📚داستان های زیبا 📚
دام شیطانی #قسمت ۳۳ 🎬 ذهنم درگیر امروز بود,اینا برای سپیده که در دین کم اطلاع ترند,با چوب دین,دین ر
#دام شیطانی
#قسمت ۳۴ 🎬
امروز با مهرابیان کلاس داشتیم,اخرین روزهای ترم دانشگاه بود,اصلا دوست نداشتم سرکلاسش حاضر بشم,استاددد خودفروخته,اخه چطور دلش میاد؟!
ولی شاید اونم برای من همچی فکری کنه,دوتا حس متناقض داشتم,اما تصمیم گرفتم ,امروز از خیردانشگاه بگذرم تا برخوردی پیش نیاد.
~~~
بعداز دادن فلاش,مثل اینکه اعتمادشون را جلب کردم ,معینی هر روز باهام تماس میگرفت به اصطلاح خودشون ,خودی شده بودم.
یک روز معینی باهام تماس گرفت وگفت:انجمن برای روز پوریم جشنی دارد,شما هم به این جشن دعوتید.
خوشحال گفتم:جدددی؟؟
دوباره چشم بند و..؟؟روز پوریم چیه؟؟
معینی باصدای بلندی خندید وگفت:نه دخترک,خارج از کشوره,ببین چقد براشون عزیزی که دعوتت کردند.پوریم یه جور جشن وعیده براشون.
وبعداضافه کرد الان تاریخ وروز حرکت ومکان جشن رانمیگم ,بعدا باهات تماس میگیرم ودرجریان قرارمیدمت.
فوری با همون گوشی که محمدی داده بود,باهاش تماس گرفتم.وهرچه شنیده بودم راگفتم.
محمدی:پس توهم دعودت کردند برای جشنشون,خوب خوبه ,اما یک سری کارها باید انجام بدهی,فردا صبح خودت را بزن به مریضی وبیا فلان بیمارستان....
بخش اورژانس ,اتاق۵...
واااه بیمارستان برای چی؟؟
#ادامه_دارد ..
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
#دام شیطانی
# قسمت۳۵ 🎬
رفتم تو اینترنت سرچ کردم (پوریم)کلی مطلب امد راجبش ,اما خلاصه ی مطلب این بود ,پوریم عید تمام یهودیان جهان است وبه این مناسبت یهود درهرکجا باشد جشن میگیرد وجشن بزرگی در اسراییل نیز برپاست,
پوریم روز کشته شدن ۶۶هزار ایرانی درعصرهخامنشین با حیله ی مردخای یهودیست که در۱۴_۱۵ ادار,هرساله برگزارمیشود وطبق امر تلمود ,هریهودی موظف است به یمن این پیروزی آنقدر ش ر ا ب بنوشد که از سرمستی چیزی از اطرافش درک نکند.
عجببببب پس بهودیها هم عید دارن اونم چه عیدی,کشتار ایرانیااااان.....
بااین اوصاف پس جشن پوریم نزدیک بود درنتیجه سفرماهم نزدیک است ,اما نمیدانم به کجا میبرنمان,کمی ترس هم دارم,اخه من یک دختر تنهام.....
اما سرکارمحمدی جوری روحیه ام دادوگفت که من تنها نیستم ومحافظ هم دارم که از این ترس مقداریش برباد رفت.
فرداش به بهانه ی دل درد راهی بیمارستان شدم,مامانم میخواست همراهم بیاد,گفتم چیزی نیست که, نهایتش یه امپول وسرم میزنن ومیام خونه..
رفتم تو اتاق سلام کردم,
یک خانم دکتربود,خودم رامعرفی کردم.
خانم دکتر تا اسمم راشنید گفت:بله بله,من رضوی هستم, بفرمایید,منتظرشما بودم.
در رابست وشروع کرد به صحبت.
رضوی:ببین دخترم,خوشحالم ازاینکه میبینم جوانانی مثل شما برای وطن خودتون جانتان راکف دست گرفتید اما باید توصیه هایی به شما بکنم,اولا این یک ماموریت سرری هست که از طرف اطلاعات تعقیب میشه,نیروهای اطلاعاتی همواره مراقب شما هستند اما خودشماهم باید کاملا محتاط باشید,درمورد ماموریت و...با احدالناسی حرف نزنید,سعی کنید هرطورکه میتوانید اعتماد اطرافیان راجلب نمایید وهیچ کاری نکنید که باعث ایجاد شک شود,چون سفرتان خارج ازکشورهست دست ما تاحدودی بسته است اما,سعی مابراین است تاحدامکان امنیتتان رابرقرارکنیم.
