eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.2هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
556 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
😍✋ آقاجان آنروز که عاشق جمالت گشتم دیوانه روی بی مثالت گشتم دیدم نبود در دو جهان جزتو کسی بیخود شدم و غرق کمالت گشتم سلام یگانه منجی عالم✋🌸 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷 تا 😍 🌸بیست روز میاטּ من و غدیر ✨دست من و ولاے تو یا ایها الامیر 🌸دل را به جز محبٺ ٺو سرپناه نیسٺ ✨جانم بگیر و عشق خودٺ را زمن نگیر 🌺🌟 🌺🌟 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
4_435750524105523510.mp3
5.16M
❣️ 🕊💌 بارانی و دلگیر هوایِ بی تو محزون و غم انگیز نوای بی تو برگرد که بیقرارم و بیتابم بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو! 🎤 حاج مهدی میرداماد تعجیل درظهور مولاعج #۱۴صلوات @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و هفتم: افتتاح اولین اردوگاه مفقودالاثرها بعد از گذشت ساعتا و تاخیر فراوان ، فاصله ۱۸۰ کیلومتری بین بغداد تا تکریت طی شد و تو دل شب اتوبوسا وارد پادگانی شدن که اطراف آن با دهها ردیف رشته های متعدد سیم خاردار محصور شده بود. سر در ورودی اردوگاه جمله ای به زبان عربی نوشته شده بود « انتم ضیوفنا و لا اسرانا » یعنی شما مهمون ما هستین نه اسیر. البته این جمله رو اون شب ما ندیدیم ولی بعدا که اوضاع کمی عادی تر شده بود رو دیدیم و تو دلمون به این شعار مضحک می خندیدیم. با اومدن ما به تکریت، اردوگاه جدیدی به نام «تکریت یازده» با مراسم خاص و ویژه ای افتتاح شد و چه مراسمی! اردوگاه ۱۱ تکریت ، اولین اردوگاه عراق برای اسرای ایرانی بود که از دید صلیب سرخ جهانی دور نگه داشته شد و تمامی اسرای این اردوگاه و اردوگاهای بعد تا زمان تبادل اسرا در مرداد ۶۹ بصورت مخفیانه و مفقود الاثر نگهداری شدن. تراژدی بزرگ افتتاح اردوگاه ۱۱ تکریت قبلا تو استخبارات شهر بغداد، یه بار شاهد استقبال باشکوه و مهمون نوازی بعثیا بودیم و ماجرای اون دیوار مرگ و تونل وحشت هنوز تو خاطره هامون باقی بود و اجمالا می دونستیم که با هر جابجایی این نوع استقبال تکرار میشه. اما این مراسم چیز دیگه ای بود. « التکریت و ما ادریک ما التکریت » شامگاه سه شنبه روز پنجم اسفند سال ۱۳۶۵ و در حالی که هوا تاریک شده بود ، وارد فضای اردوگاهی در حوالی این شهر شدیم. اتوبوسا وارد محوطه اردوگاه شدند. مقداری معطل کردن و کسی رو پیاده نکردن تا رسم و آداب مهمون نوازی رو طبق فرهنگ ناب تفکر بعثیا بجا آورده و به رخ ما بکشن و به ایرانی جماعت یاد بدن که چگونه باید به مهمان خوشامد گفت و اون جمله سر درِ اردوگاه رو عملا برامون تبیین و تفسیر کنن. در حدود دوازده ، سیزده اتوبوس و تعدادمون حدودا پونصد نفر بود. غلغله ای داخل محوطه برپا بود و هر جا که نگاه می کردی هیاهو بود و سربازای عراقی دوون دوون خودشون رو به دو صف طولانی می رسوندن که در مقابل هم تشکیل شده بودم... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ ╔═.🍃.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼🌼 ╚═══════.🍃.═╝
