eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.2هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
556 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌴🌴 @zohoreshgh ❣﷽❣ ◆ حاج آقا دارستانی ◆ ◼️ توبه رسـول تــرک ◼️ چی شد رسول ترک برگشت؟ لاتی که توی تهران کل سال غرق می خورد . دهه محرم ۹ شب عرق می خورد فقط شب عاشورا نمی خورد .اونم می گفت : حسین جان چون عرق خونه بسته است عرق نمی خورم و الا می خوردم . رفیقاش می گفتند: رسول تو که تو خونه ات گالن، گالن، عرق کنار داری چرا خالی می بندی؟ عرقش را می خورد از امام حسین علیه السلام هم نمی تونست بگذرد .گناهش را میکرد؛ اما حیفش می آمد شب ها برای امام حسین علیه السلام سینه نزند؛ گریه نکند؛ هرشب می آمد تو این مسجد بازار تهران دهانش را آب میکشید ، می رفت توی هیئت. چندین سال میان دار بازار هیئت تهران بود. یک سال هیئت امنا نشستند گفتند: نمیشه که ؛ آبرو برای هیئت ما نگذاشته، رسول ترک کل سال و عرق می خورد دهه محرم ۹ شب عرق می خورد و فقط یک شب عاشورا نمی خورد دهانش راهم تو حیاط آب میکشه، فکر میکند پاک شده، امشب که شب اول محرم است از در هیئت آمد تو به او می گوییم برو یک هیئت دیگر! شب اول رسول آمد تو حیاط دهانش را آب کشید آمد تو حسینیه دید همه چپ چپ نگاهش میکنند، فهمید یک اتفاقی افتاده ، هیئت امنا صدایش کردندبیا، آمد؛ گفتند: آقا رسول میشه هیئت ما نیای!، گفت : برای چی؟ شب اول محرم است. ما سینه باید بزنیم. گفتند: نه هیئت ما نیا. برو یک هیئت دیگر، تو آبرو برای هیئت ما نگذاشتی؛ همین الان هم تو مستی! تو دهانت را آب کشیدی آمدی اسم هیئت را عوض کرده ای! رسول یک نگاه کرد به هیئت امنا گفت: یک سوال دارم مگر هر گله سگ ندارد؟ گفتند چرا ! چوپان که از سگ سود نمی برد که ، تمام سود چوپان تو گوسفندانش است. این سگه فقط دور گله پارس میکند که کسی تعرضی به گوسفندان نکند. بگذارید من تو این هیئت امام حسین علیه السلام سگ امام حسین علیه السلام باشم . دور این بچه هیئتی ها بگردم ، آژدانی ، شهربانی، خواست اینا رو بزنه ، نگذارم . منو از هیئت بیرونم نکنید . من جایی ندارم بروم . گفتند نه ؛ هیئت سگ بی حیایی مثل تو نمی خواهد . آقا تا این جمله رو گفتند؛ از جا پا شد یک نگاه کرد به طرف کربلا ؛ گفت: حسین جان چهل ساله تو عرق خانه ام یکی بهم نگفت بالای چشمت ابروست! اما تو می خانه تو حرمت منو شکستند. رفت خونه در را بست. شب عاشورا سحر دید در میزنند در را که باز کرد. تا دید رسول گفت : چی شده نصف شب آمدید در خونه من. دید هفت تا هیئت امنایی ایستاده اند، گفتند: آقا رسول صبح عاشوراست می خواهیم دسته ببریم بیرون ، دسته میان دار می خواهد ؛ میان دارش هم تو هستی؛ گفت: الکی حرف نزنید ، شما مرد آمدن نبودید ؛ راستش را بگوئید برای چی آمدید؟ گفتند : رسول ما هفت تا یک خواب دیدیم ؛ گفت: چی دیدید؟ گفتند خواب دیدیم کربلا شده، چه پر بلا شده ؛ یک طرف خیمه های سیدالشهدا علیه السلام یک طرف خیمه های یزیدیان؛ گفتیم : برویم آقامون را یاری کنیم، رفتیم رسیدیم به خیمه سیدالشهدا علیه السلام این گوشه خیمه را زدیم بالا، برویم تو یک سگ با صورت تو دنبالمان کرد .گفتیم: خاک عالم به سرمان چهل ساله خونمون را سیاه پوش کردیم هنوز سگ در این خانه نشدیم ؛ این رسول ترکه عرق خور، به یک جمله ببین کجا رسیده است؛ گفت: راست میگویید؟ گفتند: آره! جان امام حسین علیه السلام؟ گفتند آره؛ همچین با کله میزد تو این کنده در ! میگفت: حسین من نمیدونستم تو رسول ترکه عرق خور را دوستش داری ! من اگه می دونستم تو منو دوست داری که لب به این نجاست ها نمیزدم... ✨🌹✨ ■ ■ ✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌴🌴🌴
