#ضربالمثل
@zibastory👈
«دیدن گرگ مبارک است، ندیدنش مبارکتر» :
در فرهنگ عامه ایرانی دیدن گرگ باعث افزایش روزی میشود و به اصطلاح گرگ دیدن خوش روزی است.
شاید دلیل این باور آن است که معمولا" گرگ در جایی زندگی میکند که بتواند شکار به دست آورد و آن را صید کند .
شکار هم در جایی زندگی میکند که خاک حاصلخیزی دارد و گیاهان خوبی برای چرا..
اما حتی اگر خوش روزی بودن گرگ را قبول کنیم ، باید این را هم بپذیریم که این روزی به خطر آن نمیارزد و روزی وقتی خطر جان در بین است چه ارزشی دارد.
این ضرب المثل زمانی به کار میرود که بخواهند بگویند که شاید تحقق تصمیمی که داری سود یا منافعی به همراه دارد اما با توجه ضررها و خطرات آن بهتر است آن را انجام ندهی.
✍#دکتر_علی_شریعتی
@zibastory👈
_در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد
رنگ آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست
و خدایی که نمی بینم و میدانم هست.
_درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است..
ولی در نماز پایان است، شاید این بدان
معناس که پایان نماز آغاز دیدار است
_خدایا بفهمانم که بی تو چه
میشوم اما نشانم نده!!!
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم
بده که با تو چه خواهم شد..
_ﮐﻔـﺶِ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ .
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ..
آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ
ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ
ﻧﻮﺷﺖ :ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ..
ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ
ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ.
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ :ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ.
بر آنچه گذشت, آنچه شکست
آنچه نشد... حسرت نخور ؛زندگی اگر آسان
بود با گریه آغاز نمیشد
@zibastory👈
علامت احمق سه چیز است:
از هدر رفتن عمر باکی ندارد
از حرف های بیهوده سیر نمی شود
تاب همنشینی کسی که عیبش را ببیند ندارد
🌱شیخ_بهایی🌱
📗داستان پندآموز
▫️صف های نماز جماعت بسته شده بود و همه آماده شنیدن اذان بودند. ناگهان مردی با چهره ای نگران در حالی که سرش را پایین انداخته بود، در کنار پیامبر (صلیالله) به زمین نشست، اما خجالت می کشید به چهره او نگاه کند.
▪️ پیامبر (صلیالله) با مهربانی نگاهی به او کرد و آماده شنیدن حرف هایش شد. مرد به آهستگی و با صدای لرزان گفت: «ای رسول خدا! من گناهی کرده ام که...».
▫️پیامبر (صلیالله) دیگر به حرف های آن مرد گوش نداد و برخاست تا نماز را شروع کند.
مرد فکر کرد که بی موقع مزاحم آن حضرت شده است. به همین دلیل با شرمندگی بلند شد و به صف های نمازگزاران پیوست.
▪️همین که نماز تمام شد به سرعت و قبل از آن که کسی به حضور پیامبر (صلیالله) برسد، نزد او رفت و دو زانو نشست. پیامبر (ص) به چهره آن مرد نگاهی کرد. مرد که سرش پایین بود، گفت: «یا رسول الله! عرض کردم گناهی کردم که...».
▫️پیامبر(صلیالله) با مهربانی پرسید: «مگر اکنون با ما نماز نخواندی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»!
▪️پیامبر (صلیالله) پرسید: «مگر به خوبی وضو نگرفتی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! حضرت به آرامی گفت: «پس نمازی که خواندی کفاره گناه تو بود.»
@zibastory👈
🔞 کتاب صوتی از پمبا تا ماریانا 🔞
با توجه به مطالب و صحنههایی که در کتاب وجود دارد، حتماً باید ۱۸+ باشد.
