بانوی شجاع خوزستانی #مجيده_نگراوى كه در زمانِ جنگ با وجودِ همسرِ نابینا، ۶ سرباز و افسرِ بعثی را در عملیاتِ آزادسازیِ سوسنگرد (۲۶ آبان ۱۳۵۹) با زیرکی و به تنهایی خلعِ سلاح كرده و به اسارت درآورده بود، امروز درگذشت...
#روحش_شاد
@pedarefetneh
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
سریال شهید باکری ساخته میشود
🔹مینی سریال با موضوع زندگی «شهید باکری» در ۷ قسمت به کارگردانی و بازیگر نقش شهید«هادی حجازی فر» تولید خواهد شد.
🔹برای ساخت این سریال با خانواده شهید مهدی باکری نیز مذاکره شده است.
@pedarefetneh
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
ظهور نزدیک است
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هفدهم 💠 گنبد روشن #حرم در تاریکی چشمانم میدرخشید و از زیر روبنده از چشمان
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هجدهم
💠 زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند خودم را روی زمین میکشیدم بلکه راه #فراری پیدا کنم. درد پهلو نفسم را بند آورده بود، نیمخیز میشدم و حس میکردم پهلویم شکاف خورده که دوباره نقش زمین میشدم.
همهمه مردم فضا را پُر کرده و باید در همین هیاهو فرار میکردم که با دنیایی از درد بدنم را از زمین کندم. روبندهام افتاده و تلاش میکردم با #چادرم صورتم را بپوشانم، هنوز از درد روی پهلویم خم بودم و در دل جمعیت لنگ میزدم تا بلاخره از #حرم خارج شدم.
💠 در خیابانی که نمیدانستم به کجا میرود خودم را میکشیدم، باورم نمیشد رها شده باشم و میترسیدم هر لحظه از پشت، پنجه ابوجعده چادرم را بکشد که قدمی میرفتم و قدمی #وحشتزده میچرخیدم مبادا شکارم کند.
پهلویم از درد شکسته بود، دیگر قوّتی به قدمهایم نمانده و در تاریکی و تنهایی خیابان اینهمه وحشت را زار میزدم که صدایی از پشت سر تنم را لرزاند. جرأت نمیکردم برگردم و دیگر نمیخواستم #اسیر شوم که تمام صورتم را با چادر پوشاندم و وحشتزده دویدم.
💠 پاهایم به هم میپیچید و هر چه تلاش میکردم تندتر بدوم تعادلم کمتر میشد و آخر درد پهلو کار خودش را کرد که قدمهایم سِر شد و با زانو به زمین خوردم.
کف خیابان هنوز از باران ساعتی پیش خیس و این دومین باری بود که امشب در این خیابانهای گِلی نقش زمین میشدم، خواستم دوباره بلند شوم و این بدن در هم شکسته دیگر توانی برای دویدن نداشت که دوباره صورتم به زمین خورد و زخم پیشانیام آتش گرفت. کف هر دو دستم را روی زمین عصا کردم بلکه برخیزم و او بالای سرم رسیده بود که مردانه فریاد کشید :«برا چی فرار میکنی؟»
💠 صدای ابوجعده نبود و مطمئن شدم یکی از همان اجیرشدههای #وهابی آمده تا جانم را بگیرد که سراسیمه چرخیدم و او امانم نداد که کنارم نشست و به سختی بازخواستم کرد :«از آدمای ابوجعدهای؟»
گوشه #چادرم هنوز روی صورتم مانده و چهرهام بهدرستی پیدا نبود، اما آرامش صورت او در تاریکی این نیمهشب بهروشنی پیدا بود که محو چشمان مهربانش مانده و پلکی هم نمیزدم.
💠 خط #خون پیشانیام دلش را سوزانده و خیال میکرد وهابیام که به نرمی چادرم را از صورتم کنار زد و زیر پرده اشک و خون، تازه چشمانم به خاطرش آمد که رنگ از رخش پرید.
