CQACAgQAAx0CVc35HwABASN9ZwFzVC9jJ1C3JtbKwjE-nmK_pb0AAhQNAALmF2hT8AEDDH92b7c2BA.mp3
5.28M
🔉 #پادکست_امام_زمانی
🎧 زنی که خدمتکار امامِ زمان علیهالسّلام شد!
🔘ماجرای صلوات ضرّاب اصفهانی
📚 ترجمه غیبت طوسی، ص۴۸۲.
#التجای_همگانی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
می گویند در قدیم دزد سر گردنه هم معرفت داشت:
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه سکه مردی غافل را می دزدد،
هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذی است که بر آن نوشته است:
خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما!
اندکی اندیشه کرد...
سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند!
دوستان دزدش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.
دزد کیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است.
من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او...
اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد. آن گاه من دزد باورهای او هم بودم
و این دور از انصاف است...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ولادت امام حسن عسکری مبارک 🌹
🔸امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
هرکس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشید
و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است.
📚 «تحف العقول، ص ۴۸۹»
#ولادت_امام_حسن_عسکری علیه السلام
#امام_عسکری_الگوی_جوانان
#انقلابیون
🌴🌴🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸با توکل به اسم الله
✨شروع هفته را
🌸با نام زیبایت آغاز میکنیم
✨ خـدایـا
🌸امـروز و این هفته
✨به زندگیمان بیش از پیش
🌸نور رحمت بی انتهایت را بتابان
✨الهی آمین
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بر عسکری
✨آن نور ولایت صلوات
🌸بر آن گل گلزار رسالت صلوات
🌸خواهی که خدا گناه تو عفو کند
✨بفرست بر آن روح کرامت صلوات
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ره باز کنید،
🎊دلبری آمده است
🌺بر شیعه
🎊امام دیگری آمده است
🌺در مطلع
🎊هشتم ربیع الثانی
🌺میلاد امام عسکری آمده است
🎊میلاد امام
حسن عسکری (ع)مبارک باد💐
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه زندگی به ما می آموزد
که در درون بعضی از انسان ها
گاهی انسان دیگریست
که او را هرگز نمی شناسی
گاه ممکن است سالها با کسی
زندگی کنی اما تمام زوایای
وجودش را نشناسی آدمها مانند
کتابی نخوانده هستند.
بعضی از این آدمها را حتی با چندین بار خواندن هم نمیفهمی
و بعضی ها را تنها با خواندن اولین
صفحه میشناسی
بعضیها جلدهای زیبا دارند
و محتوای نه چندان زیبا
و بعضی ها مانند کتابهای عتیقه ،
نخوانده قیمت دارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙وان یکاد
👁میخوانم برای امروزتان
💙از بلا دور
👁از چشم بد درامان
💙گره از مشکلات باز
👁وازنگاه نامردمان درامان باشید
💙بهترین ها را برایتان آرزومیکنم
#تست هوش
آیا میتوانید این انسان را از مرگ حتمی نجات دهید😨☝️
99% افراد هیچ ایده ای برای نجات این مرد از مرگ ندارند
آیا جزو 1% هستید؟
جواب به زودی 👇
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
👌#حکایتی_زیبا_و_آموزنده
مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت
خانه اش آتش گرفت و سوخت. رفت
و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید.
بعد از مدتی سیلی در شهر برخاست و
تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و
خانهاش فرو ریخت.
شیخ را ترس برداشت و سراغ عارف
شهر رفت و راز این همه بدبیاری و
مصیبت را سوال کرد.
ابو سعید ابوالخیر گفت: خودت میدانی
که اگر این همه مصیبت را آزمایش الهی
بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی
آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست.
شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر
یک لحظه آرزوی بدی است که از دلت
گذشت و خوشحالی ثانیهای که بر تو
وارد شده است.
شیخ گفت:
روزی خانه مادرت بودی، از دلت گذشت
که، خدایا مادرم پیر شده است و عمر
خود را کرده است، کاش میمرد و من
مال پدرم را زودتر تصاحب میکردم.