@zibastory👈
✅روایتی داستانی از استفاده قدرت های فوق بشری و انرژی های شیطانی در سازمان های اطلاعاتی_امنیتی
🔻داستان اصلی پیرامون زندگی مهران که در یک نهاد اطلاعاتی کار میکند، شکل میگیرد. در شبی که مهران مسئول شب معاونت بود، حوادث مرموزی اتفاق می افتد مثل: قطع و وصل برق، افتادن بی دلیل استکان چای، قندان و گلدان روی زمین و شکسته شدن شان، پیچیدن صداهایی مخوف در اتاق و... که مهران را وادار به فرار می کند. او که در راه پله ها به زمین میخورد، توسط تیم عملیاتی سازمان احیاء شده ولی به علت سکته قلبی و ضربه مغزی به بیمارستان منتقل میگردد. مهران در بیمارستان متوجه میشود که جسم اثیری اش در فضا معلق است و از جسمش که در کماست جدا شده است. در مدت هفت روزی که او در کما به سر می برد، به همراه ایمان (تجسم اعمال صالح خودش) که جوانی خوش سیما و نورانی بود به امکان مختلفی سفر میکند.
🔻از سازمان سیا در آمریکا تا موساد در اسرائیل برای دیدن قدرت بخش اجنه و انرژی های شیطانی آنها دیدن میکنند و به جزیره پُمبا در آفریقا که پر جمعیتترین شهر اجنه است تا ...
ان شاء الله بزودی فایل صوتی این مجموعه به صورت روزانه بازنشر خواهد شد.
عزیزان کانال را دنبال نمایند تا از این داستان جذاب عقب نمونن.
@zibastory👈
#کتاب_صوتی
#از_پمبا_تا_ماریانا
♥️✨📜✨📜✨📜✨📜✨📜✨📜♥️
#یا_صاحب_الزمان
#به_عشق_آقا_نشر_بده 🌻
🌹داستانهای زیبا .ایتا🌹 ✅
@zibastory👈
عزیزان برای شروع رمان این بنر را نشر دهید به دوستان و گروهها
اعضای این کانال که به ۲۱۰۰رسید شروع میکنیم
🔴 بعضی از علائم آخرالزمان و نزدیکی ظهور امام زمان عجل الله
1⃣ شکم،خدا می شود!
طبق روایات،روزگاری می آید که مردم شکم هایشان خدایشان است و حواس آنها به شکم هایشان است.
مثلا همین الان که شما در حال خواندن نماز اول وقت بودید، عده ای دم در نانوایی بربری و سنگکی ایستاده اند ... اینها شکم هایشان ، خدایشان است!
2⃣ زنان قبله می شوند
روزگاری می آید که زن قبله می شود. هر چه حاج خانم بگوید. فقط حرف حاج خانم !!
ولو امر به خلاف شرع هم بکند یا کار خلاف شرع بگوید چون محو اوست، نمی فهمد چه می گوید:
دختر باید چنین باشد ، کت و دامن تنگ بپوشد ، با این وضع به کوچه و خیابان برود...
پدر مخالفت می کند ، مادر با پدر درگیر می شود می گوید تو قدیمی هستی! تو قدیمی فکر می کنی! چیه مقدس شده ای؟! بگذار دخترم آزاد باشد!
3⃣ پول دینشان است
این حرف گریه دارد ... کار به این جا می رسد که دین آدم ، پولش می شود و دیگر به فکر حلال و حرام و خمس نیست،
ربا می خورد و رشوه می گیرد و دزدی می کند.
4⃣ شرافتشان به متاعشان است
❌ مبل و صندلی و ماشین و خانه گچ گیری شده و استخر و ... اگر اینها را نداشته باشد ، کسی محلش نمی گذارد.
❌ قدیم اینطور نبود ، قدیم هر کس متدین تر بود مورد احترام بود، اما الان هرکسی پول دارد و ماشین دارد و خانه شمیران و امثال آن مورد احترام است.
این ها از علائم آخرالزمان است...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
CQACAgQAAx0CVc35HwABATHuZ2mT65gczR5XmSwpl8_qSIYnwQADRREAAkTuKVFtf02SkHGIbTYE.mp3
1.5M
بشتاب به سوی امام زمانت...
مومن به امام زمان هستی یا نه؟
#سخنرانی_مهدوی
#بحق_الزینب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@zibastory👈
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
شیعه ندارد جز تو کس
افتادیم آقا از نفس
تنها تو را داریم و بس
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@zibastory👈
🔴 شدت غربال های آخرالزمانی
🌕 امام رضا عليه السّلام فرمودند:
آنچه شما چشمان خود را به سويش مىداريد(منتظر و چشم به راه آن هستيد)واقع نخواهد شد تا اينكه پاكسازى و جداسازى شويد؛ و تا اينكه نماند از شما مگر هر چه كمتر و كمتر!
قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ لاَ يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا وَ حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْكُمْ إِلاَّ اَلْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ.
📗الغيبة (للنعمانی)،ب۱۲، ص ۲۰۸
✅ هرچه به روز موعود نزدیکتر میشویم، غربال ها شدت و شتاب بیشتری میگیرد؛ در آخرالزمان ریزش ها بصورت مرحله به مرحله رخ میدهد؛ اینگونه که در هر مرحله -بر اثر یک اتفاق مثل همین موضوع کشف حجاب و اعتراضات در کشور- جمعیت قابل توجهی، از بدنه اصلی دین کنده میشوند؛ و در نهایت عده کمی باقی میمانند؛ همان اقلیت صالح و صابری که امتحانات و فتنه های دوران غیبت را تاب آوردهاند؛ اینان مخلصانِ شیعه و نیروهای زبده، و کسانی هستند که شایستگی درک دنیای ظهور و یاری و نصرت حجّت الله را خواهند داشت..!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory👈
🖌#یک_دقیقه_منبر
🎙#حجتالسلاممسعودعالـے
نقل است برادران حضرت یوسف علیه السلام با نیرنگ خود، ایشان را که نوجوانی بود از پدر جدا کردند و تصمیم گرفتند او را در میان چاه بیندازند.
هنگامی که آنها حضرت یوسف علیه السلام را به ریسمانی بسته و به داخل چاه روانه کردند، ناگاه لبخندی بر لبان یوسف نقش بست!
یکی از برادرانش با تعجب گفت: اکنون وقت خنده نیست، چرا یوسف می خندد؟!
حضرت راز خنده اش را چنین بیان کرد: من گاهی فکر می کردم چندین برادر نیرومند دارم و در حوادث روزگار پشتیبانان خوبی خواهم داشت، ولی اکنون میبینم که همان ها مرا به چاه میافکنند! خنده من به خاطر این است که چرا به جای تکیه نمودن به برادرانم، به خدا توکل نکردم؟
یعنی خنده ام خنده شادی نیست، بلکه خنده عبرت است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory👈
☝️همسرم اذیتم میکنه ...!
🎙️#استاد_پناهیان
قال رسول الله (ص) :
" قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً "
پیامبر اکرم (ص) :
مردی که به همسرش بگوید دوستت دارم، چنان در قلبش مینشیند که هیچگاه از بین نمیرود.
📙کافی ، ج 5 ، ص 569 .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍داستان زن رقاصه ی بصره ای !
🎙#استاد_دانشمند
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.
🌱 در جستجوی امام زمان (عج)
خجندی که اصرار زیادی بر جستجوی حضرت صاحب الزمان علیه السلام و یافتن او داشت و در شهرها سیر میکرد،
به وسیله حسین بن روح به امام زمان علیه السّلام نامه ای نوشت و از علاقه قلبی خود و اینکه به دنبال حضرت است، شکایت برد
و تقاضای جوابی نمود که دلش به آن آرام گیرد و طریقه ای را که باید طبق آن رفتار کند، بداند.
وی میگوید: توقیعی برایم خارج شد که این نسخه آن است:
«کسی که در خصوص من تفحص نماید، مرا مییابد و کسی که مرا بیابد، مکان مرا به دیگران نشان میدهد و هر کس مکان مرا به دیگران نشان میدهد، خود را به هلاکت انداخته و هر کس خود را به هلاکت اندازد، مشرک شده است.»
خجندی میگوید: پس دست از طلب برداشتم و نفسم آرام گرفت و شادمان به وطنم برگشتم، و حمد خدا راست.
📔 غیبت شیخ طوسی: ص۳۲۳
#امام_زمان #داستان_کوتاه
.
⚡ پریدن در خواب
ولید بن صبیح گوید: شهاب بن عبد ربّه به من گفت: سلام مرا به امام صادق علیه السلام ابلاغ کن و به حضرتش بگو من در حال خواب دچار وحشت و از جا پریدن میشوم و چاره رهائی ازین ناراحتی چیست؟
پس این موضوع را عینا به عرض امام صادق علیه السلام رسانیدم.
امام فرمود: به او بگو: باید مال خود را (با پرداخت حقوق شرعی آن همانند زکات) تزکیه و تصفیه نمائی.
چون این دستور را به وی ابلاغ کردم، گفت: آنچه را بگویم به امام میرسانی؟
گفتم: آری.
گفت: به حضرتش بگو: نه تنها رجال و بزرگترها، که حتّی بچهها هم همه میدانند که من مال خود را با دادنِ زکات و... تزکیه میکنم.
ولید گوید: این پیغام را هم به عرض امام رسانیدم، پس فرمود: به شهاب بگو سهم زکات را جدا میکنی، امّا در محلّی که باید به مصرف نمیرسانی و به غیر اهلش میدهی.
📔 کافی، ج۳، ص۵۴۹
#امام_صادق #داستان_کوتاه
@zibastory👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بنام تو
🕊که پژواک صدایت،
🌸رایحه عشق است
🕊توئی که
🌸یک گوشه از نگاهت
🕊تـمام هستیام
🌸را به سجده شعر
🕊بندگی میکشــــــــاند.
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
🕊 الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory👈
❣تو وقتی خوب هستی
که اگر گناه کسی را دیدی آنرا
ندیده بگیری و فاش نکنی .
❣وقتی بزرگواری
که غم دیگران را آرام می کنی .
❣وقتی زیبا هستی
که لبخند می زنی و در قلبت
غم بزرگی داری و دیگران را
به لبخندت شاد می کنی ،
چه فرزندانت باشند چه همسر
و چه غیر آنها...
❣خدایا ما را از کسانی قرار بده
که در دنیا خیر و نیکی می کارند
❣خدایا ما را به کار های خیر
هرگونه که باشد نزدیک کن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zibastory👈
❄️با خودت تکرار کن
امروز معجزه ای در راه است
و من با آغوش باز
به استقبال آن می روم
و ایمان دارم
خدایم بهترینها را در بهترین
زمان ممکن محقق می سازد❄️
#داستانک 📚
@zibastory👈
نیمه شبی چند دوست به قایقسواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. سپیده که زد گفتند: «چقدر رفتهایم؟ تمام شب را پارو زدهایم!»
اما دیدند درست در همان جایی هستند که شب پیش بودند! آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!
در اقیانوﺱ بیپایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید.
#پی_نوشت :شما قایقتان را به کدام ساحل بستهاید؟ ساحل افکار منفی، ناامیدی، ترس، زیادهخواهی، غرور کاذب، خودبزرگبینی، گذشته یا ...
📗نیم غاز بابام را میخواهم
@zibastory👈
در مواقعی که کسی برای پس گرفتن چیزی بیارزش یا مبلغی ناچیز خیلی کوشا باشد از این اصطلاح استفاده میکنند.
(میگویند یک غاز واحد پولی بی ارزش و حدود یک هفتم پشیز بوده)
مرحوم دهخدا در "امثال و حکم" منشاء رواج این ضربالمثل را به افسانهای شیرین برای کودکان نسبت میدهد.
روزی روزگاری نجاری فقیر و همسرش در روستایی زندگی میکردند که صاحب فرزند نمیشدند. روزی همسر نجار در خانه مشغول پختن ناهار بود. آهی کشید و گفت کاش من پسری داشتم که این غذا را تا گرم است به دکان پدرش میبرد و در کارها به او کمک میکرد و در خانه هم، مونس من بود و اینگونه دل من و همسرم را شاد میکرد. ناگهان نخودی از دیگ بیرون جست و گفت: از این به بعد من پسر تو هستم و هر کاری باشد برایت انجام میدهم.