چشمان روشنش مثل آینه میدرخشید و همین آینه از دیدن #مظلومیتم شکسته بود که صدایش گرفت :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شش ماه پیش پیکر غرق خونش را کنار جاده رها کرده و باورم نمیشد زنده باشد که در آغوش چشمانش دلم از حال رفت و #غریبانه ضجه زدم :«من با اونا نبودم، من داشتم فرار میکردم...» و درد پهلو تا ستون فقراتم فریاد کشید که نفسم رفت و او نمیدانست با این دختر #نامحرم میان این خیابان خلوت چه کند که با نگاهش پَرپَر میزد بلکه کمکی پیدا کند.
میترسید تنهایم بگذارد و همان بالای سرم با کسی تماس گرفت و پس از چند دقیقه خودرویی سفید کنارمان رسید. از راننده خواست پیاده نشود، خودش عقبتر ایستاد و چشمش را به زمین انداخت تا بیواهمه از نگاه نامحرمی از جا بلند شوم.
💠 احساس میکردم تمام استخوانهایم در هم شکسته که زیرلب ناله میزدم و مقابل چشمان سر به زیرش پیکرم را سمت ماشین میکشیدم.
بیش از شش ماه بود حس رهایی فراموشم شده و حضور او در چنین شبی مثل #معجزه بود که گوشه ماشین در خودم فرو رفتم و زیر آواری از درد و وحشت بیصدا گریه میکردم.
💠 مرد جوانی پشت فرمان بود، در سکوت خیابانهای تاریک #داریا را طی میکردیم و این سکوت مثل خواب سحر به تنم میچسبید که لحن نرم مصطفی به دلم نشست :«برای #زیارت اومده بودید حرم؟»
صدایش به اقتدار آن شب نبود، انگار درماندگیام آرامشش را به هم زده بود و لحنش برایم میلرزید :«میخواید بریم بیمارستان؟» ماهها بود کسی با اینهمه محبت نگران حالم نشده و عادت کرده بودم دردهایم را پنهان کنم که صدایم در گلو گم شد :«نه...»
💠 به سمتم برنمیگشت و از همان نیمرخ صورتش خجالت میکشیدم که نالهاش در گوشم مانده و او به رخم نمیکشید همسرم به قصد کشتنش به قلبش #خنجر زد و باز برایم بیقراری میکرد :«خواهرم! الان کجا میخواید برسونیمتون؟»
خبر نداشت شش ماه در این شهر #زندانی و امشب دیگر زندانی هم برای زندگی ندارم و شاید میدانست هر بلایی سرم آمده از دیوانگی سعد آمده که زیرلب پرسید :«همسرتون خبر داره اینجایید؟»
💠 در سکوتی سنگین به شیشه مقابلش خیره مانده و نفسی هم نمیکشید تا پاسخم را بشنود و من دلواپس #شیعیان حرم بودم که به جای جواب، معصومانه پرسیدم :«تو #حرم کسی کشته شد؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🆔 @mahfa110
📸 #استیضاح آذری #جهرمی در آینده نزدیک
🔹جمعی از #نمایندگان مجلس طرحی برای استیضاح #وزیر_ارتباطات و فناوری اطلاعات تدوین و تهیه کردند که به گفته عضو هیات رئیسه مجلس پس از تشکیل کمیسیونها این طرح را به جریان میاندازند.
⚠️دلیل اصلی دنبال شدن این طرح از طریق برخی نمایندگان مجلس مشکلات در توسعه زیرساخت ارتباطی، عدم توسعه پیامرسانهای بومی و وضعیت نامشخص توسعه شبکه ملی اطلاعات اعلام شده است.
🌍 eitaa.com/shakhes1 ایتا
🌍http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
🔴عملیات سپاه علیه عناصر ضدانقلاب در شمال غرب
🔹سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انجام حملات توپخانهای گسترده به کوهستانهای آلانه و حاجی عمران در مرز اقلیم کردستان عراق عناصر مسلح ضدانقلاب مستقر در مناطق فوق را مورد هدف قرار داد.
🔹گروههایی از حزب دمکرات و کومله در این ارتفاعات مخفی شدهاند.
🔹روزگذشته هم سپاه پاسداران مناطق کوهستانی مرزی کردستان را هدف حملات موشکی و توپخانهای قرار داد.
