eitaa logo
زیر آسمان شهر
147 دنبال‌کننده
396 عکس
149 ویدیو
2 فایل
✒️اندوه دل نگوییم جز یک از هزاران...
مشاهده در ایتا
دانلود
ته‌سیگار و محیط‌زیست👇 سالانه چهار و نیم میلیارد ته‌سیگار در طبیعت رها شده و به آن آسیب می‌زند. این علاوه بر ضررهایی است که سیگار کشیدن بر ریززیست‌‌ها (میکرو ارگانیسم‌)، حیوانات و گیاهان وارد می‌کند. تا کنون همواره زباله‌های پلاستیکی دشمن شماره یک طبیعت و محیط زیست شمرده می‌شدند. اما در اصل آنچه در میان زباله‌ها کمتر به چشم می‌آید ته‌سیگار است که همانند زباله‌های پلاستیکی در حجم انبوه رها شده‌اند. سیگاری‌ها یا کسانی که زمانی سیگاری بوده‌اند خوب می‌دانند که پرتاب کردن ته‌مانده سیگار روی زمین بخشی از لذت سیگار کشیدن است. تا زمانی که ته‌سیگاری که کشیده شده سالم روی زمین بماند مسئله‌ای نیست اما مشکل زمانی شروع می‌شود که فیلتر ته‌سیگار باز شده و سم داخل آن به داخل زمین، آبراه‌ها و رودها و نیز در دریا وارد شود. معمولاً فیلتر سیگار یا ته‌سیگار که از استات سلولز تشکیل شده بیشترین حجم زباله روی کره زمین است. این ته‌سیگارها اغلب در سواحل دریاها و در پاکسازی کناره آبراه‌ها جمع‌آوری می‌شوند. در سال ۲۰۱۶، پنج میلیارد و ۷۰۰ میلیون نخ سیگار توسط یک میلیارد سیگاری که ۸۰ درصد آنها مرد بوده‌اند، کشیده شده است. ته‌سیگار سه چهارم این سیگارهاست که در طبیعت رها شده‌اند. این رقم بسیار بالاست. به‌رغم آنکه آمار سیگاری‌ها در برخی کشورها کاهش داشته اما در برخی دیگر این آمار افزایش داشته است. ته سیگار یک پسماند بسیار خطرناک و قاتل خاموش زمین است و مهم ترین ضرر آن ماده سمی به نام آرسنیک است که در فیلتر آن وجود دارد. این ماده سالانه نیاز آبی شهری به بزرگی هفت برابر وسعت تهران را برای همیشه از چرخه مصرف خارج کند. به عبارت دیگر هشت میلیارد نخ سیگار می تواند حدود هفت میلیارد متر مکعب آب را برای همیشه از بین ببرد که این میزان آب هفت برابر نیاز آب مردم تهران در یک سال است. همچنین در ته سیگار علاوه بر آرسنیک ۳۶ ماده شیمیایی و فلز سنگین دیگر نیز وجود دارد که با رها شدن در طبیعت علاوه بر نفوذ بر منابع آبی، در منابع خاکی را نیز نفوذ می کند. به طوری مطالعات علمی نشان می دهد هر ته سیگار در صورت بارندگی نزدیک به یک متر مربع از زمین اطراف خود را آلوده می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام در برخی تقویم ها اول آذر روز نکوداشت اصفهان است تقدیم به همه دوستان خوب...
هرساله یکم آذرماه مصادف با روز نکوداشت اصفهان است. در این روز جشن ها و برنامه مختلفی تدارک دیده شده که جهت گرامی داشتن این روز برگزار می شود. اصفهان دارای یک روز خاص است و یکم آذرماه رسماً از سال ۱۳۹۷ برای نامگذاری روز اصفهان در تقویم انتخاب شد. این روز جهت ارج نهادن به شهر تاریخی اصفهان تعیین شده است.اصفهان شهری تاریخی در مرکز ایران است که سومین شهر بزرگ ایران و همچنین سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد است. کلان شهر اصفهان چهاردهمین کلان شهر پرجمعیت خاورمیانه است. این شهر آثار باستانی و مکان‌های دیدنی فراوانی دارد و همین سبب شده در فرهنگ عامه اصفهان نصف جهان لقب بگیرد. در آذرماه ۱۳۹۴ اصفهان به همراه رشت به عنوان نخستین شهرهای ایران به عضویت شبکه شهرهای خلاق زیر نظر یونسکو درآمد. صنایع دستی‌های اصفهان در ایران و حتی جهان زبانزد خاص و عام است. کارخانه‌های فولاد مبارکه، ذوب آهن و اسنوا در این شهر فعالیت دارند. این شهر همچنین بیشترین کارگاه و بزرگترین کارخانه‌های طلای ایران را دارد. منارجنبان، سی و سه پل، پل خواجو، عمارت عالی‌قاپو، میدان نقش جهان، کاخ چهل ستون و … از اماکن تاریخی اصفهان هستند.