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و هشتم: بچه ها ذکر بگید حیف بود کسی جا بمونه و ازین خوان گسترده ضیافت بی نصیب و بهره بمونه. مگه میشه مهمون بیاد و میزبان با تمام اهل و عیال جم نشه و آداب میزبانی رو بتمامه انجام ندن. ازین همه سخاوت و دست و دل بازی و اون سفره گسترده و رنگارنگ فهمیدیم دوباره تکرار داستان تونل مرگ و وحشت در کاره و اینبار با حجم بسیار گسترده تر و عظیم تر از استخبارات عراق. کم کم بچه ها را پایین کردند. نه همه رو با هم ، بلکه یه نفر یه نفر و اتوبوس به اتوبوس. دو صف طولانی مجهز و آماده در مقابل هم تشکیل شده بود و همانند مراسم سان دیدن به این تفاوت که در دو سو و مقابل هم مستقر شده بودن و داشت مقدمات این مراسم اجرا می شد. چه تعداد سرباز و درجه دار و افسر اونجا مستقر بودن نمی دونم ، اما همینقدر می دونم که صفی در حدود ۶۰ تا ۷۰ متر بود که تمامی افراد به انواع سلاحای سرد مانند چوب، سیم خاردار چندلایه بافته شده، لوله آب، کابلای ضخیم و دسته بیل و کلنک و غیره مسلح بودن. صفوفی از عقده ای ترین انسانای روی زمین و آماده برای پاره کردن و دریدن همنوعای خودشون. تو اتوبوس ما یکی از عزیزان بود بنام مسلم گلستان زاده از برو بچه های کازرونِ شیراز که کمی سنش بیشتراز ما بود ، ملتمسانه سفارش می کرد ، بچه ها ذکر بگید و همه زیر لب ذکر می گفتیم و به پیامبر و اهل بیت متوسل می شدیم. صحنه بسیار هولناک بود. یه نفر که پیاده می شد و اونو وارد تونل وحشت می کردن، قیامتی بر پا میشد. دیدن این منظره از قرار گرفتن داخل آن وحشتناک تر بود. خوش به حال اونایی که زودتر پیاده شده بودن. حداقل کمتر این صحنه های وحشتناک رو می دیدن. واقعا تو اون لحظات پر از اضطراب و هراس آدم دوست داشت زمان متوقف بشه و هیچگاه از اتوبوس پیاده نشه. اسرای زخمی و نیمه جون باید یکی یکی وارد این تونل مخوف می شدن و تا نیمه تونل که می رفت دیگری را پیاده می کردن. نگهبانا که مامور شکنجه و کتک کاری بودند ، هیچ محدودیتی برای زدن نداشتن، تنها استثناء این بود که حتی الامکان از ضربه مستقیم بر سر که باعث مرگ بشه منع شده بودن اینم فقط بخاطر این بود که برای تبادل اسرا به زنده ی ما نیاز داشتن و مرده ما بدردشون نمی خورد. طلبه آزاده رحمان سلطانی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ ╔═.🍃.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼🌼 ╚═══════.🍃.═╝
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰           @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 ۴۰۱🌷 🌹ﻓﮑﻨﺎ ﻋﻨﺪﻩ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺑﻔﻀﻠﮑﻢ🌹 🔹زیارت جامعه کبیره🔹 🌸ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﺎ ﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﻣﺎ، ﺑﺎﻋﺚ ﻃﯿﺐ ﺧﻠﻘﺖ ﻭ ﺗﺰﮐﯿﻪ ﻭ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺎ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ (ﻭ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﺍﻭ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ،) ﺗﺴﻠﯿﻢﺷﺪﮔﺎﻥ ﻓﻀﻞ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ. 🌸به تعبیر دیگر ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺷﺪﯾﻢ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢﺷﺪﮔﺎﻥ ﻓﻀﻞ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻠﻘﺖ، ﻣﺎ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺋﻤّﻪ ﻋﻠﯿﻬﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺍﻋﻼ‌ﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻣﻨّﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﺍﺷﺖ. 🌸ﭘﺲ ﻧﺎﻡ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺤﺒّﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ (ﻣﺤﻔﻮﻅ) ﺍﺳﺖ ﻭ امام زمان علیه ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺁﻥ ﺍﺳﻤﺎ، ﺍﻃّﻼ‌ﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﺎﻟَﻢ ﺫﺭ، ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻧﺪ. 