🆔 @shakhes1🔜#شاخص
🆔@Shakhes_2🔜#شاخص
🔴او را میشناسید؟
شهید رضا اسماعیلی اولین شهید #فاطمیون، داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند بیسیم اش را روبروی دهانش گرفته همزمان سر از بدنش جدا میکردند تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛ در حالیکه او تا لحظه آخر پشت بیسیم #یاعلی میگفت.
#این_افسانه_نیست
°فرزاد°
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
📝بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی در نامهای از رییس دستگاه قضا خواست از تمامی افراد مرتبط با پرونده طبری بدون درنظر گرفتن مسئولیت سابق یا کنونیشان در قوا، مجمع تشخیص مصلحت، شورای نگهبان و... برای رفع ابهام دعوت کرده و با برخورد بدون ملاحظه، اخبار را به اطلاع مردم برساند.
🌍 eitaa.com/shakhes1 ایتا
🌍http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴قرآن ناطق...
حاج محمود كريمى
🌹شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد
eitaa.com/shakhes1
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ببینید|رهبرمعظم انقلاب: میگویند امام صادق به سیاست کاری نداشت!
♦️وقتی امام صادق میگوید این خلیفه جای مرا غصب کرده، حرف سیاسی است یا نه؟
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قسم به خاک بقیع، قسم به غربت تو... با نوای محمود کریمی
🏴شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خاطرات یک شاهد عینی از بلایی که داعشیها بر سر زنان شیعه ترکمن آوردند
♦️شهر "تلعفر" واقع در استان نینوای عراق، اواسط سال 2014 میلادی به اشغال داعش درآمد. جنایات این گروه تروریستی در حق اهالی که اغلب شیعیان ترکمن بودند، بهقدری دردناک بود که حتی پس از سالها روایت گوشههایی از آن، هر شنوندهای را متأثر میکند.
@shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ جوابِ قابل تامّل مادر شهید جواد الله کرم به سوال مجری
👈 همچین مادرانی، امثالِ شهید الله کرم رو تربیت میکنه
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹تشییع پیکر پاک شهید مدافع حرم، جواد اللهکرمی
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تدبیر امام صادق (ع) برای جلوگیری از دعوای شیعیان برسر پول
استاد #انصاریان
fna.ir/exs87p
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
🔴او را میشناسید؟
شهید رضا اسماعیلی اولین شهید #فاطمیون، داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند بیسیم اش را روبروی دهانش گرفته همزمان سر از بدنش جدا میکردند تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛ در حالیکه او تا لحظه آخر پشت بیسیم #یاعلی میگفت.
#این_افسانه_نیست
°فرزاد°
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
مشهد، محله مهرآباد، کوی عبادت هجده؛ خانهای کوچک انتهای کوچه انتظارمان را میکشد. خانهای که حالا نه تنها در محله مهرآباد که در کل شهر خیلیها میشناسندش؛ آوازهاش حتی به گوش غریبهها هم رسیده و خیلیها پرسان پرسان سراغش را میگیرند، تا برسند پشت در و چند دقیقه با بزرگتر این خانه همکلام شوند و از او بخواهند برایشان دعاکند. بزرگتر این خانه، شهربانو سابقی فضلی است؛ هم مادر شهید است، هم خواهر شهید. برادرش غلامعلی ، 35 سال پیش در آزادسازی پل خرمشهر آسمانی شده و تنها پسرش، رضا اسماعیلی دوسال و پنج ماه پیش در شهرک زمانیه؛ یک جایی در خاک سوریه، دورتر از ایران پرکشیده سمت آسمان.
بهگزارش جامجمآنلاین، شهربانو سابقی فضلی مادر شهید است؛ ایرانی است، همسرش را 13 سال پیش از دست داده و در این سالها برای دو فرزندش هم مادر بوده هم پدر. روبهرویش که مینشینیم ، میبینیم مثل خیلی از مادران شهدا، هم یک دل بزرگ دارد و هم یک ایمان محکم، آنقدر که طاقت آورده این همه مدت، دوری تنها پسرش را...فرزندی که «اولین ذبیح فاطمیون» لقب گرفتهاست؛ بله...درست حدس زدید...رضا جوانی است که بدون سر به آغوش مادر بازگشته؛ سرش، به دست نیروهای جلاد تکفیری مظلومانه از بدن جدا شده تا پیکر رضا ، بدون سر برگردد و بشود یکی از گلهای خوشبوی بهشترضای مشهد.
خانم سابقی فضلی ، فکر میکنید چرا رضا راه شهدا را انتخاب کرد؟
شهادت در خانواده ما موروثی است؛ برادر من 30 ساله بود که در عملیات آزادسازی پل خرمشهر شهید شد، دوتا خاله هم دارم که هر کدام یک شهید تقدیم کشورکردهاند. رضا هم همان راه را رفت.
پدر رضا مهاجر بود؟
بله همسرم ، با اینکه اهل افغانستان بود اما در همین مشهد به دنیا آمده بود، هردو فرزند من هم همینجا به دنیا آمدند، آقا رضا بچه اولم بود که 26 مهر 71 به دنیا آمد. خیلی هم پرشروشور بود، حتی دیپلمش را نگرفت، اینکه در اینترنت نوشتهاند دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بوده درست نیست. اینکه نوشته اند سنی بوده، درست نیست رضا شیعه بود.
خودتان اهل کجا هستید؟
اهل شهرستان شیروان.
رضا از کی مطرح کرد که میخواهد مدافع حرم بشود؟
تقریبا 4 سال پیش بود ، اوائل سال 92، آن موقع هنوز بحث مدافعان حرم اینقدر مطرح نبود، رضا هم جزو اولین گروه اعزامی فاطمیون به سوریه بود. آن موقع اولین گروه، 22 نفر بودند که دور هم جمع شدند به فرماندهی شهید علیرضا توسلیزاده که به ابوحامد معروف بود، تیپ فاطمیون را تشکیل دادند.رضا و دامادم جواد خاوری آن موقع عضو همین گروه شدند و همگی با هم رفتند تهران و از آنجا اعزام شدند به سوریه. دوماه سوریه بودند بعد برگشتند ایران. دامادم درهمان ماموریت اول جانباز شد و دیگرنتوانست برود و الان اولین جانباز فاطمیون است. اما رضا تا دوسال مدام میرفت سوریه و برمیگشت.
چند ساله بود که رفت؟
اولین بار که اعزام شد 19 ساله بود. وقتی شهید شد 21 ساله بود.
با رفتنش مخالفت نکردید؟
نه...دیدم میلش به رفتن است، دلش آنجاست... فقط یک بار برگشتم گفتم نمیشود نروی؟گفت مادر تو خودت خواهر شهیدی، چطور چنین چیزی از من میخواهی؟ همانجا دهانم بسته شد... دیگر چیزی نگفتم.
چند بار اعزام شد؟
خیلی...حسابش دستم نیست...هر دفعه که میرفت، بسته به مدت ماموریتش 45 تا 50 روز میماند بعد برمیگشت ایران. 15 روز خانه بود بعد دوباره اعزام میشد.
اصلا از شهادت حرف می زد؟
زیاد... عکسهایش را قاب کرده بود زده بود روی دیوار می گفت، اگر من شهید شدم همه میگویند چه شهید خوشتیپی... میگفت وقتی من بروم شهید بشوم، تو افتخار میکنی که مادر شهید رضا اسماعیلی هستی... حتی یادم است یک بار که مرخصی آمده بود، یکی از همرزمانش که خیلی خیلی با هم نزدیک بودند- شهید غلامرضا محمدی- درسوریه شهید شد، الان هم جاویدالاثر است، خبر شهادت ایشان در اینترنت پخش شد و آقا رضا هم دید و خیلی ناراحت شد، انگار که از رفیقش جا مانده باشد، تنها مانده باشد، همان موقع بود که گفت من هم این دفعه بروم شهید میشوم.
شما چیزی نگفتید؟
اتفاقا آن موقع تازه فهمیده بودیم رضا دارد پدر میشود، خیلی ها به او گفتند که تو اگر رسالتی هم داشتی ، وظیفهای هم داشتی تا حالا انجام دادی، دیگر سوریه نرو...داری پدرمیشوی. اما رضا طاقت نیاورد... انگار جوری شده بود که دیگر اصلا نمی توانست اینجا دوام بیاورد. در آن چند روزی هم که به مرخصی برمیگشت مدام دلش هوای سوریه را داشت.
