eitaa logo
زیارت
111 دنبال‌کننده
62 عکس
440 ویدیو
0 فایل
⬅️اینستاگرام 🆔️http://instagram.com/ziyarat_ir ⬅️تلگرام 🆔️https://t.me/ziyarat_ir ⬅️ایتا 🆔️https://eitaa.com/ziyarat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
☆قال أميرُالمُؤمِنينَ عَلِيُّ بْنُ ابي‌طالب عَلَيْهِ‌السَّلامُ: ●«لَيْسَ بِغَائِبٍ عَنَّا مُؤْمِنٌ وَ لاَ مُؤْمِنَةٌ فِي مَشَارِقِ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا إِلاَّ وَ هُوَ مَعَنَا وَ نَحْنُ مَعَهُ» ■«هيچ مرد و زن مؤمنى در شرق و غرب عالم از نظر ما پنهان نيست، مگر اين كه او با ماست و ما با اوييم‌.» ((ارشادالقلوب، ج۲، ص۲۸۲)) @ziyarat_ir
ورد لب و ذکر شبِ عشاق علیست تاصبح قیامت ولی الله علیست من یاعلی و یاعلی گویم همه عمر آنکس که مرا باب نجات است، علیست @ziyarat_ir
یا امیرالمومنین... عمق آشنایی من و تو برمی‌گردد به اولین باری که خواستم بلند شوم، مادرم کنارم می‌ایستاد و می‌گفت: بگو یاعلی...♥️ @ziyarat_ir
يا عليُّ، أنتَ حُجَّةُ اللّه، وأنتَ بابُ اللّه، وأنتَ الطَّريقُ إلَى‌اللّه، وأنتَ النَّبَأُ العَظيمُ وأنتَ الصِّراطُ المُستَقيمُ، وأنتَ المَثَلُ الأعلى ●اى على! تو حجّت خدايى، تو باب خدايى، تو راه رسيدن به خدايى، تو آن خبر بزرگى، تو آن صراط مستقيمى، تو آن نمونه برترى... (پیامبراکرمﷺ) [عيون‌أخبارالرِّضا؛۲/۶/۱۳] @ziyarat_ir
سالروز ولادت با سعادت امام علی(ع) وروز پدر مبارک🌙❤️ @ziyarat_ir
چو به کار خویش مانی، در رحمت علی زن به جز او به زخم دلها، ننهد کسی دوایی... @ziyarat_ir
روزی مردی خسته و گرسنه وارد مسجد پیامبر شد و اظهار گرسنگی کرد. پیامبر اکرم (ص) کسی را به منزل خود فرستاد تا ببیند آیا امکان پذیرایی یک شب از او وجود دارد یا نه؟ فرد به خانه پیامبر رفت و خبر آورد که در خانه ایشان جز آب هیچ چیز برای پذیرایی وجود ندارد. پیامبر رو به اصحاب خود کرد و فرمود: کیست که امشب این پیرمرد را نزد خود مهمان کند؟ صدایی آشنا بلند شد که: ای رسول خدا! من امشب او را مهمان خود، می کنم. او امیر المؤمنین بود که مثل همیشه در کار نیک پیش گام شده بود. پیرمرد به همراه امیر المؤمنین (ع) به راه افتاد و به خانه امام رفت. امام، پس از راهنمایی مهمان به اتاق، نزد همسرش فاطمه (ص) رفت و پرسید: آیا در خانه غذایی هست؟ فاطمه با شرمندگی گفت: ای اباالحسن! وعده ای غذا به اندازه یک نفر وجود دارد ولی ما مهمان را بر خود و فرزندان مقدم می داریم. امیر المؤمنین (ص) فرمود: پس بچه ها را بخوابان و غذا را بیاور. فاطمه (ص) فرزندان را خواباند. امام سفره گسترد و چراغ ها را خاموش کرد و غذا را جلوی مهمان گذاشت. ایشان در تاریکی دهان خود را تکان می داد و چنان وانمود می کرد که او نیز مشغول خوردن غذا است تا مهمان خجالت نکشد و هر چه می خواهد از غذا بخورد. پیرمرد که بسیار گرسنه بود، در هنگام خوردن غذا، متوجه نشد که امام چیزی نمی خورد. او به خوردن ادامه داد تا غذای کاسه تمام