زمانی هم که مادرت از دنیا رفت، برای
لحظهای شاد شدی که میتوانستی
خانه پدریات را بفروشی و خانه
بزرگتری بخری. تمام این بلاها به
خاطر این افکار توست.
مرد گریست و سر در سجده گذاشت و
گفت: خدایا من فقط فکر عاق شدن کردم، با
من چنین کردی اگر عاق میشدم چه
میکردی؟؟!! سر بر سجده گذاشت و توبه کرد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
پسری پدرش را برای غذای شب به رستوران برد.
پدر که خیلی پیر و ضعیف شده بود،
غذایش را درست نمیتوانست بخورد و بروی لباسش میریخت.
تمامی افراد موجود در رستوارن با حقارت بسوی مرد پیر مینگریستند،
و پسرش هم خاموش بود.
پس از اینکه غذایشان تمام شد، پسر که هیچ خجل هم نشده بود،
به آرامی پدرش را به دستشویی برد، لباسش را تمیز کرد، موهایش را شانه زد و عینکهایش را نیز تنظیم کرد و بیرون آورد.
تمامی افراد موجود در رستوران متوجه آن دو بودند
و با حقارت بسوی هر دو مینگریستند.
پسر پول غذا را پرداخت و با پدر راهی دروازه خروجی شد.
درین وقت، یک پیرمرد دیگری از جمع حاضرین صدا کرد؛
.
پسر آیا فکر نمیکی چیزی را پشت سر گذاشته ای؟
.
پسر پاسخ نداد؛ نخیر جناب. چیزی باقی نگذاشته ام.
آن مرد پیر گفت:
بله، پسر. باقی گذاشته ای.
درسی برای تمامی پسران
و امیدی هم برای همه پدران.
یک نوع خاموشی مطلق بر تمامی رستوران حاکم شد!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
خبر خوب برای سربازان
شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران (پنها)، که به توسعه و بهبود صنعت بالگردی کشور مشغول است، برای ارتباط بهتر با دانشگاهها و استفاده از ظرفیتهای علمی دانشجویان و فارغالتحصیلان، طرحهایی را به منظور کسر خدمت سربازی و همکاری با نخبگان وظیفه ارائه کرده است.
این برنامه به دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری این امکان را میدهد تا با انجام پروژههای دفاعی در حوزه بالگردها، بخشی از خدمت سربازی خود را کسر کنند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
#داستان
کنترل خشم
🌱پدرم بعد از مدتها، مرخصی و تشویقی گرفته بود تا ما را با ماشین خودش به مسافرت ببرد؛ راه پر پیچ و خم و ترافیک بود.
میانه های راه ماشین جوش آورد؛ پدر کنار زد تا ماشین خنک شود و آسیب بیشتری نبیند؛
🌱در این حین تلفنِ همراهش زنگ خورد؛ از صحبتهای پدرم متوجه شدم که یکی از همکارانش است؛
🌱از لحن و صدای پشت خط معلوم بود که آن شخص عصبانی است و یک روند حرفهای زشتی به پدرم ميزد!
🌱از وضع صورت پدرم فهمیدم که او هم عصبانی شده ولی چیزی نمیگفت و سکوت کرده بود؛ البته اگر حرفی هم میزد آن شخص نمیشنید چون به صورت رگباری حرف میزد!
صحبت آن شخص که تمام شد پدرم به او توضيح داد که از زير كار در نرفته است و از يك هفته قبل برای آن چند روز مرخصی گرفته است و همه هم در جریان هستند...
🌱آن شخص خیلی شرمنده شد ، اصلا دیگر روی معذرت خواهی هم نداشت؛ که پدرم این را هم به روی او نیاورد و کمی در مورد موضوعی دیگر با او صحبت کرد تا مثلا نشان دهد به دل نگرفته است و اشکال ندارد.
.
