eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.4هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
558 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث کساء۩علی ‌فانی.mp3
7.51M
💠💎📿 🎙 با نوای علی فانی حس‌وحال‌معنوی:⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی متن دعا👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/104 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح متن دعای قبل عهد👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/74 متن دعای عهد 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/76 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارت‌جامعه‌کبیره۩علی‌فانی.mp3
14.05M
ا💠۩﷽۩💠ا 📖 صوتی بهترين و جامع ترین زيارتی که صفات ؛ مقامات و معارف اهلبیت علیهم السلام در آن بیان شده و از طرف امام هادی (ع) به شیعیان رسیده است 🎙 با نوای علی فانی متن دعای جامعه کبیره👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/91 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دعای‌عدیله۩اباذرحلواجی.mp3
5.76M
💀 عدیله به هنگام مرگ یعنى عدول کردن از حق به سوى‏ باطل به‌گاه جان دادن، و عدول از حق چنین است که شیطان هنگام مرگ نزد انسان حاضر مى‏شود و او را وسوسه کرده و نسبت‏ به باورهاى دینى به شک مى‏اندازد، تا جایى که او را از مدار ایمان بیرون کند و به همین دلیل است که در دعاها از این عدول‏ به خدا پناه برده شده. این دعا توصیه شده که وقتی فرد در صحت و سلامتی است خوانده بشود و فرد یک دوره با خلوص اعتقاداتش را مرور بکند و این دعا را بعنوان امانت به خدا بسپارد که در هنگام سختی پروردگار آن را به او برگرداند. همچنین خواندن این دعا را بر بالین محتضر سفارش شده است که بخوانید بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آنرا بخواند و دنبال بکند. این دعا در مفاتیح قبل از دعای جوشن کبیر است . 📌 کلمه‌ی عدیله به معنی عدول از حق به باطل است. برای اینکه چنین اتفاقی رخ ندهد این دعا خوانده می شود. یعنی این دعا مانع ازعدول به سمت باطل بشود. 🎤 با صدای اباذر حلواجی متن دعا و ترجمه👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/253 ♥️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ♥️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دعای‌جوشن‌صغیر۩سماواتی.mp3
13.72M
💠 دعای 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی لینک دسترسی به 📖 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/265 👇👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/286 سلام عزیزان، در جنگ ۴۰ روزه اسرائیل ،را توصیه کردند، اگر بتونید، لطف کنید و نشر دهید،‌اجرتون با خداوند منان. غزه زیر آتیش شیاطین هست😢 ♥️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ♥️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
ربّنا با صدای زیبا و ملکوتی قاری نوجوان سید علیرضا موسوی... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن
جهت دستیابی به دعای عظیم الشأن سحری دعاهای بعداز نماز دعای فتتاح دعای ابوحمزه ثمالی دعای سحری دعای افطار دعای یاعلی یا عظبم تسبیحات ده گانه کلیک کنید⬆️⬆️⬆️ 👆👆 التماس دعای فرج از تمامی دوستان طاعات و عباداتتون قبول حق باشه ان شاءالله😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در بدو ورود رمضانیم هنوز حسرت به دلیم و نگرانیم هنوز گویند:که آرزو به ما عیبی نیست یک کرببلا،که ما جوانیم هنوز 😍✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