شد. سپس امام بستر خواب برای او گسترد و سفره را جمع کرد. پیرمرد به بستر رفت و خوابید. سحرگاه امام برای نماز برخاست و پیرمرد را بیدار کرد و به اتفاق، برای خواندن نماز صبح به مسجد رفتند. وقتی به مسجد رسیدند، پیامبر با چشمانی اشکبار، در آستانه درب مسجد به انتظار آمدن امیر المؤمنین ایستاده بود. وقتی امام به مسجد رسید، پیامبر او را در آغوش کشید و فرمود: یا اباالحسن! دیشب عرشیان شگفت زده از رفتار و ایثار تو گشتند و این آیه بر من نازل شد: «و یُؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة»؛ (حشر: ۹) «و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آن ها را بر خودشان مقدم می دارند.» @ziyarat_ir
■شـیـخ الرئیس، بوعلی سینا می گوید  امام علی در مقایسه با دیگر اصـحـاب، به منزله معقول در برابر محسوس است و سپس در وصف دلبر و معشوق باطنی اش چنین زیبا می سراید: چون باده عشق در قدح ریخته  اندر پی عشق عاشق آمیخته اند در جان و روان بوعلی، مهر علی چون شیر و شکر به هم درآمیخته اند _________________________________  ■(تـومـاس کارلایل) نیز چنین به داوری نشسته که:  علی شهید عظمت و بـزرگی خود شد. در محراب عبادت، در حالی که نماز عشق می سرود و قـلبش آکنده از شوق دیدار یار بود، کشته شد. جامعه عرب نتوانست بـا ابـعـاد وجـودی او آشنا شود تا این که ایرانیان برخاستند و جواهر را از سنگ ریزه جدا کردند و علی را برگزیدند. @ziyarat_ir
اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبَ الْاَمْرْ 《 مردِ ارزنی 》 سید مرتضی نجفی نقل کرده: روزی با گروهی در مسجد کوفه بودیم و یکی از علمای معروف در میان ما بود. وقت نماز شد. در وسط مسجد كوفه، اندك آبى از قناتی وجود داشت و راه رسیدن به آن بسیار تنگ بود و گنجایش بیش از یک نفر را نداشت. به آن جا رفتم كه وضو بگيرم. ديدم شخص جليلى با لباس اعراب بر لب آب نشسته و در نهايت طمأنينه و وقار وضو میگیرد. اندکی صبر کردم. چون صدای اقامه‌ی نماز بلند شد، گفتم: انگار نمیخواهی با شیخ نماز بخوانی. فرمود: نه! زیرا او شیخی ارزنی است. بعد از نماز پیش شیخ رفتم و ماجرا را برایش نقل کردم. حال شیخ دگرگون شد و گفت: تو حضرت حجت را ملاقات کرده‌ای. من امسال ارزن زراعت کرده بودم. روزی به نماز ایستاده بودم و از ترس این که اعراب بادیه نشین بیایند و زراعتم را بدزدند، به فکر زراعت خود افتادم و آن حالت مرا از نماز بازداشت... ((العبقری الحسان، ج۴، ص۴۲۷)) خداوندا! به خاطر نمازهایمان، ما را ببخش... @ziyarat_ir
عرش را ساخت خدا با دَمِ مولا و سپس سر در نُه فلکش نام تو را زد زینب الف قامت صبر است زصبرت قائم الف قامت غم را تو شدی مَد زینب @ziyarat_ir
ألسَّلامُ عَلَیکِ یَا زِینَبَ الکُبري(س)...🖤 @ziyarat_ir
[ قدش خمیده است ولی کردگار گفت: " قَدْ قٰامَتِ الصَّلٰاةِ " اذان وصف زینب است ] @ziyarat_ir
-هرکسی خواهد رَوَد در مکتب عشقِ "حسین" -ثبت نامش را فقط "عباس" امضاء میکند @ziyarat_ir