eitaa logo
📚داستان های زیبا 📚
2.2هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین پیشنهاد،تبلیغ وتبادل👇 @yamahdi_1403
مشاهده در ایتا
دانلود
- مقداری از این کاه ها را توی جوال اسب من بریز. بــا شــنیدن این جملــه از جناب صمصــام،فکر کرد او گدا اســت. گفت:شما فردا بیایید تا کاهها را جمع کنم ومقداری هم به شما بدهم. بعد هم چند تا ازمزرعه دارهای آن اطراف را جمع کردو بهشــان گفت: به محض اینکه فردا این پیرمرد برای گرفتن کاه آمد بر ســراوبریزید و با چوب و چماق کتک مفصلی به اوبزنید. شــب خوابدید، حضرت رســول با اسب ســرزمین او آمدند وباصدای بلنــد گفتنــد:به چــه حقی میخواهــی فرزند مرا بزنــی؟او جواب داد:یا رسول الله،منقصد چنین جسارتی را ندارم! حضرت گفتند:تو و دوستانت میخواهید فردا فرزند من سیدمحمد را کتک بزنید. فردا از اول تا آخر صحرا همه دست به سینه ایستاده بودند تا سیدمحمد صمصام بیاید و خورجینش را پراز کاه کند @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب را🍃🌷 سکوت اعتبار میبخشد انسان رامتانت وصبر خدایا🍃🌷 یاریمان کن معتبر باشیم و مهربان شبتون پرازآرامش خوابتون رویایی وفرداتون شیرین شب تون بخیر🌙
🌸پروردگارا 🌷چه زیبا روزی شود 🌸همراه با خورشیـد 🌷به تو سـلام کنیـم. 🌸و نام تو را نجوا کنیم 🌷و آرام بگیریم 🌸روزمان را با توکل بر 🌷نام زیبایت آغاز می کنیم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم 🌷 الــهـــی بــه امــیــد تــو @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃 🌸خداوندا..!! ✨حکمت قدم هايی را که 🌸برايمان بر ميداری بر ما ✨آشکار کن، تا درهايی را 🌸که به ‌سويمان ميگشايی، ✨ندانسته نبندیم و درهایی 🌸که به رويمان ميبندی، ✨به اصرار نگشایيم.. 🌸مهربانا، ✨در آخرین دوشنبه اردیبهشت 🌸امیدمان تویی ما را ✨از لطف و رحمت خود 🌸بی نصیب نذار و ✨از درگاهت ناامید برنگردان.. 🌸آمیـن @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️با افکار زیبا, زندگیتان را تغییر دهید: ♦️1- تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید. بارها و بارها این کار را انجام دهید. ♦️2- بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید. شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید, اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شوید و از لحظه اکنون غافل شوید. ♦️3- شما نمی دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد, پس بهترین کار این است که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید. ♦️4- دو چیز بیش از بقیه, روزتان را می سازد, صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی. ♦️5- صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست, بلکه به این معنی است که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود, همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️هر روز صبح که چشم می‌گشایی ، یعنی قرار است که باشی ...🌸 یعنی هنوز باید نقشت را در این صحنه شگفت زندگی بازی کنی 🌸 یعنی هنوز فرصت داری تا زندگی کنی و هر روزی جدید می‌تواند آغازی جدید باشد🌸🍃 🌸نگاهی نو 🌸حضوری نو 🌸تجربه‌ای نو 👈برای تو … پس امروزت را زندگی کن 🤗🌸🍃 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
💚پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 🌺 أطِبْ كَسبَكَ تُستَجَبْ دَعوَتُكَ، فإنَّ الرّجلَ يَرفَعُ اللُّقْمَةَ إلى فِيهِ (حَراما) فما تُستَجابُ له دَعوَةٌ أربَعينَ يوما 🌺 🌺درآمدت را پاك كن تا دعايت مستجاب شود؛ زيرا هرگاه آدمى لقمه اى حرام به دهان خود ببرد تا چهل روز دعايى از او پذيرفته نمى شود🌺 📕ميزان الحكمه جلد4 صفحه30 حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
🔆 🥀می‌گویند: درویشی بود كه در كوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی اتفاقاً زنی مكاره این درویش را دید و خوب گوش داد كه ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت:من پدر این درویش را در می‌آورم. 🥀زن به خانه رفت و خمیر درست كرد و یك فتیر شیرین پخت و كمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت:من به این درویش ثابت می‌كنم كه هرچه كنی به خود نمی‌كنی. 🥀از قضا زن یك پسر داشت كه هفت سال بود گم شده بود یك دفعه پسر پیدا شد و برخورد به درویش و سلامی كرد و گفت:من از راه دور آمده‌ام و گرسنه‌ام درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت:زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان! 🥀پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت:درویش! این چی بود كه سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر كرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور كه توی سرش می‌زد و شیون می‌كرد، گفت:حقا كه تو راست گفتی؛ هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی. حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