احتمالا انجایی که میروید تمام وسایلتان از گوشی ولب تاب وحتی انگشتروساعت وگردنبند و...ازشما میگیرند,ما الان یک دوربین فوق العاده میکروسکوپی را زیر ناخن شما کارمیگذاریم وکلید قطع ووصلش هم به طور نامحسوس زیر پوست انگشت دیگرتان خواهد بود,هرکجا که حس کردی ,مورد مهمی هست ,کلید را لمس کن روشن میشود وبا لمس بعدی خاموش میشود,فقط به یاد داشته باش,ورودی هرمکان ,دوربین خاموش باشد ,چون احتمالا ورودیهای اماکن دستگاهی برای تشخیص امواج هست,این رابرای احتیاط گفتم.
این دوربین قابلیت ضبط هفت شبانه روز ,ازتصاویروصداهای,اطراف راداردودربرابر نوروگرما واب و...مقاوم است ,امیدوارم موفق باشی.
وشروع به نصب دوربین زیرناخن و...کرد.
ازاینهمه هوشیاری پلیس کشورم کیف میکردم,عرق ملی ومذهبی ام به جوش امده بود,من باید تا آخرش رابروم حتی اگر به قیمت جانم تمام شود.
#ادامه_دارد ..
#دام شیطانی
# قسمت۳۶ 🎬
بالاخره معینی تماس گرفت وپاسپورت رامیخواست تا برای فردا بلیط هواپیما را اوکی کند,امانگفت مقصدمان کجاست.
دل تودلم نبود,زنگ زدم به محمدی وموضوع راگفتم.
محمدی,انگار خودش خبر داشت,تاکید کرد که محافظه کارانه برخورد کنم,وتاکیدکردکه یکی از افرادشون هم حواسش به من هست,یک جمله ی رمز گفت که با اون شناساییش کنم.
(آینده از آن ماست دختر آقامحسن),قرارشد ازهرکس این جمله راشنیدم,بهش اعتماد کنم.
مادرم سرازکارهام درنمیاورد بهش گفتم بادوستان میرم سفر تفریحی.
اما پدرم از تمام ماجراها خبرداشت,بانگاهش انگاری التماس میکرد نروم اما,هرگزبه زبان نیاورد,چون میبایست تنها برم فرودگاه,همون توخونه از باباومامان خداحافظی کردم.
مامان سرخوش ازاینکه بعدازمدتها دخترکش گردش میرود برام آیینه وقران اورد وپدرم ,من رادرآغوش گرفت وبا گریه توگوشم گفت:مراقب خودت باش,اول به خدا وبعدش به امام حسین ع سپردمت,هرجا عرصه بهت تنگ شد ,درخونه ی ارباب رابزن....
بابغضی درگلو وتوکل برخدا حرکت کردم.
معینی جلودر فرودگاه منتظرم بود وگفت :زودتر بیا ,اینم بلیط وپاست,به بقیه هم دادم ,برو.توصف پرواز به قاهره...
اوه اوه پس مقصدمان مصر,سرزمین پر رازو رمز فراعنه هست....
خوشحال بودم ,چون خودم درواقع مصررادوست داشتم...
سوار هواپیما شدم,اما مثل اینکه ۹نفردیگه هم ازگروهمان همسفرمابودند,منتها من نمیدونستم کی هستند وکجا نشستند...
بایاد خدا سفر هراس انگیزم راشروع کردم.
معینی تو ردیف روبروم بود,خیره به من همش کنکاش میکرد ,منم اروم چشام رابستم خودم رابا فکر به فرداوفرداها سرگرم کردم که به خواب رفتم.
با تکانهای هواپیما که ناشی از نشستنش بود ازخواب پریدم.