زن شادمان شد. به او گفت غذای پدرت را به دکانش ببر تا او هم خوشحال شود. نخود غذا را به دکان برد. نجار پرسید تو که هستی؟ نخود گفت من از این به بعد پسرت هستم. هر کاری باشد برایت انجام میدهم. نجار خوشحال شد و گفت حالا که اینطور است و تو یاور پدر هستی به قصر برو و نیم غاز مرا که عوامل حاکم به زور بابت خراج از من گرفتهاند از وی پس بگیر.
نخود گفت فرمان بردارم. و عازم سفر شد.
پس از مدتی طولانی در راه به زنی رسید که کنار چشمهای رخت میشست. نخود از او خواهش کرد که لباسهای خاکی او را هم بشوید. اما زن گفت صابون کم دارم و به شستن لباسهای تو نمیرسد. نخود هم تمام آب چشمه را خورد و در شکمش جا داد و به راهش ادامه داد. در راه به شغالی رسید. شغال از نخود پرسید کجا میروی و نخود گفت میروم نیم غاز پدرم را پس بگیرم. شغال گفت مرا هم با خود ببر شاید بتوانم کمکت کنم. نخود قبول کرد ولی بعد از مدتی چون نخود خیلی تند میرفت شغال خسته شد و گفت من نمیتوانم پابپای تو بیایم. نخود گفت پس دندانهایت را در میآورم و تو را در شکمم جا میدهم. شغال قبول کرد. نخود دوباره براه افتاد. روز بعد در راه به پلنگی رسید. پلنگ هم تقاضا کرد که نخود او را با خود ببرد تا کمکش کند. نخود قبول کرد اما بعد از مدتی پلنگ هم خسته شد. پس نخود دندانهای پلنگ را درآورد و او را هم در شکمش جا داد و همراه خود برد. رفتند تا به قصر رسیدند. در انجا او قصد خود را به حاکم گفت و نیم غاز پدرش را از حاکم خواست. حاکم عصبانی شد و دستور داد تا او را در قفس خروسهای جنگی بیاندازند تا خروسها چشمانش را درآورند ولی نخود عطسهای کرد و شغال از دهانش بیرون جست. نخود دندانهای شغال را به او داد و شغال همه خروسها را خورد. حاکم دستور داد او را در قفس سگهای شکاری بیاندازند ولی باز نخود عطسهای کرد و پلنگ از شکمش بیرون آمد. نخود دندانهای پلنگ را به او داد و پلنگ تمام سگها را از بین برد.
اینبار حاکم دستور داد تا آتش بزرگی درست کردند تا نخود را درون آن بسوزانند ولی نخود تمام آب چشمه را که خورده بود روی آتشخالی کرد و آن را خاموش کرد.
حاکم که دید حریف نخود نمیشود او را به خزانه قصر بود تا نیمغاز پدرش را بردارد. نخود مقدار زیادی از جواهرات خزانه را در شکمش جا داد و فقط یک نیم غاز در دستش نگهداشت. از خزانه بیرون آمد و نیم غاز را نشان حاکم داد و به خانه برگشت. وقتی به خانه رسید به مادرش گفت مرا به چرخ نخریسی ببند و هر بار که میچرخد آرام با دوک نخریسی به پشت من بزن. مادر همین کار را کرد تا تمام جواهرات از شکم نخود بیرون ریخت و از آن به بعد نجار و همسرش با فرزندشان به شادی زندگی کردند
واقعا زیباست .....
@zibastory👈
فروغ فرخزاد میگويد:
در حیرتم از "خلقت آب "
اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند
اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.
اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.
اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند.
اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.
ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد.
دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است...
🌱 "باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...🌱
📚محدث نوري رضوان الله عليه نقل ميكند :
🕌يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم .
ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من ميآيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كردهاند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .»
آن خادم ميگويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عدهاي از خدام حرم به خانهي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نميتوانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آمادهي مرگ نموديم . از مركبها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرشهايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود :
« برخيز ! كه دستور دادهام چراغها را بالاي منارهها روشن كنند. شما به طرف چراغها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم.
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بعد دیدن این کلیپ فک نکنم نماز اول وقت از دست بدید!
