eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403 https://eitaa.com/joinchat/4221632789C0d32769a76
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 یک روز در یک آبادی گاوی سرش را در خمره کرد تا آب بخورد، اما دیگر نتوانست سرش را بیرون بیاورد. مردم شهر سراغ ملا نصرالدین رفتند و از او خواستند تا کاری برای‌شان بکند. ملا با عجله خودش را به آنجا رساند و گفت : مردم زود باشید تا گاو نمرده سرش را ببرید. قصاب سر گاو را برید. مردم شهر دوباره گفتند: ملا، حالا چگونه سر گاو را از خمره در آوریم..!؟ ملا گفت : دیگر چاره‌ای نداریم جز آن‌که خمره را بشکنیم..! بعد ازین مردم هم همین کار را کردند. ملا غمگین گوشه‌ای نشست و به فکر فرو رفت. مردم پیش ملا آمدند و گفتند ملا ناراحت نباش..! هم گاو و هم کوزه فدای سرتان ، ملا گفت بخاطر گاو وکوزه ناراحت نیستم. از این ناراحتم که اگر شما مرا نداشتید چگونه می‌خواستید چنین مشکلات بزرگی راحل کنید.! پس بروید شکرگزار خدا باشید که مرا دارید..!
📗یک حکایت کوتاه «روزی هارون از ابن سّماک موعظه و پندی درخواست کرد. ابن سماک گفت: ای هارون! بترس از اینکه وسعت بهشت به مقدار آسمان ها و زمین است و برای تو، به اندازه جای پایی هم نباشد ». از امیر کبیر پرسیدند: در مدت زمان محدودی که داشتی چطور این مملکت رو از هرچی دزده پاک کردی؟ گفت: من خود دزدی نمی کردم و نمی گذاشتم معاونم هم دزدی کند. او هم از این که من نمی گذاشتم دزدی کند ، نمی گذاشت معاونش دزدی کند و …. تا آخر همین طور… اگر من دزدی میکردم تا آخر دزدی میکردند و کشور می شد دزدخانه، همه هم دنبال دزد میگشتیم و چون همه ما دزد بودیم هیچ دزدی را هم محکوم نمی کردیم…
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعجب باید بکنه آدم که بهش بگن غیبت نباید نکنیم ... 🌱دکتر الهی قمشه ای 🌱
📗نخ را باید کوتاه گرفت... ▫️روزی بود ، روزگاری . خیاطی در شهری زندگی می کرد و برای مردم لباس می دوخت . او شاگردی داشت که بسیار با سیلقه بود و دوخت هایش ، مثل استادش خوب و با دوام بود . اما از نظر سرعت به پای استادش نمی رسید . مثلاً لباسی را که استاد در یک هفته می دوخت ، شاگرد در دو هفته.. ▪️روزی شاگرد به استاد گفت : نمی دانم چرا سرعت کارم به اندازه ی تو نیست . دلم می خواهد بدانم کجای کارم ایراد دارد ؟ استاد گفت : من در کارم رازی دارم که حالا به تو نمی گویم . شاگرد گفت : چرا نمی گویی ؟ ▫️استاد گفت : می بینی که مشتری های زیادی داریم و من از تو راضی هستم اما هنوز به تو اطمینان ندارم ، می ترسم که رازم را به تو بگویم ، فوری دکانی رو به روی دکان من باز کنی . آن وقت من تمام مشتری هایم را از دست می دهم . شاگرد سعی می کرد که اطمینان استادش را جلب کند و خوب کار می کرد. ▪️خلاصه روزی ، استاد که خیلی پیر شده بود به شاگردش گفت , حالا که عمر من به پایان می رسد ، می خواهم راز سرعت کارم را به تو بگویم . شاگرد منتظر شنیدن راز بزرگی بود اما استادش گفت : تو نخ دوخت و دوزت را کوتاه نمی گیری . نخ را باید کوتاه کنی تو وقتی سوزنت را نخ می کنی ، نخ بلند انتخاب می کنی و مجبوری که نخ را از لابه لای پارچه ها رد کنی برای همین وقت زیادی تلف می شود . ▫️از آن به بعد هر وقت بخواهند کسی را به همراهی با دیگران و دوری از تند روی دعوت کنند می گویند : نخ را باید کوتاه گرفت.
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 توبه‌های زشت! ⚠️ مراقب باشید اینجوری توبه نکنید. ‌‌‎ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
15.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای شنیدنی از کمک به مجلس امام حسین علیه اسلام بفرست برای کسایی که عاشق امام حسین علیه السلام هستن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نباید این ویدئو رو از دست بدید 🎤سخنان تکان دهنده شهید بهشتی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃👌مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت: مقداری حلوای نسيه به من بده حلوا فروش قدری حلوا برايش در کفه ترازو گذاشت و گفت : امتحان کن ببين خوب است يا نه. مرد گفت:روزه ام، باشد موقع افطار حلوا فروش گفت: هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛ چطور است که حالا روزه گرفته ای .مرد گفت: قضای روزه پارسال است. حلوا فروش حلوايش را از کفه ترازو برداشت و گفت : تو قرض خدا را به يک سال بعد می اندازی قرض من را به اين زودی ها نخواهی داد . من به تو حلوا نمی دهم...! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وظایف مرد درقبال همسرش حتما تااخر ببین☝️ و بفرست برای متاهل هایی که میشناسی🙃🫵 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
18.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای شنیدنی پسری که بعد از مرگ در جوار اباعبدالله بود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕊 ♥️⃟🌙 @zibastory👈🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مهربان خدای من ✨هر روز تو را شاکرم 🌸برای شب هایی که ✨به صبح می‌ رسانم 🌸گرچه آینده پنهان است ✨اما چون تو کنارمی آرامم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو