فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✅برنامه ریزی برای تفریح
✍امام رضا(ع) در حدیثى مى فرماید:
؛ سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنید:
1⃣ ساعتی براى راز و نیاز با خدای بی نیاز. مناجات کوچکترین با بى نهایت بزرگ.
2⃣و ساعتی برای کسب و کار و پیدا کردن خرجى حلال برای اداره کردن زندگی. رسول خدا(ص) کار را عبادت دانسته اند و فرموده اند: ؛ زحمتکش برای خانواده همچون مجاهد در راه خداست.
3⃣ و ساعتی برای دوستی و همنشینی با افراد مؤمن مورد اطمینان. رفیق دلسوزی که انتقاد کند و مایه اصلاح انسان شود؛ دوستی که علاقه اش به شما باطنی و واقعی باشد.
4⃣ و ساعتی هم برای رسیدن به تفریحات سالم؛ لذت های حلال، ورزش و گردش و استراحت.
💥جالب این است که امام رضا(ع) در ادامه مى فرماید: اگر خواستید به آن سه مورد برسید، باید اول به این مورد برسید. تا لذت و تفریحى در کار نباشد، نشاطى در کارهاى دیگر نخواهد بود. این حدیث، دلیل بر اهمیت تفریح است؛ به خصوص برای نوجوان. برادران یوسف(ع) وقتى مى خواستند یوسف را از پدر بگیرند، به عنوان تفریح گرفتند. گفتند: ؛ برادرمان را بده که او را ببریم ورزش. و حضرت یعقوب(ع) نگفت که انسان به ورزش نیاز ندارد؛ یعنى نیاز به ورزش چنان قوى است که نتوانست پیشنهاد بچه ها را رد کند.
📚 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
❣﷽❣
#امام_رضا(ع):
🔹بدان كه هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداوند ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفيق ماست.
5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد:
1- دورساختن وجود امام رضا از مدینه و خنثی سازی هرگونه قیام شیعیان و نیز بنی عباس بر علیه حکومت نامشروع خود
2- با آوردن امام به مرو و تحمیل ولایت عهدی به ایشان، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند.
3- مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند.
🔹یاسر خادم امام رضا علیه السلام می گوید:
پس از آن که ولایت عهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا چنین عرض کرد:
«خدایا، تو می دانی که من در مورد قبول ولایت عهدی ناگزیر شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی».
🔸امام رضا علیه السلام با قبول ولایت عهدی اجباری هم چون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود:
🔰«تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به دیگری واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درباره آن تصمیم بگیری».
💠مامون وقتی صراحت گفتار و رفتار امام رضا را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود؛ لذا تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
♦️مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
🔘امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».
💌منتهی الآمال محدِّث قمی (ره)
زیارت امام رضا(ع)
نماز امام رضا(ع)
صلوات بر امام رضا(ع )
والسَّلام علی عبادالله الصالحین.
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
❣﷽❣
🌹 #چرا_به_امام_رضا_علیه_السلام " #سلطان_میگویند🌹
👈اسم ولقب سلطان تا قرن دوم هجري اصلاً کاربرد نداشته است ودر زمان هارون الرشيد، براي اولين بار به وزير معروفش – جعفر برمکي سلطان لقب داده شد. اين واژه ابتدا به معناي پادشاه نبود وبه معناي شخصي بود که تسلط برامور دارد(مثل سايرصفت هايي که بر وزن فعلان ساخته مي شود . مثلاً «قرآن » يعني خواندني.) اولين سلطان هم جعفر وزير بود که در دوره اي کنار خليفه، سلطان هم وجود داشت.بعد از سرکوبي برامکه اما تا مدت ها ديگر سلطاني وجود نداشت تا درزمان ولايتعهدي امام هشتم(ع) اين لقب را دوباره به ايشان دادند.
در دوره هاي بعدي هم اين لقب براي ايشان باقي ماند وبه معناي غير از پادشاه استفاده شد .مثلاً در «تاريخ نيشابور» (تاليف 400 ق) از آن حضرت با عنوان «حضرت سلطان» ياد شده .