🎙#حسینی_قمی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
"بنده ای نیست که به وقت های نماز اهمیت بدهد، مگر اینکه من سه چیز را برای او ضمانت می کنم:
🔹 برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها
🔹 آسایش و خوشی به هنگام مردن
🔹 نجات از آتش
📚 سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۲
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️داستان زیبا ...
تا زنده اید ببخشد ...!
این که بگوییم با هر کس باید مثل خودش رفتار کنیم جمله اشتباهی است، ما اشرف مخلوقات خدا ما تکه ای از
وجود خدا و ما روح خدا و جانشین
خدا بر روی زمین هستیم
پس باید رفتار ما هم خدا گونه باشد ،
خدا ستاراالعیوب است خدا عیب همه
را می پوشاند ..خداوند رحمان و رحیم است خدا کریم است
سعی کنیم در حد توان رفتارمان را
خدا گونه کنیم تا خدا گونه خالق زندگی
خود باشیم اگر خدا گونه رفتار کردیم
ما هم می توانیم مانند این آیه
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (یس۸۲).
اراده کنیم و بگوییم باش پس حاضر گردد ...
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت وقتایی که یه دنیا حرفی و قفسه سینت از حجم کلمات و غم درد گرفته فقط بگو :
یا مَن یَعلمُ ضَمیر الصَّامِتین
ای آنکه از حال دل من ساکت خبر داری ...❤️
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی_تصویری
☑️ آبروی مؤمن احترامش از حرمت کعبه بالاتر است
🔴خدا حساس است! تو هم یاد بگیر حساس باشی روی آبروی دیگران!
#استاد_انصاریان
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که دستت می رسد
دستی بگیر..
اگر ما انسان ها به یکدیگر کمک نکنیم و دست نیازمندان را نگیریم
بی شک از لطف و محبت خداوند هم محروم خواهیم شد
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👁👁 از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است:
♦️« چشم زخم جوان را در گور و شتر را در دیگ قرار می دهد.»
🎗یکی از اثرات مهم حرز امام جواد علیه السلام این است که برای دفع چشم زخم انشاءالله مفید است
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرزمین نمیخوردمرگش حتمی بود👆
✨فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا (نساء 19)
چه بسا چيزى را خوش نمى داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد (۱۹)✨
@zibastory👈
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#باهزاران وسیله خدا روزی میرساند
@zibastory👈
💬مى نويسند سلطانى بر سر سفره خود نشسته غذا مى خورد،
🕊مرغى از هوا آمد و ميان سفره نشست و آن مرغ بريان كرده كه جلو سلطان گذارده بودند برداشت و رفت،
👑سلطان متغير شد، با اركان و لشكرش سوار شدند كه آن مرغ را صيد و شكار كنند.
🕊دنبال مرغ رفتند تا ميان صحرا رسيدند، يك مرتبه ديدند آن مرغ پشت كوهى رفت، سلطان با وزراء و لشكرش بالاى كوه رفتند و ديدند پشت كوه مردى را به چهار ميخ كشيدند و آن مرغ بر سر آن مرد نشسته و گوشت ها را با منقار و چنگال خود پاره مى كند و به دهان آن مرد مى گذارد تا وقتى كه سير شد، پس برخواست و رفت و منقارش را پر از آب كرد و آورد و در دهان آن مرد ريخت و پرواز كرد و رفت.
👑سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست و پايش را گشودند و از حالت او پرسيدند؟
🔹گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ريختند و مال التجاره و اموال مرا بردند و مرا به اين حالت اينجا بستند، اين مرغ روزى دو مرتبه به همين حالت مى آيد، چيزى براى من مى آورد و مرا سير مى كند ومى رود.
👑سلطان از شنیدن این وضع شروع به گریه کرده گفت در صورتی که خداوند ضامن روزی بندگان است و برای آنها حتی در همچنین موقعیتی میرساند.
⁉️پس حاجت به این زحمت و تکلف سلطنت و تحمل آن همه گناه راجع به حقوق مردم و حرص بیجا داشتن برای چیست؟
ترك سلطنت كرد و رفت در گوشه اى مشغول عبادت شد، تا از دنيا رفت.
📚منبع: قصص الله
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•