بیشترین ضربه هارو خوبترین آدمها میخورند ؛ برای خوبیهاتون حد تعیین کنید و هر کس را به اندازه لیاقتش بها دهید نه به اندازه مرامتان ؛ حضرت على (علیه السلام) در این خصوص اینگونه مى فرمایند : زندگى کردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است.. تا میتازى با تو میتازند. زمین که خوردى، آنهایى که جلوتر بودند.. هرگز براى تو به عقب باز نمیگردند. و آنهایی که عقب بودند, به داغ روزهایی که میتاختی, تو را لگد مال خواهند کرد,! درعجبم از مردمی که به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند...! و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند....!!!!
جَلّاسانِ گِردگو؛ ✍دکتر محمد فاضلی واژه‌های طبّاخ، قصّاب و خبّاز را شنیده‌اید، نام مشاغل‌اند، و کسانی هم هستند که بر وزن همین مشاغل می‌توان آن‌ها را «جَلّاس» نامید، اگرچه چنین واژه‌ای وجود نداشته باشد. این‌ آدم‌ها را حتماً می‌شناسید. این دسته – که هر یک از ما هم می‌توانیم یکی از آن‌ها باشیم – کارشان این است که از این جلسه به آن جلسه در حرکت هستند. اگر طبّاخ یعنی «بسیار طبخ‌کننده»، «جَلّاس» نیز «بسیار نشیننده در جلسه است، بسیار جلوس‌کننده» خصیصه بارز دستگاه اداری این مملکت انبوه جلسات است و «جَلّاسان» بوروکرات‌هایی هستند که در هر روز چندین جلسه شرکت می‌کنند. تقصیر خودشان نیست، ساختار است که آن‌ها را صبح تا شب دور میزهایی می‌نشاند تا فرسوده‌شان کند، تا فرصت نکنند چیزی بخوانند، فکر کنند و به کار و بارشان برسند. همه در جلسه‌اند. «جَلّاسی» بیماری نظام اداری‌ است. نظام اداری به دلیل ابهام در وظایف، کمبود دانشی که به مدیران جرأت تصمیم‌گیری بدهد، فقدان شفافیتی که اطلاعات را با سرعت و دقت به گردش درآورد و لازم نباشد در جلسه اطلاعات را رد و بدل کرد، و ساختار مستعد تخلف که مدیران را در معرض رسیدگی سازمان‌های نظارتی قرار می‌دهد، به تدریج هر تصمیمی را مؤکول به جلسه می‌کند. اکثریت مدیران قادر به تصمیم‌گیری نیستند و بنابراین وقت گرانبها صرف جلوس در جلسات می‌شود و به تدریج «جَلّاسان» ظهور می‌کنند. نظام اداری «جَلّاس‌پرور» به این حد نیز قناعت نمی‌کند. کثیری از «جَلّاسان» به تدریج خود را به خُلقی دیگر نیز می‌آرایند و آن «گِردگویی» است. «گِردگو» کسی است که ماهرانه درباره هر مسأله مهمی چنان سخن می‌گوید که نه سیخ بسوزد نه کباب. «گِردگو» می‌تواند چنان سخن بگوید که دل همه را به دست آورد، سخنش هیچ گوشه‌ای ندارد و رئیس فعلی و رؤسای محتمل آتی را خرسند می‌سازد. گِردگو می‌تواند چنان سخن بگوید که هیچ مسئولیتی را متوجه اظهارنظرش نسازد. «گِردگویان» طائفه‌ای هستند که جز در مواردی که ناچار شوند، پای هیچ اظهارنظری را امضا نمی‌کنند تا مبادا امروز و فردایی گریبانش را بگیرند. این جماعت از مکتوب کردن بیزارند و ترجیح می‌دهند صدای‌شان در کنار صداهای همگان قرار گیرد و همواره مسئولیت تصمیم‌ها میان همگان تقسیم شود. دیوار حاشا برای «جَلّاسان گِردگو» بلند است. «گِردگویی» مهارتی است برای گفتن سخنانی که آن‌قدر گرد هستند که در هر زمینی می‌توان آن‌ها را غلطاند، و به هر زمان و مکانی می‌توان آن‌ها را قِل داد. گویِ گِرد را از هر زاویه که نگاه کنید، فرقی نمی‌کند، جهت خاصی ندارد. «جَلّاسانِ گِردگو» محصول نظام اداری‌ای هستند که بر سنت شفاهی بنا شده و گزارش کارشناسی مکتوب و امضاشده در آن جایگاهی ندارد. نظامی که در غوغای آمارهای متناقض همواره می‌توان هر اظهارنظری را توجیه کرد. اکثریت آدم‌ها در چنین سیستمی آخر و عاقبت حرفه‌ای‌شان «جَلّاسی» و «گِردگویی» است؛ حرفه‌ای که در آن می‌آموزند چگونه سی سال بمانند و کسی را نرنجانند؛ روی حرفی نایستند، و مسئولیت هیچ مخاطره حرفه‌ای را نپذیرند. «جَلّاسی» و «گِردگویی» بسیار به هم مرتبط هستند، زیرا گردگویان بسیاری را دیده‌اید که چون جلسه تمام می‌شود و بیرون از اتاق جلسه، ایستاده در کنار شما سخن می‌گویند، حرف‌هایی می‌گویند که از خود می‌پرسید چرا این‌ها را همان‌جا داخل جلسه نگفت؟ گویی وقتی می‌نشینند و آن‌گاه که ایستاده‌اند، متفاوت‌اند. گِردگویی در این نظام اداری، راهی برای ماندن است. «جَلّاسان گِردگو» خود می‌مانند، بی هیچ صراحتی، سی سال یا بیشتر، اما سرمایه‌های بسیاری را به فنا می‌برند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ، الْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها سلام بر تو ای صدّیقه شهیده، سلام بر تو ای بانوی پهلو شکسته، سلام بر همسر مظلومت و سلام بر محسن شهیدت🏴🏴🏴 فرا رسیدن ایام فاطمیه اول، تسلیت و تعزیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا بخوای برات گریه می کنم‌... آورده اند بینوایی در کنار کوچه از درد گرسنگی و بینوایی و بیچارگی داد و فغان می زد و زار زار گریه اش توجه رهگذران را به خود جلب کرده بود .رهگذری کنار او نشست و علت زار زدنش را جویا شد بینوا گفت: چند روزی‌ست گرسنه ام و آه در بساط ندارم تا نانی بخورم و کارگری کنم تا درآمدی کسب کنم اگه توان داری پولی بده نانی بخرم تا جانی بگیرم و به دنبال کاری بروم.رهگذر اشکش درآمد و در کنار او زار زار گریه کرد .سایر رهگذران به او گفتند این بینوا از تو طلب پول و نان و آب می کند تو چرا گریه می کنی ؟! رهگذر گفت درست است ! ولی اگر بخواهد تا صبح برایش گریه می کنم‌ تا با او همدرد باشم ! این الان حکایت برخی مسئولین است در خصوص رفع درد و رنج و بینوایی برخی مسائل و مشکلات و کمبود ها و ناتوانی ها....
🔰خوانش امام خامنه‌ای(مدظله العالی) به نقل از اندیشکده آمریکایی «کارینگی»: اندیشکده کارنیگی، یکی از مهم‌ترین اندیشکده‌های جهان، در مقاله‌ای با عنوان: «خوانش خامنه‌ای، جهان‌بینی قدرتمندترین رهبر ایران» به بررسی جایگاه و نقش امام خامنه‌ای در نظام سیاسی ایران و فهم جهان‌بینی ایشان می‌پردازد. در این مقاله آمده است: "مانند خمینی، نوشته‌ها و سخنرانی‌های خامنه‌ای بدون شک دقیق‌ترین بازتاب اهداف و اقدامات سیاست داخلی و خارجی ایران است. بیانات وی یک رهبری مصمم را به تصویر می‌کشد که دارای جهان‌بینی بسیار استوار(باثبات و استمرار) و منسجمی است. خواه مخاطبان او دانشجویان ایرانی باشند یا مقامات خارجی، خواه موضوع سخنرانی او سیاست خارجی باشد یا کشاورزی، او از هر فرصتی جهتِ اشاره به فضیلت‌های انقلاب 1979 – از جمله عدالت، استقلال، خودکفایی و اسلام- استفاده می‌کند. وی انزجار عمیق خود را نسبت به اسرائیل و جاه طلبی‌های آمریکا ابراز می کند." 👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش این قسمت از صحبت حضرت آقا رو همه بشنوند! همه! «دوقطبی کاذب ایجاد نکنید! کسانی که مبانی و اصول اسلام و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند برادر شما هستند؛ حتی اگر سلیقه متفاوتی دارند. شما که بسیجی هستید نکنید!» 🇮🇷https://eitaa.com/pelake08
کسی به فکر گل ها نیست؛ کسی نمی خواهد باور کند که باغچه دارد می میرد!👇 آلودگی هوای تهران و سایر شهرهای بزرگ و صنعتی بدل به قصۀ پر غصه ای شده است که هر سال تکرار می شود اما دریغ از هرگونه اقدام عملی و مثبت در این زمینه. در اثر تشدید آلودگی هوا در این روزها حال بسیاری از شهروندان چندان خوب نیست و دچار انواع مشکلات جسمی و روانی شده اند و بسیاری از شهروندان به شدت از این وضع دشوار شکایت دارند. شاخص جهانی آلودگی عدد 217 را برای کلان شهر اصفهان و رنگ بنفش یعنی خیلی ناسالم، عدد 198 را برای برخی مناطق تهران مانند باقر شهرو رنگ بنفش یعنی خیلی ناسالم، عدد 160 را برای کلان شهر مشهد و رنگ قرمز یعنی ناسالم، عدد 157 را برای کلان شهر اهواز و رنگ قرمز یعنی ناسالم و عدد 149 را برای کلان شهر تبریز و رنگ قرمز یعنی ناسالم را نشان می دهد. در این میان شهری چون سمنان که هیچ گاه دچار آلودگی نشده بود اکنون دچار آلودگی شده به گونه ای که شاخص آلودگی در این شهر به عدد 130 رسیده است. عجیب تر این که شهری چون دماوند در استان تهران که شهری کاملاً کوهستانی است عدد ۱۴۷ را نشان می دهد...