حافظ (متوفاي 792ق) سروده: «قبرامام هشتم وسلطان دين، رضا از جان ببوس وبر در آن بارگاه باش.» وگونزالس کلاويخو، سفير اسپانيا که در قبل از عهد صفوي به ايران آمد (806ق) درسفرنامه اش آورده است :«رسيديم به شهر مشهد يعني محل شهادت امام رضا (ع) که به نام سلطان خراسان مشهور است…»✨
🌻بهترین نقطه دنیا حرم سلطان است.
پاکتر از دل دریا حرم سلطان است.
بی پناهی؟ اگراز غصه به خود می پیچی
التیام همه غمها حرم سلطان است.🌻
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
🌟اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج
🔹مطلبی که امام رضا (ع) به آیت الله بهجت (ره) فرمودند!
✍آیتالله فِهری زنجانی که ساکن سوریه بودند،
در تهران برایم گفت: «در مشهد، آیتالله بهجت را دیدار کردم.» پرسیدم: «یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم؟» دوست بودیم، اگرچه همدرس نبودیم.شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید.ما که سید بودیم. چه میشد دست ما را هم میگرفتید؟! اکنون که مهمان شما هستم، تا عنایت خاصی از امام رضا علیهالسلام برای من نگویید، از اینجا نمیروم!»
سرشان را پایین انداختند. ناراحتی در ایشان ندیدم. سر را بالا آورد و گفت: «یکبار که به حرم مشرّف شدم، حضرت مرا به داخل روضه نزدشان بردند؛ ده مطلب فرمودند. یکی این بود: «مگر میشود، مگر میشود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟!»
در سخنرانی مجلس روضه که با حضور آقا برگزار میشد، این خاطره را تعریف کردم؛ و گفتم: «اگر کموزیاد دارد، آیتالله بهجت تذکر دهند.» پایان سخنرانی خدمتشان رسیدم، اما تذکری ندادند...
📚این بهشت، آن بهشت، ص۶٨و۶٩؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام والمسلمین صدیقی
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
💚💛💚💛💚💛💚💛💚💛💚
❣﷽❣
#امام_رضا(ع):
بدان كه هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداوند ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفيق ماست.
5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد:
1- دورساختن وجود امام رضا از مدینه و خنثی سازی هرگونه قیام شیعیان و نیز بنی عباس بر علیه حکومت نامشروع خود
2- با آوردن امام به مرو و تحمیل ولایت عهدی به ایشان، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند.
3- مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند.
یاسر خادم امام رضا علیه السلام می گوید:
پس از آن که ولایت عهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا چنین عرض کرد:
«خدایا، تو می دانی که من در مورد قبول ولایت عهدی ناگزیر شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی».
امام رضا علیه السلام با قبول ولایت عهدی اجباری هم چون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود:
«تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به دیگری واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درباره آن تصمیم بگیری».
مامون وقتی صراحت گفتار و رفتار امام رضا را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود؛ لذا تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».
منتهی الآمال محدِّث قمی (ره)
زیارت امام رضا(ع)
نماز امام رضا(ع)
صلوات بر امام رضا(ع )
والسَّلام علی عبادالله الصالحین.
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
💚💛💚💛💚💛💚💛💚💛💚
مداحی آنلاین - نگاه امام رضا علیه السلام - حجت الاسلام مومنی.mp3
4.72M
♨️نگاه #امام_رضا علیه السلام
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #مومنی
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
در پناه امام رضا.mp3
4.8M
💠 حجت الاسلام و المسلمین #عالی
🔰موضوع : در پناه #امام_رضا علیه السلام ‼️
✔️ قصه اسماعیل بی نماز و امام زمان علیه السلام
✔️ توسل زائر امام رضا علیه السلام
💝حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
4_5771671361256685914.mp3
2.92M
─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─
🔶عنایت امام رضا (علیه السلام) به مرد مقروض و جوان سرطانی و....
🔺 #حتما_دانلود_کنید 🔺
#یا_امام_رضا_علیه_السلام_مددی
─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─
هدایت شده از شوالیه های معبد یهود
🔻خیلیا فکر میکردند این یک ارتباطِ خواهر برادرانه است‼️
یا ما همکاریم مشکلی پیش نمیاد که‼️
اونقدر به خودشون مطمئن بودند که ارتباط با جنس مخالف رو یک امر عادی میدونستند و به خطا افتادن‼️
⚠️درسته صحبت هایی در حد ضرورت اجتناب ناپذیره، ولی فقـــط در حد ضرورت!
✅به نفسهای خود رخصت ندهیم که...👆📸
#احادیث #خانواده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻 شوالیه های جنسی
🔹 @zoohor313
4_1094360763692220444.mp3
993.5K
🔷منبر کوتاه صـــوتی🔷
🎤سخنران: حجة الاسلام
#استاد_منظوری_امامزاده
موضوع:
#ثواب_زیارت_امام_رضا_علیه_السلام
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#تماس_تلفنی_شهیدبانویسنده_کتابش
شروع به خواندن مطلب نمودم و هر چه بیشتر پیش رفتم ؛ناامید تر شدم ؛زیرا متوجه شدم از این همه خاطره که مجموعه ای است از گفتار خانواده و دوستان و همرز مان آن شهید ؛چیزی به هم نمی رسد که قابلیت تبدیل شدن به اثری داستانی را داشته باشد ؛ . . . . . . . . . . صدای زنگ تلفن هر چند مرا به شدت از جا پراند ؛اما بهترین و به جاترین پایانی بود که می شد بر افکاری چنین نا امیدانه که هر لحظه صاحبش را بیشتر در خود فرو می برد ؛قائل شد .گوشی راکه برداشتم ؛حال کسی را داشتم که نزدیک به غرق شدن بوده ودر لحظات آخر توسط نجات غریق نجات یافته است .فکر می کنم صدای سرزنش آمیز نجات غریق که تو شنا بلد نیستی ؛چرا رفتی توی چهار متری ؟به اندازه صدای پدری مهربان نوازش بخش باشد. . . . . . انگار یکی از خوانندگان فرمایشی دارند .بفرمایید خواهش می کنم . . . . . . .اما آخر چطور می توانم به تلفن که زنگ می زند بی اعتنا باشم در حالی که رعشه اش تن مرا می لرزاند و شما می توانید بالا وپایین شدن کلمات رادر امواج آن ببینید. ولش کن ...تمر کزت را از دست نده ...بسیار خوب ...یک پیشنهاد :بهتر نیست مشکل را اول به صورت یک سوال در آوریم و بعد در مقام پاسخ برآییم ؟اگر این زنگ تلفن بگذارد . . . . . . . . این دیگر زنگ نیست ،بلکه زینگ است و اصلا بگذارید ببینیم این کیست که دست بر نمی دارد و با سماجت منتظر و امید وار است که یکی از این سوی خط پس از زنگ بیست و پنجم او گوشی را بردارد : بله ؟سلام علیکم . علیک
می خواستم بگویم شما می توانی برای رفع این به ظاهر مشکل از صناعات داستانی برای پرداخت خاطره استفاده کنی و جای دست بردن در آن کاری کنی که خواندنی تر شود .سکوت ...سنگین شدم ..حیرت کرده ام
_شما؟
_من زنگی آبادی هستم .
_ببخشید ،کی؟!
_یونس زنگی آبادی .
وحشت زده گوشی را گذاشتم و با چشمانی از حدقه در آمده به پنجره خیره شدم که در پس خود از میان تاریکی دو چشم را خیره من کرده بود .