🌻✨🌻✨🌻✨🌻✨🌻 🔆تاجر متوکّل 🦋در زمان پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم مردی همیشه متوکّل به خدا بود و برای تجارت از شام به مدینه می‌آمد. روزی در راه دزد شامی سوار بر اسب، بر سر راه او آمد و شمشیر به قصد کشتن او کشید. 🦋تاجر گفت: «ای سارق! هرگاه مقصود تو مال من است، بیا بگیر و از قتل من درگذر.» سارق گفت: «قتل تو لازم است، اگر تو را نکشم، مرا به حکومت معرّفی می‌کنی». تاجر گفت: پس مرا مهلت ده تا دو رکعت نماز بخوانم؛ سارق او را امان داد تا نماز بخواند. 🦋مشغول نماز شد و دست به دعا بلند کرد و گفت: «بار خدایا از پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم تو شنیدم هر کس توکّل کند و ذکر نام تو نماید، در امان باشد من در این صحرا ناصری ندارم و به کرم تو امیدوارم.» 🦋چون این کلمات جاری ساخت و به دریای صفت توکّل، خویش را انداخت دید سواری بر اسب سفیدی نمودار گردید و سارق با او درگیر شد. آن سوار به یک ضربه او را کشت و به نزد تاجر آمد. تاجر گفت: «تو کیستی که در این صحرا به داد من غریب رسیدی؟» 🦋گفت: من توکّل توأم که خدا مرا به صورت مَلَکی درآورده و در آسمان بودم که جبرئیل به من ندا داد که صاحب خود را در زمین دریاب و دشمن او را هلاک نما. الآن آمدم و دشمن تو را هلاک کردم، پس غایب شد. تاجر به سجده افتاد و خدای خویش را شکر کرد و به فرمایش پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در باب توکّل اعتقاد بیشتری پیدا نمود. 👈پس تاجر به مدینه آمد و خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم رسید و آن واقعه را نقل کرد و حضرت تصدیق فرمود 📚(خزینه الجواهر، ص 679 -مجالس المتقین شهید ثالث) 👌آری، توکّل آدمی را به اوج سعادت می‌رساند و درجه‌ی متوکّل، درجه‌ی انبیاء، اولیاء و صلحاء و شهداء است. حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
🌷 🌷 ...!! 🌷من معمولاً چند النگوی طلا در دست داشتم و عباس هر وقت النگوهای طلا را می‌دید ناراحت می‌شد و می‌گفت: ممکن است زنان یا دخترانی باشند که این طلاها را در دست تو ببینند و توان خرید آن را نداشته باشند؛ آن‌گاه طلاهای تو آنان را به حسرت وا می‌دارد و در نتیجه تو مرتکب گناه بزرگی می‌شوی. این کار یعنی فخر فروشی. می‌گفت: در جامعه ما فقیر زیاد است؛ مگر حضرت زینب(س) النگو به دست می‌کردند و یا.... حقیقت این است که روحیه زنانه و علاقه‌ای که به طلا داشتم باعث شده بود نتوانم از آن‌ها دل بکنم؛ تا این‌که یک روز.... 🌷تا این‌که یک روز بیمار بودم النگوها در دستم بود. عباس به عیادتم آمده بود. عباس را که دیدم، دستم را در زیر بالش پنهان کردم تا النگوها را نبیند. او گفت: چرا بالش را از زیر سرت برداشته‌ای و روی دستت گذاشته‌ای؟ چیزی نگفتم و فقط لبخندی زدم. او بالش را برداشت و ناگهان متوجه النگوهای من شد و نگاه معنی‌داری به من کرد. از این‌که به سفارش او توجهی نکرده بودم، خجالت کشیدم. بعد از شهادت عباس به یاد گفته‌های او در آن روزها افتادم و تمام طلاهایم را به رزمندگان اسلام هدیه کردم. 🌹خاطره ای به یاد سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی که پس از سال‌ها مجاهدت در راه خدا در پانزده مرداد ماه سال ۶۶، مصادف با عید سعید قربان به درجه رفیع شهادت نایل شد. : مرحومه خانم صدیقه حکمت همسر گرامی شهيد 📚 کتاب "پرواز تا بی نهایت" حکایت وداستان زیبا📕 @zibastory 🌸🌸🌸🌸 عجایب جهان😱 @best_natur 🌼🌼🌼🌼🌼 کلبه استیکر😍 @kolbesticker 🌺🌺🌺🌺🌺
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸داستان اخلاقی و زیبای بحرالعلوم با نراقی 🎥حجت الاسلام عالی 👇👇👇 🌺🌸🌺🌸 @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺
👤 در بیابان به رسید و گفت: چرا به جای تحصیل علم📚، چوپانی 🐑 می کنی؟ ▫️چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانش‌هاست یاد گرفته ام. 👤 حكيم گفت: خلاصه دانشها چیست ؟ ▫️چوپان گفت: پنج چیز است: 1️⃣- تا راست تمام نشده 2️⃣- تا مال حلال تمام نشده، 3️⃣- تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، 4️⃣- تا روزی خدا تمام نشده، 5️⃣- تا قدم به بهشت نگذاشته ام، 👤 حكيم گفت: حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب سیراب شده.. @zibastory @zibastory 🌸🌺🌸🌺