زینب
محکم سوزین اوستونده مردانه دوران زینب
زینب زینب زینب
کاخ ستم و ظلمی قول باغلی ییخان زینب
زینب زینب زینب
چوخ قمچی دگن باشی محملده یاران زینب
زینب زینب زینب
یوللاردا پرستاری پزقون اسرا زینب
زینب زینب زینب
سر قافله ی نهضت، ئوز نهضتینه قیمت
زینب زینب زینب
اوّلده گورن عزت آخرده چکن ذلت
زینب زینب زینب
آغلار گؤزی غربتده قارداشلارونا حسرت
زینب زینب زینب
جان سینه ده سویلردی وای بختی قرا زینب
#حضرت_زینب علیها سلام مرحوم حاج سلیم #مؤذن_زاده اردبیلی
#دعا_جامع
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ اَلْقَمَّاطِ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ قَالَ:░ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ جُعِلْتُ فِدَاكَ عَلِّمْنِي دُعَاءً جَامِعاً فَقَالَ لِيَ اِحْمَدِ اَللَّهَ فَإِنَّهُ لاَ يَبْقَى أَحَدٌ يُصَلِّي إِلاَّ دَعَا لَكَ يَقُولُ سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ .
🌷🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ترجمه :
مفضل گويد: بامام صادق عليه السلام عرض كردم: قربانت گردم دعاء جامعى (يعنى تمام و كاملى) بمن بياموز، فرمود: خدا را ستايش كن زيرا هيچ نمازگزارى نيست جز اينكه (آن زمان) براى تو دعا كند (زيرا هر نمازگزارى در نماز) ميگويد:(سمع اللّٰه لمن حمده يعنى): خدايا بشنو سخن كسى كه تو را ستايش كند.
📗الکافي ج ۲، ص ۵۰۳
#حفظ_سرمایه
🌸🌸🌸
🔹دَعَانِي جَعْفَرٌ ع فَقَالَ بَاعَ فُلَانٌ أَرْضَهُ فَقُلْتُ نَعَمْ قَالَ مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ أَنَّهُ مَنْ بَاعَ أَرْضاً أَوْ مَاءً وَ لَمْ يَضَعْهُ فِي أَرْضٍ أَوْ مَاءٍ ذَهَبَ ثَمَنُهُ مَحْقا
☘☘☘
🔸ابان بن عثمان گويد: روزى امام صادق عليهالسّلام مرا صدا كرد و فرمود: آيا فلان شخص زمينش را فروخت؟
عرض كردم: آرى.
🔸فرمود: در تورات نوشته شده است كه هركس زمين يا چاه آب خود را بفروشد و با بهايى كه از آن مىگيرد زمين يا آبى دیگر نخرد، پولى كه گرفته است بىبركت مىشود و از بین میرود .
•┈┈••✾••┈┈•
📚 الکافی ، ج ۵، ص ۹۱
#سلسله_احادیث_پزشکی
⚜ امام صادق علیه السلام:
«ینبغي للشیخ الکبیر ألا ینام إلا و جوفه ممتلئ من الطعام ؛ فإنه أهدأ لنومه و أطیب لنکهته.»
برای پیر کهن سال، بایسته است، که حتما به گاه خفتن، شکمش از غذا پر باشد. این، سبب خواب آرام تر و بوی خوش تر دهان اوست.
📚 منبع : من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۵۹، ح۴۲۷۱
دانشنامه احادیث پزشکی، ج۲ ، ص۱۶۴
✍️ تروریستهای فضای مجازی چگونه وارد جبهه انقلاب شدند؟!
یه عده با نام انقلاب و انقلابیگری وارد عرصه فضای مجازی شده اند و اقدام به ترورهای هدفمند می کنند، در همین راستا یکی از هدفهایی که آنها دنبال کرده اند شناسایی گروههای جهادی انقلابی و ضربه زدن به آنها بوده و است، که امروز یکشنبه ساعت 16 سایت ضیاءالصالحین یکی از اهداف بود که از دسترس خارج شد.
افرادی که با فاکتورسازی های ناجوانمردانه و با بهانه تراشی برای هجوم به جبهه انقلاب اسلامی و سربازان ولایت بودند، متاسفانه با تسخیر مراکز و نهادهای انقلابی که ماهیت آن حمایت از نیروهای انقلابی در فضای مجازی است، برخلاف توصیه ها و فرمایشات رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای مدظله العالی، سایتهای دینی و انقلابی را مسدود می کنند و یا چنان مختل می کنند که عملا کاربران نتوانند از آن استفاده نمایند..
