eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 هزینه تبلیغ واریز به #ایران_همدل، 👇 ۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷
مشاهده در ایتا
دانلود
بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب میدهد دست مردم...! معلمِ مدرسهٔ یکی از بچه های فامیل عملاً کارش را محول کرده به والدین و یک روز در میان می آید مدرسه...! پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، 3میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد ... جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ "تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم ...! @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
🔴ضرب المثل مرغ همسایه غاز است در روستاها و دهات های ایران مرغ بسیار بیشتر از غاز است . برای همین گوشت غاز و کباب غاز غذایی مطبوع تر از گوشت مرغ و کباب مرغ محسوب می شد.از آن جایی که کم پیش می آمد که کسی گوشت غاز بخورد این خوراک برای خیلی ها آرزو بود. یک روز مردی در خانه نشسته بود و همسایه برایش غذا آورد، او غذا را که خورد بسیار خوشش آمد و به همسرش گفت که این نمی تواند مرغ باشد حتما غاز است . زن از زن همسایه پرسید ، گفت نه همان مرغ بود و با همان دستور معمول پخته شده است …مرد وقتی این را شنید گفت : همسایه حتی مرغ هایش هم مثل غاز می ماند. این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که آدم ها به دارایی و توانایی های خود قناعت نمی کنند و همواره چیزی که دیگران دارند برایشان بهتر جلوه می کند @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زیبا گفت نیما یوشیج: هرگز منتظر "فرداى خيالى" نباش. سهمت را از "شادى زندگى" همين امروز بگير. فراموش نکن "مقصد" هميشه جايى در "انتهاى مسير" نيست! "مقصد" لذت بردن از قدمهايی است که بین مبدا تا مقصد بر می‌داریم! چایت را بنوش! نگران فردا مباش، از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها. 👇👇👇 🌺🌸🌺🌸 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
اين كاغذ اولش صاف بوده؛ بعد مچاله ش كردن، بعد بازش كردن و اينجورى شده... دل شکستن و ناراحت کردن هم همینطوره... جاى چروك هاى مچاله ش ميمونه... مراقب رفتارمون باشیم🌺 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
ذغال های خاموش را ڪنار ذغال روشن می گذارند تا روشن شود ، هم نشینی اثر دارد... پس همیشـه آدمی را انتخاب ڪنید ڪـه انرژی مثبتش، امیدش، خوبی هایش در شما اثر گذارد... امید را از نجاری آموختم، که مغازه اش سوخت، ولی او با همان چوب های سوخته مغازه ذغال فروشی باز کرد... @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
📚داستان های زیبا 📚
🔖تست شخصیت شناسی🎭 🌳به تصویر بالا نگاه کنید و یکی از درخت ها را برای باغ خودانتخاب نمایید،با دقت انت
ا-بلوط به احتمال فراوان شما یکی از آن دسته افرادی هستید که که همیشه نیمه پر لیوان را می بینید. برای شما، زندگی یک ماجراجویی بزرگ با اتفاقات و غافلگیری های جالب است. در سال جدید با اتفاقات خوشایند و مهمی روبرو خواهید شد زیرا شما اتفاقات جدید را با روی باز پذیرفته و آماده هر گونه تغییری هستید. عواقب این تغییرات از نظر شما محدود کننده و دست و پا گیر نخواهد بود. شما برای دستاوردهای جدید بسیار مشتاق هستید و هر یک از آن ها برای شما به نحو جالبی غافلگیر کننده خواهد بود. ۲- صنوبر شاید مستقل بودن ویژگی عمده شخصیتی شما باشد. هیچ چیز نمی تواند مانع انتخاب مسیر دلخواهتان شود. توانایی های خلاقانه و هنرمندانه شما به احتمال فراوان به افزایش درآمد شما در سال جدید منجر خواهد شد. شما برای موفق شدن به کار بیش از اندازه نیاز ندارید. تنها کاری که باید بکنید این است که به اصول و عقاید کاری تان پایبند بمانید و به آن چه که مدت ها منتظر آن بوده اید دست خواهید یافت. ۳- افرا شاید شما انسان حساسی باشید. شما بسیار بیشتر از افراد دیگر به فکر کردن در مورد خود و دنیای اطرافتان می پردازید. در سال جدید شخصی وارد زندگیتان خواهد شد که یک رابطه ی متوازن عاشقانه را با او برقرار خواهید کرد. اگر چه شما انسانی هستید که به خودتان اتکا دارید و به ندرت احساس خستگی و کسالت می کنید، اما زندگی شما در سال جدید شادتر و پرماجراتر خواهد شد. ۴- توسکا احتمالاً شما شخصیت عملگرا و متعادلی دارید. کار