هدایت شده از 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#متن_ترجمه #صفحه_124 سوره مبارکه #مائده
#سوره_5
#جزء_7
از کتاب ترجمه خواندنی قرآن
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
هدایت شده از 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
124-maede-fa-maleki.mp3
6.01M
#صوت_ترجمه #صفحه_124 سوره مبارکه #مائده
#سوره_5
#جزء_7
باصدای استاد مومیوند
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
هدایت شده از 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#متن_تفسیر #صفحه_124 سوره مبارکه #مائده
#سوره_5
#جزء_7
از کتاب تفسیر یک جلدی مبین
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
هدایت شده از 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
124-maede-ta-1.mp3
4.35M
#صوت_تفسیر #صفحه_124 سوره مبارکه #مائده
بخش اول
#سوره_5
#جزء_7
مفسر: استاد قرائتی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
هدایت شده از 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
124-maede-ta-2.mp3
4.79M
#صوت_تفسیر #صفحه_124 سوره مبارکه #مائده
بخش دوم
#سوره_5
#جزء_7
مفسر: استاد قرائتی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°
@zohoreshgh
❣﷽❣
☀️ #صبح_خودراباسلام_به_14معصوم (ع) #شروع_کنیم😊
✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️
❤️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️
❤️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ
💜ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️
💙ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️
💚ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️
💛ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️
❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨
✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
#اول_صبح_سلامم_به_شما_میچسبد
#روزم_به_نام_شما_اختران_الهی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
برای دریافت دعا و زیارتهای مورد نظر روب لینک بزنید
#زیارت_ناحیه_مقدسه 👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100396
#زیارٺ_عاشـورا 👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100397
#حدیث #کساء👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100398
#دعــاے_عهـــد 👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100399
#دعای_ششم #صحیفه #سجادیه👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100400
#زیارت #جامعه_کبیره 👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100401
#دعای_عدیله👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100402
دعای #جوشن_صغیر👇
https://eitaa.com/zohoreshgh/100403
#امام_زمان عج
🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
﷽
#سلام_اربابم✋
#صلےالله_علیک_یا_ثارالله
وقتے خیالـم بارگاهٺ را تجسُّم ڪرد
قلبم دوباره دسٺ وپاے خویش راگم ڪرد
وقتے ڪه گفتم #السلام_ارباب عطشانم
دریاے دلتنگےِ چشمانم تلاطم ڪرد
💚< #اَلسَلامُعَلَیکْیٰااَبٰاعَبدِاللّٰه>💚
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#سلام_امام_زمانم 😍✋
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#امام_زمان عج
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
[ آقــــ❤️ـــا ]
همون که واسه بدحجابها گفت:
او یک نقصی دارد
مگر من نقص ندارم؟
نقص او ظاهر است
نقصهای من باطن است
با این رفتارشون..
خیییلیها محجبه شدن...
#رهبرم_سایهات_مستدام💚
#جانم_فدای_رهبر
#رهبرانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سلام_حضرت_آقا
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
بیخود برایم دلیل و مدرڪ نیاورید
من دختــرم💓
میدانم ڪہ صلاح من
در «حجاب »اسٺ
براي من
دلیلي بزرگٺـراز
سخن خدايم نیسٺ
من حجابـــ میڪنم
چون خداے من اینگونہ مےخواهد😇
#ریحانه 💎
#پروفایل✨
#حجاب 🦋
#عفاف
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
#13_روز تا بزرگترین عید اسلام😍
🌺عالم افروز شد آفتاب غدیر
✨بہ سعادٺ رسے ز باب غدیر
🌺طالع سعد گر ڪہ مے طلبے
✨سیزده روز مانده تا به غدیر
#حیدر_ڪرار 🌺🌟
#اسدالله_غالب 🌺🌟
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🕋 ذیحجة الحرام
🕋 لبیک اللهم لبیک
#نماز_دهه_اول_ذی_الحجه
🕋 نماز دهه اول ذی الحجه بین نماز مغرب و عشا
مستحب است در هر شب از دهه اول ماه بین مغرب و عشا دو رکعت نماز بجا آورده شود، در هر رکعت آن سوره «فاتحة الکتاب» و «اخلاص» و این آیه خوانده شود:
وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسی لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدین .
کسی که این نماز را بخواند در ثواب با حاجیها شریک میشود، گرچه حج نکرده باشد.
± پاداش خواندن سوره #فجر در شبهای دهه اول ماه ذیالحجّه✨🌙
🕋🕌 سوره فجر را از شب اوّل ماه ذی الحجّه قرائت کنیم و ثواب آن را به مولایمان حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم کنیم.
🕋🕌 رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
هرکس سوره فجر را در شب های دهه (اوّل ذی الحجّه) قرائت کند، خداوند او را می آمرزد و کسی که در ایّام دیگر بخواند، برای او در قیامت، نوری خواهد بود.
📚مصباح کفعمی_ص۴۵۰
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۸
◂◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥
✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز
✍قسمت ۸۵
پویان به حاج محمود که با لبخند نگاهش میکرد،نگاه کرد.حاج محمود هم به پویان دست داد و تبریک گفت.
پویان از اینکه افشین با همچین خانواده خوب و مهربانی میخواست وصلت کنه،خوشحال شد.
حاج محمود و امیررضا کنارهم نشسته بودن و باهم صحبت میکردن.افشین بهشون نزدیک میشد که حاج محمود متوجه ش شد.سؤالی و با تعجب و اخم به افشین نگاه میکرد.
امیررضا رد نگاه پدرش رو گرفت،
وقتی افشین رو دید،تعجب کرد.افشین با احترام سلام کرد.حاج محمود هنوزم همونجوری نگاهش میکرد و سرد جواب سلام شو داد.
امیررضا گفت:
_سلام،شما از طرف عروس دعوت شدید یا داماد؟
از حاج محمود چشم گرفت و به امیررضا نگاه کرد.
-سلام،از طرف داماد دعوت شدم.
-با داماد چه نسبتی دارید؟
از اینکه امیررضا با خشم و نفرت نگاهش نمیکرد و با احترام باهاش حرف میزد،هم شرمنده شد و هم امیدوار.
پویان نزدیک رفت و گفت:
_افشین بهترین دوست منه،برادرمه.
تعجب و ناراحتی حاج محمود بیشتر شد و خیره نگاهش میکرد.افشین سرشو انداخت پایین.پویان و امیررضا هم به حاج محمود و افشین و همدیگه نگاه میکردن.افشین همونجوری که سرش پایین بود،گفت:
_با اجازه.
نگاهی به حاج محمود انداخت و بعد به امیررضا و رفت.
پویان خواست چیزی بگه،
ولی حاج محمود اونقدر ناراحت بود که هرچی میگفت بدتر میشد.افشین جایی که تو دید حاج محمود نباشه،نشست. پویان هم کنارش نشست.
-پویان جان،من خوبم.برو به مهمونات برس.
پویان با مکث بلند شد و رفت.
ولی میدونست تو دلش چه خبره.افشین بغض داشت.یک سال از خاستگاری گذشته بود.شش ماه بود که هرروز میرفت جلوی مغازه حاج محمود.ولی حاج محمود همیشه باهاش سرد رفتار میکرد.
خیلی از مهمان ها رفته بودن.
افشین پیش پویان رفت و خداحافظی کرد.بعد پیش حاج محمود و امیررضا رفت،خداحافظی کرد و رفت.
فاطمه و خانواده ش هم به خونه برگشتن.
حاج محمود روی مبل نشست و به فاطمه گفت:
_بشین.
امیررضا گفت:
_بابا،الان فاطمه خسته ست.
فاطمه به حاج محمود و بعد به امیررضا نگاهی کرد.حدس زد قضیه چیه.حاج محمود جدی گفت:
_بشین.
فاطمه نشست و به پدرش نگاه میکرد.
-تو چرا برای بهترین دوست افشین خواهری میکنی؟
فاطمه با آرامش شروع به تعریف کرد...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #سرباز
✍ نویسنده ؛ بانو «مهدییارمنتظر قائم»
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.💖🍃💖.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════💖.🍃💖.═╝
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥
✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز
✍قسمت ۸۶
فاطمه با آرامش شروع به تعریف کرد.
