🔴 ببخشید! شما أعمالت مُهر قبولی داره؟!
🔵 حضرت امام کاظم علیهالسلام فرمودند:
🟡 إنّ خَواتیمَ أعمالِکم، قَضاءُ حوائجِ إخوانِکم و الإحسانُ إليهم ما قَدَرْتُم و إلّا لم یُقْبَلْ منکم عملٌ. حَنّوا علیٰ إخوانِکم و ارحَموهم تَلْحَقوا بنا
🟢 مُهر قبولی اعمالتان، برآورده کردن نیازهای برادرانتان و احسان به اندازه توان است وگرنه هیچ عملی از شما قبول نخواهد شد. به برادرانتان مهربانی و رحم کنید تا به ما ملحق شوید.
📚 بحارالأنوار، ج۷۲، ص۳۷۹
🟣 به راستی ما به عنوان یک منتظر امام زمان ارواحنا فداه به چه میزان به سایر منتظران نیازمند و گرفتار کمک میکنیم ؟
#امام_زمان
#وظایف_منتظران
🍁#وظایف_شیعیان(#در_زمان_غیبت_ڪبری)
🌹#سید_علی_اڪبر_صداقت
🌺#سمیع_و_بصیر
................................................
خدای متعال سمیع و بصیر بوده و بر همهٔ خلائق ناظر است، حضرت محبوب خلیفهٔ علی الاطلاق خداوند است، لذا مظهر کامل سمیع و بصیر بوده و بر عالم ناظر است. ایوای بر ما، چراکه در محضر ناظر مطلق هستیم ولی گوش و چشم ما محدود و بسته است و از او غافل هستیم و نمیدانیم نگاهش بر افعال ماست و هر هفته اعمالمان را بررسی مینماید. آه از غلبهٔ نفس امّاره که همین سبب میشود تا شخص، موردعنایت حضرت (علیه السلام) قرار نگیرد.
❇️ نجات از تگرگ مرگبار بعد از توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
(تشرّف صاحب کتاب الزام النّاصب در راه نجف)
♦️ آقای شیخ علی یزدی حائری فرمودهاند:
▫️ در سال معروف به غریقیّه که نزدیک به پانصد نفر از زوّار امیر المؤمنین علیه السّلام در مسیر کربلا به نجف برای درک زیارت روز مبعث، در شطّ کوفه غرق شدند، من هم با عیال و اثاثیه زیادی به همراه عموی خود به نام حاج عبد الحسین، از کربلای معلّی خارج شدیم و تا نزدیک سدّی، که به دستور مرحوم حاج عبد الحسین شیخ العراقین بنا شده بود، رفتیم.
💨 ناگاه هوا دگرگون شد و بادهای سخت وزیدن گرفت گردوخاکی ایجاد شد. ابرهای قطعهقطعه در هوا نمایان و همدیگر را گرفته و متراکم شدند.
⛈ رفتهرفته نمنم باران، باریدن گرفت تا آنکه باران شدید شد و به تگرگ مبدّل گردید. هر دانه تگرگی که از آسمان میآمد به اندازه نارنج کوچک و یا گردوی بزرگی بود.
⚡️ وضعیّت ما وخیم و دنیا بر ما تنگ شد و بلا نازل گردید. یقین کردیم که هلاک خواهیم شد.
بسیاری از چهارپایان از آن تگرگ دستخوش هلاکت گردیدند و مردم همه مضطرب شدند.
بعضی از آن تگرگها که بر سر افراد میخورد، آنها را به هلاکت میرساند. بعضی از مردم هم منتظر بودند که تا چهوقت تگرگ به سرشان اصابت کند. عدّهای هم مثل دیوانگان از این طرف به آن طرف میدویدند به امید آنکه از این مهلکه جان سالم بدر برند.
❄ سرما بحدّی شدید شد که دست و پای همگی مثل چوب خشک گردید و چهارپایان از حرکت باز ماندند. به عمویم گفتم:
🔹 کاری کن که به مرکز سلیمانیّه برسیم. به جایی که قایقها توقّف میکنند برو و صاحبان آنها را خبر کن؛ شاید بیایند و ما را حمل کنند و از هلاکت رها شویم.
▫️ عمویم- حاج عبد الحسین- به هر کیفیّتی بود خود را به سلیمانیّه رسانید؛ امّا در آنجا نه قایق و نه قایقرانی دیده بود. همانجا ناامید ماند و حتّی قادر بر مراجعت نبود که خود را به ما برساند و از کیفیّت ماجرا خبر دهد.
☠ بههرحال بالهای مرگ بالای سر ما پهن شده و چنگال خود را به ما نشان میداد.