آلودگی همچنان می تازد ... درست است که به قول عزیزی :" در این آشفته بازار آلودگی ها که هوای دل خیلی از دلسوخته ها هم که عددش بالاست( به هر دلیلی) ‌و هر از گاهی هم بالاتر از حد نرمال میره، هم‌ یه نیم‌نگاهی بشه … " اما باید بدانیم که : زیستن در هوای به شدت آلودۀ تهران و سایر کلان شهرها حق هیچ یک از شهروندان نیست و مصداق بارز بی عدالتی شهری است چرا که به دلیل فقدان سیاست ها و برنامه ریزی های دقیق شهری از یک سو و بی دانشی و بی عملی مدیران شهری از سوی دیگر شهروندان مجبور اَند این گونه هوای آلوده را تنفس کنند. این در حالی است که با استفاده از دانش های جدید و همچنین تکنولوژی های روزآمد می توان تاحد زیادی این آلودگی ها را کاهش داد اما تو گویی که فعلا چنین اراده و توانی در بین دست اندرکاران امر وجود ندارد و در این میان تنها جسم و جان شهروندان است که به آسانی در معرض انواع بیماری ها و یا حتی مرگ قرار می گیرد.
پشت پرده یک فساد ... در حالیکه خبرها حاکیست که مدیرعامل گروه کشت ‌و صنعت دبش با بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان بدهی بانکی، از اواخر ماه گذشته با تعیین وثیقه ۵۰۰۰ میلیاردی بازداشت و روانه زندان شده، واکنش‌ها به به اختلاس ۳/۳ میلیارد دلاری ادامه دارد : تحلیلی در باره اختلاس در واردات چایی در کشور حدود ۱۳۰ هزار تن برگ چای تولید میشود که هر کیلو بطور میانگین ۱۲۵۰۰ تومان خریداری می‌شود. و جمعا چایکاران کشور حدود ۱۶۲۵ میلیارد تومان و یا ۳۲میلیون و پانصد هزار دلار درآمد دارند. رقم اختلاس ۳میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری؛ حدود ۱۱۳ برابر درآمد سالانه تمام چایکاران کشور با آنهمه هزینه هست. به بیان دیگر تمام چایکاران کشور باید ۱۱۳ سال کار کنند تا به اندازه رقم اختلاس شده چای؛ درآمد داشته باشند!موضوع نه چای «دبش» است، نه هیچ نشانِ تجاریِ دیگری که هر روز نام‌اش در کنارِ یک «فسادِ» تازه می‌نشیند. موضوع دقیقا و تماما ساختارِ اختاپوسیِ فساد خیزی است که هر روز به یک شرکتِ تازه اجازه‌ی فساد و اختلاس و دزدی و غارت می‌دهد. البته نام‌ها می‌آیند و می‌روند و آن‌چه می‌ماند فساد است و ساختارِ دولتیِ فساد خیزی که می‌ماند تا یک آدمِ دیگر، یک شرکتِ دیگر، یک نهاد و بانک و سازمانِ دیگر بیایند و فسادی تازه بکنند و صفرهای تازه را کنارِ هم ردیف کنند. اتفاقا دیگر نباید از هیچ عددی و از هیچ فسادِ تازه‌ای تعجب کرد، این هم روزگارِ ماست دیگر، اگر روزی خبری از فساد و اختلاس نشنیدید تعجب کنید! گروه تجاری چای دبش ۳ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار برای ‌ واردات چای ⁩ ارز گرفته و چای وارد نکرده. به همین سادگی! فقط همین یک واردکننده ۳ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار ارز یارانه‌ای نیما گرفته تا در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ چای وارد کند. ‏چقدر پول برای واردات چای لازم است؟! سالانه حدود ۲۴۰ میلیون دلار. در واقع این واردکننده معادل ۱۴ سال واردات چای، دلار ارزان گرفته است. میانگین قیمت تمام شده هرکیلوگرم چای خارجی بنا به اعلام سندیکای کارخانه های چای شمال کشور به شرق، حدود ۳.