🌱تلفن را که قطع کرد من که هنوز از لحن بیادبانه آن شخص عصبانی بودم به پدرم گفتم چرا شما هم چندتا کلمه قلمبه سلمبه به او نگفتید تا حساب کار دستش بیاید؟!
پدرم جوابی داد که هنوز یادم است! او گفت:
تجربه بارها به من نشان داد که انسانها هم مانند این ماشین وقتی جوش میاورند باید کنار بزنند! چیزی نگویند و حرکتی نکنند؛
چرا که اگر با همان حال عکس العمل نشان دهند به خودشان و دیگران آسیبهای به مراتب جدی تری میزنند...
🌹تو هم وقتی جوش آوردی، بزن کنار!☺️🌹.
🌺🌸🌺🌸
@zibastory
@zibastory
🌸🌺🌸🌺
ادب مدرک نیست!
ادب لباس گران پوشیدن نیست،
ادب بالای شهر زندگی کردن نیست!
ادب ماشین خوب داشتن نیست،
ثروت و مدرک ادب نمی آورد،
ادب در ذات آدمهاست که با
تربیت و آموزش صحیح به بار می نشیند،
ادب یعنی به همسرت امنیت،
به فرزندت محبت به پدر و مادرت خدمت
و به دوستانت شادی را هدیه کنی،
👌ادب یعنی با هر مدرک و مقامی که باشی
معنای انسانیت را درک کرده
و نام نیک از خود به جا گذاشتن است...!
🌺🌸🌺🌸
@zibastory
@zibastory
🌸🌺🌸🌺
شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد!
دکتر محسن نوری دوست و همرزم شهید احمد علی نیری می گوید یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند .من
همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم.بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود.یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند.من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
🌺🌸🌺🌸
@zibastory
@zibastory
🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشگوی ایرانی که شهادت رئیسی و سید نصرالله را هم پیش بینی کرده بود ، از وقایع چند سال آینده میگوید.
▪️این پیش بینی نه تأیید میشود و نه رد میشود ولی این پیش بینی در خصوص انتقال قدرت از غرب به شرق و نابودی اسرائیل و نزديک شدن ایران عزیز به سمت قله بسیار نزدیک است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
🔅#پندانه
✍️ رفتار درست با همسایه
🔹روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواسته است.
🔸پسر متعجب به مادرش گفت:
دیروز کیسهای بزرگ نمک برایت خریدم. برای چه از همسایه نمک طلب میکنی؟
🔹مادر گفت:
پسرم، همسایه فقیر ما همیشه از ما چیزهایی طلب میکند. دوست داشتم از آنها چیز سادهای بخواهم که تهیهاش برایشان سخت نباشد.
🔸در حالی که هیچ نیازی به آن ندارم ولی وانمود کردم من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برایشان آسان باشد و شرمنده نشوند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
#تلنگر
✅به مردههاتون غذا بدید
✍حکایت از علامه محمدحسین طهرانی صاحب کتاب معادشناسی: يك روز ميرزا نجم الدّين(پسردائی ما) به عموی ما حاج سيّدمحمّدرضا گفت: ديشب عمّهام (همان مادر سیدمحمدرضا) را خواب ديدم و در عالم رؤيا به من گفت:
به محمّدرضا بگو: چرا چند شب است غذای ما را نفرستادهای؟ عموی ما هر چه فكر كرد چيزی به نظرش نرسيد، فردای آن روز كه در منزل ما آمدند گفتند: معنی خواب را پيدا كردم. من سی سال است عادتم اين است كه بعد از نماز مغرب و عشاء دو ركعت نماز والدين ميخوانم و ثوابش را به روح پدر و مادرم هديّه ميكنم؛ چند شب است كه بواسطۀ پذيرائی از مهمانان نتوانستم بخوانم
بخاطر همین مادرم به خواب ميرزا نجمالدّين آمده و از من گلايۀ نفرستادن غذای ملكوتی خود را کرده است.