سوالی که در اینجا مطرح میشود، برادرزاده های ساواکی های سابق چگونه توانسته اند وارد مهمترین نهادهای فضای مجازی شوند و ماموریت بعدی آنها چیست؟
🔹 اما قضیه ورود آنها می دانید شبیه چیه؟
👇
منقول است که میخواستند یه پلی بسازند، چند تا کارگر استخدام کردند، بعد گفتند پروژه بدون مدیر نمیشه، مدیر بدون معاون نمیشه، کارگر بدون سرکارگر نمیشه، همه اینا بدون آبدارچی نمیشه، اینا بدون امور مالی نمیشه، بالاخره یه ناظر هم نیازه، یه روابط عمومی هم میخواد، یه منابع انسانی هم نیازه، یه مدیر داخلی هم میخواد، و ...
یه دفعه دیدند که نیروها زیاد شدند و بودجه نمیرسه، گفتند تعدیل نیرو کنیم. گفتند که مدیر رو که نمیشه برداشت، آبدارچی و امور مالی و معاون و ... رو هم نمیشه برداشت و ...
آخر کار به این نتیجه رسیدند کارگرها رو اخراج کنند. پس از چند وقت، نه تنها پروژه پیشرفت نکرد، بلکه پل هم فرو ریخت.
قضیه ارگان و نهادها و سازمان های فضای مجازی هم همینه...
#تروریستهای_فضای_مجازی
#ترور_در_فضای_مجازی
#برادرزاده_های_ساواک
#سازمان_فضای_مجازی
📌مردانگی یعنی این .......
محمدبن أبى عمير مردى بزّاز(پارچه فروش) بود، ثروتش به دلایلی از دست رفت و نيازمند گرديد. وی از ذَريح مُحاربى ده هزار #درهم طلب داشت.
مرد #بدهكار(ذریح) كه از وضع محمد اطّلاع يافت، خانه مسكونى خود را به ده هزار #درهم فروخت و مال را به محمد داد. محمد، مال را ديد و پرسيد:
اين چيست؟ او گفت:
اين مالى است كه از من مي خواستى. محمد گفت:
اين را از كجا آوردهاى؟ آيا ارثی به تو رسيده است؟ او گفت:
نه؛ #محمد پرسيد:
كسى به تو بخشيده است؟ او پاسخ داد: نه؛ محمد پرسيد:
مزرعه اى داشتى و فروختى؟ او گفت: نه؛ محمد پرسيد:
پس از كجا است؟ او گفت:
خانه اى داشتم كه در آن زندگى می كردم، آن را فروختم كه بدهی خود را پرداخت كنم، محمد گفت:
ای ذَريح از امام #صادق(ع) شنیدم که فرمود:
كسى را براى #بدهی، از محلّى كه به دنيا آمده بيرون نمی كنند. اين #پول را بردار. من به آن نياز ندارم. به خدا سوگند كه اكنون در اين حال من نياز به يك درهم دارم، ولى از اين پول يك درهم هم وارد منزلم نخواهد شد.
📚شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص190.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اهمیت سواد رسانه👇👇👇
🎥 رهبری گفت حتما در #بورس شرکت کنید؟
❌ حتما تا انتها تماشا کنید و ببینید که، این ویدیو یک دقیقهای چگونه از تقطیع پنج ویدیو و بیش از سی قطعه کلیپ بصورت هدفمند، با هم هماهنگ شدهاند تا محتوای سخنان سخنران را کاملا تغییر و جهت دهند به صورتی که موجب نفرت پراکنی و نارضایتی عمومی شود!
📌این روزها سرعت پیشرفت در تمامی عرصه ها مشهود است ؛ یکی از عرصه های تاثیر گذار در سطح جامعه رسانه است رسانه ای که اثرگذار ترین نقش را در فرهنگ دارد بنابراین باید در فضای مجازی دقت کنیم و هرچیزی را به راحتی نپذیریم با کمی تحقیق ، رصد و یاد گیری فضای مجازی می توان متوجه دسیسه های دشمنان شد و خیلی از آنها را در نطفه خفه کرد.
#جنگ_رسانه #سواد_رسانه
📌مردانگی یعنی این .......
محمدبن أبى عمير مردى بزّاز(پارچه فروش) بود، ثروتش به دلایلی از دست رفت و نيازمند گرديد. وی از ذَريح مُحاربى ده هزار #درهم طلب داشت.