فرقی نمی کند ،چه در داستان چه در واقعیت ،رسم مالوف این است که به محض حضور ارواح دلهره آمیز می شود .در این حالت همن طور که در واقعیت زبان بند می آید و لرزه براندام می افتد و صدا در گلو خفه می شود ،در داستان نیز نثر بریده می شود ،جملات کوتاه و مقطع می شوند و کلمات سخت وسنگین ...استفاده از سه نقطه به منزله طنینی که گوش را می آزارد و چشم را خیره می کند ،کار برد فراوان می یابد تا فضای لازم را برای ایجاد دلهره فراهم کند تا بخصوص خواننده وحشتی را که لازمه آن صحنه است ،با تمام وجود احساس کند .همه اینها قبول .
#ادامه_درپست_بعدی👇👇
#ادامه_پست_قبل☝️☝️
میدانم که این گونه عملیات زبانی باید در پایان قصل قبل یا آغاز این فصل انجام می شد ،من هم چنین قصدی داشتم ،اما راستش ،آن دو چشمی را که در پس پنجره دیدم یا بهتر است بگویم احساس کردم ،به نظرم مهربان تر از آن آمدند که بتر سانند و داستان مرا پراز سه نقطه و کلمات سنگین و نثر بریده کنند . برعکس چنان فروغی داشتند که برتاریکی قالب آمدند و فضا را به شدت دوستانه کر دند و من حتی وقتی آن دو چشم را در طرح سری دیدم که بدن نداشت یا از بدن جدا افتاده بود ،نه تنها نتر سیدم که از لبخندش فهمیدم اگر این سر به بدنی وصل بود ،دست راست آن بدن به سویم دراز می شد تا دست مرا به مهر بفشارد و این همه سریع تر از آن بود که به ثانیه ای در آید آن قدر که من آن را به قدرت تخیل خود نسبت دادم ،چون آنچه به چشم آمد ، محو شد و بلافاصله زنگ تلفن به صدا در آمد .با آنکه در یافته بودم جایی برای ترس نیست ،این در یافت هنوز از ذهن به جسم منتقل نشده بود ،انگار باید جسم من فاصله ابری میان برق و رعد را برای آن که به چشم بیاید و سپس گوش بشنود ،طی کند تا گوشی را بردارم ،طول کشید و وقتی برداشتم ،شنیدم : خواب نمی بینم ؟
_هر عباسی یک حسین دارد و هر حسینی یک زینب و هر زینبی که شمشیری است در نیام که باید برآید .من این شمشیر رادر دست تو می گذارم ،زیرا از خدا خواستم که یک بار چون عباس شوم و یک بار چون حسین .به وقت عباس شدن بی دست شدم و یک بار چون حسین شدن بی سر .مرا از پاهایم شناختند .این ها را می دانی ...خوانده ای ...
_ یعنی من انتخاب شده ام ؟
_ ما خود را تحمیل نمی کنیم بلکه در دل ها جا می کنیم .
_ باید چه کنم ؟
_حق را ادا کن .حق این اثر آن است که مرا طوری در یاد ها برانگیزدکه در قیامت برانگیخته می شوم ،کامل ،و نه شرحه شر حه ،آن طور که در دنیا شدم. اگر حسین را سر بریدند و عباس را دست، آنان قیامت نه با سر و دست بریده که با اندام کامل خویش برانگیخته خواهند شد و من نیز که مرید آنان بوده ام ،چنینم .پس تو خاطرات مرا که اینکه چون جسم دنیا ای ام شرحه شر حه است همچون جسمی که در قیامت برانگیخته می شود ،به اندام کن ،با سر و دست . بخواهی می توانی . می خواهم ،پس حتما می توانم .
_مرا نه ناظر خود که خواننده ای فرض کن که با کلمه به کلمه تو پیش می آید و به هر جمله ات قد می کشد .اگر کتاب تو جسم باشد ،من روح آنم .
_من مفتخرم .
_از تعرف کم کن.
_ حرف دلم را زدم .
_ برای آن که به مکان مسلط شوی ،به روستای زنگی آباد برو ...
_ آیا ارتباط یک طرفه است ؟
_تو اراده کن من می آیم .
_ همین طور تلفنی ؟
_ به هر صورتی که بخواهم .من اذن از خدا دارم .