میدانستید درسوریه چه مسئولیتی دارد؟
رضا فرمانده اطلاعات عملیات فاطمیون بود.
با او در تماس بودید؟
خیلی زیاد..چون همیشه بیسیم دستش بود، مدام با ما تماس میگرفت. هروقت میخواست ماموریت طولانی برود به ما میگفت که مثلا یک هفته در دسترس نیستم نگران نشوید. اما این دفعه آخری که شهید شد، ما چند روز از اوبیخبر بودیم و چون نگفته بود ماموریت میرود خیلی نگران شدیم.
چرا نگفته بود؟ 👇👇👇
رضا اصلا در ماموریت نبود که شهید شد،بعد از شهادت رضا ، دوستانش به ما گفتند که او به دنبال یکی از نیروهای جوانی که تازه به سوریه اعزام شدهبود رفته بود و هر دو اسیر داعشی ها شده بودند.
در کدام منطقه؟ بیشتر توضیح میدهید؟
تا جایی که به من گفتهاند ، رضا در شهرک زمانیه شهید شده، این شهرک یکی از منطقههای شیعه نشین سوریه است. در این منطقه شبها تکفیری ها پیشروی میکردند ،به همین دلیل شیعهها تمام چراغها را خاموش میکردند تا هیچ نوری نباشد . بعد در یکی از همین شبها که تاریکی مطلق بوده، شهید مجتبی واعظی یکی از نیروهای جوانی که تازه به سوریه اعزام شده بوده و حالا هم جاویدالاثر است، برای رساندن یک پیام از خیبر 8 به خیبر 9 اعزام میشود، اما چون فاصله شان ازمنطقه دشمن خیلی کم بوده، به خاطر تاریکی هوا از خیبر 9 رد میشود، رضا این صحنه را میبیند و خودش دنبالش میرود تا او را برگرداند. هرچقدر هم که دوستانش میگویند نرو خطرناک است، تو هم اسیر میشوی گوش نمی کند. بعد انگار هر دو وارد منطقه داعشی ها میشوند. رضا تا جایی که مهمات داشته از خودش دفاع میکند، بعد که مهماتش تمام میشوند اسیر میشود. انگار داعشی ها از روی عمد بیسیم رضا را روشن میگذارند که دوستانش صدایش را بشنوند و بترسند، بعد اول مجتبی واعظی را شکنجه و شهید میکنند و بعد میآیند سراغ رضا. فقط چون فهمیده بودند که رضا فرمانده اطلاعات عملیات فاطمیون است، چند بار از او میپرسند که برای چه اینجا آمدی؟ رضا هم میگوید: بهخاطر حضرت زینب (س).. آنها هم میگویند، اگر به مقدساتی که به آنها معتقدی پشت بکنی ، ما تو را آزاد میکنیم. اما رضا میگوید من بهخاطر حضرت زینب(س) آمدهام سرم را هم بدهم؛ محال است به اعتقاداتم پشت کنم. بعد هم داعشی ها، درحالی که رضا مدام یا علی، یا زینب میگفته او را شهید میکنند... ذبح میکنند. همرزمان رضا که صدای او را میشنوند ،طاقت نمیآورند، یک گروه تشکیل میدهند و میروند شهرک زمانیه را پس میگیرند، پیکر رضا را هم پیدا میکنند اما انگار داعشی ها که فهمیده بودند او فرمانده است، سرش را بعنوان جایزه موقع عقب نشینی با خودشان برده بودند...بعدها عکس سر رضا را منتشر کردند.
و رضا شد اولین ذبیح فاطمیون؟
( گریه میکند...) بله... نحوه شهادت رضا نه فقط برای ما که خانوادهاش هستیم، نه فقط برای من که مادرش هستم، برای همه شوکهکننده است... تا مدتها من اصلا نمیتوانستم به چگونگی این موضوع فکر کنم.