۵ دلار است و چای دبش هرکیلوگرم چای را پای مردم بالای ۲۰ دلار حساب کرده است.‏ این واردکننده بنا به گزارش سندیکای کارخانه‌های چای شمال کشور، ۵۰ درصد واردات چای کشور را به تنهایی انجام می‌داده و بنا به اعلام اتحادیه بنکداران مواد غذایی "واردات انحصاری توسط یک فرد خاص" در مقاطعی باعث شده است که عرضه چای به بازار کم شود و قیمت‌ چای خارجی پارسال ۱.۲ برابر شود.‏ حالا پارسال چقدر چای وارد شده بود؟ حدود ۱۱۰ هزار تن که دو برابر نیاز کشور بوده است. در واقع هم چای به صورت بی‌رویه وارد شده، هم واردکننده دلار ارزان گرفته اما نتیجه اینکه قیمت چای را ۶ برابر قیمت جهانی پای مصرف‌کننده حساب کرده و از آن طرف هم با احتکار چای را گران کرده‌اند. به جز این به کشاورز چایکار هم با واردات بی‌رویه خسارت هنگفت رسیده است.یک روز پس از افشای فساد نجومی در حوزه واردات چای توسط گروه کشت و صنعت «دبش»، افکار عمومی تحت‌تاثیر اتفاقات صورت‌گرفته به دنبال پاسخ به این سوال است که چنین فسادی چگونه در حجمی گسترده رخ داده و چه برخوردی با بازیگران این ویژه‌خواری گسترده شده است؟ در حالی که دفتر بازرسی ریاست‌جمهوری در اطلاعیه‌ای گفته است: «ریشه تخلف و فساد ارزی یک شرکت مطرح در زمینه واردات چای به سال ۱۳۹۸ بازمی‌گردد» اسناد خلاف این موضوع را نیز اثبات می‌کند و نشان می‌دهد که بخش بزرگی از تخلف گروه «دبش» در همین دو سال گذشته و با مشارکت شبکه وسیعی از مدیران شاغل در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان توسعه تجارت صورت گرفته است.... همه چیز ضد و نقیض است به قول عزیزی به طنز می گفت : نماینده بانک جهانی وارد کشور شد تا برای پروژه ای تسهیلات بپردازند در حین بازدید از اسناد پروژه به طعنه گفت : در تعجبم با این همه ساختار نظارتی که دارید چرا اختلاس صورت می گیرد و این همه فساد ... ؟! دستش بگرفته و گفتم این پُل را می بینی ؟ گفت : نه ، کدام پُل ؟! گفتم همین پُلی که نمی بینی تا الان ۲۰۰ میلیارد خرجش شده؟!
ارزش توسعه محور ۳ میلیارد دلار به روایت تصویر .... محورهای توسعه یافتگی در یک کشور بر اساس ۳ اصل استقرار نظام شایسته سالاری، مبارزه با فساد و شفاف سازی می باشد . رعایت این ۳ اصل در راستای تحقق حکمرانی مطلوب ( متعالی) ؛منجر می‌شود تا شاخص های مردم سالارانه جامعه فراهم گردد این شاخص ها عبارتند از : نشاط اجتماعی مشارکت سیاسی عدالت اقتصادی در صورت تحقق این شعارها" رفاه و امنیت اجتماعی" فراهم می‌شود و لذا می توان گفت در مسیر توسعه قرار گرفته ایم....
توئیت معنادار یک شخصیت سیاسی در پی افشای فساد ۴ میلیارد دلاری چای دبش محمود صادقی نماینده تهران در مجلس دهم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: آقای رییسی! ای قهرمان مبارزه با سرمنشأ فساد!وقتی در موسم تعیین وزرا پرونده فساد ۷۲۰ میلیون تومانی دانشگاه کاشان در سازمان بازرسی را نادیده گرفتید، باید فکر فسادهای چند میلیارد دلاری در وزارت جهاد کشاورزی را می‌کردید.
