eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15.2هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
17.7هزار ویدیو
379 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #کنتـرل_شـهوت 💚پیامبر اسلام(ص): هر كس ، زنا يا #شهوت جنسى [ديگرى] برايش فراهم آيد و او از ترس خداوند عز وجل از آن اجتناب ورزد، خداوند، #آتش را بر او حــرام مى گردانَد و از هـراس روز قيامت، در امان مى دارد و آنچه را در كتابش در اين سخن وعده داده، به وى مى دهد: «و براى كسى كه از مقـام پروردگار بترسد، دو بهشت است» 📚من لا يحضره الفقيه، ج 4 ،ص 14 🔸نفس مطمئنه http://eitaa.com/joinchat/1868431360C70b0fb3381
شگفتـا! شگفتـا! از آنان كه از خوردنى و آشاميدنى #پرهیز مى كنند، از ترس آنـكه درد، بر آنـان فرود آيـد ؛ چـگونه از #گناهان پرهـيز نمى كنند، از ترس #آتش، آنگاه كه در بدنهايشان شعله افكند! 🔥 ‌ ✍| #امام‌موسی‌ڪاظم‌؏ 📚| مسند‌الامام‌الكاظم‌(ع)،ج۳،ص۲۵۱ 🔸نفس مطمئنه http://eitaa.com/joinchat/1868431360C70b0fb3381
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وضع افراد #خودکشی کرده پس از #مرگ، از زبان کسانیکه از مرگ برگشته اند.. 👆ببینید چه #جهنم وحشتناکی را تجربه میکنند.. #مرگ_تقریبی #تجربه_جهنم #مرگ_تقریبی #NDE #زن #دوزخ #مرگ #تاریکی #آتش #سحر_خدایاری #بازیگران #فوتبال #خدا #معاد #قیامت #انسان #انسانیت #زندگی #سلبریتی #هدیه_زندگی #شیطان #خودسوزی #ترسناک #افسردگی 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🔸 👈🏼 از ۲۸ صفر تا ۸ ربیع الاوّل یعنی همان ایامی که از طرف برخی نامگذاری شده است این وقایع تلخ رخ داده است : 1⃣ شهادت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله 2⃣ شهادت امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه‌السلام 3⃣ دفن بدن مطهّر خاتم الانبیاء توسط مولانا امیرالمومنین علیه‌السلام بعد از ۳ روز 4⃣ تشکیل شورای شوم ملعونة و نقض بیعت غدیر و غصب خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام 5⃣ سه بار سلام الله علیها برای گرفتن بیعت اجباری و دخول بدون اجازه 6⃣ زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و ضرب و شتم به ایشان و شهادت حضرت محسن علیه السلام 7⃣ ریسمان انداختن به دست و گردن امیرالمومنین علیه‌السلام و بردن اجباری ایشان برای گرفتن بیعت 8⃣ غصب و واقعه جانکاه کوچه 9⃣ امّت 🔟 شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام 1⃣1⃣ شهادت حضرت سکینه بنت الحسین علیهاالسلام 🔹روز های بسیار وحشتناک بر دودمان مولای متقیان 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 در کتاب از سيدجليل وعالم نبيل _که به‌شرف خدمت حضرت حجت عجل الله فرجه رسيده _ از محمدآقا که ازبزرگان حله واديب وخطيب وشاعر وعارف به‌کتب تواريخ وسير بود نقل می‌کند که گفت: ◽️من دربغداد ميهمان بودم. او و پدر و عموهایش از اشرف و اعاظم اهل‌بغداد بوده و با پاشاي بغداد زانو بزانو مي‌نشستند. محمدبیک مردي ثروتمند بود، طوري که منافع املاک ومستقلاتش دربغداد وحله وکربلا، روزي يک‌وقيه طلا _ که تقريبا يکصد تومان مي‌شود _ بود. از قصايد واشعار وتواريخ وسير واخبار واحاديث و آگاه بود. وقايع و ، و اموري‌که ميان صحابه واقع گرديده بود، را تتبع کرده و مطلع بود. در مذهب خود و طريقه اهل‌سنت، نبود، بلکه و و بود. ◽️محمدآقا مي‌گويد: شبی درمنزلش ميان من و او و درخصوص ودر باب و واقع شد، لکن به‌طريق و و و از طرفين تا آن‌که نصف بيشتر شب گذشت. محمدبيک برخواست وبه‌اندرون خانه نزد خانواده‌اش رفت. ◽️در آن