(ميرزا نجم الدّين ساكن سامرّاء و عموی ما ساكن تهران بود و ابداً از این عمل عموی ما مطّلع نبوده است و اين خواب موجب تعجّب همۀ حضّار شد)
📚معادشناسی ج۳ ص ۱۹۹ - ۲۰۰
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
#امام_زمان
📕 #حکایت_و_داستانهای_زیبا📘
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
👉@zibastory👈
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#انتشار_با_شما✅
⭕️ادویه جات معطر و ارگانیک 💯
کیفیت و قیمت مناسب تضمین💯
چرا باید از ما خرید کنن؟؟
۱. ادویه ها از ۶ ماه پیش و یک سال پیش نیست ادویه ها هر روز داره آسیاب میشه هیچ کجا ادویه به این تازگی پیدا نمیکنیم
۲. ادویهها صد در صد خالص ه در صورتی که توی بازار ادویه خالص اصلاً پیدا نمیشه
متاسفانه تقلب در ادویهها بسیار زیاده مثلاً زردچوبه با خاک اره و رنگ مصنوعی آسیاب میشه فلفل سیاه با سیمان آسیاب میشه و خیلی از آردهایی که با ادویهها استفاده میشه ترکیب میشه آردهای بی کیفیت و حشره زده است رنگهای مصنوعی و اسانسهای غیر مجاز
۳. ادویههای ترکیبی ما مثل ادویه مرغ مثل ادویه قیمه مثل ادویه قورمه سبزی اینها ترکیبات خاصی داره ادویههایی نیست که توی بازار موجود باشه ترکیبات این ادویهها هیچ کجا پیدا نمیشه مثلاً داخل ادویه مرغ ما از خلال نارنج استفاده میکنیم که به شدت توی خوشمزه کردن مرغ موثره و هیچ کجا داخل هیچ ادویه مرغی شما خلال نارنج پیدا نمیکنید
۴. ادویهها خواص بسیار زیادی دارند هر ادویه سرشار از خاصیت و ارزش غذایی بالایی است اما به شرطی که ادویه اصل باشه چون ادویههای ما ۱۰۰ درصد خالصه هر کدوم از اونها سرشار از هزاران خاصیت
۵ . هرکی برای باراول بخره بخاطر کیفیت عالی مشتری ثابت میشه 👏
جهت سفارش👇
@yamahdi_1403
عضویت درکانال و محصولات ما👇
https://eitaa.com/spices403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 پروردگارا !
✨به هر چه بنگرم...
🌸تـو در آن آشکاری ..
🌸 و چه مبارک است
✨روزی که با نام زیبای تو
🌸و با توکل بر اسم اعظمت.
✨آغاز می گردد ای صاحب کرامت
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم
✨الهی به امید تو ...
🌸پناهمان باش ای بهترین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صلوات،
✨نوری در بهشت است.
🌷صلوات
✨پل صراط است.
🌷صلوات،
✨شفیع انسان است.
🌷صلوات،
✨ذکر الهی است
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️بیدار شـدن
برای دیدن روزی دیگر 🕊
یک نعمت است
آنرا دست کم نگیـرید🍂
قدرش را بدانید❤️
و خوشحال باشید
از اینکه یک روز 🕊
زیبای دیگر را میبینیـد ☀️🍁
🔘 داستان کوتاه
گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر
نقل مکان کند، خیمهای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم
تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به
میخی بسته شده و زنی را دید
که آن گاو را میدوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی
شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.
شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟!
ابلیس گفت:
کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
🔸بیشتر مردم فکر میکنند کاری نکردهاند، در حالی که نمیدانند چند کلمهای که میگویند و مردم می شنوند، سخن چینی است.
مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
آتش اختلاف را بر میافروزد.
خویشاوندی را بر هم میزند.
دوستی و صفا صمیمیت را از بین میبرد.
کینه و دشمنی میآورد.
طراوت و شادابی را تیره و تار میکند.
دلها را میشکند.
بعدا کسی که اینکار را کرده فکر میکند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!
قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !
─┅─═इई 🍁🍂🍁 ईइ═─┅─