وقتی تیمی از نقطه پنالتی گل بخورد ضعف جدی در دفاع و تاکتیک تیمی دارد و الان هم دولت سیزدهم از نقطه پنالتی گل خورده است :. محمد مهاجری در واکنش به کشف فساد چای دبش نوشت : دولت آقای رئیسی باید خیلی خوشحال باشد که فساد چای دبش برملا شد اما انتظار می‌رود در دولت ضعیف کنونی فسادهای بیشتری هم ریشه دوانده باشد و مسئولین خوش خیال که مرتبا دنبال اعلام آمار و ارقام خیالی از نرخ رشد و تورم و اطلاعات مسئله دار در باره بهبود اقتصاد کشور هستند، خواب مانده باشند. وزیر اقتصاد که ناتوانی و ناکارآمدی اش شهره عام و خاص است با حرفهای ناشیانه اش، نقش دولت متبوع خود در فساد ۳.۴میلیارد دلاری چای را برملا کرد. او با بیان اینکه موضوع این پرونده جدید نیست و یک کمپین رسانه ای روی آن سوار شده، خواست سروته قضیه را با انداختن تقصیر به گردن رسانه ها هم بیاورد که موفق نشد. فساد در همه دولتها وجود داشته اما در دولتهایی که ضعف مفرط مدیریتی دارند عمیق‌تر می‌شود و مفسدین با کلاه گذاشتن بر سر مسئولین به اهداف خود می رسند. هم فساد چای دبش و هم فساد بابک زنجانی در ناتوان ترین دولتها پا گرفت...
صبر و استقامت و حوصله، بی‌استعدادترین افراد را هم به هدف می‌رساند: هر وقت دیده یا شنیده شود که شخصی کار مهمی انجام داده، مثلا کشفی و اختراعی کرده، اول چیزی که در مغزها معمولا خطور می‌کند این است که چه نابغه‌ای بوده! همه موفقیت‌ها را به حساب نبوغ و مغز بزرگ و فکر بلند و هوش تیز می‌گذارند. خیال می‌کنند نبوغش به قدری زیاد بوده که فقط چند ساعت یا چند روز به خود زحمت داده و چنین توفیقی حاصل کرده است. هیچ کس متوجه یک مطلب دیگر که آن هم به نوبه خود یک رکن اساسی است نمی‌شود و آن پشتکار و حوصله زیاد است. نمی‌توان به‌طور حتم ادعا کرد که مخترعین و مکتشفین هر عصری با استعدادترین افراد آن عصر بوده‌اند، زیرا ممکن است افراد مستعدتری بوده‌اند ولی فاقد یک شرط دیگر بوده‌اند و آن حوصله و صبر لازم است. صبر و پشتکار است که دوست قدیمیِ ظفر و موفقیت است. اگر صبر و استقامت و حوصله باشد، بی‌استعدادترین افراد هم ولو در یک زمان طولانی به هدف خواهند رسید. "استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها"
اکنون که نماد حرکت و پویایی ایران اسلامی را می توان در طنین آوای فعالان حوزه حمل و نقل شنید، لازم است به مسیر خدمت رسانی که مسئولان و مدیران این حوزه طی می نمایند، بنگریم و قدر دان اینان باشیم. در تاریخ تحولات کشورعزیزمان، روزها و ایام سرنوشت سازی بوده‌اند که نقشی تعیین کننده در شکل‌گیری و انسجام شبکه حمل ونقل کشور داشته اند و ۲۶آذر سال ۱۳۶۲ نیز از آن جمله است. این روز، روز قدردانی از خدمات ارزشمند رانندگان و سایر دست اندرکاران و شاغلان بخش حمل ونقل کشور و فرصتی مناسب برای بازنگری نیازها و مشکلات این بخش است چرا که در جهان امروز، نبض توسعه اقتصادی و پویایی افراد در زندگی شهری و روستایی در دستان ارزشمند فعالان عرصه حمل و نقل عمومی می تپد و قطعاً تمامی خدمتگزاران این عرصه به خوبی آگاه هستند که مسیر توسعه و پیشرفت، همواره با فراز و فرودهایی همراه است؛ اما هدف والای ایشان آنچنان که در اساسنامه های اتحادیه و سازمانهای حمل و نقل همگانی کشور نیز دیده شده تلاش برای ارائه خدمات مناسب به مردم شریف ایران اسلامی است. دستان پر مُهرشان را می فشاریم. ‌
🏴يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ ای فاطمه زهرا، ای دختر دلبند محمّد، ای نور چشم رسول خدا، ای سرور و بانوی ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به‌سوی خدا به تو متوسل شدیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن🙏
در برخی موارد برای خیلی از چیزهایی که دچارشان می‌شویم باید به مَثَل ها و حکمتها مراجعه کنیم : مردی دچار درد چشم شد و برای درمان پیش یک دامپزشک رفت. دامپزشک هم قدری از دارویی که در چشم خرها می ریخت در چشم مرد ریخت و این باعث شد که مرد کور شود. مرد به نزد قاضی شکایت برد که : "این دامپزشک من را خر فرض کرده و از آنچه که در چشم خرها میریخت در چشم من نیز ریخته و این چنین کور شدم. " قاضی گفت :" دامپزشک هیچ گناهی ندارد اگر تو خر نبودی با وجود طبیبان توانا برای درمان پیش دامپزشک نمیرفتی. " ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر بوریا باف اگر چه بافنده است نبرندش به کارگاه حریر 📖 گلستان سعدی هدف از این حکایت آن است که فرد عاقل کارهای مهم را نباید به افراد نابلد بدهد و بعد از دیدن خسارت هم ، این گناه خود او است که انتخاب درستی انجام نداده است.پس در اموری که با چالش مواجه می‌شویم گناه را گردن دیگران و یا به اصطلاح بانیان وضع موجود نیندازیم خود مقصرند که کار را داده اند دست افراد نا کار بلد .‌‌‌‌..
