eitaa logo
زیباشهر
5.9هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
42 فایل
﷽ 🗣 "زیباشهر" نگین سرسبز استان اصفهان و به وسعت جغرافیای شهرسـتان مبارڪه ارسال عکس و خبر سفارش تبلیغات ⬇️ @zibashahrr1 🔰زیباشهر در فضای مجازی instagram.com/zibashahrr t.me/zibashahr
مشاهده در ایتا
دانلود
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 زنی به کشیش کلیسا گفت: من نمیخوام در کلیسا حضور داشته باشم! کشیش گفت:میتونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد: چون یک عده رو میبینم که دارن با گوشی حرف میزنن عده‌ای در حال پیامک فرستادن موقع دعا خواندن هستند، بعضیا غیبت میکنند و شایعه پراکنی میکنند، بعضیا فقط جسمشان اینجاست، بعضیا خوابند، بعضیا به من خیره شدن کشیش ساکت بود و بعد گفت: میتونم از شما بخواهم کاری رو برای من انجام بدین قبل از اینکه تصمیم آخر خودتون رو بگیرید؟ زن گفت: حتما چه کاری هست؟ کشیش گفت: میخواهم لیوانی آب تو دستتون بگیرین و دو مرتبه دور کلیسا بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت: بله می توانم! زن لیوان را گرفت و دوبار به دور کلیسا گردید. برگشت و گفت: انجام دادم! کشیش پرسید : کسی رو دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی رو دیدی که غیبت کند؟ کسی رو دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی رو دیدی که خوابیده باشد؟ زن گفت: نمیتوانستم چیزی ببینم، چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از اون بیرون نریزد... کشیش گفت: وقتی به کلیسا می‌آیید باید همه حواس و تمرکزتان به «خدا» باشد. نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکز تان بر خدا مشخص شود. 💠 نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی و قضاوت دیگران🌹 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر و بخش گرکن جنوبی 📚 .➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🔴 تأثیر عجیب لقمه حرام! ✍ مرحوم آقای محدث زاده فرزند محدث قمی (ره) از قول پدر نقل می کرد: روزی میهمان تاجری بازاری بودم و نهار را در منزل او صرف کردم. بعد از آن تا مدتی نمی توانستم شب ها برای تهجد بلند شوم و یا اگر بلند می شدم، حال معنوی نداشتم و سنگین و تاريك بودم. وقتی تحقیق کردم فهمیدم شخصی که میهمانش بودم، در بازار به بانك عصر معروف است؛ یعنی وام ربوی می داده و نزول خور بوده و همان غذا تا مدتی بی حالی آورده است. مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی می فرمودند: من هروقت نادانسته لقمه ای شبهه ناك می خوردم، حالت تهوع پیدا می کردم؛ چرا که این لقمه ها مانند غذای فاسد و مسموم، نوعی مسمومیت معنوی و روحی دارد که برای روح های پاك عكس العمل ایجاد می کند، آن چنان که در جسم شان دیده می شود. اين يك نقشه شیطان برای سربازگیری است. در عاشورا همین لشگر حرام خواران مقابل اباعبدالله الحسین علیه السلام صف کشیدند و به تعبیر حضرت ملأت بطونهم من الحرام» ؛ شکم هایشان از حرام پرشده است. 📚 کتاب دوران حیرت، استاد عالی 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر و بخش گرکن جنوبی 📚 .➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 700 سال پیش در اصفهان مسجدی می‌ساختند ... کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری‌های پایانی بودند، پیرزنی از آنجا رد میشد، ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است ! کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت ! چوب بیاورید ، کارگر بیاورید ، چوب را به مناره تکیه دهید ، حالا همه باهم ، فشار دهید ، فشااااااااااار !!! و مرتب از پیرزن می‌پرسید مادر درست شد ؟ بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد . کارگران گفتند مگر می‌شود مناره را با فشار صاف کرد ؟ معمار گفت : نه ! ولی می‌توان جلوی شایعه را گرفت ! اگر پیرزن می‌رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا می‌گرفت ، دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد ! ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم !!! از شایعه بترسید ! در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید ! اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد ... 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر و بخش گرکن جنوبی 📚 .➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان درحال مرگ به فرزندش منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند) زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش) به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش) گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد خداوند وجود دارد پس حکمتش را قبول کن عمر من 80 ساله ولی مثل 8 دقیقه گذشت و داره به پایان میرسه تو این دقیقه های کم کسی را از دست خودت ناراحت نکن قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش... انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فكرش 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر و بخش گرکن جنوبی 📚 .➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 فردی نزد امام حسین(ع)آمد و گفت: من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم! امام حسین علیه السلام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین انداخت و گفت: این که نمی شود.(چون خداوند بر همه چیز ناظر است) امام حسین(ع) فرمودند: جایی گناه کن که ملک خدا نباشد. مرد فکری کرد و گفت: این هم نمی شود.(چون همه جا ملک خداوند است) امام فرمودند: حداقل روزی که گناه می کنی روزی خدا را نخور، گفت:نمی توانم چیزی نخورم... امام فرمودند: پس وقتی فرشته مرگ" عزرائیل" آمد و تو را خواست ببرد تو نرو. مرد گفت: چه کسی می تواند از او فرار کند. امام فرمودند: پس وقتی خواستند تو را به جهنم ببرند فرار کن، مرد فکری کرد و گفت: نمی شود. امام حسین(ع) فرمودند: پس یا ترک گناه کن یا فرار کن از خدا، کدام آسان تر است؟ او گفت: به خدا قسم که ترک گناه آسان تر از فرار کردن از خداست. 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر و بخش گرکن جنوبی 📚 .➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 به شدت عجله داشتم ولی ناچار بودم بخاطر انجام کاری در صف عابر بانک بایستم اما از بد روزگار یک «عزیز دلی»!!! جلوی ما ایستاده بود هی کارتشو میزد تو، «برداشت صد تومان» رو انتخاب می‌کرد و هی پیغام می اومد موجودیتون کافی نیست اما بخاطر پشتکار خوبی که داشت باز هم اصرار می کرد که هر جوری شده صد تومن رو از این دستگاه بدبخت بیرون بکشه... بهش می گم آخه گلم!! چرا فکر می کنی با داخل کردن کارت، موجودیت زیاد می شه یه موجودی بگیر هرچقدر بود همونو بکش هیچی دیگه. بعد از اینکه موجودی گرفتیمو دیدم کلا موجودی نداره تصمیم گرفتم با هم تنهاشون بذارمو برم به کارام برسم خیلی از ماها تو روابط خانوادگیمون دچار همین مشکلیم. حسابمون رو برا محبت به اطرافیانمون پر نمی کنیم ولی انتظار داریم ازش برداشت کنیم. یعنی بدون اینکه به دیگران محبت کنیم انتظار داریم اونا بهمون محبت کنن. اگه از محبت نکردن اطرافیانت ناراحتی، خودت باید پیشقدم بشی. انتظار بی فایدست... رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:"انسان به حقیقت و درجه کامل ایمان نمی رسد مگر آنکه آنچه از خوبیها که برای خود دوست دارد، برای مردم هم دوست بدارد". 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر و بخش گرکن جنوبی 📚 .➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر؟ مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو: ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ. 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 همراه ما باشید با داستان های جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر📚✍🏻 ➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 پادشاه از وزیرش می‌پرسد: چرا همیشه خدمتکارم از من خوشحال‌تر است در حالی که او هیچ‌چیزی ندارد و منِ پادشاه که همه چیز دارم، حال و روز خوبی ندارم؟ وزیر گفت: سرورم شما باید قاعده ۹۹ را امتحان کنید! پادشاه گفت: قاعده ۹۹ چیست؟ وزیر گفت: ۹۹ سکه طلا در کیسه‌ای بگذار و شب آن را پشت درب‌ اتاق خدمتکار بگذار و بنویس این ۱۰۰ دینار هدیه‌ایست برای تو، سپس در را ببند و نگاه کن چه اتفاقی رخ می‌دهد! پادشاه نقشه را آن‌طور که وزیر به او گفته بود، انجام داد. خدمتکار پادشاه، آن کیسه را برداشت و موقعی که به خانه رسید سکه‌ها را شمرد، متوجه شد یکی کم دارد! پیش خود فکر کرد که آن را در مسیر راه گم کرده است. همراه با خانواده‌اش کل شب را دنبال آن یک سکه طلا گشتند و چیزی پیدا نکردند. خدمتکار ناراحت شد از اینکه یک سکه را گم کرده است. پریشانی به سراغش آمد. با آنکه آن‌ همه سکه‌های دیگر را در اختیار داشت. روز دوم خدمتکار پریشان‌حال بود، چرا؟! چون شب نخوابیده بود. وقتی که پیش پادشاه رسید چهره‌ای درهم و ناراحت داشت و مثل روزهای قبل شاد و خوشحال نبود. پادشاه آن موقع فهمید که معنی قاعده ۹۹ چیست. آری، قاعده ۹۹ آن است که همه ما ۹۹ نعمت در اختیار داریم که خداوند به ما هدیه داده است و تنها دنبال یک نعمت هستیم که به نظر خودمان مفقود است. و در تمام ادوار زندگیمان دنبال آن یک نعمت گمشده می‌گردیم و خودمان را به خاطر آن ناراحت می‌کنیم و فراموش کرده‌ایم که چه نعمت‌های دیگری را در اختیار داریم. 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 داستان های جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر📚✍🏻 ➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 از رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍمي؟ گفت:ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪگي ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ: -دانستم ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ نميخورد؛ ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ! -دانستم ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ميبيند؛ ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ! -دانستم ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ نميدهد ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ! -دانستم ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ! -دانستم ﮐﻪ نیکي ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ نميشود ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ميگردد ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮبي ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ! +ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 اصل ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ميكنم. 