با معینی جلو فرودگاه ایستادیم,قراربود ۹نفر دیگه به ما ملحق شوند,ابتدا یک زن ویک مرد آمدن, بعدش دوتامرد,پشت سرشون یک زن ومرد مسن تر,بعدش دوتامرد,تک ,تک,
اخرین نفرکه ,پدیدار میشد ,احساس کردم هیکلش آشناست.
#ادامه_دارد ..
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
🔶بایدها و نبایدها در بحث و مشاجره :
نبایدها:اجازه صحبت ندادن به دیگری
بایدها: شنیدن صحبت های طرف مقابل
نبایدها: پیش کشیدن مشکلات قبلی
بایدها: تمرکز بر حل مشکل فعلی
نبایدها: توهین٬تحقیر٬ مقصر دانستن
بایدها: حفظ احترام و حریم های خصوصی
نبایدها:عدم کنترل هیجانات(خشم)
بایدها:حفظ آرامش و تسلط بر هیجانات
نبایدها: نداشتن انعطاف پذیری
بایدها: تلاش برای رسیدن به نقطه نظر مشترک
نبایدها : برچسب زدن(تخریب شخصیت)
بایدها: توانایی تفکیک مشکل از فرد
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همون اولش به هم راست بگید
#دکتر_انوشه
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
#روانشناسی 🌱
انواع خطاهای تشویقی:
تشویق های کنایه آمیز
مثال : چی شده غذاتو اینقدر تمیز خوردی؟
چی میشه همیشه اینجوری تمیز غذا می خوردی ؟
( این تشویق باعث خاموشی رفتار می شود )
چه عجب اتاقت مرتبه!!
تشویق غیر واقعی:
مثال:اگه درست غذاتو بخوری می برمت پارک و سپس وعده پارک به فراموشی سپرده می شود
( این نوع تشویق هم باعث خاموشی رفتار درست می شود)
تشویق اغراق آمیز:
مثال : تو بهترین نقاش دنیایی
( در اینجا راه درست این است که تلاش کودک ستایش شود نه آنکه به نادرست تشویق مبالغه آمیز شود )
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
🌷 عنایت شهید سید مجتبی صالحی
@zibastory👈
#امضای_سرخ
🌷زهرا صالحی، دختر شهید سید مجتبی صالحی می گوید: آخرین روزهای سال ٦٢ بود كه خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یادبود به زادگاه پدرم، خوانسار، رفتند و من هم بعد از هفت روز برای اولین بار به مدرسه رفتم.
🌷همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: «والدین باید امضاکنند.» آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضا کند، به خواب رفتم.
🌷با گریه خوابم برد. پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پُر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: «زهرا! آن نامه را بیار تا امضا کنم.» گفتم: «کدام نامه؟» گفت: «همان نامه ای که امروز توی مدرسه به تو دادند.»
🌷برنامه را آوردم، اما هر خودکاری که برمی داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می دانستم پدرم با قرمز امضا نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم و پدرم شروع کرد به نوشتن.
🌷صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم، از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی شد! اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه، دست خط پدرم بود که به رنگ قرمز نوشته بود: «این جانب نظارت دارم. سیدمجتبی صالحی» و امضا کرده بود. ناگهان خواب شب گذشته به یادم آمد و...