مرد #بدهكار(ذریح) كه از وضع محمد اطّلاع يافت، خانه مسكونى خود را به ده هزار #درهم فروخت و مال را به محمد داد. محمد، مال را ديد و پرسيد:
اين چيست؟ او گفت:
اين مالى است كه از من مي خواستى. محمد گفت:
اين را از كجا آوردهاى؟ آيا ارثی به تو رسيده است؟ او گفت:
نه؛ #محمد پرسيد:
كسى به تو بخشيده است؟ او پاسخ داد: نه؛ محمد پرسيد:
مزرعه اى داشتى و فروختى؟ او گفت: نه؛ محمد پرسيد:
پس از كجا است؟ او گفت:
خانه اى داشتم كه در آن زندگى می كردم، آن را فروختم كه بدهی خود را پرداخت كنم، محمد گفت:
ای ذَريح از امام #صادق(ع) شنیدم که فرمود:
كسى را براى #بدهی، از محلّى كه به دنيا آمده بيرون نمی كنند. اين #پول را بردار. من به آن نياز ندارم. به خدا سوگند كه اكنون در اين حال من نياز به يك درهم دارم، ولى از اين پول يك درهم هم وارد منزلم نخواهد شد.
📚شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3، ص190.
🆔 @ziaossalehin
seisi-m0hem991218.mp3
7.87M
❇️ فایل صوتی بیانات بسیار مهم آیت الله سیفی مازندرانی (حفظه الله) در مورد #فتنه های جدید
✅دنیای اسلام و فتنه های پیش رو
« وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ » (آیه 191، سوره بقره)
« أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا» (آیه 49، سوره توبه)
⏹ هر امری که منجر به هیاهو و غوغای سیاسی، عقیدتی، مالی و فرهنگی شود که مایه لغزش و ریزش مومنین و انحراف آنان از جاده وسطای حق و صراط مستقیم الهی و سقوط در ورطه ضلالت باشد فتنه است.
✅مصادیق بارز فتنه در زمان معاصر
1️⃣تجهیز جنود شیطانی داعش و جبهه النصره و امثال آن که در جنگهای نیابتی سران استکبار برای محو شعائر و معالم دین شکل گرفته اند مثل وهابیت عربستان که قبور بقیع را تخریب کرد. امروز این خشونت و ویرانی ها را به عنوان چهره اسلام به جهان معرفی کند و آن را به جای اسلام حقیقی و ناب به دنیا تحمیل کنند.
2️⃣ اختلاف افکندن بین حوزه نجف و قم که دو بازوی اصلی اسلامی ناب ضد استکباری هستند، همانطور که فکر مقابل امام راحل را در ایران و عراق ترویج می کردند حتی اینکه امام خمینی ره را به بعضی از بیوت مراجع راه ندادند و در ایران هم از ایشان حمایت نکردند و خط مقابل ایشان را تقویت کردند.
3️⃣ هدف قرار دادن نقاط قوت کیان اسلام و مسلمین مثل نیروهای مسلح انقلابی جهان اسلام و تشیع (سپاه پاسداران، حزب الله لبنان، حشد الشعبی و انصار الله )، با مبارزه مالی در قالب کنوانسیون #اف_ای_تی_اف و #پالرمو
4️⃣ بازکردن راه برگشت اسلام آمریکایی به جریان اسلام و تشیع با فرستادن پاپ به نجف و ملاقات با برخی مراجع
📌حاکمی اینگونه می باید مرا
حمادبن عثمان گوید:
در زمان امام #صادق علیه السلام، مردم #مدینه گرفتار #گرانی و #قحطی شدند.
امام صادق(ع) مقداری #گندم مرغوب داشت که در آغاز سال خریده بود.
آن حضرت به یکی از کارکنان منزلش فرمود:
مقداری #جو برای ما بخر و این گندم ها را بفروش.
چراکه ما( #اهل_بیت) خوش نداریم #غذای_مرغوب بخوریم و مردم غذای نامرغوب بخورند.
📚کلینی، کافی، ج۵، ص۱۶۶
📖 خوشا به حال مرده
شخصی پیش قاضی آمد و از کسی شکایت کرد.
قاضی از او شاهدی طلبید.
مدعی، مرد شوخ طبعی را به عنوان شاهد آورد.
قاضی از شاهد پرسید قرآن می خوانی؟
گفت به ده قرائت.
پرسید هرگز مرده شویی کرده ای؟
گفت هنر آبا و اجدادی من است.
قاضی پرسید چون مرده را کفن کنی و در تابوت نهی چه می گویی؟
گفت گویم خوش مر تو را که مُردی و از این دنیا رفتی تا مجبور نباشی پیش قاضی بروی و بدین سختی گواهی دهی.