😍✋ 🌙 ماه رمضان آمده ای یار کجایی ✨ ای روح سحر، معنی افطار کجایی؟   🌙 ای صاحب این ماه، عزیزِ دل حیدر ✨ عالم شده از هجر تو بیمار کجایی؟   🌙 دربین مناجات و دعا در دل شبها ✨ خواهم فرجت را به دل زار کجایی؟   🤲🏻 اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج‌وَالْعافِیَةَوَالنَّصْرَ 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷 عجب ماهیست ... 👈 خوابیدن مان عبادت حساب مے شود... 👈 نفس کشیدن مان تسبیح خداست... 👈 یک آیه ثواب یک ختم قرآن دارد... 👈 افطاری دادن به یک نفر ثواب آزاد کردن یک اسیر دارد... 👈 و تمام گناهان را به عبادت و توبه تو مے بخشند... 👈 وقتے خـــدا میزبانِ مهمانے شود معلوم است سنگ تمام مے گذارد... @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
لبیک به رهبرت بگو! او که حسینی است فرزند بصیر اولیا، تا به خمینی است اولاد که صالح بشود، رهبر راه است هان! نایب صاحب الزمان، چه نور عینی است @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
زن عفیف زیباست ! و عفتش به اون قدرتی می دهد که قوی ترین مردان را در برابر او به خضوع وادار می کند !(:💪🏼😌 🌱 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ‏ خدايا مرا در اين روز به رضا و خشنوديت نزديك ساز و از خشم و غضبت دور ساز وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏ و براى قرائت آيات قرآنت موفق گردان به حق رحمتت اى مهربانترين مهربانان عالم. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
👇👇 برای عزیزانی که میخواند زودتر تلاوت کنند
3_727126809182827039.mp3
4.4M
📢 با صدای استاد آقایی 📖 جزء Ⓜ️ حجم فایل : ۴ مگابایت ⏱ زمان فایل : ۳۴ دقیقه اللهم العجل لولیک الفرج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_872278501716131854.mp3
7.64M
💠ختم روزانه کلام الله مجید 💠با تلاوت استاد صدیق منشاوی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_872278501716131853.mp3
7.37M
💠ختم روزانه کلام الله مجید 💠با تلاوت استاد صدیق منشاوی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Juz-003.pdf
1.33M
متن آیه به آیه همراه با معنی ♦️3♦️ (PDF) •-------------------•°•---------------------• @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨✨✨✨🌼🌺🌼✨✨✨✨ @zohoreshgh ❣﷽❣ 3️⃣ : ده ركعت در هر ركعت حمد و پنجاه مرتبه توحيد. هر كس اين نماز را بخواند در قيامت به اين كه او آزاد شده خدا از آتش است ندا مى شود. 🌺🌺🌺🌺 🌓 مستحب است در هر شب ماه رمضان دو رکعت نماز در هر رکعت حمد و توحید سه مرتبه و چون سلام داد بگوید: سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَفِیظٌ لا یَغْفُلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ رَحِیمٌ لا یَعْجَلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لا یَسْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لا یَلْهُو پس بگوید تسبیحات اربع را هفت مرتبه پس بگوید سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ یَا عَظِیمُ اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ پس ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او علیهم السلام کسى که این دو رکعت نماز را بجا آورد بیامرزد حق تعالى از براى او هفتاد هزار گناه ✋ 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ✨✨✨✨🌼🌺🌼✨✨✨✨
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۴۸ چند روز از آن روز میگذشت...در این چند روز اتفاقات جدیدی