🌷این رویداد بزرگ با بررسی دقیق کارشناسان و تطبیق امضای شهید قبل از شهادت مورد تایید قرار گرفت و به اثبات رسید. هم اکنون این سند زنده در کنار صدها اثر زنده دیگر از شهدا، در موزه شهدا در خیابان طالقانی تهران در معرض دید بازدیدکنندگان است.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
خاطره حاج قاسم سلیمانی از رزمندهای که سه بار خواب شهادت می بیند😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عالم ذر (راز خلقت انسان)
🎙استاد رائفیپور
@zibastory👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان قرآنی حضرت سلیمان و ملکه بلقیس و پرنده شگفت انگیز هُدهُد
@zibastory👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خورشیدیو ما چو ذره ناپیداییم
✨سر، بر درِ آستان تو میساییم
🌸صبح دگری دمید، برمیخیزیم
✨تا دفتر دل به نام تو بگشاییم
🌸خدایا
✨با توکل بهاسم اعظمت که روشنگر
🌸جانست روزمان را آغاز می کنیم
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💤در آخرین سهشنبه پاییز
❤️به نیت سلامتی و تعجیل
🧡در فرج مهدی موعود عج
✨صلواتی ختم کنیم
🍁اللهمَّ صَلِّ علُى مٌحُمٌدِِ
❤️وَالُ مٌحُمٌدِ
🍁وعجل فرجهم
❤در پناه 🍁 #امام_زمان_عج
روز و روزگارتون پر از نعمت
و خیر و برکت و سعادت❤️
🎉سهشنبه تون مزین به ظهور مولا🧡
#سلام_امام_زمانم❤️
#مهدی_جان ...🌼🍃
🌷 در هوس دیدن رویت
دل من تاب ندارد
نگهم خواب ندارد
قلمم گوشه دفتر
غزلم ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دلسوخته، ارباب ندارد
تو کجایی...⁉️
گل نرگس 🌼🍃
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم 🌹
#مهدی_جانم
🌼پشت دیوار بلند زندگی
🍃ماندهایم چشم انتظار یڪ خبر
🌼یڪ أنا المَهدی بگو یا ابن الحسن
🍃تا فرو ریزد حصار غصه ها
#السلامعلیڪیابقیةالله
#صبحتون_مهدوی
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«و عیبی فیه مستورا» خدایا عیب مرا پوشیده نگه دارد. خدایا پیش خلق مرا رسوا مکن.@zibastory👈
یکی از اسامی روز قیامت «یوم تبلیالسرائر» است که در آن روز، حقایق و باطن انسان آشکار میشود و گناهان او بر همگان معلوم میگردد. در این فراز از دعا از خدا میخواهیم که عیوب ما را بپوشاند و آبروی ما را حفظ کند.
اگر ما میخواهیم که خدا آبروی ما را حفظ نماید باید تلاش کنیم تا آبروی دیگران را نیز حفظ کنیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخدا هرکه دل می سپارد روح جانش غم نبیند
زندگی پر ازگره هایی است
که توآن را نبسته ای
امابایدتمام آنهارابه تنهایی بازکنی
تنهای تنها
ولی اگربه خداتوکل کنی
اوگره هارایکی یکی برایت بازمی کند.
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️داستان زیبا ...
تا زنده اید ببخشد ...!
@zibastory👈
این که بگوییم با هر کس باید مثل خودش رفتار کنیم جمله اشتباهی است، ما اشرف مخلوقات خدا ما تکه ای از
وجود خدا و ما روح خدا و جانشین
خدا بر روی زمین هستیم
پس باید رفتار ما هم خدا گونه باشد ،
خدا ستاراالعیوب است خدا عیب همه
را می پوشاند ..خداوند رحمان و رحیم است خدا کریم است
سعی کنیم در حد توان رفتارمان را
خدا گونه کنیم تا خدا گونه خالق زندگی
خود باشیم اگر خدا گونه رفتار کردیم
ما هم می توانیم مانند این آیه 👇
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (یس۸۲).
اراده کنیم و بگوییم باش پس حاضر گردد ...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═☘═─
@zibastory👈
عاقبت بنده ای که خدا اونو نخواد....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💕امیرالمومنین حضرت علی (ع) :
✨چهار چيز برای چهار مقصد ديگر آفريده شده اند :
①✨مال برای خرج کردن در احتياجات زندگی نه برای نگهداری
➋✨علم برای عمل کردن به آن نه جدال و کشمکش و بحث
③✨انسان برای بندگی و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصيت
➍✨دنيا برای جمع آوری توشه آخرت نه غفلت از آخرت و آباد ساختن دنيا
📚منبع : نصايح صفحه 179
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
گفتگوی شیطان با حضرت نوح👆👆
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول بفرست برای کسی که نوزاد دوست داره🫀
@zibastory👈
🤌از امام صادق(ع) پرسیدن: اینکه کودک بدون هیچ دلیلی در خواب خندیده و بدون هیچ درد و رنجی میگرید سببش چیست؟
⚪آنحضرت فرمودند: « هیچ طفلى نیست مگر آنکه امام خود را دیده و با او مناجات مینماید، پس گریهاش به خاطر غایب شدن امام از او است و خندهاش زمانى است که امام به او رو میکند. و وقتى زبان طفل باز شد این باب بر رویش بسته شده و دیگر امام را ندیده و در دلش نسبت به آنچه قبلاً برایش اتّفاق افتاده فراموشى پیدا میشود».