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 داستان های جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر📚✍🏻 ➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 در رم جوانی بود که شب‌ها یک ساعت در محلی کنار جاده می‌نشست و بعد از یک ساعت به خانه بر می‌گشت. از کار او همه تعجب می‌کردند که چرا به آن محل می‌رود. برخی گمان می‌کردند دیوانه است. برخی گمان می‌کردند از صدای ماشین و دیدن ماشین‌های لوکس لذت می‌برد. اما واقعیت چیز دیگری بود. آن جوان فردریک نام داشت که در یک کارگاه شیرینی‌فروشی کار می‌کرد. او هر چه فکر کرد تا برای مردم خیری برساند، نه پول داشت نه زمان. مدت 10 سال در ساعتی از شب که آن جاده شلوغ می‌شد، در کنار جاده می‌نشست تا مسافرانی که می‌خواستند از رم خارج شوند و دنبال آدرس بودند، آدرس نشان دهد تا کار نیکی کرده و سهمی از عمل صالح با خود از دنیا ببرد. آری، برای کار خیر کردن حتما نیاز به داشتن ثروت نیست. فردریک از برخی توریست‌های پولدار به‌خاطر آدرس نشان دادن، هدیه می‌گرفت. او این هدیه‌ها را جمع کرده و در همسایگی خود به پیرزن بینوا و مستمندی می‌بخشید. بعد از 10 سال که مردم نیت فردریک را از این کار فهمیدند، به پاس و یاد این خیرات او نام آن جاده را به‌نام فردریک تغییر دادند. 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 داستان های جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر📚✍🏻 ➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 زنى به خدمت حضرت زهرا (س) رسيد و عرض كرد مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه میكند مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند آن حضرت فرمود هر چه میخواهى بپرس آن زن سؤالات خود را مطرح كرد تا به ده سؤال رسيد و حضرت زهرا (س) با روى گشاده جواب میداد. آن زن از زيادى پرسش‏ها شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمی‏دهم حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود:باز هم بپرس سپس حضرت براى تقويت روحيه آن زن چنين فرمود اگر به كسى كارى را واگذار كنند مثلاً از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند،آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى ‏كند؟ زن جواب داد:نه.حضرت فرمود:من در مقابل هر پرسشى كه جواب مى ‏گويم،از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت می‏كنم و هرگز ملول و خسته نمی‏شوم. از رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله‏ وسلم شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى ‏شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته‏ اند از خداى خود پاداش مى‏ گيرند. 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 داستان های جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر📚✍🏻 ➖➖➖➖➖➖➖ 📌 به رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی بپیوندید ایتا 👈 eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b0 تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 سلمان فارسی از صحابه ایرانی و مشهور پیامبر اکرم (ص) بود، او انسانی خردمند و طراح اصلی کندن خندق، در جنگ خندق بود که در اواخر عمر خود نیز استاندار مدائن شد. روزی مردی از اهل شام که بار کاه با خود حمل می‌کرد، به مدائن رسید، نگاه خسته‌اش را به این طرف و آن طرف چرخاند شاید کسی را بیابد و به او کمک کند، وقتی سلمان را دید، او را نشناخت و گفت: های! این بار را بردار! سلمان دسته کاه را بلند کرد، بر سر گذاشت و به سمت خانه آن مرد به راه افتاد. در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که بار کاه را بر روی سر گذاشته و برای آن مرد حمل می‌کند. کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ می‌دانی این فرد که بار تو را بر دوش می‌کشد سلمان است؟! رنگ از روی مرد پرید، بی‌درنگ رفت تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال شروع به عذرخواهی کرد و گفت: ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کاری کردی؟ و بار را در دست گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: تا بار را به خانه‌ات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت. چو نیکی نمایدت گیتی خدای تو با هرکسی نیز نیکی نمای منبع: با اقتباس و ویراست از قصص الاخلاق 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 داستان های جذاب و خواندنی در کانال زیباشهر📚✍🏻 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 📌 رسانه مردمی زیباشهر و بخش گرکن جنوبی تلگرام 👈 t.me/zibashahrr اینستاگرام 👈 instagram.com/zibashahrr روبیکا 👈 rubika.ir/zibashahrrr ایتا 👈 https://eitaa.com/joinchat/1712193536C62ec4171b