🌸ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﺑﻦ ﻓﻀﻞ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻓﻀﻞ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻓﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻭﺡﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﻓﺮﯾﺪ. ﭘﺲ ﻣﺎ ﺩﻝﺳﻮﺯ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺩﻝﺳﻮﺯ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﺪ. ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻫﻞ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﺗﻼ‌ﺵ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻻ‌ﯾﻖ ﻧﯿﺴﺖ، ﺷﯿﻌﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.و یا ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺗﻼ‌ﺵ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﻨﻨﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻣﺎ، ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﻧﺴﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ. 🌸 ﺳﭙﺲ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ، ﺁﯾﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ. ﺳﭙﺲ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﺎً ﺳﻔﯿﺪ ﺑﻮﺩ. ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ. ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﻢ. ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺍﺳﻢﻫﺎ ﯾﺎﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺳﺠﺪﻩ ﺷﮑﺮ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﺩﻡ. 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
Bar Madare Ahd 02.mp3
2.31M
🤝 بر مدار عهد نکاتی پیرامون عهد با امام عصر علیه السلام 🎵قسمت دوّم @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
انسان شناسی ۸۹.mp3
11.63M
۸۹ 🔺من نمیدانم چقدر زنده میمانم، - چکار کنم، که زودتر به قلب سالم و باطن انسانی برسم؟ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
A13941101LJ_SL.mp3
32.32M
🔉 👤استاد: دکتر محمد اسدی گرمارودی 📣جلسه نهم * اشتراکات و اختلافات مرگ با خواب * نفس چیست؟! * فرق انسان با سایر موجودات * انسان در آیه ۲۹ سوره حجر * روح به روایت آیه ۸۵ سوره اسراء * قلب انسان عرش اعظم الهی است. * ظرف علم در انسان در حدیث امام علی علیه‌السلام * رابطه نفس با بدن * سوالاتی که باید جواب دهیم اگر می‌گوییم مرگ جدایی نفس از بدن است؟ ⏰مدت زمان: ۶۷:۱۹ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ از همان‌روز ڪہ مسڪینِ سراےتو شدم بہ‌تو سوگند ڪہ نمڪ‌گیر عطاےتو شدم گر ڪسے سلطنتےیافٺ بہ خود مےنازد من ڪنم ناز بہ‌عالم ڪہ رفیقِ تو شدم 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💌💌💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست من آن همیشه چشم به راهم به من بگو  یک جمعه در هزاره‌ی چندم ببینمت؟  در کوچه های یافـتنت پرسه می زنم  شاید که در میانه‌ی مردم ببینمت 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
همیشه دعا کنید چشمانی داشته باشید که بهترین ها را در آدم ها ببیند قلبی که خطاکارترین ها را ببخشد ذهنی که بدیها را فراموش کند و روحی که هیچ گاه ایمانش به خدا را از دست ندهد @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران ازدست رفته آمرزش گناهان و شفاے مریضان @zohoreshgh @NedayQran 📕نـــداے قــرآن و دعـــا📕
