🔴 سالروز شهادت قهرمان عرصه عفافگرایی و پاکدامنی #شهید #امیر
نوجواني خوشسيما به نام امير در خانوادهاي بسيار ثروتمند و مرفه زندگي ميكرد، پدر و مادرش هر دو پزشك بودند و از آنجا كه افكار غربي داشتند به ارزشهای دينی، چنانكه بايد، پايبند نبودند.
آنها صبح زود از خانه بيرون ميرفتند و فقط آخر شب ـ براي استراحت ـ به خانه بر ميگشتند. و براي آنكه امير احساس تنهايي نكند، دختر خاله او را كه او نيز همسنّ امير بود به فرزندخواندگي پذيرفتند و او را در خانه خويش جاي دادند.
از آن زمان آرامش زندگي امير بهم خورد چرا كه دختر خالهاش همانند زليخا، همواره خود را به امیر عرضه میکرد!
لیکن امیر، یوسفوار امتناع میورزید و خود را به چنين گناهی بزرگ آلوده نميكرد؛ او از اين وضعيت پيش آمده بسيار نگران بود كه نكند خداي نكرده سرانجام تسليم شود و گوهر عفاف خود را از دست دهد!
امير در اين ميدان مبارزه با نفس و شيطان، و در اين نگراني بسيار شديد، نامهاي به مجله «زن روز» مينويسد و از آنها راه چاره ميجويد، ليكن يك هفته بعد از نوشتن نامه، يك شخصيت معنوي را در خواب ميبيند كه به او ميگويد: «امين»! برو به دانشگاه اصلي، وقتت را تلف نكن!
بدين ترتيب، امير ـ که اينک مفتخر به عنوان «امين» شده بود عازم جبهه نور ميشود و سرانجام، چهار روز پس از اعزام به جبهه، در تاریخ 5 دیماه 1365 در عمليات كربلاي4 در ميقاتگاه شلمچه، شهد شيرين شهادت را مينوشد و به دیدار پروردگار مهربان نائل میشود.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد🌷
منبع: درسنامه عفاف، ص125
📌https://eitaa.com/zistafifaneh