📗داستان پندآموز
▫️صف های نماز جماعت بسته شده بود و همه آماده شنیدن اذان بودند. ناگهان مردی با چهره ای نگران در حالی که سرش را پایین انداخته بود، در کنار پیامبر (صلیالله) به زمین نشست، اما خجالت می کشید به چهره او نگاه کند.
▪️ پیامبر (صلیالله) با مهربانی نگاهی به او کرد و آماده شنیدن حرف هایش شد. مرد به آهستگی و با صدای لرزان گفت: «ای رسول خدا! من گناهی کرده ام که...».
▫️پیامبر (صلیالله) دیگر به حرف های آن مرد گوش نداد و برخاست تا نماز را شروع کند.
مرد فکر کرد که بی موقع مزاحم آن حضرت شده است. به همین دلیل با شرمندگی بلند شد و به صف های نمازگزاران پیوست.
▪️همین که نماز تمام شد به سرعت و قبل از آن که کسی به حضور پیامبر (صلیالله) برسد، نزد او رفت و دو زانو نشست. پیامبر (ص) به چهره آن مرد نگاهی کرد. مرد که سرش پایین بود، گفت: «یا رسول الله! عرض کردم گناهی کردم که...».
▫️پیامبر(صلیالله) با مهربانی پرسید: «مگر اکنون با ما نماز نخواندی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»!
▪️پیامبر (صلیالله) پرسید: «مگر به خوبی وضو نگرفتی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! حضرت به آرامی گفت: «پس نمازی که خواندی کفاره گناه تو بود.»
@zibastory👈
🔞 کتاب صوتی از پمبا تا ماریانا 🔞
با توجه به مطالب و صحنههایی که در کتاب وجود دارد، حتماً باید ۱۸+ باشد.
@zibastory👈
✅روایتی داستانی از استفاده قدرت های فوق بشری و انرژی های شیطانی در سازمان های اطلاعاتی_امنیتی
🔻داستان اصلی پیرامون زندگی مهران که در یک نهاد اطلاعاتی کار میکند، شکل میگیرد. در شبی که مهران مسئول شب معاونت بود، حوادث مرموزی اتفاق می افتد مثل: قطع و وصل برق، افتادن بی دلیل استکان چای، قندان و گلدان روی زمین و شکسته شدن شان، پیچیدن صداهایی مخوف در اتاق و... که مهران را وادار به فرار می کند. او که در راه پله ها به زمین میخورد، توسط تیم عملیاتی سازمان احیاء شده ولی به علت سکته قلبی و ضربه مغزی به بیمارستان منتقل میگردد. مهران در بیمارستان متوجه میشود که جسم اثیری اش در فضا معلق است و از جسمش که در کماست جدا شده است. در مدت هفت روزی که او در کما به سر می برد، به همراه ایمان (تجسم اعمال صالح خودش) که جوانی خوش سیما و نورانی بود به امکان مختلفی سفر میکند.
🔻از سازمان سیا در آمریکا تا موساد در اسرائیل برای دیدن قدرت بخش اجنه و انرژی های شیطانی آنها دیدن میکنند و به جزیره پُمبا در آفریقا که پر جمعیتترین شهر اجنه است تا ...
ان شاء الله بزودی فایل صوتی این مجموعه به صورت روزانه بازنشر خواهد شد.
عزیزان کانال را دنبال نمایند تا از این داستان جذاب عقب نمونن.
@zibastory👈
#کتاب_صوتی
#از_پمبا_تا_ماریانا
♥️✨📜✨📜✨📜✨📜✨📜✨📜♥️
#یا_صاحب_الزمان
#به_عشق_آقا_نشر_بده 🌻
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
عزیزان برای شروع رمان این بنر را نشر دهید به دوستان و گروهها
اعضای این کانال که به ۲۱۰۰رسید شروع میکنیم
🔴 بعضی از علائم آخرالزمان و نزدیکی ظهور امام زمان عجل الله
1⃣ شکم،خدا می شود!
طبق روایات،روزگاری می آید که مردم شکم هایشان خدایشان است و حواس آنها به شکم هایشان است.
مثلا همین الان که شما در حال خواندن نماز اول وقت بودید، عده ای دم در نانوایی بربری و سنگکی ایستاده اند ... اینها شکم هایشان ، خدایشان است!
2⃣ زنان قبله می شوند
روزگاری می آید که زن قبله می شود. هر چه حاج خانم بگوید. فقط حرف حاج خانم !!
ولو امر به خلاف شرع هم بکند یا کار خلاف شرع بگوید چون محو اوست، نمی فهمد چه می گوید:
دختر باید چنین باشد ، کت و دامن تنگ بپوشد ، با این وضع به کوچه و خیابان برود...
پدر مخالفت می کند ، مادر با پدر درگیر می شود می گوید تو قدیمی هستی! تو قدیمی فکر می کنی! چیه مقدس شده ای؟! بگذار دخترم آزاد باشد!
3⃣ پول دینشان است
این حرف گریه دارد ... کار به این جا می رسد که دین آدم ، پولش می شود و دیگر به فکر حلال و حرام و خمس نیست،
ربا می خورد و رشوه می گیرد و دزدی می کند.
4⃣ شرافتشان به متاعشان است
❌ مبل و صندلی و ماشین و خانه گچ گیری شده و استخر و ... اگر اینها را نداشته باشد ، کسی محلش نمی گذارد.
❌ قدیم اینطور نبود ، قدیم هر کس متدین تر بود مورد احترام بود، اما الان هرکسی پول دارد و ماشین دارد و خانه شمیران و امثال آن مورد احترام است.