کردن با شما بسیار راحت است زیرا شخصیت قابل اعتمادی دارید. اگر چه شما ذاتاً انسان قدرتمندی هستید اما برخی اوقات از این که دیگران فکر کنند انسان حساسی هستید خوشتان نمی آید. بنابراین در ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف مشکل دارید. اما در سال جدید اتفاقات خوشایندی برای شما خواهد افتاد. سال آینده با شخصی آشنا می شوید که قدر مهربانی شما را دانسته و از آن سوء استفاده نخواهد کرد. ۵- مورد به احتمال زیاد شما شخصیتی با اعتماد به نفس بالا دارید. همه چیز در زندگی شما تحت کنترل است،به شانس اعتقادی نداشته و منتظر آن نیستید و به طور کامل بر روی مهارت های خود تکیه می کنید. شما هیچ چیز را به تعویق نمی اندازید و تنها وقتی که کار و وظیفه تان را به طور کامل انجام می دهید احساس رضایت خواهید کرد. اطرافیان شما احساس می کنند که انسان قوی هستید و به شم علاقه زیادی دارند. به لطف استقامت،ثبات کاری و مسئولیت پذیری که دارید، در سال جدید ترفیع خواهید گرفت که نتیجه ی منطقی تلاش های بی پایان خودتان خواهد بود. ۶- آلو به احتمال فراوان شما انسان آرام، صلح طلب و منطقی هستید. شما از همراه بودن با دوستانتان لذت می برید اما از تنها بودن نیز بدتان نمی آید. گاهی اوقات به یک تنهایی کوتاه مدت برای فکر کردن در مورد معنای زندگی،دور بودن از هیاهوی دنیا و استراحت نیاز دارید. اگر چه به یک فضا و محیط خصوصی اهمیت زیادی می دهید اما بزودی با شخصی آشنا خواهید شد که همه چیزتان را با او در میان خواهید گذاشت و این کار نیز اشتباه نخواهد بود. ۷- زیرفون به احتمال فراوان شما انسان دارای اعتماد به نفس و محاسبه گری هستید که همه می توانند به شما متکی باشند. حساس بودن به شما کمک می کند که چیزهایی که واقعاً مهم هستند را درک نمایید. افرادی که به اندازه شما حساس، باهوش و مراقب نیستند،فردی را به سمت شما خواهند فرستاد که بدون شک از داشتن او خوشحال و خرسند خواهید شد. این شخص کسی است که سبک و سلیقه ی او به بی نقصی مال خودتان خواهد بود. برای این شخص فرهنگ از اهمیت بالایی برخوردار است. ۸- شاه بلوط به احتمال زیاد دیگران فکر می کنند که شما انسان رمانتیک و رویا پردازی هستید. شما همیشه منطق را در اولویت قرار نمی دهید. چیزهایی که حواستان به شما می گوید از همه چیز برایتان مهم تر است. وقتی که تعامل با کسانی که به این احساسات اهمیت نمی دهند و بیشتر بر منطق و مغزشان تکیه می کنند را به پایان می رسانید با شخصی بسیار خاص آشنا خواهید شد. این شخص نیز خود رویاهایی دارد و هر کسی که باشد راه شما برای ابراز احساسات و عواطفتان را محدود نخواهد کرد. ۹- بید به احتمال فراوان شما انسان برونگرایی هستید. از خطر کردن ابایی نداشته و عاشق این کار هستید. در کارهایی که به نظرتان جالب باشند مسئولیت همه چیز را بر عهده می گیرید. شما از تکرار و کلیشه خسته شده اید و منتظرید که زمان مناسب فرا برسد تا نقش بزرگی را در اتفاقات آینده ایفا کنید. به لطف فعال بودنتان، تغییراتی که باعث خواهند شد نفش بزرگ تری داشته باشید در راهند. به زودی به شهرتی که این همه برای آن صبر کرده اید خواهید رسید. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
دستگیری ژنرال آن موقع که صدام خیلی شهرها را بمباران می کرد،حسن نامه ای به او نوشت:" اگر جناب صدام حسین ژنرال است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد،بجنگد؛نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد". در جواب نامه حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد. سال ها قبل در اسکاتلند، حسن، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود. آن جا گروه حسن اول شد و عراقی ها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی ، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و با یک طرح غافلگیرانه ژنرال عبدالحمید را قبل از رسیدنش به خاک ایران اسیر کرد! خاطره ای از شهید حسن آبشناسان @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