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان 💠 قسمت ۴۹ مریم شانه های مهیا را ماساژ داد _اینقدر گریه نکن مهیا با دستمال اشک هایش راپاک کرد _باورم نمی شه که چطور نازی همچین حرفی بزنه یعنی ۶سال دوستی، همشو برد زیر سوال؟؟ _اشکال نداره عزیزم چه بهتر زودتر شناختی که چطور آدمی هستش هر چقدر ازش دور باشی به نفعته مهیا با یادآوری حرف های دوست 6سال زندگیش شروع به هق هق کرد ــ ا مهیا گریه نکن دختر مهیا را در آغوشش ڪشید _آروم باش عزیزم خیلی سخته ولی دیگه چیزیه که شده با صدای گوشی مهیا ،از هم جدا شدند مهیا گوشیش را برداشت _جانم مامان _پیش مریمم _سلامت باشی _هر چی...زرشک پلو _باشه ممنون گوشی را قطع کرد _مامانم سلام رسوند _سلامت باشه من پاشم چایی بیارم _باشه ولی بشینیم تو حیاط _هوا سرده _اشکال نداره _باشه مهیا پالتویش را تنش کرد کیفش را برداشت و به طرف حیاط رفت روی تخت تو حیاط نشست مریم سینی چایی را جلوی مهیا گذاشت _بفرمایید مهیا خانم چایی بخور مهیا چایی را برداشت محو بخار چایی ماند استکان را به لبانش نزدیک کردو مقداری خورد چایی در این هوای سرد واقعا لذت بخش بود مهیا _خب چه خبر _خبری بدتر از اتفاق امروز _میشه امروزو فراموش کنی بیا درمورد چیزای دیگه ای صحبت کنیم _باشه _رابطتت با مامانت بهتر شده _میدونی مریم الان به حرفت رسیدم من در حق مامان بابام خیلی بدی کردم کاشکی بتونم جبران کنم _میتونی من مطمئنم با باز شدن در صحبت دخترا قطع شد مریم با دیدن شهاب با ذوق از جایش بلند شد _وای شهاب اومدی به طرف شهاب رفت شهاب مریم را در آغوش ڪشید و بوسه ای بر سرش کاشت مهیا نگاه کنجکاوی به شهاب خسته و کوله پشتیش انداخت شهاب با دیدن مهیا شوکه شد ولی حفظ ظاهر کرد _سلام مهیا خانم _سلام مهیا خیلی خشک جوابش را داد هنوز از شهاب دلخور بود..شهاب به طرف در ورودی رفت ولی نصف راه برگشت _راستی مریم جان _جانم داداش _در مورد قضیه راهیان نور دانش آموزان که گفتم یادت هست _آره داداش _ان شاء الله پس فردا عازمیم آماده باش _واقعا ؟؟ _آره شهاب سعی کرد حرفی بزند اما دودل بود _مهیا خانم اگه مایل هستید میتونید همراه ما بیاید مهیا ذوق کرده بود اما لبخندش را جمع کرد _فکر نکنم... حالا ببینم چی میشه شهاب حرفی دیگه ای نزد و وارد شد ولی فضول شده بود و خودش را پشت در قایم کرد _خیلی پرویی تو... داداشم کم پیش میاد کسیو دعوت کنه اونم دختر بعد براش کلاس میزاری _بابا جم کن من الان اینهو خر که بهش تیتاپ میدن ذوق کردم ولی میخواستم یکم جلو داداشت کلاس بزارم شهاب از تعجب چشمانش گرد شد ولی از کارش پشیمان شددو به طرف اتاقش رفت _راستی مریم این داداشت کجا بود _ببینم اینقدر از داداشم میپرسی نمیگی من غیرتی بشم مهیا چندتا قند برداشت و به سمتش پرت کرد _جم کن بابا _عرض کنم خدمتتون برادرم ماموریت بود _اوه اوه قضیه پلیسی شد ڪه _بله برادر بنده پاسدار هستش _از قیافه خشنش میشه حدس زد _داداش به این نازی دارم میگی خشن _هیچکی نمیگه ماستم ترشه...من برم ننم برام شام درست کرده _باشه گلم دم در با هم روبوسی کردن _راستی مهیا چادر الزامیه _ای بابا _غر نزن _باشه من برم 👈 .... رمان ✍ نویسنده 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌻🍃🌻.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۴۹ مریم شانه های مهیا را ماساژ داد _اینقدر گریه نکن مهیا
