eitaa logo
ظهور بسیار نزدیک است
15.1هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
17.7هزار ویدیو
379 فایل
💓 از غدیر تا ظهور 🙏 با شما حرف خواهیم زد از : 🌹 یاایتها النفس المطمئنة 🌼 ارجعی الی ربک 🌼 راضية مرضية 🌼 فدخلي في عبادي 🌼 وادخلي جنتي 👈 کپی آزاد 🔸 موسسه جنبش پیشوازان دولت کریمه 🔸 تبلیغات تبادلات 🔹 @mahdeyar314 🔸کانال دیگر ما 🔹 @zoh110hor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ حاج قاسم مجرمه!! ✔️وقتی دولت اصلاح طلب روحانی و مجلس لایحه تصویب میکنند که حاج قاسم و مدافعان حرم جنایت کار هستند اموال انها باید مصادره بشه و انها را تحریم میکنند چه انتظاری از دشمن خبیث داریم که حاج قاسم را به شهادت نرسانه ▪️ ۸ دقیقه تکان دهنده از سخنان دکتر نبویان درباره تحریم حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم در داخل کشور با پذیرش FATF👆👆 ✔️نبویان شرمم میاد که اینها رو بخوانم 😔 🔹پ؛ ن؛ لعنت به اینها که در پی اجرای کامل این ننگ نامه هستن تروریستی که سردار ما را به شهادت میرسانه چطوری میتونه مبارزه کنه با تروریست و پولشویی که این مزدورا میخوان طبق قانون انها عمل کنن پس فریب اشک تمساح و بیانیه های دروغین دولتی ها و اصلاح طلبان را نخورید 🔻 ظهور بسیار نزدیک است 🔹 @zoho313or
🔸در حاشیه "خور عبدالله" مشغول صرف شام🍜 بودیم. حاج قاسم به اتفاق برادر تشریف اوردند. از قرارگاه خبر آوردن نیروها را برای فردا تجهیز کنیم؛ دشمنان قصد دارند منطقه را بمباران شیمیایی☠ کند. 🔹 تذکرات لازم رو دادن. به بچه ها گفتن حالا برای نزول باران دعا برگزار کنید، فردا هوا بارانی🌧 شود وهواپیماهای دشمن نتوانند پرواز کنند. ساعتی بعد صدای مناجات🤲 بچه ها خط را نورانی کرد. 🔸هنوز دعا به پایان نرسیده بود که قطراه های شفاف باران را رو چهره های خود حس می کردیم😍حاج قاسم در حالی که شبنم مژه هایش با نم نم باران در هم آمیخته بودبا خود می گفت: خدایا این دعای کدام بود که مستجاب شد⁉️ 📚منبع: کتاب اقتدا به عاشوراییان @ShahidNazarzadeh 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
❤️شمع محفل مدافعان 🌷 در عملیات آزادسازی قسمتی از منطقه تدمر سوریه، نیروهایی از لشکرهای فاطمیون، زینبیون، حیدریون و حزب‌الله لبنان حضور داشتند. تعدادی ماشین را دیدم که وارد منطقه شدند و در جمع رزمنده‌ها توقف کردند. چند نفر با لباس ساده خاکی‌رنگ از ماشین‌ها پیاده شدند و به طرف نیروها آمدند. در میان‌شان حاج قاسم سلیمانی را دیدم که رزمنده‌ها پروانه‌وار او را مانند شمعی در بر گرفته بودند و هر کسی بر دست و صورتش بوسه می‌زد. چشمان بچه‌ها از اشک شوق نمناک شده بود. من هم خودم را به او رساندم و با هم خوش و بشی کردیم. یکی از نیروهای زینبیون با چشمانی اشکبار جلو آمد و گفت: «حاجی! من که لیاقت ندارم دستات رو ببوسم، اجازه بده پا و پوتینت رو ببوسم.» بعد هم خودش را روی پای سردار انداخت که بلافاصله سردار خم شد و او را بلند کرد و گفت: «این چه کاریه می‌کنی؟» بعد هم او را به سینه خودش چسباند و بوسه‌ای بر صورتش زد و گفت: «من هم مثل همه شما هستم، هیچ برتری نسبت به شماها ندارم.» 🎙راوی خاطره: () 📍 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59
🍃❤️🍃 💖 🌹 : « هرکدام از شما یک شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود می‌گیرید و خدا به شما عنایت می‌کند.» 🍂حاج‌ شاگرد بود... معلمش حسین (ع) بود🥀 معلم بود.درسش بود مسلح بود...سلاحش ایــمـان بود مسافر بود... 🍂مقصدش لـقــاءالله بود🕊 مستحڪم بود...تڪیه‌گاهش خــدا بود الگوی شهدا بود... 🌷 🔻 نفس مطمئنه 🔹 @zoohor59