سرمای شدیدی خورده بود. احساس می‌کردم به زور روی پاهایش ایستاده است. من مسئول تدارکات لشکر بودم. با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟ گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرمانده‌ی لشکرم هستی؛ شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله! گفت: این حرفا چیه می‌زنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتی؟ توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست می‌کنی؟ گفتم: خوب نه حاجی! گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می‌خورم که بقیه‌ی نیروها خوردن. سردار شهید حاج احمد کاظمی @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
گلستان سعدی یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب خیز و مولع زهد و پرهیز شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه ی شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه اي گرد ما خفته پدر را گفتم از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه اي بگزارد چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته اند که مرده اند گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به ازآن که در پوستین خلق افتی. نبیند مدعی جز خویشتن را که دارد پرده پندار در پیش گرت چشم خدا بینی ببخشند نبینی هیچکس عاجزتر از خویش @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
❣بزرگ اندیش باشید، میزان موفقیت شما را میزان بینش شما تعیین می‌کند. اگر اهداف کوچک را مد نظر قرار دهید، باید در انتظار نتایج کوچک هم باشید. اهداف بلند را در نظر آورید تا به موفقیت‌های بزرگ دست یابید. این نکته را هم فراموش نکنید؛ بیشتر ایده‌ها و نقشه‌های بزرگ اگر آسانتر از ایده‌ها و نقشه‌های کوچک نباشند، دشوارتر از آنها نخواهند بود.🍃🍃🍃🍃 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا، مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
خیلی مهم اگر بتوانید احساستان را مانند زمانی که کنید که به خواسته تان رسیده اید ارتعاش قوی میدهید ودر واقع بسیار به خواسته مورد نظر نزدیک میشوید.. مثلا اگر همسر مورد علاقه تان را میخواهید زمانی که او را به دست آورید حال وهوایتان چه گونه میشود چه طور لباس می پوشید حرف میزنید چه برنامه هایی با او خواهید داشت شور وشوق آن زمان را به خود بگیرید تا خیلی زود به آن برسید وشکر گزاری را نیز فراموش نکنید سپاس قبل از رسیدن به خواسته ایمان شما به انجام شدن هدفتان را نشان میدهد.... @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
عکاس از پسری که در سرما برادرش را کول کرده بود و می‌برد، پرسید: می‌توانم از تو عکس بگیرم؟ پسر: که چی بشه؟ عکاس: بهت کمک کنم که مردم ببینند با چه رنجی برادرت را در این سرما روی کولت گذاشتی. پسر: می‌تونی یه کمک دیگه بهم بکنی؟ عکاس: چه کمکی؟ پسر: کمرم درد گرفته. به جای عکس گرفتن می‌تونی برادرم را تا خونه سوار ماشینت کنی؟ عکاس: شرمنده، عجله دارم… @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
# طنز - جبهه کتک خوردن در حد شهادت ! 😱😆 😂 خاطره ای زیبا و خنده دار از جنگ.😂 بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛  توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب. بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش. با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.  پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛  اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.  دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!  یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!  گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!  یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!  پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!  همگی گفتیم: نه! کجاست؟  پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟  همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!  رفتیم کنار تختش ؛ عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !  با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ یهو همه زدیم زیر خنده. گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !  عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!  بچه ها خندیدند. 