چرا به چنین شتابان؟؟!! ♦️مهاجرت ۱۱۵ نفر از یک روستا در ایلام، به استرالیا! 🔹ایران رتبه اول را در هدررفت سرمایه انسانی دارد. در حالی‌که به لحاظ سرمایه انسانی در رتبه ۱۲ جهانی قرار دارد. 🔹جریان مهاجرتی به مناطق روستایی کشور هم ورود و نفوذ کرده است. در استان ایلام روستایی را داریم که ۱۱۵ نفر از جوانان آن به استرالیا رفته‌اند. 🔹برآوردهای مختلفی از تعداد ایرانیان خارج از کشور داریم. بر اساس آخرین برآورد رسمی منابع داخلی تعداد آنها پنج میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است. برآوردهای خارج از ایران اما نشان می‌دهد تعداد مهاجران ایرانی حدود هفت میلیون نفر هستند. 🔹در سال ۱۳۹۳، میل به مهاجرت جمعیت ایرانی بالای ۱۸ ساله، ۲۳ درصد بود، اما در سال ۱۴۰۰ به ۴۶ درصد رسید. یعنی طی هفت سال دو برابر شد. میل به مهاجرت با افزایش سطح تحصیلات بیشتر شده است. در بسیاری از افراد تحصیلکرده معمولا میل به مهاجرت تحقق پیدا می‌کند. قطعا سیاست‌های حکمرانی در شکل گیری این اعداد و ارقام نقش تاثیر گذاری دارد‌ .
درد و رنج های گذار از هفت خان اداری در کشور تقریباً بیش تر ما ایرانیان گذارمان به سازمان ها و ادارات مختلف از بانک گرفته تا ادارات مالیات و بیمه و برق و آب و گاز و شهرداری و سایر سازمان ها افتاده و دچار گرفتاری های عحیب و غریب شده ایم که اگر هر کدام ما بخواهد شرح این ماجراها را قلمی کند صدها و بلکه هزاران جلد کتاب خواهد شد که در جای خودشان خواندنی و صد البته قصه های پر غصه ای هستند!!!محال ممکن است که کسی به سازمانی مراجعه کند و برای انجام یک کار کوچک و کم اهمیت دچار روزها و بلکه هفته ها پیچ و تاب عجیب نشود. این ها نیست مگر ناکارآمدی همه جانبه که چونان خوره ای به جان سازمان ها افتاده و هر روز نیز وضع بدتر می شود. برای نمونه بگویم که یکی از دوستان نزدیک استادم که فرد کاملا قابل اعتمادی است برایش تعریف می کرد که در این چند وقت برای دریافت کنتور گاز جهت خانه ای که در یکی از روستاها است ۶ ماه تمام درگیر بوده و هنوز هم به سرانجام نرسیده است!!!بوروکراسی های عذاب آوری که چنان زجرآور و دردناک اَند که دل هر شنونده ای را به درد آورده و اشک وی را از چشمانش سرازیر می سازد!!! اموری که اگر اندکی عقلانیت و درایت و دانش به کار گرفته شوند چونان آب خوردن باید انجام شوند و نه بدین گونه عذاب آور و دردناک!!! هفت خانی که برای عبور از هر خانِ آن رستم دستانی را می طلبد به این معنا که باید کفشی آهنین بر پای نمود و عزمی پولادین به کار گرفت و زمانی طولانی را در انتظار!!!! در هر خانی کسانی نشسته اند که سرشار از بی انگیزگی و بغض های فروخورده و عصبانی از نظام کارآمدی که در آن کار می کنند و تو گویی که تمام عقده های خود را بر سرِ مراجعان بیچاره باید خالی کنند چرا که دیواری کوتاه تر از آنان پیدا نمی کنند!!!این نظام اداری ناکارآمد با سرعت باور نکردنی هم برای کارکنان خودش و هم برای مراجعان تولید نارضایتی می کند و به کارخانه ای معیوب برای چنین تولیداتی بدل شده اند!!! حال این که چرا این گونه دچار چنین ناکارآمدی شده ایم بحثی است مستوفا و دراز دامن که باید در نوشته ای دیگر بدان پرداخته شود. اما فعلا به همین مقدار بسنده باید کرد که فقدان عقلانیت و دانش های روز از یک سو و وجود ساختار فرسوده و عقب ماندۀ سازمانی که متناسب با تحولات دنیای جدید تحولی پیدا نکرده اند از سوی دیگر و البته وجود فساد سازمانی و اداری(رشوه و ....) دست به دست هم داده اند و چنین وضع بغرنجی را ایجاد کرده اند. شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر.