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔰 حاج آقا رفیعے 🔰 🔷 -گرفتن از (علےه السلام) امام جواد(ع) در پاسخگویے به حاجات دنیایے زودتر ڪار را راه مے اندازند. محمد بن سهل قمے نقل مے ڪنند؛ رفتم مڪه براے زیارت خانه خدا برگشتم مدینه خدمت آقا امام جواد(ع)، مے گفت: خیلے دلم مے خواست یک پیراهن تبرڪے از امام جواد(ع) بگیرم، آمدم خدمت آقا دیدم منزل شلوغ است و اصلا موقعیت نیست و مطرح نڪردم و خداحافظے ڪردم و آمدم. در مسیر ڪه با ڪاروان حرڪت مے ڪردیم یک وقت دیدم یک قاصدے از پشت سرم فریاد مے زند ڪه محمد بن سهل قمے ڪیست؟ گفتم ؛ من هستم چه ڪارے دارید؟ گفت ؛ آقا امام جواد(ع) این بقچه را براے شما فرستاده است. بقچه را باز ڪردم دیدم پیراهن از خود امام بوده و این بسته را براے من فرستاده است بدون اینڪه من حاجات خود را مطرح ڪنم و به زبان بیاورم. ابو هاشم جعفرے مے فرمایند؛ مدتے بود عادت بدے پیدا ڪرده بودم گِل مے خوردم . یک وقتے با آقا امام جواد‌ (ع) قدم مے زدیم وارد باغے شدیم همانطور ڪه در باغ قدم مے زدیم، خدمت آقا مشڪلم را گفتم، گفتم آقا من عادت بدے پیدا ڪردم،گِل میخورم ، و حرص به این ڪار دارم. آقا فرمودند؛ ما دعا مے ڪنیم. چند روز بعد من را دیدند ،فرمودند ابو هاشم چطور هستید؟ گفتم آقا گِل پیش من مبغوض است، تنفر پیدا ڪردم با دعاے شما این محبت و دوستے این علاقه ڪه نسبت به خوردن گِل و خاک داشتم تبدیل شد،به تنفر. عزیزان امام جواد منشاء خیر و برڪت هستند، یک حدیث بخوانم؛همه ے راه هاے ترقے در این یک حدیث جمع شده است. امام جواد(ع) مے فر مایند؛〖 اَلثِّقَهُ بِاللهِ ثَمَنُ لِڪُلِّ غالٍ،وسُلِّمٌ اِلے ڪُلِّ عالٍ.〗: «توڪل بر خدا نردبان همه ے ترقے هاست.» چرا؟ چون شما به هرچے تڪیه ڪنے ڪوه یخے است آب مے شود. پدر، مادر، برادر‌، مے میرند. پارتے، آشنا، رییس‌، وزیر، مرجع، و ... هر ڪسے و هر چیزے پیش شماست، نابود مے شود. اما آن ڪسے ڪه ماندگار است . در زندگے، درس، ازدواج، شغل و...تڪےه ات بر خدا باشد. در آیه آخر سوره توبه خدا به پیغمبر دستور مے دهد؛ همه ے عالم بهت پشت ڪردند ،تو ماندے تنها ،هےچ ڪس نبود،خودت بودے و خودت 〖قُل حَسْبے الله〗: «بگو خدا برایم ڪافیست.» گاهی اوقات آدم به یک قرص اعتماد دارند ولے به خدا اعتماد ندارند. 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @zohoreshgh ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔰 حاج آقا رفیعے 🔰 🔷 -گرفتن از (علےه السلام) امام جواد(ع) در پاسخگویے به حاجات دنیایے زودتر ڪار را راه مے اندازند. محمد بن سهل قمے نقل مے ڪنند؛ رفتم مڪه براے زیارت خانه خدا برگشتم مدینه خدمت آقا امام جواد(ع)، مے گفت: خیلے دلم مے خواست یک پیراهن تبرڪے از امام جواد(ع) بگیرم، آمدم خدمت آقا دیدم منزل شلوغ است و اصلا موقعیت نیست و مطرح نڪردم و خداحافظے ڪردم و آمدم. در مسیر ڪه با ڪاروان حرڪت مے ڪردیم یک وقت دیدم یک قاصدے از پشت سرم فریاد مے زند ڪه محمد بن سهل قمے ڪیست؟ گفتم ؛ من هستم چه ڪارے دارید؟ گفت ؛ آقا امام جواد(ع) این بقچه را براے شما فرستاده است. بقچه را باز ڪردم دیدم پیراهن از خود امام بوده و این بسته را براے من فرستاده است بدون اینڪه من حاجات خود را مطرح ڪنم و به زبان بیاورم. ابو هاشم جعفرے مے فرمایند؛ مدتے بود عادت بدے پیدا ڪرده بودم گِل مے خوردم . یک وقتے با آقا امام جواد‌ (ع) قدم مے زدیم وارد باغے شدیم همانطور ڪه در باغ قدم مے زدیم، خدمت آقا مشڪلم را گفتم، گفتم آقا من عادت بدے پیدا ڪردم،گِل میخورم ، و حرص به این ڪار دارم. آقا فرمودند؛ ما دعا مے ڪنیم. چند روز بعد من را دیدند ،فرمودند ابو هاشم چطور هستید؟ گفتم آقا گِل پیش من مبغوض است، تنفر پیدا ڪردم با دعاے شما این محبت و دوستے این علاقه ڪه نسبت به خوردن گِل و خاک داشتم تبدیل شد،به تنفر. عزیزان امام جواد منشاء خیر و برڪت هستند، یک حدیث بخوانم؛همه ے راه هاے ترقے در این یک حدیث جمع شده است. امام جواد(ع) مے فر مایند؛〖 اَلثِّقَهُ بِاللهِ ثَمَنُ لِڪُلِّ غالٍ،وسُلِّمٌ اِلے ڪُلِّ عالٍ.〗: «توڪل بر خدا نردبان همه ے ترقے هاست.» چرا؟ چون شما به هرچے تڪیه ڪنے ڪوه یخے است آب مے شود. پدر، مادر، برادر‌، مے میرند. پارتے، آشنا، رییس‌، وزیر، مرجع، و ... هر ڪسے و هر چیزے پیش شماست، نابود مے شود. اما آن ڪسے ڪه ماندگار است . در زندگے، درس، ازدواج، شغل و...تڪےه ات بر خدا باشد. در آیه آخر سوره توبه خدا به پیغمبر دستور مے دهد؛ همه ے عالم بهت پشت ڪردند ،تو ماندے تنها ،هےچ ڪس نبود،خودت بودے و خودت 〖قُل حَسْبے الله〗: «بگو خدا برایم ڪافیست.» گاهی اوقات آدم به یک قرص اعتماد دارند ولے به خدا اعتماد ندارند. 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔰 حاج آقا رفیعے 🔰 🔷 -گرفتن از (علےه السلام) امام جواد(ع) در پاسخگویے به حاجات دنیایے زودتر ڪار را راه مے اندازند. محمد بن سهل قمے نقل مے ڪنند؛ رفتم مڪه براے زیارت خانه خدا برگشتم مدینه خدمت آقا امام جواد(ع)، مے گفت: خیلے دلم مے خواست یک پیراهن تبرڪے از امام جواد(ع) بگیرم، آمدم خدمت آقا دیدم منزل شلوغ است و اصلا موقعیت نیست و مطرح نڪردم و خداحافظے ڪردم و آمدم. در مسیر ڪه با ڪاروان حرڪت مے ڪردیم یک وقت دیدم یک قاصدے از پشت سرم فریاد مے زند ڪه محمد بن سهل قمے ڪیست؟ گفتم ؛ من هستم چه ڪارے دارید؟ گفت ؛ آقا امام جواد(ع) این بقچه را براے شما فرستاده است. بقچه را باز ڪردم دیدم پیراهن از خود امام بوده و این بسته را براے من فرستاده است بدون اینڪه من حاجات خود را مطرح ڪنم و به زبان بیاورم. ابو هاشم جعفرے مے فرمایند؛ مدتے بود عادت بدے پیدا ڪرده بودم گِل مے خوردم . یک وقتے با آقا امام جواد‌ (ع) قدم مے زدیم وارد باغے شدیم همانطور ڪه در باغ قدم مے زدیم، خدمت آقا مشڪلم را گفتم، گفتم آقا من عادت بدے پیدا ڪردم،گِل میخورم ، و حرص به این ڪار دارم. آقا فرمودند؛ ما دعا مے ڪنیم. چند روز بعد من را دیدند ،فرمودند ابو هاشم چطور هستید؟ گفتم آقا گِل پیش من مبغوض است، تنفر پیدا ڪردم با دعاے شما این محبت و دوستے این علاقه ڪه نسبت به خوردن گِل و خاک داشتم تبدیل شد،به تنفر. عزیزان امام جواد منشاء خیر و برڪت هستند، یک حدیث بخوانم؛همه ے راه هاے ترقے در این یک حدیث جمع شده است. امام جواد(ع) مے فر مایند؛〖 اَلثِّقَهُ بِاللهِ ثَمَنُ لِڪُلِّ غالٍ،وسُلِّمٌ اِلے ڪُلِّ عالٍ.〗: «توڪل بر خدا نردبان همه ے ترقے هاست.» چرا؟ چون شما به هرچے تڪیه ڪنے ڪوه یخے است آب مے شود. پدر، مادر، برادر‌، مے میرند. پارتے، آشنا، رییس‌، وزیر، مرجع، و ... هر ڪسے و هر چیزے پیش شماست، نابود مے شود. اما آن ڪسے ڪه ماندگار است . در زندگے، درس، ازدواج، شغل و...تڪےه ات بر خدا باشد. در آیه آخر سوره توبه خدا به پیغمبر دستور مے دهد؛ همه ے عالم بهت پشت ڪردند ،تو ماندے تنها ،هےچ ڪس نبود،خودت بودے و خودت 〖قُل حَسْبے الله〗: «بگو خدا برایم ڪافیست.» گاهی اوقات آدم به یک قرص اعتماد دارند ولے به خدا اعتماد ندارند. 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @zohoreshgh ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔰 حاج آقا رفیعے 🔰 🔷 -گرفتن از (علےه السلام) امام جواد(ع) در پاسخگویے به حاجات دنیایے زودتر ڪار را راه مے اندازند. محمد بن سهل قمے نقل مے ڪنند؛ رفتم مڪه براے زیارت خانه خدا برگشتم مدینه خدمت آقا امام جواد(ع)، مے گفت: خیلے دلم مے خواست یک پیراهن تبرڪے از امام جواد(ع) بگیرم، آمدم خدمت آقا دیدم منزل شلوغ است و اصلا موقعیت نیست و مطرح نڪردم و خداحافظے ڪردم و آمدم. در مسیر ڪه با ڪاروان حرڪت مے ڪردیم یک وقت دیدم یک قاصدے از پشت سرم فریاد مے زند ڪه محمد بن سهل قمے ڪیست؟ گفتم ؛ من هستم چه ڪارے دارید؟ گفت ؛ آقا امام جواد(ع) این بقچه را براے شما فرستاده است. بقچه را باز ڪردم دیدم پیراهن از خود امام بوده و این بسته را براے من فرستاده است بدون اینڪه من حاجات خود را مطرح ڪنم و به زبان بیاورم. ابو هاشم جعفرے مے فرمایند؛ مدتے بود عادت بدے پیدا ڪرده بودم گِل مے خوردم . یک وقتے با آقا امام جواد‌ (ع) قدم مے زدیم وارد باغے شدیم همانطور ڪه در باغ قدم مے زدیم، خدمت آقا مشڪلم را گفتم، گفتم آقا من عادت بدے پیدا ڪردم،گِل میخورم ، و حرص به این ڪار دارم. آقا فرمودند؛ ما دعا مے ڪنیم. چند روز بعد من را دیدند ،فرمودند ابو هاشم چطور هستید؟ گفتم آقا گِل پیش من مبغوض است، تنفر پیدا ڪردم با دعاے شما این محبت و دوستے این علاقه ڪه نسبت به خوردن گِل و خاک داشتم تبدیل شد،به تنفر. عزیزان امام جواد منشاء خیر و برڪت هستند، یک حدیث بخوانم؛همه ے راه هاے ترقے در این یک حدیث جمع شده است. امام جواد(ع) مے فر مایند؛〖 اَلثِّقَهُ بِاللهِ ثَمَنُ لِڪُلِّ غالٍ،وسُلِّمٌ اِلے ڪُلِّ عالٍ.〗: «توڪل بر خدا نردبان همه ے ترقے هاست.» چرا؟ چون شما به هرچے تڪیه ڪنے ڪوه یخے است آب مے شود. پدر، مادر، برادر‌، مے میرند. پارتے، آشنا، رییس‌، وزیر، مرجع، و ... هر ڪسے و هر چیزے پیش شماست، نابود مے شود. اما آن ڪسے ڪه ماندگار است . در زندگے، درس، ازدواج، شغل و...تڪےه ات بر خدا باشد. در آیه آخر سوره توبه خدا به پیغمبر دستور مے دهد؛ همه ے عالم بهت پشت ڪردند ،تو ماندے تنها ،هےچ ڪس نبود،خودت بودے و خودت 〖قُل حَسْبے الله〗: «بگو خدا برایم ڪافیست.» گاهی اوقات آدم به یک قرص اعتماد دارند ولے به خدا اعتماد ندارند. 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