😄😄😄   اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:  - وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم... بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂  دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂  عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم: - یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂  پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون! خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!  عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂 😂 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
❣اگر می خواهید احساس بهتری داشته باشید بهتر است بدانید و درک کنید که به جای حوادث بیرونی، افکار و طرز تلقی های شما هستند که احساسات شما را به وجود می آورند. می توانید اندیشه، احساس و رفتار خود را تغییر دهید. این اصل ساده و در عین حال انقلابی شما را در تغییر زندگی خود یاری می دهد. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
بهلول و هارون الرشید ✍️گفتگوی هارون و بهلول درباره آخرت آورده اند که هارون الرشید از بهلول پرسید که آخرت مرا چگونه می بینی؟ بهلول جواب داد: از این آیه می توانی جای خود را در دریابی: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ. (نیکوکاران در بهشت اند و بدکاران در جهنم.) هارون گفت: پس قرابت من با رسول خدا چه می شود؟ بهلول جواب داد: فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ... یعنی در قیامت وقتی که اصرافیل به اذن خدا در صور خود دمید پس از آن نسبتی در بین نخواهد بود و قرابت تو به پیغمبر(ص)، بدون عمل خیر، برای تو نفعی نخواهد داشت. خلیفه گفت: پس شفاعت پیغمبر کجا می رود؟ بهلول جواب داد: کسی که به اولاد پیغمبر ظلم و ستم روا داشته، از شفاعت پیغمبر محروم است. هارون گفت: چه ظلم و ستمی از من به اولاد پیغمبر رسیده؟ بهلول جواب داد: ظلمی از این عظیم تر تعدادی از یاران رسول خدا را بدون هیچ گونه تقصیری به کند و بند نموده ای؟! هارون سر را به زیر انداخت و گریست و اشکِ چشمش، محاسن او را تَر نمود و گفت: آیا اگر توبه کنم، توبه من قبول می شود و عمل من مرا نجات می دهد؟ بهلول گفت: خب ریاست چنان تو را بیخود و غافل نموده که اگر خود پیغمبر، الحال حاضر شود و تو را پند دهد تو دست از اعمال زشت خود نخواهی شست و بی جهت مرا معطل منما! بهلول این بگفت و از نزد هارون بیرون آمد. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌 بعضی وقت‌ها کوتاه آمدن هم خودت را نجات می‌دهد هم دیگران را @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
۲۶۹ سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند. تا آن ساعت را خریداری کنند... بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده. این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان) حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان هزار تومان باقیمانده کجاست ⁉️🤔 ○○○○●● جواب/فردا @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
🔴 شیشه و آیینه جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می‌بینی؟ گفت: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد. بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟ گفت: خودم را می‌بینم. عارف گفت: دیگر دیگران را نمی‌بینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شده‌اند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شیئ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت، کبر، غرور، پلیدی و…) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می‌بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
✨ اگر خواسته ای دارید آن را تجسم کنید و خودتان را در موقعیتی که دوست دارید تصور کنید. دیگر احساس نمی‌کنید که به آن نیاز دارید بلکه احساس می‌کنید که آن را دارید و آن احساس باعث می‌شود که کائنات همان موقعیت را برایتان پدید آورد. 🔆 چیزی را که میخواهید: تجسمش کنید، در مورد آن بنویسید، و بیشتر اوقات روی آن تمرکز کنید. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