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺° @zohoreshgh ❣﷽❣ ☀️ (ع) 😊 ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحها مےڪنم ازعشق نگاهے بہ حسین مےڪنم باز از این فاصلہ راهے بہ حسین ڪردم امروز سلامے ز سر دلتنگـے مُردم از حسرٺ شش‌گوشه الهےبہ حسین 😍✋ @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
😍✋ بہ گناه بے‌شمارم،ز تو سخت شرمسارم خجلم از این ڪہ حتے نمے‌آورے بہ رویم من اگر تو را ندیدم تو بہ من گشاے چشمے چہ شود بہ یڪ نگاهت بدهند شستشویم؟ تو ڪنار من نشستے و من از تو دور ماندم قدمت بہ روے چشمم قدمے بیا بہ سویم من اگر سیاه رویم تو تمام چشم لطفے بہ سیاهے‌ام نبینے ڪہ سفید گشتہ مویم تو بہ من تبسمے ڪن تو ز من بپرس حالے ڪہ تمام عرض حالم شده عقده در گلویم 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷 تا 😍 در سینہ دلیست ڪہ اسیر اسٺ از هر چه ڪہ غیر ٺوسٺ سیر اسٺ دردیسٺ عجیب فصل دورے نوزده روز تا غدیر اسٺ 🌾💐 🌾💐 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢مسابقه دو با مانع پاراالمپیک با ورود هر نفر به داخل این تونل مرگ، پذیرایی آغاز می شد و حجم زیادی از چوب و کابل و سیم خارادر بود که بر پیکر آزرده و خسته بچه ها مانند توفانی سهمگین وارد می شد. کمتر اسیری بود که از این صف خارج بشه و جایی از بدنش سالم مونده باشه . تعدادی دچار جراحات سنگین و بعضا شکستکی استخون شده بودن. نوبت اتوبوس ما که شد چن سرباز بعثی اومدن بالا و با فحاشی و تندخویی فریاد می زدن«واحد واحد». یعنی یکی یکی پیاده بشید. دو نگهبان هم جلوی درب اتوبوس قرار گرفتن و مراقب بودن که مبادا یه وقت دو نفر با هم پیاده بشن و کمتر مورد عطوفت و نوازش قرار بگیرن. تعدادی از بچه ها پیاده شدن و من با چشمای مضطرب به این صحنه های وحشتناک خیره شده بودم تا اینکه نوبه منِ بی نوا شد. با پایی مجروح و جثه ای کوچک باید از میون اون همه گرگ درنده عبور می کردم. جای تامل و فکر نبود و تنها راه زنده موندن ، این بود که با حداکثر سرعت از داخل این تونل باید عبور می کردم. هر کس توقفش بیشتر میشد یا به زمین میفتاد ، بیشتر درب و داغون میشد. پای چپم رو که مجروح بود و نمی تونستم زمین بزارم رو به پشت رانم چسبوندم و با پای راست و حداکثر سرعت شروع کردم به دویدن. دویدن که چه عرض کنم مثل کانگرو می پریدم. چه حالی میداد با یه پا پریدن و عبور کردن از میون اون همه موانع. چیزی شبیه مسابقات دو با مانع پاراالمپیک معلولا بود . تلاش کردم زودتر خودمو به انتهای صف برسونم. رسیدن به آخرِ صف یه موفقیت بزرگ بود. گرچه امکان نداشت بی نصیب نمونی و دهها ضربه سنگین رو نوش جان نکنی ، ولی به هر حال کمتر خوردن و زنده موندن غنیمت بود. هر ضربه ای می تونست منجر به مرگ یا نقص عضو بشه. هر یه ثانیه تاخیر مساوی بود با ضربات بیشتر و مهلک تر. لذا تموم انرژی و توانمو جم کردمو با تمام قدرت یه پایی شروع کردم به دویدن. خودم نمی دونم با چه سرعتی دویدم ولی اینو می دونم تو شرایط عادی اونم دوپایی همچین سرعتی نداشتم. عجب دویی داشتم و خودم نمی دونستم! باریک الله رحمان یادت باشه پات که به ایران رسید باید بشی عضو تیم ملی دو صدمتر. بعضی وقتا یکی از بعثیا کتف آدمو می گرفت و بقیه میزدن که هیچکس قِسر در نره. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ ╔═.🍃.═══════╗ 👇 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼🌼 ╚═══════.🍃.═╝