eitaa logo
ظهور نزدیک است
1.7هزار دنبال‌کننده
56.8هزار عکس
58.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
گلچینی از بهترین مطالب #مهدوی #ولایی #شهدایی #سیاسی #معنوی #معرفتی #تربیتی کانال شهدایی ما👈 @ba_shaheidan ارتباط با خادم 👈 @mohebolMahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 بهمن ماه بود؛ آبِ سرد؛ هوا تاریک و آسمان هم شروع به باریدن کرد و اروند؛ خروشان شده بود؛ اما فرزندان خمینی دل به دریا زدند ... فدای مظلومیت بچه هایی که با رمز یا فاطمه الزهرا(س) آن شب به آب زدند...  ‌‌‍‌‎‌ @sangarshohada 🕊🕊
ای شهــید🌷 دعا کن ، که ما از خستگی و غفلت خوابمان نَبَـرد و از قافله ی مهـدی فاطمه جا نمانیم ... 🌷 @sangarshohada 🕊🕊
●بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا (س) را می گفت. هنگام ذکر هم انگشت هایش را فشار می داد و در جواب چرایی این کار می گفت بندهای انگشت هایم را فشار می دهم تا یادشان بماند در قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفته ام. ● از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت می شد سعی می کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می گفت: «دلم می خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.» 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌷 حاج احمد متوسلیان ✔ 👌برای آنچه اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه‌اش تنها ایستادن باشد .    @sangarshohada 🕊🕊
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهره‌هایش را هی کم و کمتر می‌کرد. محدثه می‌گفت: «دلم می‌گیرد طفلی‌ها را توی قفس می‌بینم.» از آن‌همه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جان‌شان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آن‌را هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثه‌سادات رهایش کرد. شب، وقتی می‌خواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقه‌اش، تک به تک خداحافظی و دیده‌بوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دست‌هایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان. دست‌هایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشم‌هایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...» و تنگ در آغوشم کشید و لحظه‌ای بعد، از حلقه دست‌هایم بیرون خزید و رفت که رفت... ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجان‌شرقی ●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هر کجا بودی تبسّم با تو بود... دره شیلر ۱۳۶۲ عملیات والفجر چهار منطقه عمومی پنجوین عکاس: امیرهوشنگ جمشیدیان @sangarshohada 🕊🕊
مشک‌ رنج‌هایِ انقلاب‌ را به دندان‌ کشیده‌ایم‌ دست‌ و پا‌ داده‌ایم‌ ؛ اما آن‌ را رها‌ نکرده‌‌ایم..! "شهید آوینی‌" بهمن‌ماه ۱۳٦٦ ارتفاعات دلبشک منطقه عملیات بیت‌المقدس۲ حاج‌ محمد رستمی @sangarshohada 🕊🕊
●برای گرفتن مرخصی وارد چادر فرماندهی گردان شدم،شهید تورجی زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بی مقدمه گفت نمی شود،با تمام احترامـــی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلـــی جدی بود؛کمی نگاهش کردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم:" شکایت شما را به مادرم حضرت زهرا(س) می کنم." ● هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که دوید دنبال من با پای برهنه گفت:" این چی بود گفتی؟" به صورتش نگاه کردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ی مرخصی سفید امضا،هر چه قدر دوست داری بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتی قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستی آن حرفت را پس گرفتی؟ 📎فرماندهٔ گردان یازهرای لشگر ۱۴ امام حسین(ع) 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ اصفهان ●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ بانه ، عملیات کربلای۱۰ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