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان 💠 قسمت ۵۰ مهلا خانم سینی چایی را روی میز جلوی احمد آقا گذاشت... نگاهی به کارتون های وسط پذیرایی انداخت _مهیا دنبال چی میگردی از وقتی اومدی همه کارتون های انبارو اوردی وسط پذیرایی احمد آقا لبخندی به مهلا خانم زد _ولش کن خانم بزار کارشو بکنه مهیا سرش را از کارتون دراورد و بوسی برای احمد آقا فرستاد _ایول بابای چیز فهم احمد آقا خنده ای کرد و سرش را تکان داد مهیا جیغ بلندی زد ...مهلا خانم با نگرانی به سمتش رفت _چی شد مادر _پیداش ڪردم ایول _نمیری دختر دلم گرفت احمد آقا خندید و گفت _حالا چی هست این مهیا چادر را سرش کرد _چادری که از کربلا برام اوردید یادتونه مهلا خانم واحمد آقا با تعجب به مهیا نگاهی کردند مهلا خانم شوک زده پرسید _برا چیته؟؟ _آها خوبه یادم انداختید مهیا از بین کارتون ها رد شد و کنار احمد آقا نشست _مریم، داداشش و همکاراش میخوان دانش آموزانو ببرن اردو منم دعوت کردن برم باشون _برا همین میخوای چادر سرت کنی _ آره اجباریه _مگه کجا میرید _راهیان نور شلمچه اینا فک کنم _تو هم میری _آره دیگه... یعنی نمیزارید برم؟ احمد آقا دستی بر روی سرش کشید _نه دخترم برو به سلامت... کی ان شاء الله میرید _پس فردا،خب من برم بخوابم فردا صبح کلاس دارم _شبت خوش باباجان _کجا کجا همه اینارو جمع میکنی میزاری تو انباری مهیا به طرف اتاقش دوید _مامان جونم جمع میکنه _مهیا دستم بهت برسه میکشمت مهیا خندید و خودش را روی تخت پرت ڪرد گوشیش را برداشت و برای مریم پیامک فرستاد _میگم مری جان میشه زهرا هم بیاد ؟ بعد دو دقیقه مریم جواب داد _مری و کوفت... اسممو درست بگو...از شهاب پرسیدم گفت اشکال نداره فقط مدارکتو بیار تا بیمه بشی _اوکی از شهاب جوووونت تشکر کن _باشه مهیا جوووونم لبخندی زد و گوشیش را خاموش کرد برای این اردو خیلی ذوق داشت این اردو برایش تازگی داشت ...و مطمئن بود با زهرا و مریم خوش میگذره... 👈 .... رمان ✍ نویسنده 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌻🍃🌻.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۵۰ مهلا خانم سینی چایی را روی میز جلوی احمد آقا گذاشت... ن
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان 💠 قسمت ۵۱ مهیا با دیدن زهرا برایش دست تکان داد و به سمتش رفت _سلام زهرا یه خبر دسته اول دارم برات زهرا با ذوق دستانش را به هم کوبید ــ واقعا؟ چی؟؟ _فردا میریم راهیان نور با مریم... گفت تو هم میتونی بیای _زهرا با تو جایی نمیره هردو به طرف صدا برگشتن ...نازی با قیافه‌ای عصبانی نگاهشان میکرد دست زهرا را گرفت _هر جا دوس داری برو ولی لازم نیست زهرارو با خودت ببری تا یه املی مثل خودت بارش بیاری و بعد به مقنعه مهیا اشاره کرد...اجازه نداد که مهیا جوابش را بدهد...دست زهرا را کشید... و به طرف کافی شاپ رفت...مهیا سری به علامت تاسف تکان داد با صدای موبایلش به خودش آمد _جانم مری _کوفت اسممو درست بگو _باشه بابا _عصر بیکاری با هم بریم خرید ــ باشه عصر میبینمت _باشه گلم خداحافظ _بابای عجقم ....... _ببخشید خانم رضایی مهیا به طرف صدا برگشت با دیدن مهران ای بابایی گفت _بله بفرمایید _میخواستم بدونم میتونم جزوه اتونو بیرم _چرا خودتون ننوشتید _سرم درد میکرد تمرکز نداشتم مهیا سری تکان داد و جزوه را به سمتش گرفت _خب چطور به دستتون برسونم _هفته دیگه کلاس داریم اونجا ازتون میگیرم من برم دیگه _بسلامت خانم رضایی رضایی را برای تمسخر خیلی غلیظ تلفظ گفت ...مهیا پوزخندی زد و زیر لب "عقده ای " گفت ...مهیا تاکسی گرفت و محض رسیدن به خانه به اتاقش رفت و مشغول آماده کردن کوله اش شد _مهیا مادر بیا این آجیله بزار تو ڪیفت مهیا آجیلا را دست مادرش گرفت و تشکری کرد ...