📔 📕این داستان ✍️گفتگوی هارون و بهلول درباره آخرت آورده اند که هارون الرشید از بهلول پرسید که آخرت مرا چگونه می بینی؟ بهلول جواب داد: از این آیه می توانی جای خود را در دریابی: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ. (نیکوکاران در بهشت اند و بدکاران در جهنم.) هارون گفت: پس قرابت من با رسول خدا چه می شود؟ بهلول جواب داد: فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ... یعنی در قیامت وقتی که اصرافیل به اذن خدا در صور خود دمید پس از آن نسبتی در بین نخواهد بود و قرابت تو به پیغمبر(ص)، بدون عمل خیر، برای تو نفعی نخواهد داشت. خلیفه گفت: پس شفاعت پیغمبر کجا می رود؟ بهلول جواب داد: کسی که به اولاد پیغمبر ظلم و ستم روا داشته، از شفاعت پیغمبر محروم است. هارون گفت: چه ظلم و ستمی از من به اولاد پیغمبر رسیده؟ بهلول جواب داد: ظلمی از این عظیم تر تعدادی از یاران رسول خدا را بدون هیچ گونه تقصیری به کند و بند نموده ای؟! هارون سر را به زیر انداخت و گریست و اشکِ چشمش، محاسن او را تَر نمود و گفت: آیا اگر توبه کنم، توبه من قبول می شود و عمل من مرا نجات می دهد؟ بهلول گفت: خب ریاست چنان تو را بیخود و غافل نموده که اگر خود پیغمبر، الحال حاضر شود و تو را پند دهد تو دست از اعمال زشت خود نخواهی شست و بی جهت مرا معطل منما! بهلول این بگفت و از نزد هارون بیرون آمد @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
✅خدايا یادم‌ بده آنقدر مشغول عیبهای خودم باشم که عیب های دیگران رانبینم... یادم بده اگر کسی را بد دیدم قضاوتش نکنم، درکش کنم... یادم بده بدی‌ دیدم"ببخشم" ولی بدی نکنم! چرا که نمیدانم بخشیده‌ میشوم یا نه... یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم، دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم... یادم بده اگر سخت بگیرم "سخت میبینم"... یادم بده به قضاوت کسی‌ ننشینم چرا که در تاریکی همه شبیه هم هستیم... یادم‌ بده چشمانم‌ را روی بدیهاو تلخیها ببندم چرا که چشمان زیبا، بی‌شک زیبا مى بيند همه دنيا را.. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
به کاکتوس اگه زیاد آب بدی، بی‌حال می‌شه و کم‌کم می‌پوسه؛ اما این موضوع برای خیلی از گل‌های دیگه صدق نمی‌کنه. کاکتوس اگه نور نداشته باشه، می‌میره اما گل‌های زیادی هستن که بدون نور هم دووم میارن. ماهی اگه بیاد رو ساحل، انقدر بالا و پایین می‌پره تا نفسش بند میاد و خفه می‌شه؛ اما همون دریا، می‌تونه خیلی از حیوونای دیگه رو غرق کنه.! آبی که سیب زمینی رو نرم می‌کنه، تخم مرغ رو سفت می‌کنه؛ می‌بینی؟ تو زندگی نمی‌شه برای همه نسخه‌ی یکسان پیچید. تحمل آدما شبیه به هم نیست. یکی با غمی که از نظر بقیه کوچیکه داغون می‌شه. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
نمکدان را که پُر میکنی توجهی به ریختن نمکها نداری اما زعفران را که میسابی به دانه دانه اش توجه میکنی حال آنکه بدونِ نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست، ولی بدون زعفران ماهها و سالها میتوان آشپزی کرد و غذا خورد! مراقب نمک های زندگیتان باشید ساده و بی ریا و همیشه دم دستتان هستند ولی روزی اگر نباشند وای بر سفره زندگی ! @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
داخل پفیلا صابون بریز😱 می‌پرسی چرا⁉️⁉️⁉️ بزن رو لینک تا بهت بگم چه کارایی داره🤩👇 🌙☆ ┈•★•۪̜۫•☀️•۪̜۫•★•┈ ☆🌙 ⚜کانال را دنبال کنید ╔◦•🌸◉🌿◉🌸•◦╗ @best_natur ╚◦•🌸◉🌿◉🌸•◦╝
روزي ملا نصرالدين به يک مهماني رفت و لباس كهنه اي به تن داشت . صاحبخانه با داد و فرياد او را از خانه بيرون كرد . او به منزل رفت و از همسايه خود ، لباسي گرانبها به امانت گرفت و آنرا به تن كرد و دوباره به همان ميهماني رفت . اين بار صاحبخانه با روي خوش جلو آمد و به او خوش آمد گفت و او را در محلي خوب نشاند و برايش سفره اي از غذاهاي رنگين پهن كرد . ملا از اين رفتار خنده اش گرفت و پيش خود فكرد كرد كه اين همه احترام بابت لباس نوي اوست . آستين لباسش را كشيد و گفت : آستين نو بخور پلو ، آستين نو بخور پلو . صاحبخانه كه از اين رفتار تعجب كرده بود از ملا پرسيد كه چكار مي كني . ملا گفت : من هماني هستم كه با لباسي كهنه به ميهماني تو آمدم و تو مرا راه ندادي و حال كه لباسي نو به تن كرده ام اينقدر احترام مي گذاري . پس اين احترام بابت لباس من است نه بخاطر من . پس آستين نو بخور پلو ، آستين نو بخور پلو .. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