برادران! فرمانده‌ی اصلی ما ؛ خدا و امام زمان (عج) است اصل آنها هستند و ما موقت هستیم وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است... @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 صحبت‌های زینب شیری، دختر مفقودالاثر شیری؛ سلام بر پدری که سال‌هاست او را ندیده‌ام! خبر داری از دلتنگی‌های من؟! 📎 بخشی از برنامه قرآنی محفل @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥"جانی بت اوشانا" وقتی برگشت که مادرش نیست؛ فردا با هم بدرقه‌اش کنیم 🔹اقوام این شهید می‌گویند:« مادرش روزهای یکشنبه که به کلیسا می رفت عکس پسرش را می بوسید و با گریه می گفت پسر من برمی گردد. هرکس که از جبهه برمی گشت می رفتند و می پرسیدند از پسرما خبر دارید؟» @sangarshohada 🕊🕊
مژده اِی دل که مسیحا نفسی می‌آید از نسلِ حواریون ... پیکر از رزمندگان آشوری دفاع مقدس بعد از ۳۹ سال شناسایی گردید. مراسم وداع با پیکر مطهر شهید چهارشنبه ۶ اردیبهشت از ساعت ۱۶ معراج شهدای تهران مراسم تشییع جمعه ۸ اردیبهشت بعد از نماز جمعه تهران رفقای تهرانی ، شهید خانواده‌ای ندارد فرزند ایران را همراهی کنید @sangarshohada 🕊🕊
گاهی میان مردم، در ازدحـام شهر... غیر از تـو هر چه هست فراموش می‌کنم … 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا... سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید که خانواده ای ندارد. کمتر سخن میگفت و با سن کمش، سخت ترین کار یعنی بیسیم چی بودن را انتخاب کرده بود! هنگام اسارت برگه ی حاوی کدهای عملیات را خورد تا به دست منافقین نیفتد! اما منافقین کوردل برای بدست اوردن اسم رمز، سینه و شکمش را شکافته بودند... 📎آسایش امروز را مدیون فداکاری شهدا هستیم... iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
شهر اگر جای‌ ماندن‌ بود که آوینی ها می‌ماندند، نه‌ آن‌که‌ روی‌ خاک‌های‌ معراج‌ برای‌ خودشان‌ بسازند! درس‌ و‌ دانشگاه‌ اگر قرار بود‌ رفاه‌ و‌ سعادت‌ بدهد که‌ چمران های‌ کت‌ و‌ شلواری‌، دانشگاه‌ برکلی کالیفرنیا را رها نمی‌کردند تا لباس‌ چریکی‌ بپوشند و در کوچه‌ پس‌ کوچه های‌ کردستان رد منافقین‌ بزنند! کُرسی‌ اگر ارزش‌ داشت بابایی‌ ها آن‌ را رها نمی‌کردند تا به پرواز در آیند؛ دنیا اگر لیاقت‌ ماندن‌ داشت‌ که حاج‌‌قاسم ماونمی‌رفت... دل‌ به‌ چه‌ می‌بندیم؟ دنبال‌ چه‌ می‌دویم؟ نه‌ که‌ اینها‌ بد باشد،نه‌! همه‌اش‌ خوب! همه‌اش‌ نوش‌ جان‌ آنها‌ که‌ طالبش‌ هستند، اما باید پی‌ عقیده‌ دوید، باید جنگید! باید زنده‌ ماند‌ برای‌ هدفی‌ که‌ فنا‌ در او راه‌ ندارد @sangarshohada 🕊🕊
شهید وطن ‎ در آغوش برادرزاده اش در ‎ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🕊چه زیباست این تقدیر ... 🎥بخشی از وصیتنامه شنیدی یک شهید آشوری تصاویری از وداع "شهید جانی بت اوشانا" در معراج شهدا @sangarshohada 🕊🕊
حال انجام گناه گاهی با تمام قوا قصد داردتو رافتح کندتامرتکب آن‌شوی‌حتی‌علاقه ی به گناه چنان‌نمایان می‌شودکه تمامی سربازان عقل از آن همه شوق درونی برای گناه تعجب میکنند و میگویند رمضان به چه مشغول بودی ..؟ اینجاست که آدمی متوجه وجود نقابی بر خود می‌شود .. ۳ دقیقه در همین حال با خدا و امام حسین صحبت کن .. تا شوق پنهانِ عمیق خداجوی تو بیدار شود .. در این مواجهه ها، جهاد اکبر معنا می‌شود‌.. نقاب کنار بزن و خودت را از دست خودت نجات بده .. تنها .. کسی که میتواند نجات بدهد یک نگاه است .. مرا با چشمانت جمع کن .
محتاج هستیم، تا با این چشم ها خودمان را جمع کنیم ..