شما کی از شهادت او باخبر شدید؟
ما تقریبا 10 روز از رضا بیخبر بودیم. نگران هم شده بودیم، اما فکر نمیکردیم شهید شدهباشد، با خودمان میگفتیم شاید زخمی شده، چون قبلا هم دوسه بار مجروح شده بود و آن مدتی که در بیمارستان حلب بستری بود ما از او بیخبر بودیم. درآن روزهایی که ما از رضا بی خبربودیم، خبر شهادتش در اینترنت پخش شده بود، در محله مهرآباد کسی نمانده بود که این را نشنیده باشد، حتی فامیل هایمان هم میدانستند،اماکسی جرات نمیکرد به ما خبر بدهد. فقط همه تماس میگرفتند و میگفتند حال رضا چطور است؟ از رضا خبر دارید؟که این تماسها بیشتر مارا نگران میکرد. تا اینکه یک شب خواهرم آمد و مقدمه چینی کرد و از لابلای حرفهایش من فهمیدم رضا شهید شده.آن موقع حتی دامادم هم از شهادت رضا خبر داشت اما به ماکسی چیزی نمیگفت.
رضا چه تاریخی شهید شد؟
هشتم بهمن 1393، فرزندش هم مدت کوتاهی بعد از شهادتش بهدنیا آمد. بعدها دوستانش گفتند که آن موقع که رضا اعزام شده بود، چون هنوز جنسیت و اسم فرزندش معلوم نبوده، به او میگفتند ابو سهنقطه! ما اسم پسرش را به وصیت خود رضا، محمدرضا گذاشتیم.
فکر میکنید چه انگیزهای باعث شد رضا مدافع حرم بشود؟ درباره مدافعان حرم متاسفانه شایعاتی هست که درست نیست...
هیچ انگیزهای جز ایمان و عشق به اهل بیت نبود. این را واقعا ازته دل میگویم. رضا یک جوان امروزی بود، عاشق سرعت، موتورسواری، بدنسازی. دوبار قهرمان استان خراسان رضوی در رشته زیبایی اندام در وزن 55 کیلوگرم شده بود. به زیبایی اندام و شیکپوشی خیلی اهمیت میداد. همیشه میگویند دخترها خیلی وسواس دارند موقع مهمانیرفتن و حاضر شدن،رضا دوبرابر دخترها وسواس داشت. همیشه ما منتظرش میایستادیم تا او حاضر بشود. حالا ببینید همین آدم از همه این مشغولیات دل میکند و میرود سوریه. انگیزه اش جز ایمان و عشق به اهل بیت چه چیز دیگری میتواند باشد. مخصوصا دفعه اولی که اولین گروه فاطمیون اعزام شدند به سوریه، اصلا نمی دانستند که چه چیزی درانتظارشان است، نمی دانستند آنجا چه خبر است، مهمات تا این اندازه که الان هست، نداشتند، حتی غذا و خوردوخوراک شان هم درست نبود، اینها از همان اول فقط و فقط به عشق اهل بیت رفتند، بعد هم که پایشان به سوریه رسید و حال و هوای آنجا و غربت و تنهایی حضرت زینب(س) را دیدند، ماندگار شدند... 👇👇
در اصل هدفشان را آنجا پیدا کردند، فهمیدند دفاع از حرم، چه صفایی دارد..رضا هم در آن دوسالی که اعزام میشد، هروقت رفت نه به خاطر پول بود،نه فرار ازمشکلات زندگی و ... فقط و فقط بهخاطر اعتقاداتش بود.
شما کی از نحوه شهادت رضا باخبر شدید؟
چهلمین روز بعد از خاکسپاری اش بود. وقتی پیکر رضا برگشت ما نمیدانستیم که سر ندارد، کفنش را هم بهخاطر شلوغی جمعیت و ...باز نکردند. اما وقتی مراسم چهلم سر مزارش برگزار میشد، اعلام کردند که این شهید بی سر برگشته...من همانجا اولین بار شنیدم و از حال رفتم.من را بردند بیمارستان... بعد هم در تلگرام و یکی از شبکههای تلویزیون فکر میکنم شبکه افق بود که درباره مدافعان حرم گزارش پخش میکردند، یک مستند برای رضا ساخته بودند، اقوام به من زنگ زدند که زندگی رضا ازتلویزیون پخش میشود. من تا تلویزیون را روشن کردم، صحنه سر بریده رضا را در جعبه نشان میداد که داعشی ها بعد از شهادتش پخش کردهبودند، این را که دیدم دوباره از حال رفتم... یادم است همیشه خواهرش میگفت رضا از شهادت نمیترسی؟ رضا هم میگفت:نه...فقط نگران یک چیز هستم، در اینترنت و تلگرام دیده ام که این داعشیها سر مسلمانها را از تنشان جدا میکنند، فکر میکنم چقدر سخت است، چقدر دردناک است... اینها یک ذره انسانیت ندارند که اینطورمیکنند؟! همیشه میگفت: دعا کنید من اسیر نشوم... بعد که نحوه شهادتش را شنیدم خیلی ناراحت شدم، تا یک مدتی ازنظر روحی بهم ریخته بودم تا اینکه یکی از همرزمانش از سوریه به خانه ما آمد و حرفی زد که آرام شدم.
