فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الهی!
💗فطرمان را فاطر،
🌸ایمانمان را فاخر
💗و روحمان را طاهر بفرما ...
🌸تطهیر در چشمه
💗زلال رمضان
🌸برکیمیاى وجود شما مبارک
💐عید سعید فطر مبارک 💐
#عید_فطر
🌼 #امام_زمانم♥️
🌼رمضان امسال را
✨با تمام دعاهای فرج وقت افطار
✨با تمام گله های هرشب افتتاحش
✨با تمام «عجّل»های شبهای قدرش
✨میسپارم به شما ای آقای من
✨به این امید که به یمن آمین هایت
🌼آخرین رمضان بی حضورت باشد🥺💔
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼شروع هفته تون
پر برکت و متبرک به ذکر پرنور
🤍صلـوات 🤍
🤍بر حضرت محمدص
🌼و خاندان پاک و مطهرش
🌼🤍اللّهُمَّصَلِّعَلي
🌼🤍مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌼🤍وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷به مناسبت عید فطر، برای رفع خستگی گوش بدهید و بخندید و درس بگیرید. وعیدی من هم یاتون نره .
عیدی من نشر این کلیپ همراه آیدی کانالم هست☺️🌺🙏👇👇
📘حکایت وداستانهای زیبا📕
@zibastory
@zibastory
🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت روباه و شتر
با هرکسی مشورت نکن
حکایت وداستان زیبا📕
@zibastory
🌸🌸🌸🌸
عجایب جهان😱
@best_natur
🌼🌼🌼🌼🌼
کلبه استیکر😍
@kolbesticker
🌺🌺🌺🌺🌺
جمعیت زیادی نشسته بودند توی جلسه. سخنران اول که صحبتش تمام شــد، جناب صمصام به رسم همیشگی بلند شد برود سمت منبر.
صاحبخانه که دلش میخواســت منبرها طبق روال خودش باشد، جلو رفت دســت ســید را گرفت. جناب صمصام دســتش را از توی دســت اودرآورد.
- آبروی سید را جلوی این خلق الله نبر، بگذارمنبرم را بروم.
صاحبخانــه ولــی این حــرف را گوش ندادو جلوی منبر ایســتاد.آقا هم کــه دیــد بــاماندن در آنجا آبرویش میرود،برگشــت وســوار اســب شــد.
بعــد رو کــردبــه صاحبخانه که برای مطمئنشــدن از رفتــن او تا دم در آمده بود.
- تــوبا آبروی این ســید بــازی کردی،امیدوارم امشــب ســاعت دوازده شکمت را پاره کنند.
صاحبخانــه لبخنــدی از ســر تمســخر زد و برگشــت تــوی خانــه امــا همان شــب ساعت یازده دلش درد گرفتو سریع بردندش بیمارستان.
ساعت دوازده بود که به خاطر جراحی آپاندیس شکمش را پاره کردند.
وقتــی بــه هــوش آمــد،دیــد همــه نگــران از نتیجــۀ عمــل دور تخــت او ایســتاده اند.با بیحالی گفت:»عمــل واینها فایده ندارد،بروید از خود
آقای صمصام حاللیت بطلبید.
دوســه تا از اطرافیان بدوبدو خودشــان را رســانند خانۀ ســید.وقتی در زدند، جناب صمصام بدون اینکه در را باز کند یا بپرسد چه کسی پشت در اســت باصدای بلند گفت:بروید به اوبگویید حلالش کردم.دیگر نگران نباشد
#صمام
#_داستان_زیبا_حکایت👇👇👇
🌺🌸🌺🌸
@zibastory
@zibastory
🌸🌺🌸🌺
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
داستان کوتاه
روزی کسی به خیام خردمند که
دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت
گفت: شما به یاد دارید
دقیقا پدر بزرگ من چه زمانی درگذشت؟
خیام پرسید: این پرسش برای چیست؟
آن جوان گفت:
من تاریخ درگذشت همه خویشانم را
بدست آورده ام و می خواهم
روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان
دعا کنم و خیرات دهم و...
خیام خندید و گفت:
آدم بدبختی هستی
خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی
و دست زندگان و مستمندان را بگیری
تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی...
بعد پشتش را به او کرد و گفت
مرا با مرده پرستان کاری نیست
و از او دور شد.
✅همه ی ما باید ارزش زندگی را بدانیم
و برای شـادی هم بکوشیم...
مُریدی از مُرادش خواست
که مرا پندی ده
گفت: "مرنج و مرنجان" .....
گفت: میتوانم نرنجانم
ولی چه کنم که نرنجم؟
پاسخ شنید:
"خود را کسی مدان" ...!!
حکایت وداستان زیبا📕
@zibastory
🌸🌸🌸🌸
عجایب جهان😱
@best_natur
🌼🌼🌼🌼🌼
کلبه استیکر😍
@kolbesticker
🌺🌺🌺🌺🌺
بهتریــن راه رادر ایــن دید که دوازده یخچال نــذر آقای صمصام کند تا ازمشــکلی که داشــت خلاص شــود.به چند روز نکشــید که رحمت خدا شامل حالش شد ونجات پیدا کرد.
موقــع ادای نذر،پیش خــودش گفت:چــرادوازده یخچال ببرم؟من کــه هیــچ حرفــی راجع به نــذرم نزده ام.پس شــش تا یخچــال خرید و رفــت خانــۀجناب صمصام. هنوز ایوان را ردنکرده،پشــت در اتاق بود که ســید فریاد زد: مشــهدی حســین،داخل نشــو. یخچال هـا را هم با خودت ببر.
از خانه آمد بیرون. یخچالها را هم آورد. فکرش اما مدام مشغول بود
که چرا سید اینقدر خشن برخورد کرده؟
دلــش تاب نیــاورد.فردا دوباره رفت در خانۀ جنــاب صمصام.وقتی در زد،آقا ازداخل خانه باصدای بلند گفت:مشهدی حسین بیا داخل.
فاصلۀ حیاط تادر اتاق را با احتیاط رفت. همینطورفکرمیکرد دوباره آقا ردش میکند. رسید توی اتاق.
- مگــر تــودوازده یخچــال نــذر نکــرده بــودی؟ چــرا ســر خــودت کلاه میگــذاری و شــش یخچال مــی آوری؟تو که میدانی مــن این نذرها را
برای خودم نمیخواهم. پس چرا میگذاری شیطان بر تو مسلط شود؟
برو و نذرت را کاملا ادا کن که خدای ناکرده مدیون امام زمان نباشی.
از آن بــه بعــد بیشــتر مراقب افــکار و اعمالش بود. میترســید به محض دیدن سید، همه چیزش لو برود.
#صمام
حکایت وداستان زیبا📕
@zibastory
🌸🌸🌸🌸
عجایب جهان😱
@best_natur
🌼🌼🌼🌼🌼
کلبه استیکر😍
@kolbesticker
🌺🌺🌺🌺🌺
📚 #حکایتی_از_تذكرة_الاوليا
👈 قیمت ملک
🌴شقیق بلخی از عرفای قرن دوم هجری و معاصر هارون الرشید، خلیفه مقتدر عباسی است. نقل است که چون شقیق بلخی، قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون الرشید، او را نزد خود خواند. چون شقیق به نزد هارون آمد، هارون گفت: تو شقیق زاهدی؟ گفت: شقیق، منم، اما زاهد نیستم.
🌴هارون گفت : مرا پندی ده! شقیق: اگر در بیابان تشنه شوی، چنانکه به هلاکت نزدیک باشی، و آن ساعت، آب بیابی، آن را به چند دینار می خری؟ هارون: به هر چند که فروشنده، بخواهد. شقیق: اگر نفروشد مگر به نیمی از سلطنت تو، چه خواهی کرد؟ هارون: نیمی از ملک خود را به او می دهم و آب را از او می گیرم تا در بیابان، بر اثر تشنگی نمیرم.
🌴شقیق: اگر تو آن آب بخوری، ولی نتوانی آن را دفع کنی، چه خواهی کرد؟
هارون: همه اطبا را از هر گوشه مملکتم، جمع می کنم تا مرا درمان کنند. شقیق: اگر طبیبان نتوانستند، مگر طبیبی که دستمزدش، نیمی از سلطنت تو باشد، چه خواهی کرد؟ هارون: برای آن که از مرگ، رهایی یابم، نیمی از ملک خود را به او می دهم تا مرا درمان کند.
🌴ای هارون! پس چه می نازی به ملکی که قیمتش یک شربت آب است که بخوری و از تو بیرون آید؟ هارون، بگریست و شقیق را گرامی داشت.
حکایت وداستان زیبا📕
@zibastory
🌸🌸🌸🌸
عجایب جهان😱
@best_natur
🌼🌼🌼🌼🌼
کلبه استیکر😍
@kolbesticker
🌺🌺🌺🌺🌺
📚 #حکایتی_از_گلستان_سعدی
👈 مال از بهر آسایش عمرست نه عمر از بهر گِرد کردن مال
🌴از عاقلی پرسيدند: نيکبخت کيست و بدبختی کدام است؟
🌴در پاسخ گفت: نیک بخت آن که خورد و کِشت و بدبخت آنکه مُرد و هِشت.(خوشبخت آن کسی است که هم بکارد و هم از دسترنج خودش استفاده کند و بدبخت کسی است که بمیرد در حالیکه فقط پول جمع کرده باشد.)
🍂مکن نماز بر آن هيچ کس که هيچ نکرد
🍂که عمر در سر تحصيل مال کرد و نخورد
👌نماز میت بر جنازه آن کسی نخوان که هیچ کاری برای آخرتش انجام نداده و عمرش را فقط در راه به دست آوردن پول صرف کرده و از آن استفاده ای نکرده است.
حکایت وداستان زیبا📕
@zibastory
🌸🌸🌸🌸
عجایب جهان😱
@best_natur
🌼🌼🌼🌼🌼
کلبه استیکر😍
@kolbesticker
🌺🌺🌺🌺🌺
در بیابانی فقیهی به عارفی
میرسد و متوجه میشود
ک آن شخص عارف است...
فقیه بسیار سخن از فقاهت
ب میان میاورد عارف هم از عرفان میگوید
تا اینکه فقیه از عارف میپرسد :
اصول دین چندتا است؟
عارف در جواب میگوید
اصول دین سه تا است!!!
فقیه با خنده میپرسد،
خوب آن سه کدام است؟؟؟
عارف در جواب میگوید:
مرام، مروت، ترحم...
حکایت وداستان زیبا📕
@zibastory
🌸🌸🌸🌸
عجایب جهان😱
@best_natur
🌼🌼🌼🌼🌼
کلبه استیکر😍
@kolbesticker
🌺🌺🌺🌺🌺