_پویان و افشین دوستان صمیمی بودن. زندگی شون شبیه هم بود ولی #اخلاق شون با هم خیلی فرق داشت.چهار سال پیش وقتی افشین برای اولین بار مزاحم من شد،پویان مانعش شد.حتی باهم دست به یقه شدن.برعکس افشین، پویان همیشه با احترام با من و مریم رفتار میکرد.حدود هفت ماه بعد بهم گفت برای همیشه میخواد از ایران بره.بهم هشدار داد که وقتی بره،مزاحمت های افشین شروع میشه.اون چند ماه هم به اصرار پویان کاری به من نداشت..منم بخاطر هشدار پویان آمادگی شو داشتم و تونستم دربرابر نقشه های افشین مقاومت کنم...چند ماه پیش برگشت ایران.قبل از رفتنش هم تغییر کرده بود ولی وقتی برگشت یه آدم دیگه ای بود.. اومد سراغ من که ازم بپرسه مریم ازدواج کرده یا نه.منم وقتی مطمئن شدم واقعا تغییر کرده و پدر و مادرشو از دست داده، تصمیم گرفتم لطف بزرگی که به من کرده بود جبران کنم..با مریم و حاج عمو صحبت کردم و قانع شون کردم که بیشتر بشناسنش.اونا هم وقتی شناختنش و متوجه شدن الان واقعا پسر خوبیه راضی شدن.
حاج محمود گفت:
_خاستگاری پویان،افشین هم بود؟
-نه،فقط من و پویان بودیم.
-بعدش چی؟
-برای بله برون،افشین بود که من نرفتم.
-عقد چی؟
-اون موقع دیگه نمیشد نرم.ولی فقط سلام و خداحافظ گفتیم،فقط.
-امشب چی؟
-امشب که اصلا ندیدمش.سلام و خداحافظ هم نبود.
حاج محمود نفس راحتی کشید و دیگه چیزی نگفت.
امیررضا بالبخند گفت:
_کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره؟!!
فاطمه به امیررضا نگاهی کرد،بعد به پدر و مادرش.بلند شد و گفت:
-شب بخیر.
به اتاقش رفت.همه متوجه ناراحتیش شدن.
روز بعد حاج محمود میرفت تو مغازه که افشین با احترام سلام کرد.نگاهی بهش انداخت؛سرش پایین بود و به حاج محمود نگاه هم نمیکرد.ولی معلوم بود شب قبل اصلا نخوابیده.جواب سلام شو داد و تو مغازه رفت.
افشین بیشتر از روزهای قبل...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #سرباز
✍ نویسنده ؛ بانو «مهدییارمنتظر قائم»
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.💖🍃💖.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════💖.🍃💖.═╝
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۸
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
💥یا رفیــــق مݩ لا رفیــــق له💥
✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز
✍قسمت ۸۷
افشین بیشتر از روزهای قبل بیرون مغازه ایستاد.بعد رفت.
دو ماه دیگه هم گذشت.
افشین یه گوشه امامزاده نماز میخوند. بعد نماز همونجا نشسته بود و تو دلش با خدا حرف میزد.
*خدایا..نه دلشو دارم که بگم یه کاری کن فراموشش کنم،نه روم میشه بگم یه کاری کن بهش برسم...هرکاری تونستم کردم، بازهم میکنم ولی هیچ کاری از هیچکس برنمیاد..خودت یه کاریش بکن.. هیچکس جز تو نمیتونه کمکم کنه.
چند روز گذشت.
حاج محمود بعد از اینکه جواب سلام افشین رو داد،رفت تو مغازه.افشین هنوز ایستاده بود.
شاگرد حاج محمود بهش گفت:
_بیا تو،حاجی کارت داره.
افشین مؤدب ایستاده بود.
حاج محمود پشت میزش نشسته بود و به دفتری که جلوش باز بود،نگاه میکرد.
-بشین.
افشین روی صندلی نشست.
-تا کی میخوای هرروز بیای اینجا؟
-تا وقتی که شما منو لایق دامادی تون بدونید.
-تو هنوزم سمجی.هنوزم تا به چیزی که میخوای نرسی،دست بردار نیستی.پس خیلی هم تغییر نکردی.
-ولی خواسته هام خیلی تغییر کرده. دیگه نمیخوام اذیتش کنم.میخوام همیشه آرامش داشته باشه.