⚪علامه مجلسی(ره) درباره محتوای این حدیث میگویند: «مقصود از دیدن امام(ع) و مناجاتش، توجه او و شفاعت و لطفش و دعایش براى کودک باشد؛ زیرا آنها در عوالم تصرفى دارند که عقل بدان نرسد».
📕منبع:
علل الشرائع شیخ صدوق، جلد ۲، صفحه۵۸۴
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بیخود نیست به این آقا میگویند شیردل...
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
💢بخشی از مستند "جاذبه"؛ گوشههایی دیده نشده از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانوادههای معزز شهدای مدافع حرم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
ماهیان از تلاطم دریا
به خدا شکایت کردند
و چون دریا آرام شد
خود را اسیر صیاد یافتند
در تلاطم های زندگی حکمتی نهفته است
از #خدا بخواهیم دلمان #آرام باشد
نه اطرافمان...
📚داستان های زیبا 📚
#دام شیطانی # قسمت۳۶ 🎬 بالاخره معینی تماس گرفت وپاسپورت رامیخواست تا برای فردا بلیط هواپیما را اوکی
😈دام شیطانی😈
#قسمت ۳۷ 🎬
این که استادفروخته ی خودمونه,باورم نمیشد مهرابیان از مهره های اصلی انجمن باشه,مرتیکه ی......
حقوق از بیت المال مسلمانان میگیره وعلیه مملکت جاسوسی میکنه...
درهمین حین یک هایس سفید رنگ از راه رسید,من فکرمیکردم قاهره اخر خطته,اما اشتباه میکردم
معینی اشاره کرد سوارشیم,بدون تعارف ,سریع اولین نفر ,ردیف اخر کنارپنجره نشستم,دوست نداشتم هیچ کدوم از مردها کنارم بنشینن,پشت سرمن ,مهرابیان باکمال پررویی نشست کنارم!!!!
هنوز تو بهت کارش بودم,سرش را آورد پایین وگفت(آینده از آن ماست دختر اقامحسن)...
من چشام قد دوتا گردو شد,یعنی مهرابیان.....
تمام کینه ی قبل تبدیل به مهر واحساس امنیت شد,امنیتی ناشی از بودن, کناریک دوست.
مهرابیان ,اهسته طوری اطرافیان متوجه نشوند توگوشم گفت:خانم سعادت برای درامان ماندن از گزند مردان ,من باید نقش عاشق دلسوخته شمارابازی کنم تا هیچ کس به فکر(دورازجون) تصاحب شما نباشد.
سرخ شدم وسرم راتکان دادم.
هایس حرکت کرد....
معینی نزدیک راننده نشست,هرچی صبر کردیم,یک ساعت ,دوساعت و...,هایس نایستاد,نمیدونم مقصدشون کجا بود.
توراه یه خورده,خوردنی تعارفمون کردند ,مهرابیان همچی برام نازوکرشمه میاورد که خودمم باورم شده بود دوستم داره.
معینی ,برخوردهای مهرابیان رابامن میدید ,اخمهاش تو هم میرفت.
دوتا زن دیگه هم بامردا میگفتن ومیخندیدند از هفت دولت آزاد بودند.
شب شده بود وماهنوز تو راه بودیم,هرازچندگاهی میایستاد مثل این بود که به پلیسی,چیزی برخورد میکرد اما بدون هیچ مزاحمتی راهش را ادامه میداد.
سرم رااوردم پایین واهسته از ,مهرابیان سوال کردم,به نظرت مقصدشون کجاست؟
مهرابیان گفت :اینکه معلومه ,یکی از شهرهای اسراییل..
وااای یعنی ما میریم تو دل .....
بالاخره طرف صبح رسیدیم,مارا به اقامتگاهمون بردند وبه هرکس یک اتاق دادند.
سفارش کردند که خوب استراحت کنید,چون عصر جلسه ی مهمی درپیش داشتیم.
منگ بودم,اصلا نمیدونستم توکدوم شهریم,مهرابیان هم که مدام تذکرمیداد سوال نکنم,حرکت مشکوکی نکنم و...
گیج ومنگ خودم راانداختم روی تختم...
#ادامه_دارد ..
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