مینویسم از زینب...
🔸این روزا صحبتهای زیادی در مورد سگگردانی میشه و کلیپهای مختلفی هم پخش میشه،اما هیچکس مثل مادرزینب نمیتونه اهمیت برخورد با سگگردانی رو درک کنه😔، چرا⁉️
گوش کن بگم بهت....
🔸ماجرا از اینجا شروع شد.
زینبِ ۲ سال و نیمه ما که تازه یه ماه بود از پوشک گرفته بودنش ، تابستون سه سال پیش برای گردش با مامانش میرن بیرون.به سر کوچه که رسیدن، سگی که صاحبش قلادهاش رو باز کرده بود و آزادانه راه میرفت به زینب(دو سال و نیمه)حمله میکنه.😱
با صدای جیغ زینب و مامانش، سگش رو برمیداره و میره.
🔸اون میره ...
اما حالا زهرا(مادر زينب)میمونه و دختر بچهای که تازه مشکلاتش شروع شده.
زینب از ترس دچار بیماری خود ایمنی میشه.😰 همه موهای نازدونه میریزه و دوباره به پوشک بر میگرده. 😥
😔حالا این مادر بجای شونه کردن موهای دخترش و بافتنش،از آخرین مژههای نازدونهاش عکس میگیره، حتی اگه دو تا مونده باشه. بجای گرفتن مو از روی برس از روی بالشت سرش جمع میکنه. گذر از این روزای سخت، سختتر از تعاریف با واژه بوده... خیلی سختتر...
🔸هر تغییری در زندگی، اگر با فرهنگ همراه نباشه زیانهای جبرانناپذیری میتونه داشته باشه. مثل همین پدیده سگگردانی❗️
#نه_بهسگ_گردانی
@zibatarin_eshgh