حاج محمود سرشو بلند کرد و به افشین نگاه کرد.افشین به دست هاش نگاه میکرد.
-پدر و مادرت راضی ان؟
-نه.
-رضایت شون برات مهم نیست؟
-خیلی دلم میخواست منم پدری مثل شما داشتم ولی پدر و مادر منم برای من #امتحان هستن.با وجود همه مخالفت هاشون با من،باید احترام شون رو نگه دارم..بهشون گفتم میخوام با دختر شما ازدواج کنم ولی پدرم که اصلا براش مهم نبود.مادرم هم سعی کرد نظرمو عوض کنه.وقتی متوجه شد نمیتونه،گفت برای عقد و عروسیت هم دعوت مون نکن.
-پس با کی میخوای بیای که درمورد مسائل عقد و این چیزها صحبت کنیم؟
با تعجب به حاج محمود نگاه کرد.
حاج محمود برای اولین بار با محبت نگاهش میکرد.
زبانش بند اومده بود.
اصلا نمیدونست چی بگه.بلند شد و گفت:
_یعنی شما...موافقین؟....اجازه میدین... که....
-حرفت یادت نره.تمام تلاش تو برای خوشبختیش بکن.
-همه ی تلاش مو میکنم.مطمئن باشید. قول میدم.
-آخر هفته با هرکی خواستی بیا خونه ما. حالا هم برو به کارت برس.
مردد بود سوال شو بپرسه.
-چشم...ولی..دخترتون هم...راضی هستن؟!!!
حاج محمود از اینکه فاطمه خیلی وقته راضیه خنده ش گرفت.بالبخند نگاهش کرد.
افشین مطمئن شد،
فاطمه هم راضیه.خیلی خوشحال شد. خداحافظی کرد و رفت.
بیرون مغازه ایستاد.
به اطراف نگاهی کرد.چند نفس عمیق کشید.چشم هاشو بست و گفت:
*خدایا شکرت،همین که نگاهم میکنی خیلی نوکرتم.
دوباره به مغازه حاج محمود نگاه کرد،...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #سرباز
✍ نویسنده ؛ بانو «مهدییارمنتظر قائم»
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.💖🍃💖.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════💖.🍃💖.═╝
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۸۲۸🌷 🌿شرح قرآنی د
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌷 #مهدی_شناسی ۸۲۹🌷
🌿شرح قرآنی دعای ندبه🌿
🔶فراز هفتم
🍀وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلِیلًا، وَ سَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخرِینَ، فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذلِکَ عَلِیّاً؛
و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی.🍀
💠این جملات یادآور یکی دیگر از انبیای والامرتبه یعنی حضرت ابراهیم است که نکات قرآنی زیر درباره آنهاست:
✅نکتهها
🔺۱. حضرت ابراهیم علیه السلام به وسیله ی چند آزمایش به درجاتی رسید؛ اولین درجه، عبدالله بود یعنی بنده خدا؛ در آزمایش بعدی، نبی الله؛ در آزمایش بعدی، رسول الله؛ و در آزمایش آخر خلیل الله شد.
و همین که همه آزمایشات را با قبولی کامل پشت سر گذاشت، با جمله «انّی جاعلک للّناس اماما» رهبر همه مردم در طول تاریخ شد.
🔺۲. جمله «وَ سَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذَلِکَ عَلِیّاً» نیز به قسمت دیگری از زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام اشاره میکند که در قرآن به آن پرداخته شده است. وقتی وی از پروردگار متعال درخواست میکند که:
«رَبِّ هَبْ لی حُکْماً وَ أَلْحِقْنی بِالصَّالِحین وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ؛ پروردگارا! به من حکمت و دانش مرحمت فرما و مرا به صالحان ملحق کن! و در میان آیندگان نام نیکی برای من قرار بده».
خدای متعال در پاسخ میفرماید:
«وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و از رحمت خویش به آنها عطا کردیم و برای آنان (در میان مردم) نام بلند و نیکو قرار دادیم».
