﷽
🕯. #نخستین_قربانی | ۱۳
📌. موضوع : هجوم به خانه وحی و نخستین قربانی
🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره
📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت، ص ۱۶۲ و ۲۵۰
📥. دانلود: فایل pdf | فایل صوتی
_____
✍🏻. وجوب مودت آل محمد به طور مسلم و یقین از خود رسول الله به امت توصیه شده است. ولی اعداء آل محمد از روز اول بنا بر آزار آل محمد گذاردند و تمام حقوق آنها را از ولایت کبری و خلافت رسول خدا از آنها گرفتند و حتی آنها را از خمس و میراث رسول الله منع کردند و از هر جهت آنها را در فشار هایی طاقت فرسا و آلام و مصائب کمرشکن قرار دادند.
❖. در روایتی که از " دلائل الامامه " نقل شده است چنین وارد است که: چون فرستاده ابوبکر از نزد امیرالمومنین علیه السلام برگشت و گفت که علی از آمدن و بیعت نمودن امتناع می ورزد، عمر اصرار نمود که ابوبکر قنفذ را برای احضار امیرالمومنین بفرستد. ابوبکر قنفذ را با جماعتی به خانه فاطمه برای احضار امیرالمومنین فرستاد. چون اجازه دخول به منزل را به آنها ندادند، آن جماعت بازگشتند و فقط قنفذ درب خانه ایستاد و مراجعت ننمود. چون عمر از آن جماعت شنید که امیرالمومنین اذن دخول نداده اند خشمناک شد و با جماعتی به خانه فاطمه با کمال شدت روی آورد و دستور داد مقداری هیزم درِ خانه انباشتند، و سپس خودش به صدای بلند فریاد برآورد بطوریکه امیرالمومنین و فاطمه بشنوند: " ای علی ! برای بیعت خارج شو وگرنه خانه را به رویت آتش میزنم! "
❖. فاطمه فریاد برآورد: " ای عمر تو را با ما چکار؟! " عمر گفت: نمی رویم تا آنکه خانه را به روی ما باز کنید. و چون دید کسی درب خانه را باز نکرد در خانه را آتش زد! فاطمه زهرا در پشت درِ مشتعل او را از ورود به خانه منع میکرد. عمر با لگد محکم به در کوفت بطوریکه در باز شد و فاطمه به دیوار چسبید. عمر از روی مقنعه سیلی بر صورت فاطمه زد بطوریکه گوشواره از گوش حضرت به زمین افتاد، و با تازیانه بر دست آن حضرت زد. فاطمه فریاد کرد: " وَا أَبَتَاه! " و با صدای بلند گریه کرد. عمر میگوید: چون ناله فاطمه را شنیدم نزدیک بود که قلب من نرم گردد و دست بردارم؛ لیکن چون کید محمد و سیراب شدن علی از خون بزرگان عرب از خاطرم گذشت، فاطمه را مجدادا به دیوار فشار دادم. فاطمه ناله کرد: " ای پدرجان! آیا اینطور با حبیبه تو رفتار می کنند؟ " و فضه خادمه خود را صدا کرد و گفت: " هر آینه جنینی که در شکم داشتم کشته شد! " |۱|
نظام می گوید: " در روزی که می خواستند امیرالمومنین را برای بیعت به مسجد ببرند، عمر به شکم فاطمه زد، بطوریکه جنین فاطمه: محسن سقط شد. و عمر فریاد میزد: این خانه را با هرکس در آن هست آتش بزنید! درحالکیه در خانه غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین کس دیگری نبود. " |۲| ابن ابی الحدید می گوید: " سپس عمر داخل خانه علی شد و گفت: ای علی برخیز و بیعت کن! علی خودداری کرد و امتناع ورزید! عمر او را با شدت از جای خود بلند کرد و با شتاب به بیرون رد کرده بود. خالد بن ولید علی و زبیر را نگه داشته و عمر و افراد دیگر آنان را به شدت با کمال قهر و سختی به طرف مسجد سوق میدادند. و مردم جمع شده و تماشا می کردند و کوچه های مدینه از مردم پُر شده بود. چون فاطمه کردار عمر را نگریست، فریاد و ولوله کرد و در حجره خود ایستاد و فریاد برآورد : ای ابوبکر! چقدر زود از روی نخوت و حمیت جاهلی بر اهل بیت رسول خدا حسد ورزیدید! سوگند به خدا که من با عمر تکلم نخواهم کرد تا خدای خود را ملاقات کنم ! | |۳|
❖. ابن قتیبه دینوری می گوید: پس از آنکه از علی در مسجد نتواستند بیعت بگیرند، علی خود را به قبر رسول خدا رسانید و خود را به روی قبر انداخت و فریاد می زد و گریه میکرد و با صدای بلند میگفت: " یَابنَ اُمِّ إنَّ القَومَ استَضعَفُونی وَ کَادُوا یَقتُلُونَنی! - ای رسول خدا ، ای فرزند مادرم ! امت تو مرا حقیر و ضعیف شمردند و نزدیک بود که مرا بکشند! " |۴|
| #پایان_فصل_اول |
_____
🖇. مصادر:
۱. بحارالانوار، ج۳۰، ص۲۹۴ به نقل از جلد دوم کتاب " دلائل الامامة "
۲.الامامة و السياسة ، ج١، ص۱۲
۳. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۹ و ج۱، ص ۱۲۴
۴. الامامة و السياسة ، ج١، ص١٣
#رساله_مودت #علامه_طهرانی
💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی