eitaa logo
زیارت چهارده
95 دنبال‌کننده
27 عکس
2 ویدیو
0 فایل
اشعار توحید حسن نیا
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل میرسد مهربانی های باران میرسد رود خشک ما به جریان میرسد روی شب در یک سحر کم میشود روز آزادی انسان میرسد انتهای ماجرای هر ستم بر گرفت و گیر تاوان میرسد آه مظلومان به بالا میرود مرگ بر اصحاب شیطان میرسد با قیام انتفاضه عمر حصر در شکستن ها به پایان میرسد فتح با عزمش پس از قدس شریف بر بلندی های جولان میرسد صف به صف از مسجد الاقصی نماز تا به قلب پاک لبنان میرسد در نظر بر یوسف صاحب الزمان باز هم سهمی به کنعان میرسد -بر-اسرائیل @ziart14
بزرگ ری تشبیهی از وجه شریف مجتبایی احساس خوب لحظه ای در کربلایی صحنت مزار عشق بازانست آقا مجموعه دار دوست داران خدایی سرتاسر کل بلندی های این شهر هم پای اوج تو نمی باشد بنایی عالی جنابانند جمله چشم گویت شایسته ای بر شوکت فرمانروایی از حسن الطاف ضریحت ثبت گشته بسیار در پرونده ات حاجت راوایی آنقدر کردی دلبری از مردم ری داری تو از هر یک برای خود فدایی الحق و الانصاف خیلی تو کریمی آری یقین دارم که تو عبدالعظیمی -عبدالعظیم-حسنی
بزرگ ری از حسن الطاف ضریحت ثبت گشته بسیار در پرونده ات حاجت روا ئی @ziart14
غزل روضه حضرت زهرا سلام الله علیها🥀🥀🥀 درد آغوش پناهم را گرفت دستهای تکیه گاهم را گرفت سایه ای تاریکتر از قلب شب نیمه ای از قرص ماهم راگرفت چشم های تار بانویی جوان نور امید نگاهم را گرفت حجمه ی پر شدت یک میخ داغ نازنین پا به ماهم را گرفت یادگاری ،لحظه ی تطهیر آب از میان سینه آهم را گرفت شب به شب آشفته خواب کودکی روزهای رو به راهم را گرفت خاک سردی بر سرو رویم نشست هر دو چشمان مرا هم مرگ بست -زهرا-سلام-الله-علیها @ziart14
غزل روضه ای نازنیم🥀🥀🥀 گرفته آسمان ای نازنینم خزان شد در خزان ای نازنینم نفس های پر از دردت مرا هم نموده بی امان ای نازنینم مزن دامن تو بر عجل وفاتی بیا حمدی بخوان ای نازنینم بگو آخر چه می باشد بدانم گناه کودکان ای نازنینم بیاور خاطر آشفتگانت تبسم ارمغان ای نازنینم نمی گوئی دگر بعد تو عشقت ندارد هم زبان ای نازنینم بیا ترکم مکن در این غریبی بمان پیشم بمان ای نازنینم @ziart14
هدایت شده از خانه هنرمندان
از شاعران کانال خانه هنرمندان غزل روضه ای نازنیم🥀🥀🥀 گرفته آسمان ای نازنینم خزان شد در خزان ای نازنینم نفس های پر از دردت مرا هم نموده بی امان ای نازنینم مزن دامن تو بر عجل وفاتی بیا حمدی بخوان ای نازنینم بگو آخر چه می باشد بدانم گناه کودکان ای نازنینم بیاور خاطر آشفتگانت تبسم ارمغان ای نازنینم نمی گوئی دگر بعد تو عشقت ندارد هم زبان ای نازنینم بیا ترکم مکن در این غریبی بمان پیشم بمان ای نازنینم ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
دوبیتی خاطره ی تلخ🥀🥀🥀 نفس در سینه ام گردیده خاموش شدم باخلوت غربت هم آغوش تمام لحظه هایم گشته یاد صدای ضربه ی سیلی در گوش @ziart14
دوبیتی ..روضه جدائی🥀🥀🥀 خودت دیدی در این آشفته بازار که دنیا از علی گردیده بیزار نمی خواهم پس از تو زندگی را مرا با رفتنت دیگر میازار @ziart14
غزل مصیبت بانوی شکسته پشت در هم هیبت حیدر شکست هم حریم حرمت کوثر شکست جان مسجد در حریق شعله سوخت ضلع پاک کرسی منبر شکست دست های مستجاب الدعوه ی حضرت صدیقه ی اطهر شکست خشم و کینه آنقدر آسیب داشت سینه ی آسایش مادر شکست کوچه ها گفتند ما خود شاهدیم گوشوار دُخت پیغمبر شکست غائله با یک قلافی ختم شد تا به آنجایی که حتی سر شکست با همه اوصاف اما فاطمه(س) بیشتر در غربت حیدر شکست @ziart14
امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف چشم هایم از تو میگیرد سراغ تاکجا آخر به باید در فراق باز تکرار ، غروب جمعه ها تا به کی باید بیفتد اتفاق یا که بی نور حضورت سر شود طول شبهایم به سو سوء چراغ یا که با تنهائی خود خلوتی دارم و بی تو بگیرم احتراق عذر تقصیر از تو دارم منتها نیست از اهل صبوری اشتیاق تنگ شد قلبم برای دیدنت بیشتر وسعت بده بر این اتاق تا قیامت هم نیائی باز هم چشم هایم از تو میگیرد سراغ @ziart14
غزل مدح امیرالمومنین علی علیه السلام در همه هستی وجود هر چه نور از تو گردیده شرف یاب حضور غیر خیر عافیت از ساحتِ قدسی شاءن تو میباشد به دور از فضیلتهای تو فیض ثواب میبرد آدم به اسرار مرور میشود هر ذات پاکی عاشقت لحظه ای در اتفاق یک عبور یا مسیحا میتوان پیدا نمود بین فهوای کلامت بر وفور جز به تسلیم و رضای امر حق بوده ای بسیار بی باک و جسور آفرین آورد از بس خلقتت خالقت گردیده سرشار غرور شک ندارم که یقینا (با علی) می رسد دنیا به آن روز ظهور -خیبر
بر حکم ولایت تو دارم ایمان گفتار حکیمانه ی تو المیزان یک رائ که ارزشی ندارد آقا جانم به فدای خاک پاک ایران @ziart14
دوبیتی سلام صبح خدا یک جور دیگر مهربان شد طراوت با تمامم تواءمان شد کلامم تا همیشه اول صبح سلام ای مهدی صاحب زمان شد @ziart14
هدایت شده از هیئت مکتب الشهدا
دوبیتی سلام صبح خدا یک جور دیگر مهربان شد طراوت با تمامم تواءمان شد کلامم تا همیشه اول صبح سلام ای مهدی صاحب زمان شد
رباعی مدافعان حرم این خاک به خون شهدا محترم است آبادی عاشقان صاحب کرم است با رائ حضور مان همه میفهمند ایران وطن مدافعان حرم است @ziart14
غزل برادرانه هرگز خدا راضی به آزارت نباشد غیراز حیا سهمی سزاوارت نباشد هرکس که بیتی خوانده از دیوان مجنون اوپایگاه نشر اشعارت نباشد پنهان بمان در پرده ی حجب از هوسها هر دیده ای در شان دیدارت نباشد آزادی بی شرمی و عریانی باز اندازه مقدار بسیارت نباشد بی راه های ناکجا آباد دنیا اندیشه و مفهوم و معیارت نباشد محکم به حفظ عافیت دامن نگه دار این حُسن خیر عافیت عارت نباشد با این تفاضلها یقین پندار چیزی مانند یک چادر نگهدارت نباشد @ziart14
یاد شهدا مسجدی با نام سنگر داشتند آن میان محراب و منبر داشتند بد به دل هرگز نمیدادند راه ریشه در ایمان به باور داشتند برق میزد نور در چشمانشان دیده ای از اشک شب تر داشتند از غریبان طوایف های دور بین گردانها برادر داشتند یک لباس خاکی و چفیه پلاک خرده مالی بود که بر داشتند بود از سربندشان پیدا که در عشق بازی ها کجا سر داشتند قبل تر از سیم های خار دار برفراز نفس معبر داشتند در شب معراج فتح زخم و خون نوحه ی الله اکبر داشتند تن به آتش میزدندو جراتی گفت می باید که محشر داشتند در میان خیل مجروحانشان عده ای آیات کوثر داشتند میکشیدن درد اما وقت حرف ناله ی ای وای مادر داشتند عده ای هم زخم های مهلکه کربلا را روی پیکر داشتند این شهیدان با نگهداری خط جان سپر کردندو کشور داشتند @ziart14
غزل فتح قریب قدس شد اگر برما جسارت پشت هم رنج بردیم از مرارت پشت هم هر چه را که کاشت و برداشتیم رفت بر تاراج غارت پشت هم حلقه زد در حدقه ی چشمانمان اشکهای پر حرارت پشت هم خورد بر تن های خسته جانمان چوب سنگین حقارت پشت هم سرزمین قدسمان شد عرصه ی تاخت و تاز شرارت پشت هم خون پاک مردمم فتحی قریب(مبین) میدهد بردل بشارت پشت هم -بر-اسرائیل @ziart14
غزل حال غریب🥀🥀🥀🥀 این روزها حال و هوایش فرق میکرد باپیش از این ها ماجرایش فرق میکرد بُغضی درون چشمهایش موج میزد او انتظارات رجایش فرق میکرد بسیار بر آیات کوثر داشت تاکید با هر تلاوت محتوایش فرق میکرد دلتنگ رفتن بود و دلگیر از تعلل شبهای احیا ربنایش فرق میکرد تا یک سحر با ضربتی حاجت رواشد آنجا که محراب دعایش فرق میکرد از کوچه و شرمندگی گفت و گرفتم حالا چرا یا مجتبیی یش فرق میکرد رفت و شبیه مادرم زهرای اطهر بابای ما حتّی شفایش فرق میکرد @ziart14