این ها از علائم آخرالزمان است...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
CQACAgQAAx0CVc35HwABATHuZ2mT65gczR5XmSwpl8_qSIYnwQADRREAAkTuKVFtf02SkHGIbTYE.mp3
1.5M
بشتاب به سوی امام زمانت...
مومن به امام زمان هستی یا نه؟
#سخنرانی_مهدوی
#بحق_الزینب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@zibastory👈
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
شیعه ندارد جز تو کس
افتادیم آقا از نفس
تنها تو را داریم و بس
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
🔴 شدت غربال های آخرالزمانی
🌕 امام رضا عليه السّلام فرمودند:
آنچه شما چشمان خود را به سويش مىداريد(منتظر و چشم به راه آن هستيد)واقع نخواهد شد تا اينكه پاكسازى و جداسازى شويد؛ و تا اينكه نماند از شما مگر هر چه كمتر و كمتر!
قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ لاَ يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا وَ حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْكُمْ إِلاَّ اَلْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ.
📗الغيبة (للنعمانی)،ب۱۲، ص ۲۰۸
✅ هرچه به روز موعود نزدیکتر میشویم، غربال ها شدت و شتاب بیشتری میگیرد؛ در آخرالزمان ریزش ها بصورت مرحله به مرحله رخ میدهد؛ اینگونه که در هر مرحله -بر اثر یک اتفاق مثل همین موضوع کشف حجاب و اعتراضات در کشور- جمعیت قابل توجهی، از بدنه اصلی دین کنده میشوند؛ و در نهایت عده کمی باقی میمانند؛ همان اقلیت صالح و صابری که امتحانات و فتنه های دوران غیبت را تاب آوردهاند؛ اینان مخلصانِ شیعه و نیروهای زبده، و کسانی هستند که شایستگی درک دنیای ظهور و یاری و نصرت حجّت الله را خواهند داشت..!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory👈
🖌#یک_دقیقه_منبر
🎙#حجتالسلاممسعودعالـے
نقل است برادران حضرت یوسف علیه السلام با نیرنگ خود، ایشان را که نوجوانی بود از پدر جدا کردند و تصمیم گرفتند او را در میان چاه بیندازند.
هنگامی که آنها حضرت یوسف علیه السلام را به ریسمانی بسته و به داخل چاه روانه کردند، ناگاه لبخندی بر لبان یوسف نقش بست!
یکی از برادرانش با تعجب گفت: اکنون وقت خنده نیست، چرا یوسف می خندد؟!
حضرت راز خنده اش را چنین بیان کرد: من گاهی فکر می کردم چندین برادر نیرومند دارم و در حوادث روزگار پشتیبانان خوبی خواهم داشت، ولی اکنون میبینم که همان ها مرا به چاه میافکنند! خنده من به خاطر این است که چرا به جای تکیه نمودن به برادرانم، به خدا توکل نکردم؟
یعنی خنده ام خنده شادی نیست، بلکه خنده عبرت است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory👈
☝️همسرم اذیتم میکنه ...!
🎙️#استاد_پناهیان
قال رسول الله (ص) :
" قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً "
پیامبر اکرم (ص) :
مردی که به همسرش بگوید دوستت دارم، چنان در قلبش مینشیند که هیچگاه از بین نمیرود.
📙کافی ، ج 5 ، ص 569 .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍داستان زن رقاصه ی بصره ای !
🎙#استاد_دانشمند
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.
🌱 در جستجوی امام زمان (عج)
خجندی که اصرار زیادی بر جستجوی حضرت صاحب الزمان علیه السلام و یافتن او داشت و در شهرها سیر میکرد،
به وسیله حسین بن روح به امام زمان علیه السّلام نامه ای نوشت و از علاقه قلبی خود و اینکه به دنبال حضرت است، شکایت برد
و تقاضای جوابی نمود که دلش به آن آرام گیرد و طریقه ای را که باید طبق آن رفتار کند، بداند.
وی میگوید: توقیعی برایم خارج شد که این نسخه آن است:
«کسی که در خصوص من تفحص نماید، مرا مییابد و کسی که مرا بیابد، مکان مرا به دیگران نشان میدهد و هر کس مکان مرا به دیگران نشان میدهد، خود را به هلاکت انداخته و هر کس خود را به هلاکت اندازد، مشرک شده است.»
خجندی میگوید: پس دست از طلب برداشتم و نفسم آرام گرفت و شادمان به وطنم برگشتم، و حمد خدا راست.
📔 غیبت شیخ طوسی: ص۳۲۳
#امام_زمان #داستان_کوتاه
.
⚡ پریدن در خواب
ولید بن صبیح گوید: شهاب بن عبد ربّه به من گفت: سلام مرا به امام صادق علیه السلام ابلاغ کن و به حضرتش بگو من در حال خواب دچار وحشت و از جا پریدن میشوم و چاره رهائی ازین ناراحتی چیست؟
پس این موضوع را عینا به عرض امام صادق علیه السلام رسانیدم.
امام فرمود: به او بگو: باید مال خود را (با پرداخت حقوق شرعی آن همانند زکات) تزکیه و تصفیه نمائی.
چون این دستور را به وی ابلاغ کردم، گفت: آنچه را بگویم به امام میرسانی؟
گفتم: آری.
گفت: به حضرتش بگو: نه تنها رجال و بزرگترها، که حتّی بچهها هم همه میدانند که من مال خود را با دادنِ زکات و... تزکیه میکنم.
ولید گوید: این پیغام را هم به عرض امام رسانیدم، پس فرمود: به شهاب بگو سهم زکات را جدا میکنی، امّا در محلّی که باید به مصرف نمیرسانی و به غیر اهلش میدهی.
📔 کافی، ج۳، ص۵۴۹
#امام_صادق #داستان_کوتاه
@zibastory👈