نا گهان تلفن شروع کرد به بوق ممتد زدن ،انگار در بند شما ره ای نبوده است . گوشی را گذاشتم و به طرف پنجره رفتم .تاریکی حجیم بود و سنگین .به نظرم آمد به هزا ران چشم پاییده می شوم .یعنی خواب می بینم ؟از آن خواب هایی که سخت واقعی می نماید ؟باید در این باره سکوت کنم یا در باره اش با هر کسی سخن نگویم . چه نیازی است اتفاقی را که افتاده ....منظورم این است که ...صدایی را که شنیده ام و...چهره ای را که دیده ام ،با قسم و آیه به دیگرانی که باور نمی کنند ،ثابت کنم ؟این سه نقطه ها را جان نثر من چه می خواهند ؟،یا باز تاب از من اند که خود نیز به آن آگاه نیستم یا سعی در پوشاندن آن دارم ؟کتمان نمی شود کرد که مهمانی در اتاق است که...یعنی ممکن است خواب دیده باشم ؟خوابی که هنوز هم ادامه دارد ؟تا صبح نشود ...تا برسر سفره صبحانه با پروین لیلا و سهیلا ننشینم و شبی را که گذشته یا در حال گذر است ،مرور نکنم ،به واقعی یا خواب و خیال بودن آنچه گذشت ،اعتقاد پیدا نکنم .
من باید از خواب بیدار شوم ،دست و صورت بشویم و سر سفره صبحانه بنشینم و ما جرا را برای پروین بگویم و او تعجب کند و به طور طبیعی راه انکار را در پیش بگیرد و بگوید :مگر می شود ؟
من بگویم :حالاکه شده .او بگوید :خواب دیده ای ! . . . . .
#شهید_بی_سر
#شهید_بی_دست
#شهید_یونس_زنگی_آبادی🌷
ظهور بسیار نزدیک است
☀️ دعای حضرت علی علیه السلام در شب لیلة المبیت:
🌙 صبح (يا شام) كردم خدايا پناهنده به جوار (مقام بلند و) منيع تو كه دست بدان نرسد، و مورد تجاوز واقع نشود از شر هر ستمگر و هر راهزنى، از تمام كسانى كه آفريده اى و چيزهاى ديگرى كه خلق كرده اى چه (آنها كه) خموش اند و چه آنها كه گويا هستند و خود را در زير سپرى نهادم از هر چيز ترسناكى با لباسى بافته از دوستى خاندان پيمبرت، پوشانده از هر كه قصد آزارم كند، به سنگر محكم اخلاص با اعتراف به حق آن بزرگواران، و تمسك به رشته دوستى ايشان، با يقين به اينكه حق مخصوص آنها است و نزد آنها است. و در پيش آنها و بوسيله آنها است، و آغازش از آنها و انجامش بسوى آنها است. دوست دارم هر كه را آنها دوست دارند، و دشمن دارم هر كه را آنها دشمن دارند، و كناره جويم از هر كه آنان كناره جويند، پس درود فرست بر محمد و خاندان محمد و پناهم ده خدايا به بركت ايشان از شر هر چه از آن پرهيز كنم، اى خداى بزرگ دور سازم دشمنانم را از خود بوسيله خداى پديد آرنده آسمانها و زمين. «همانا پيش رويشان سدى نهاديم، و پشت سرشان نيز سدى، و پرده بر آنها افكنديم كه نميبينند». 🌙
📚 الصحيفة العلوية و التحفة المرتضوية / ترجمه رسولى / ص287
📚 دعای حضرت علی علیه السلام در لیلة المبیت / مفاتیح الجنان
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 آیا #آیه_غار در خصوص #ابوبکر نازل شده و #فضیلتی برای اوست؟
🎙 #استاد_روستایی
💥ببینید و انتشار دهید
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 مباهات خداوند به #امیرالمؤمنین در #لیلة_المبیت به نقل از کتب #اهل_سنت و وظیفه #جبرئیل و #میکائیل در لیلة المبیت چه بود؟
🎙 #آیت_الله_قزوینی
💥ببینید و انتشار دهید
♻️ اول ربیع الاول سالروز هجرت پیامبر اکرم و جانفشانی امیرالمومنین
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
🔹 رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
🔸خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی نمود که من بین شما پیوند برادری ایجاد نمودم و عمر یکی از شما را طولانی تر از عمر دیگری قرار داد. پس کدام یک از شما برادرش را بر خود ترجیح می دهد؟ هر دو آنها از مرگ بیزار بودند ، پس خداوند به آن دو وحی نمود: آیا (نمی خواهید) مثل ولی من علی بن ابی طالب باشید که میان او و محمد ، پیامبرم عقد اخوت بستم و علی ، جان پیامبر را بر خود ترجیح داد و در بستر او خوابید تا با فدا کردن جان خود ، از جان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محافظت کند.