📚 منبع: لطایف الطوایف، فخرالدین علی صفی
◾️ نماز اول ماه قمری
از جمله نمازهایی که حضرت آیتالله بهجت(ق) به خواندن آن مداومت داشتند، نماز اول ماه است که در ابتدای ماههای قمری خوانده میشود.
از امام جواد علیهالسلام روایت شده است: هر گاه ماه جدید قمری آمد در روز نخست آن دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اول آن پس از حمد ۳۰بار سورۀ توحید و در رکعت دوم پس از حمد ۳۰بار سورۀ قدر را بخوان؛ سپس صدقه بده که اگر این کار را کنی سلامتی در آن ماه را از خداوند متعال خریدهای.
و در روایتی آمده است این دعا را پس از نماز بخوان:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا، مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ، رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ.
📚 بهجتالدعاء، ص٣٧٨ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد توصیه حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
🔸مرجع اولیاء حضرت اباالفضل (ع)
🔹حضرت آیةالله نجابت می فرمودند:
🔸«سلام خدا به آقای قاضی. فرمودند: چهل سال دم از وحدت پروردگار عالم زدم، چند مرتبه خواستند مرا بکشند، آقای سیدابوالحسن اصفهانی نگذاشت. خدا هم به من کمک کرد.
🔹چهل سال دم از وحدت میزدم، نه یك خواب خوبی دیدم، نه يك مكاشفه ای داشتم، ولی برکات خدا چنان مرا محکم قرار داده بود و خدای اجل چنان به من ثبات داده بود که هیچ تکان نخوردم.
🔸چهل سال از این مسئله گذشت. سنّم پنجاه و هشت سال بود. در کربلا بودم. نماز مغرب را در حرم حضرت اباالفضل العباس می خواندم و نماز عشا را در حرم حضرت اباعبدالله (ع).
🔹يك روز، قبل از غروب آفتاب رفتم عتبه حضرت اباالفضل (ع) را ببوسم. سیدی بود ترك معروف بود به سید دیوانه. از ته صحن دوان دوان آمد گفت: سیدعلی! سیدعلی! (من می دانستم دیوانه است) گفت: «امروز مرجع اولیا در تمام دنیا حضرت اباالفضل (ع) هستند».
🔸از بس من در خودم فرو رفته بودم متوجه نشدم که فرمایش این بنده خدا یعنی چه؟
🔹رفتم در حرم ابا الفضل (ع) اذن دخول خواندم. زیارت آقا را هم خواندم. می خواستم مشغول نماز مغرب بشوم. تا تكبيرة الإحرام را گفتم دیدم از طرف حضرت اباالفضل (ع) وضع به تمام معنا عوض شد. وضع طوری شد که نه هرگز از مخيله من عبور کرده بود و نه حتی قدرت درك آن را داشتم. همان فرمایش روایت که «نه چشمی دیده نه گوشی شنیده و نه به قلبی خطور کرده، به سراغم آمد. نتوانستم قرائت را بخوانم، قرائتم را نگه داشتم.
🔸این وضع قريب يك دقيقه و نیم تداوم داشت. پس از آن دیدم که شدت آن کم شد لذا مشغول به قرائتم شدم. مستحبات را کم کردم و نمازم را تمام کردم. از حرم بیرون آمدم، با خودم گفتم به جایی بروم که کسی مزاحمم نباشد. مستقیم به خانه رفتم. به پشت بام رفتم. به پشت خوابیدم و دست و پایم را دراز کردم. يك مرتبه دیدم که باز هم همان حال به سراغم آمد و این دفعه دو دقیقه طول کشید.
🔹در همین هنگام همسرم چای درست کرده بود و با سینی چای بالای سرم آمد که اگر نیامده بود آن حال بیشتر طول می کشید ولی با آمدن او آن حال برطرف شد. چای خوردم. بلند شدم. تجدید وضو کردم و نماز عشا را خواندم. همسرم رفت شام بیاورد، تا رفت، دوباره آن حالت آمد و این بار پنج دقیقه طول کشید.
🔸من تا آن زمان، ذره ای از این چیزها را ندیده بودم، حالا که دیده بودم نه می توانستم در بدنم بمانم و نه می توانستم در بروم و نه می توانستم به همسرم حرف بزنم. نمی دانستم چکار کنم. غذا خیلی کم خوردم. همسرم گفت: با این وضعیت می میری. گفتم: بله، می میرم.
🔹خوابیدم. نصف شب همان حالت دوباره آمد و ربع ساعت طول کشید و سرانجام آن رِندی که از خدا خواسته بودم رسید. از خدا خواسته بودم رِند باشم...».
(حدیث سرو، قاسم کاکائی، 198 - 197).