ایام، بیماری در بغداد واطرافش شیوع داشت ومردم ترسان وهراسان بودند. من برخواستم ودر اطاقِ خود را بستم و به‌رختخواب خود دراز کشيدم، اما ترس وبا خواب از چشم برده بود، ونزديک سه ساعت بی‌خوابی داشتم تا خوابم برد. ◽️ناگهان صدای در اطاق بلند شد که کسي آن‌را به‌شدت مي‌کوبد، طوري که از ترس برخود لرزيدم، گفتم: کيستي؟! ديدم صدای محمدبيک بلند شد: در را بگشا. برخواستم و در را گشودم. داخل گرديد، مضطرب و لرزان و هراسان بود. طوري‌که رنگش پریده، رويش زرد، اعضايش متحرک، گرفته وبدنش بود به‌حدي که در سر و رويش مانند ناودان عرق جاري بود. چون اين حالت را ديدم، گمان کردم که عيال واطفالش مبتلاي به‌وبا شدند، از او پرسيدم: چه شده؟ مگر کسي از اهل‌خانه وبا گرفته که این‌طوری آمدی؟! ◽️آه جانسوزي از جگر کشيد و گفت: کاش جميع اهل خانه من مبتلاي به‌وبا مي‌شدند و نمي‌ديدم آنچه را که ديدم!! به‌او گفتم: مگر چه چيز ديده‌ای؟! گفت: چون از نزد تو به‌حرم خانه خود رفته، خوابيدم، ناگاه درخواب ديدم که قيامت شده وخلق اولين وآخرين محشوراند. شدايد و وقايع آن روز را به‌طوري که خداوند درکتاب خویش فرموده، ظاهر دیدم: (و تري الناس سکاري وما هم بسکاري و لکن عذاب الله شديد). ◽️از اهل و گروه‌هایی را ديدم که آب چشم و مخ استخوان‌هاي آن‌ها از شدت سيلان مي‌کند. گروه ديگر را ديدم که زنجيرها از آتش درگردن کردند وملائکه آن‌ها را به‌جهنم مي‌کشند و هريک به‌عذابي معذب بودند وساير مردم ضجه وصيحه مي‌زدند. جمع بسياري را ديدم که ازشدت تشنگي زبان‌ها از دهان بيرون آمده ومن هم از شدت تشنگي مانند ايشان بودم. ◽️ناگاه از دور عَلَم و بزرگي را دیدم که در مکاني مرتفع نصب کردند وسايه آن برزمين کشيده شده است. از کسي که نزديک من ايستاده بود، پرسيدم: اين بيرق وپرچم بزرگ از آنِ کيست؟! گفت: اين بيرقِ علیه‌السلام است. تا شنيدم با سرعت به‌سوي آن‌پرچم دويدم تا به‌آن رسيدم. حوض بزرگي در زير آن‌پرچم دیدم که در پيش روي مبارکِ آن حضرت بود. نور روي آن بزرگوار بر نور آفتاب درخشنده غالب، و آب (کوثر) مانند سينه ماهيان درخشان بود. شيعيان آن‌حضرت فوج فوج به‌نزدش رفته وبه‌دست مبارکش از آن حوض، با که مانند مي‌درخشيدند، می‌شدند. پيش رفتم وعرض کردم: يا اميرالمومنين! مرا هم از اين آب سيراب فرما؛ زيرا که جگرم از تشنگي تفيده است!! ◽️آن حضرت روی به‌من کرد و فرمود: "من به‌تو آب نمي‌دهم، برگرد به‌سوي مولاي خود که آنها را دوست مي‌داشتي تا آن‌که تو را آب دهند"!! تا اين سخن شنيدم، از مهابت آن حضرت لرزيدم، با شدت خوف وفزع از خواب بيدارشدم! ◽️ محمدآقا مي‌گويد: چون اين حالت را ديدم گفتم: محمدبيک! آيا بعد از اين واقعه هم توقف مي‌نمائي و از بيزاري نمي‌جوئي و بر آن‌ها نمي‌کني تا خود را در زير آن علم بزرگ جا داده و در شمار شيعيان آن‌حضرت داخل کنی؟! ديدم سرش را زيرانداخته ومتفکر گرديد. ◽️ فاضل مي‌گويد: گفت که: محمدبيک بعد از اين خواب شد، لکن به‌جهت امرخودرا از خویشان و قومش پنهان می‌کرد. 📚 ، شیخ محمود میثمی عراقی، ص۸۱۴
🌷 کاظم (ع) می فرمایند: ‌ شگفتـا ! شگفتـا ! از آنان كه از خوردنى و آشاميدنى مى كنند، از ترس آنـكه درد، بر آنـان فرود آيـد، چـگونه از پرهـيز نمى كنند، از ترس ، آنگاه كه در بدنهايشان شعله افكند! 🔥 ‌ 📗 مسند الامام الكاظم (ع)، ج ۳، ص ۲۵۱‌
🌹 امام کاظم (علیه اسلام) می فرمایند: ‌ ❗️شگفتا! شگفتا! از آنان كه از خوردنى و آشاميدنى[مضر و بیماری زا] مى كنند، از ترس آنـكه درد، بر آنـان فرود آيـد، چـگونه از پرهـيز نمى كنند، از ترس ، آنگاه كه در بدنهايشان شعله افكند! 🔥 ‌ 📕 مسند الامام الكاظم (ع)،ج۳ص۲۵۱