🍃هر دو به زمین فرود آیید و از او در مقابل دشمنش محافظت کنید. جبرئیل فرود آمده و در کنار سر حضرت نشست و میکائیل در کنار پاهای حضرت قرار گرفت و جبرئیل شروع به تکرار این جمله کرد:
🌻 آفرین! آفرین! به انسانی همچون تو یابن ابی طالب! به خدا سوگند فرشتگان به تو افتخار می کنند! و خداوند این آیه را نازل کرد: « وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ » (بقره/207) 🌻
📚 البرهان فی تفسیر القرآن / ج1 / ص444-445
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59
#با_عباس_علیه_السلام
#با_فاطمه_علیهاالسلام
🔵⚪️ مقام عظیم حضرت عباس علیه السلام نزد حضرت زهرا سلام الله علیها
👈🏼👈🏼 جناب فاضل دربندی، آیت الله کلباسی نجفی و شیخ مهدی حائری مازندرانی رضوان الله علیهم نقل کردهاند:
و قد اخبر جمع من الثقات في هذا الزمان: ان واحدا من مؤمني هذا العصر كان يزور سيد الشهداء ابي عبد الله الحسين عليه السلام في كل يوم ثلاث مرات او في صبيحة كل يوم، وما كان يزور العباس الا بعد عشرين يوما او ما يقرب منه، و قد رأى في الطيف الصديقة الطاهرة فاطمة الزهراء سلام الله عليها، فأعرضت عنه فقال: بأبي انت و أمي، لأي تقصير منّي تعرضين عني؟ فقالت: لاعتراضك عن زيارة ابني، فقال: اني ازور ابنك في كل يوم، فقالت: تزور ابني الحسين عليه السلام ولا تزور ابني العباس.
📝 عدهای از ثقات برای من نقل کردند که یکی از افراد مومن، هر روز به زیارت حضرت ابی عبد الله علیه السلام میرفت و هفتهای یک بار به زیارت قمر بنی هاشم علیه السلام میرفت؛ این شخص، شبی در عالم رویا حضرت صدیقهی طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها را میبیند؛ به او سلام میکند، آن حضرت روی خود را برمیگرداند. سپس آن مرد میگوید: پدر و مادرم به فدایتان باد! چرا از من روی برمیگردانید مگر من چه تقصیری نمودهام؟ حضرت فاطمه سلام الله علیها به او میگوید: تو از زیارت فرزندم خودداری میکنی. آن مرد گفت: من هر روز به زیارت فرزندت حسین علیه السلام میروم. حضرت فاطمه علیه السلام به او میگوید: تو هر روز به زیارت فرزندم حسین میروی و کمتر به زیارت فرزندم عباس میروی.
📚 منابع
1⃣ اکسیر العبادات فی الاسرار الشهادات، ملای دربندی، ج۲، ص۵۱۴، چاپ شرکة المصطفی للخدمات الثقافیة
2⃣ خصائص العباسية، آیت الله محمد ابراهیم کلباسی نجفی، ص۲۰۹-۲۱۰، چاپ انتشارات آرام دل
3⃣ معالی السبطین، شیخ مهدی حائری مازندرانی، ص۶۳۹، چاپ انتشارات تهذیب
🔻 نفس مطمئنه
🔹 @zoohor59