✨ در این اثناء به حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه متوسّل شدم. ناگاه دیدم قایقی در آب و نزدیک ما ظاهر شد سیّدی میان آن بود به گمانم رسید که از اهالی کربلا باشد. ایشان با صدای بلند و به فارسی صدا زد:
🔸 این حاج شیخ خودمان است.
▫️ بعد هم با ما تعارف نمود و دستور فرمود که من و عیالات وارد قایق شویم.
دستور آن سیّد جلیل را اطاعت نموده و هرطور بود خود را با اثاثیه و عیال و اطفال به او رساندم. ایشان هم حرکت کردند تا اینکه ما را به سلیمانیّه رسانیدند و گذشت بر زوّار آنچه که گذشت؛
🔘 یعنی حدود پانصد نفر از آنها به سبب آن تگرگها از دار دنیا رفتند.
💡 من هم متوجّه توسّل و استغاثه خود نشدم مگر بعد از مدّت مدیدی که از این قضیّه گذشته بود و دانستم که آن سیّد همان بزرگوار ارواح العالمین له الفداه است.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۱۴۴
🏷 #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه)
#مبعث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🔸هر کجا هستی؛
#امام_زمان عجلالله فرجه را صدا بزن...
بسیار زیباست
تفسیر فرازی از دعای معرفت.mp3
199K
⁉️تفسیر فرازی از دعای معرفت (ضللت دینی )
⭕️ پاسخ: ابراهیم_افشاری
پرداخت صدقه به نیابت از ائمه.mp3
116K
⁉️ایا میتوان به نیابت از ائمه جهت سلامتی #امام_زمان عجل الله صدقه پرداخت کرد ؟
⭕️ پاسخ: ابراهیم_افشاری
بسط نیت در اهداء اعمال مستحبی.mp3
163.2K
⁉️ایا میتوان در اهداء اعمال مستحبی به #امام_زمان عجل الله نیت خود را بسط داد و اموات و اهل بیت را هم شریک کرد؟
⭕️ پاسخ: ابراهیم_افشاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ «بزرگترین دشمن»
🎙حجتالاسلام رفیعی
🔎 یکی از وظایف منتظران #امام_زمان دشمنشناسی است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ زیبای «سوال حضرت» تقدیم نگاهتان
اگر میخواهید نذری کنید فقط گناه نکنید
مثلا نذر کنید یک روز گناه نمیکنم...
هدیه به آقاصاحبالزمان از طرف خودم...
#امام_زمان
*داستان شماره ۸۲*
*در بیان قصه الیاس (ع)*
🌺🌸🌾🌺🌸🌾
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت یوشع بن نون بعد از حضرت موسی ع بنی اسرائیل را در شام جا داد و بلاد شام را میان ایشان قسمت نمود. یک سبط ایشان را فرستاد به زمین بعلبک و آن سبطی بودند که الیاس پیغمبر از آن سبط بودند. پس حقتعالی الیاس را بر ایشان مبعوث گردانید. در آن وقت پادشاهی در آنجا بود که ایشان را گمراه کرده بود به پرستیدن بتی که آن را بعل می گفتند چنانچه حقتعالی می فرماید ( و ان الیاس لمن المرسلین) بدرستیکه الیاس از پیغمبران فرستاده شده بود ( اتدعون بعلا و تذرون احسن الخالقین) آیا می خوانید و می پرستید بعل را و ترک می کنید عبادت بهترین آفرینندگان را؟ ( الله ربکم و رب آبائکم الاولین) خداوند عالمیان که پروردگار شماست و پروردگار پدران گذشته شما (فکذبوه) پس الیاس را تکذیب کردند و سخن او را باور نداشتند. آن پادشاه زن فاجره ای داشت هرگاه که خود غایب می شد زن را جانشین خود می کرد که در مردم حکم کند. آن ملعونه را نویسنده مؤمن دانایی بود که سیصد مؤمن را از دست آن ملعونه از کشتن خلاص کرد و در روی زمین زناکارتر از آن زن زنی نبود. هفت پادشاه از پادشاهان بنی اسرائیل آن زن را نکاح کرده بودند و نود فرزند بهم رسانیده بود به غیر از فرزند فرزند(نوه).