🕊🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🕊 🌹 الهی به امید تو 🤲🌹 🤚 سلام صبحتون بخیر 💐 صبحتون معطر به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) 💐 🤚 السلام علی رسول الله و آل رسول الله (ص) 🤚 السلام علیک یابقیة الله فی ارضه (عج) 🤚 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع) 🤚 السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع) 🤚 السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته 💐 و لعن الله علی اعدائهم اجمعین.. 🔥 🌺🌹🌺 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
﷽🕊🌹 🌹🕊﷽ 🍃🌷 با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد 🍃🌷 بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد 🍃🌼 انتظار فرج و دیده تر کافی نیست! 🍃🌼 ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست! 🕊🌿 آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز 🕊🌿 قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز💔 🤲💐 🌺🌹🌺 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🕊🌷امروز سه شنبه دهانمان را خوشبو کنیم به عطر دل نشین صلوات بر حضرت مُحَمَّد (ص) و خاندان مطهرش 🌷🕊🍃 🍃🕊🌷 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ 🍃🕊🤍 عَلی ٰمُحَمَّدٍ 🍃🕊🌷 وَّ آلِ محمد 🍃🕊🤍 وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺🌹🌺 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
علم بهتر است یا ثروت ؟ مولا علی پاسخ می دهدند: جمعیّت زیادی دور علیه السّلام حلقه زده بودند... 🌱مرد اوّل؛ یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟! مولا علی «علیه السّلام» در پاسخ فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شدّاد. 🌱مرد دوّم؛ اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ علم بهتر است یا ثروت؟! حضرت علی«علیه السّلام» فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی. نفر دوّم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان جا که ایستاده بود نشست. 🌱در همین حال سوّمین نفر وارد شد، یاعلی علم بهتر است یا ثروت؟! حضرت«علیه السّلام» در پاسخش فرمودند: علم بهتر است، زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمندان دشمنان بسیار! 🌱نفر چهارم؛ یاعلی! علم بهتر است یا ثروت؟! حضرت علی«علیه السّلام» در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود، ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی، بر آن افزوده می‌شود. 🌱نوبت پنجمین نفر بود... یاعلی علم بهتر است یا ثروت؟! مولا«علیه السّلام» در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. 🌱نفر ششم؛ یاعلی! علم بهتر است یا ثروت؟! اميرالمومنين عليه السّلام نگاهی به جمعیّت کردند و فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، امّا ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. نگاه متعجّب مردم گاهی به حضرت علی«علیه السّلام» و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد... 🌱در همین هنگام نفر هفتم وارد شد و پرسید، یااباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟! امیرالمومنین فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، امّا علم هر چه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. 🌱در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که حضرت در پاسخش فرمودند: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است. همه از پاسخ‌های امام شگفت زده شده بودند که؛ نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: 🌱یاعلی! علم بهتر است یا ثروت؟! امیرالمومنین فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگ‌دل می‌کند، امّا علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود. 🌱نفر دهم: امیرالمومنین فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبّر دارند، تا آنجا که گاه ادّعای خدایی می‌کنند، امّا صاحبان علم همواره فروتن و متواضع اند. 🗣فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیّت برخاستند. ⚡️هنگامی که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای حضرت را شنیدند که می‌فرمودند: 💫اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم. 📚کشکول بحرانی، ج ۱، ص ۲۷ 📚به نقل از امام علی بن ابی طالب(ع)، ص۱۲٤ 🌼 «الحمداللّه الّذی جعلنا من المتمسّکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام و الائمّة المعصومین علیهم السّلام.» 🍃افتخار کنیم به داشتن چنین مولایی @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