#خاطرات🌱
●{به نقل از #مادرِ شهید}●
مبارکه اصفهان مستاجر بودیم.
#سیدمحسن خیلی بچه با محبتے بود.
اونجا فقط کافیه اسم #سیدمحسن
رو ببرید.
همه از خوبے هاش میگن براتون.
یادمه براے اولین سالگرد #شهید
که رفتم مبارکه اصفهان ؛
یه سر رفتم شیرینی فروشے.🍩
دیدم عکس #شهیدِ من روے
دیوار زده است.
به عکسش خیره شدم ؛
و آهے ازته دلم کشیدم و گفتم:
خوش به سعادتت‼️
صاحبِ مغازه هم روبه من کرد و گفت:
واقعا خوش به سعادتشون.
امثال #سیدمحسن دیگه نیست.🖐🏻
واقعا پسره فداکارے بود.🙂
خیلے بے ریا و متین بود.
انشاءالله بتونیم راهشو ادامه بدیم...
صاحبمغازه نقل برایم نقل میکرد که
یک روز🌤
#سیدمحسن اومد مغازه ام.
خیلے خوش حال بود.
گفتم چے شده #محسنجان‼️🤔
گفت:
به #مادرم گفتم #خدا میخواد
برام #دامادے بگیره...💔🥺
گفتم خوش به سعادتت
ولے #محسنجان فکر نمیکنے کنے
یکم زود باشه⁉️🙄
#سیدمحسن درجوابم گفت:
نه بابا!!!!
الان موقعشِ و نزدیک تولدمم هست.😌🎈
منم قولِ شیرینے تولدش رو بهش
دادم.🍰🧁
اونم تشکر کرد و از مغازه بیرون رفت.
#شهیدسیدمحسنحسینے🕊
.👇👇
🌹📡 @nekavang 📡🌹
🕌 @ziaratashoraneka🕌
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