🔺۳. مقاماتی که به حضرت ابراهیم علیه السلام داده شد به دلیل کوششها و زحمتهایی بود که وی در انجام رسالت خویش متحمل شد. سیمای حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن کریم را میتوان در قالب مطالب زیر نشان داد:
🔶 ابراهیم علیه السلام از ستاره و ماه و خورشید دل برید و به خدا رسید: «لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ... وَجَّهْتُ وَجْهِیَ... ».
🔶عموی منحرف خود را رها کرد و خودش پدر همه ی مردم شد: «مِلَّةَ أَبِیکُمْ».
🔶عمو با او قهر و به او بی مهری کرد: «وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا» امّا خدا به او مهربانی نمود: «إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا» کلمه حفی به معنای مهربانی است.
🔶برای خدا از بت پرستان کناره گیری کرد: «أَعْتَزِلُکُمْ» شهره آفاق شد: «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ».
🔶از خانه بتها فرار کرد، سازنده خانه توحید شد: «إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ».
🔶جانش را در راه خدا تسلیم کرد، آتش بر او گلستان شد: «یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً».
🔶فرزند خود را برای ذبح آماده کرد: «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ»،جان به سلامت برد و سنّت قربانی در جایگاهش واجب شد.
🔶 تا اواخر عمر هیچ فرزندی نداشت، ولی راضی بود؛ در پایان عمر، نبوّت در دودمانش قرار گرفت.
🔶در خلوت ترین مکانها کعبه را ساخت، پرجاذبه ترین مناطق زمین شد.
🔶در بیابان، تنهای تنها فریاد زد؛ از تمام زمین، لبّیک گو رسید: «أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ. »
🔶 کودک تشنه ی خود را رها کرد، آب زمزم برای همیشه جاری شد.
🔶در برابر تهدید عموی بت پرستش سلام کرد: «قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ» خداوند بر او سلام فرستاد: «سَلامٌ عَلی إِبْراهِیمَ».
🔶 یک نفر بود، امروز همه مکتبهای آسمانی، خود را ابراهیمی میدانند.
🔶همه با او دشمنی کردند، خدا او را خلیل خود دانست: «وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا».
#مهدی_شناسی
#قسمت_829
#شرح_دعای_ندبه
#امام_زمان عج
#استاد_قرائتی
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بنظرتون
یک مادر چطور میتونه #امام_زمان عجلالله رو یاری کنه؟
🔹چقدر میتونه برای ظهور تاثیر گذار باشه ؟
🎙حجتالاسلام_حیدرمصلحی
الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
من و تو باید ظهور رو رقم بزنیم...
👤استاد #رائفی_پور
#امام_زمان عج
الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎁با هدیه دادن به کودکان در عید غدیر، این سفارش امیرالمؤمنین(ع) را زنده کنیم
#عید_غدیر
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
Part04_کیمیاگر.mp3
9.2M
🌟🕌🌟🕌
❤️أَشْـــــــهَدُ أَنَّ عَلــــــــــیّاً وَلیُّ اللّه
♡فقط حیدر امیرالمومنین است♡
💠رمان معرفتی و بصیرتی #کیمیاگر
💠روایت واقعی در اثبات " حقانیت شیعه "
🌟قسمت 4⃣
💠تولید از؛ کتاب گویای ایران صدا
💠نویسنده؛ رضا مصطفوی
💠راویان؛ شیما جانقربان، میلاد فتوحی
💠تهیه کننده؛ اشرفالسادات اشرف نژاد
💠صدابردار؛ میثم جزی
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🌼🌼
🗓امروز 23 خرداد 1403
🌷 #13_روز تا #عید_بزرگ_غدیر😍
دل به حیدر داده ام، اما به دستور خودش
جایمان داده علی در باغ انگور خودش
نور او با نور حق و نور پیغمبر یکی ست
انبیا را سخت حیران کرده با نور خودش
#اول_و_آخر_علے🌾💐
#ساقے_ڪوثر_علے🌾💐
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
❁ ❁
🗓امروز 22 خرداد 1403
▪️#25_روز تا #محرم💔
با رخصت و اراده ی کوثر بگو حسین
شکرانه ی ولایت حیدر بگو حسین
چشم انتظار طلعت ماه محرمی
تا بیست و پنج منزل دیگر بگو حسین
#جانم_حسین_ع❤️
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️