آورده اند که در روزگاری نه چندان دور برخی‌ها می‌گفتند فصل خشکسالی به پایان آمده است و وارد ترسالی شده‌ایم. این‌ها که از کم‌آبی می‌گویند وابسته به فلان جا و بهمان جایند. برخی‌ها می‌گفتند، هر دولتی که بیاید، هیچ کاری نکند، تورم 10 تا 15 درصد کاهش می‌یابد. می‌گفتند با یک میلیون تومان می‌شود شغل ایجاد کرد. می‌گفتند آغاز مسئولیت ما پایان فساد است. مشکلات را نه نتیجه تحریم که حاصلِ بی‌عرضگی قبلی‌ها می‌دانستند. تأکید دیگران بر اصلاح روابط جهانی را غرب گدایی می‌نامیدند. و آخرینش هم همین قصه تکراری پمپ بنزین و ماجراهایی از این دست. حالا که به میان دوره رسیده اند می‌بینند زمین چقدر سفت است. لذا یک ملت را در جلسه امتحانِ الهی نشانده‌اند. انگار درِ جلسه هم بسته شده و کلید گم شده است. کسی هم نمی‌تواند از آن خارج شود!نمی‌دانستند آقایان که اداره کردن کشور گرفتار انواع تحریم‌ها سخت است. توانِ خود را اندازه نگرفته بودند که برداشتن موانع قوتی بیشتر می‌طلبد یا نمی‌خواهند؟ برای چاره کردنِ فقط یک راه می‌ماند؛ دایره را بازتر بگیرند تا کسانی که می‌دانند و می‌توانند به کمک بیایند. اگر به سوی دانایانِ توانمند دست دراز نمی‌کنند، دستِ‌شان را هم پس نزنند تا بشود با کمترین هزینه به بیشترین عایدی رسید. این هم حکم عقل است و ایران به خرد فرزندان عاقل خود می‌تواند امید ببندد. باور داریم که بسیاری از مشکلات را می توان با توان نیروهای داخلی متخصص و کاربلد کاهش داد.
رد، تایید یا عدم احراز صلاحیت... مطرح است که : رهبر معظم انقلاب در ملاقات اخیر با شورای نگهبان نسبت به برخی ردصلاحیت ها ابراز نارضایتی کرده اند.گفته می‌شود در ملاقات اخیر شورای نگهبان با رهبری، ایشان نسبت به برخی از ردصلاحیت‌های اخیر ابرازنارضایتی کرده‌اند، ازجمله اسم آقای پزشکیان را آورده‌اند و گفته‌اند ایشان چه ایرادی داشته که رد شده است؟ همین‌طور درباره اینکه برای عده‌ای عبارت "عدم احراز صلاحیت" مطرح می‌شود ، ایراد گرفته‌اند با این مضمون که یا افراد صلاحیت دارند یا نه. عدم احرازمعنا ندارد. این را به‌عهده مردم بگذارید. ایشان همچنان در خصوص انتخابات فرمودند جمهوریت و انتخابات یعنی فضای باز رقابت... پ.ن : قابل توجه مراکزی که دست و قلم تعیین صلاحیت افراد به آنها واگذار شده است . اتق الله‌‌‌‌‌.....
⚠️ فاجعه میانگین نمرات امتحان نهایی/ ۸.۷۵ میانگین نمره رشته انسانی! 🔻 تحلیل نتایج امتحانات نهایی نشان می‌دهد که نمرات دانش‌آموزان در بازه زمانی ۴ ساله یعنی از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ با اُفت همراه است. 🔻 میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در رشته تجربی ۱۱.۲۳، در رشته ریاضی ۱۰.۷۹ و در رشته انسانی ۸.۷۵ بوده است. 🔻 همچنین فقط یک دانش‌آموز پسر رشته تجربی در ایران موفق به کسب معدل ۲۰ شد.