چه گفت؟
گفت که رضا شب قبل از شهادتش یک خوابی دیدهبود و همه را بیدار کرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدارشوید من میخواهم شهید بشوم... دوستانش گفته بودند که حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! کو شهادت؟ گفته بود من خواب دیدم امام حسین(ع) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید میشوی، اگر سرت را بریدند، نترس ، درد ندارد... وقتی من این را شنیدم واقعا آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم که خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته...
بعنوان یک مادر شهید چه آرزویی دارید؟
آرزویم فقط یک دیدار خصوصی با حضرت آقاست، دوست دارم حضرت آقا نوه ام رادرآغوش بگیرد، چون این بچه هیچوقت گرمای آغوش پدر را حس نکرده... حتی یکبار شنیدم ایشان قرار است به خانه ما بیاید، هنوز هم چشم انتظار ایشان هستم. پسر من به حضرت آقا خیلی ارادت داشت،حتی وقتی میخواست برود سوریه، یکی از عکسهای آقا را هم با خودش برده بود، وقتی هم که پیکرش برگشت، این عکس توی جیب لباسش بود، الان هم من این عکس را توی کیف پولم همه جا میبرم...این عکس کنار عکس رضا همیشه با من است..
تا حالا با حضرت آقا ملاقات نداشتهاید؟
یک بار در یک دیدار عمومی با ایشان حضور داشتم. عید سال 95 بود، من تازه عمل دیسک کمر کرده بودم و با عصا رفتم حالم اصلا خوب نبود، حضرت آقا عکس رضا را امضا کردند،یک قرآن هم به ماهدیه دادند اما من اصلا حالم خوب نبود، نتوانستم با آقا صحبت کنم و حسرت این دیدار به دلم ماند...
مینا مولایی - خبرنگار جامجمآنلاین
🔴او را میشناسید؟
شهید رضا اسماعیلی اولین شهید #فاطمیون، داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند بیسیم اش را روبروی دهانش گرفته همزمان سر از بدنش جدا میکردند تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛ در حالیکه او تا لحظه آخر پشت بیسیم #یاعلی میگفت.
#این_افسانه_نیست
°فرزاد°
eitaa.com/shakhes1
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
50.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨اگر سلیمانی نبود چه اتفاق هایی می افتاد؟!
📹لطفا این فیلم را ببینید و آن را به حامیان زنان و دختران نشان بدهید.چه کسی بیشترین خدمت را به زنان و دختران جهان کرده است؟! 🔊آنهایی که تمام خدمت خود را رزرو یک بلیط ورزشگاه برای زنان می دانند چرا این خدمات را فراموش می کنند؟!
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸#حدیث_شریف_کساء🌸🍃
@jannatolmahdi313
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
4_6012800639254397394.mp3
4.33M
▪️ کاش ایران می آمدی آقا ...
@jannatolmahdi313
👌 حاج وحید قاسمی
⚫️#شهادت_امام_صادق ع
@jannatolmahdi313
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️میزان محبت خود به پروردگار را چطور تشخیص دهیم؟!
👤آیت الله #فاطمی_نیا
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
@jannatolmahdi313
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c
ghorbatemam sadegh.mojtahedi_6015002845080716051.mp3
3.8M
@jannatolmahdi313
سخنران : آیت الله #مجتهدی_تهرانی
◾️غربت امام صادق (علیهالسلام)...
@jannatolmahdi313
🌹ظهور نزدیک است ....
گنجینه ای از بهترین مطالب #مهدوی #معنوی #معرفتی #سیاسی #ولایی #شهدایی #تربیتی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c