مهلا خانم روی تخت نشست و به دخترش نگاه می کرد مهیا مهیای قبلی نبود... احساس می کرد دخترش آرام تر شده و به او و احمد آقا بیشتر نزدیڪ شده سرش را بالا گرفت و خداروشڪری گفت _مامان مامان مهلا خانم به خودش آمد _جانم _عصری با مریم میریم بازار خرید کنیم برا فردا _خب _گفتم که بدونید _باشه عزیزم من برم نهارو آماده کنم قبل از بیرون رفتن از اتاق نگاهی به دخترکش انداخت ..از کی مهیا برای بیرون رفتن خبر میداد لبخندی زد و در را بست... 👈 .... رمان ✍ نویسنده 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌻🍃🌻.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۷۵۱🌷 🌿شرح دعای اما
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 🌷 🌿شرح دعای امام رضا علیه السلام🌿 🔶‌«لَا عِوَجَ فِیهِ وَ لَا بِدْعَةَ مَعَهُ» «دینی که با آن هیچ کژی و بدعتی نباشد.»🔶 💠از دین، قرائت جدید ارائه کردن و بدعت گذاشتن، نماد منیت فرد است. کسی که در امور دینی نوآوری می‌کند، در حقیقت نظر خودش را به حکم خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله ترجیح می‌دهد و جرأت می‌کند تا در شریعت، نظر شخصی‌اش را اعمال نماید؛ درصورتی که در تبعیت دینی، اصل عبودیت است، و برای منیت جایی نیست. 💠اگر در دینداری ما ذره‌ّ‌ای انحراف باشد، یا دینمان با کوچک‌ترین بدعتی همراه گردد، در طول زمان و با انتقال به نسل‌‌های آینده، به انحراف و بدعتی گسترده تبدیل می‌شود؛ هر حرکت نادرست، با زاویه انحراف کوچکی آغاز می‌شود،‌ امّا هر چه خط سیرادامه پیدا می‌کند،‌ فاصله با راه درست و طریق صحیح بیشتر می‌شود. 💠بنابراین از حضرت حق تمنّا می‌کنیم به واسطه‌ی وجود مبارک امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، دینی به دور از هر انحراف و بدعت نصیبمان شود. 💠می‌خواهیم حضرت با مهر پدرانه‌شان ما را متوجه خطاها و اشتباهاتمان بنمایند و یاری‌مان کنند تا در صدد جبران و اصلاح برآییم. 💠آرزومندیم روزی همچون عبدالعظیم حسنی به محضر امام زمانمان مشرّف شویم و دینمان را عرضه کنیم، و همچون او، امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بر اعتقادات و باورهایمان مهر تأیید بزند و مورد قبول حضرت قرار گیریم. 🔶"وحَتّى تُنیرَ بِعَدلِهِ ظُلَمَ الجَورِ" «تا با عدالت او تاریکی‌های ظلم و ستم را روشن سازی»🔶 💠ظلم و ستم فضا را تاریک می‌کند، چه ظلم در جامعه‌ انسانی صورت گیرد و چه در وجود خود انسان. با جلوه‌گری ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه تاریکی‌های ظلم مرتفع می‌شود و عدالت، جای ظلمت را می‌گیرد. 💠خدای سبحان منوِّر است، و نوربخشی خود را در وجود مقدّس امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه جلوه‌گر نموده. از خداوند تقاضا می‌کنیم با عدالت حضرت، تاریکی‌های ستم را مرتفع کند. 💠اگر نور حضرت بر زمین وجود ما بتابد، در جایگاه والای انسانی خود قرار می‌گیریم. آن زمان است که در می‌یابیم وجودمان جای ابلیس نیست، و عدل اقتضاء می‌کند در زمره‌ی بنی‌آدم باقی بمانیم و جزو ذریه‌ی شیطان نباشیم. 💠در فضای تاریک نمی‌‌توانیم موقعیت خود را تشخیص دهیم، پس اگر در مکانی آلوده مستقر باشیم، متوجه نخواهیم شد؛ امّا زمانی که نور و روشنایی حاکم شود، به محض رؤیت ناپاکی و آلودگی، آن مکان را ترک کرده و به جایی مناسب می‌رویم. 💠اگر نور حضرت حجّت بر وجود ما بتابد، خود به خود از معاصی، بدی‌ها و نازیبائی‌ها فاصله می‌گیریم؛ دیگر لازم نیست دائم در معرض موعظه باشیم تا از سیئات جدا شویم و به سوی حسنات برویم، به صرف نورافکنی حضرت، هر کس در جایگاه خود قرار می‌گیرید. 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