رباعی آزادی لب را به سکوت مرگ خاموش مکن بر باطل حرف دیگران گوش مکن هنگام دعا بعد تقاضای فرج آزادی غزه را فراموش مکن -بر-اسرائیل @ziart14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جواب توهین پزشکیان به سردار دلها حق را به کجا بگو تو بشناخته ای؟ بر ساحت سرباز وطن تاخته ای! تنها که نه رائ اعتماد مردم سرمایه ی آبروی خود باخته ای @ziart14
تا جان بدهد به نور افروخته است در شعله ی خدمت به شما سوخته است در لحظه ی انتخابمان ای مردم او چشم به برگ رائ مان دوخته است (فرق میکند به چه کسی رائ بدهید) -رئیسی -جلیلی @ziart14
دوبیتی مدافع مظلوم معصوم به شوقی باز دردت میپذیرم غم از سیمای معصومت بگیرم علی جانم من زهرا برایت به دنیا آمدم اصلا بمیرم @ziart14
دو بیتی روضه حضرت زهراسلام الله علیها کلام الله را کن روی خود باز بخوان حمدی بیاور باز اعجاز عزیزم رفتنت را از برایم بیا قدری به تاخیرش بیانداز @ziart14
دو بیتی روضه حضرت زهراسلام الله علیها کلام الله را کن روی خود باز بخوان حمدی بیاور باز اعجاز عزیزم رفتنت را از برایم بیا قدری به تاخیرش بیانداز @ziart14
هدایت شده از خانه هنرمندان
دو بیتی روضه حضرت زهراسلام الله علیها کلام الله را کن روی خود باز بخوان حمدی بیاور باز اعجاز عزیزم رفتنت را از برایم بیا قدری به تاخیرش بیانداز @ziart14 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
هدایت شده از زیارت چهارده
دو بیتی روضه حضرت زهراسلام الله علیها کلام الله را کن روی خود باز بخوان حمدی بیاور باز اعجاز عزیزم رفتنت را از برایم بیا قدری به تاخیرش بیانداز @ziart14
دوبیت شعر باز هم شام به تکرار رسید قلب های همه ی ما لرزید نکند باز بگوید تاریخ شیعه از عشق خودش دست کشید @ziart14
مدح امام حسن مجتبی علیه السلام قدرش از عرش فراتر میرفت جلوه اش تا خود محشر میرفت دست و دلبازی الطاف حسن به خداوند مکرر میرفت بیشتر از همه آل الله حُسن خلقش به پیمبر میرفت در جمل جمع شهادت دادند که چه اندازه به حیدر میرفت حضرت ام ابیها نفسش به هوا خواهی او در میرفت بوده حاضر همه جا جبرائیل تا که بر کرسی منبر میرفت عقل توفیق اگر داشت به شکل مجتبی ایش به منظر میرفت یافت عزت شرف از واسطه اش فخرم اینگونه به باور میرفت با دعایش به دل شب میزد خیر بر دوری هر شر میرفت بخت با ناز اشارتهایش چه خوشی ها که مقدر میرفت از شکیبایی بی اندازش صبر هم حوصله اش سر میرفت وقت و بی وقت ملاقاتی بر تنگدستان مکدر میرفت کربلا سطر به سطرش قلم صنع او بود به دفتر میرفت بی جهت نیست که حاجات رواء نزد او بر دو برابر میرفت شک نکن که از شرف ناد حسن معجزه آورد ایجاد حسن @ziart14
هدایت شده از خانه هنرمندان
مدح امام حسن مجتبی علیه السلام قدرش از عرش فراتر میرفت جلوه اش تا خود محشر میرفت دست و دلبازی الطاف حسن به خداوند مکرر میرفت بیشتر از همه آل الله حُسن خلقش به پیمبر میرفت در جمل جمع شهادت دادند که چه اندازه به حیدر میرفت حضرت ام ابیها نفسش به هوا خواهی او در میرفت بوده حاضر همه جا جبرائیل تا که بر کرسی منبر میرفت عقل توفیق اگر داشت به شکل مجتبی ایش به منظر میرفت یافت عزت شرف از واسطه اش فخرم اینگونه به باور میرفت با دعایش به دل شب میزد خیر بر دوری هر شر میرفت بخت با ناز اشارتهایش چه خوشی ها که مقدر میرفت از شکیبایی بی اندازش صبر هم حوصله اش سر میرفت وقت و بی وقت ملاقاتی بر تنگدستان مکدر میرفت کربلا سطر به سطرش قلم صنع او بود به دفتر میرفت بی جهت نیست که حاجات رواء نزد او بر دو برابر میرفت شک نکن که از شرف ناد حسن معجزه آورد ایجاد حسن @ziart14 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~