پادشاه همسایه صالحی داشت از بنی اسرائیل، آن مرد باغی داشت در پهلوی قصر پادشاه که معیشت آن مرد منحصر بود در حاصل آن باغ و پادشاه آن مرد را گرامی می داشت. پس در یک مرتبه که پادشاه به سفری رفت آن زن فرصت غنیمت شمرد آن بنده صالح را کشت و باغ او را از فرزندان او غصب کرد. به این سبب حقتعالی بر ایشان غضب فرمود. چون شوهرش آمد خبر را به او نقل کرد. پادشاه گفت خوب نکردی. پس حقتعالی الیاس را بر ایشان مبعوث گردانید که ایشان را به عبادت الهی دعوت نماید پس ایشان تکذیب او کردند. او را دور کردند و اهانت به او رسانیدند و به کشتن او را ترسانیدند. الیاس صبر نمود بر اذیت ایشان و باز ایشان را بسوی خدا دعوت نمود. هر چند بیشتر ایشان را دعوت و نصیحت فرمود طغیان و فساد ایشان زیاده شد. پس حقتعالی سوگند به ذات مقدس خود یاد کرد که اگر توبه نکنند پادشاه و زن زانیه او را هلاک کند. الیاس ع این رسالت را به ایشان رسانید پس غضب ایشان بر الیاس زیاده شد. قصد کشتن و تعذیب او کردند. پس از ایشان گریخت و به صعب ترین کوهها پناه برد در آنجا هفت سال ماند که از گیاه زمین و میوه درخت تعیش می کرد. حقتعالی مکان او را از ایشان مخفی کرده بود. پس پسر پادشاه بیمار شد و مرض صعبی او را عارض شد که از او ناامید شدند و عزیزترین فرزندان آن پادشاه بود نزد او. پس رفتند به نزد عبادت کنندگان بت که ایشان نزد بت شفاعت کنند فرزند پادشاه را شفا بدهد، فایده نبخشید. پس فرستادند جمعی را به زیر کوهی که گمان داشتند الیاس ع در آنجاست فریاد و استغاثه کردند به آن حضرت که به زیر آید و از برای پسر پادشاه دعا کند. پس حضرت الیاس از کوه پایین آمد و گفت حقتعالی مرا فرستاده است بسوی شما و بسوی پادشاه و سایر اهل شهر. پس بشنوید رسالت پروردگار خود را. حقتعالی می فرماید برگردید بسوی پادشاه و بگویید که منم خداوندی که به جز من خداوندی نیست. منم پروردگار بنی اسرائیل که ایشان را آفریده ام و ایشان را روزی می دهم و می میرانم و زنده می گردانم و نفع و ضرر بدست من است و تو شفای پسر خود را از غیر من طلب می کنی؟ پس برگشتند بسوی پادشاه و قصه را به او نقل کردند پادشاه در خشم شد و گفت او را دیدید بایست او را بگیرید و ببندید از برای من بیاورید که دشمن من است. گفتند چون او را دیدیم ترسی از او در دل ما افتاد که نتوانستیم او را گرفت. پس پادشاه پنجاه نفر از اقویا و شجاعان لشگر خود را طلبید و گفت بروید در اول اظهار کنید که ما به تو ایمان آوردیم تا به نزد شما بیاید بعد از آن بگیرید او را و به نزد من بیاورید. پس آن پنجاه نفر به آن کوه بالا رفتند و به اطراف کوه متفرق شدند. به آواز بلند او را ندا می کردند که ای پیغمبر خدا ظاهر شو از برای ما که به تو ایمان آوردیم. در آن وقت حضرت الیاس در بیابان بود چون صدای ایشان را شنید به طمع افتاد که شاید ایمان بیاورند و گفت خداوندا اگر ایشان صادقند در آنچه می گویند مرا رخصت فرما که به نزد ایشان بروم و اگر دروغ می گویند کفایت شر ایشان از من بکن. آتشی بفرست که ایشان را بسوزاند. هنوز دعای حضرت الیاس تمام نشده بود که آتشی بر ایشان نازل شد همه سوختند. چون خبر ایشان به پادشاه رسید...
ان شاء الله ادامه داستان شبی دیگر...
منبع:حیوة القلوب جلد اول( در قصص پیامبران و اوصیاء ایشان)
نوشته علامه محمد باقر مجلسی رحمة الله علیه
🌸نشر پیام صدقه جاریه هست🌸
*اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* 🌾🌺🌸
*التماس دعای فرج*
*شبتون مهدوی*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ خاطرهای جذاب از مدرسه رفتن #ولیعهد که هیچگاه نشنیدهاید!
شاهی که دغدغه مستضعفین کشورش را داشت!
#دهه_فجر
#همه_می_آییم✌️
#شهدا_منتظرند✌️
#مشارکت_حداکثری
#انتخابات
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#رای_میدهم
🆔کانال ظهور بسیار نزدیک است
🆔گروه ظهور بسیار نزدیک است