#سلام_امام_زمانم 😍✋
#مهدےجانم❤️
بیا اے آنڪہ بـر عـالم امیرے
بشر را وارهان از این اسیرے
بیا تا عدلِ حیدر زنده گردد
تو فرزندِ برومندِ غـدیرے
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
گیریم که جنگ جملی هست، غمی نیست
یک فتنه بین المللی هست، غمی نیست
ما تجربه کردیم که در لحظه فتنه
تا رهبر ما سید علی هست غمی نیست
#جانم_فدای_رهبر
#رهبرانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سلام_حضرت_آقا
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼🌿🌼🌿🌼
🌿🌼🌿
🌼🌿🌼
🌿
🌼
@zohoreshgh
❣﷽❣
#نماز_هرشب_شعبان
#نماز_شب_بیست_و_چهارم_ماه_شعبان
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و چهارم ماه شعبان دو رکعت نماز بگذارد که درهر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره نصر را ده بار بخواند، خداوند تعالی با آزادی او از جهنم رهایی از عذاب وعذاب قبر و حساب کوتاه و دیدار آدم و نوح و پیامبران و شفاعت ٬ اکرامش میکند.
📚منبع: مهمترین دانستنیهای یک مسلمان بارویکرد روزشماررویدادهای مهم تاریخ اسلام، تألیف زهراپاشنگ، جلد 2، ص878.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین 🌹
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼
🌿
🌼🌿🌼
🌿🌼🌿
🌼🌿🌼🌿🌼
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۲۴ مهیا شوڪه بود همه به او نگاه می کردند مخالفتی نکرد دو
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۲۵
مهیا گوشه ای ایستاد پاهایش را تند تند تڪان مے داد و خیره به دو ماموری بود ڪه مشغول نوشتن چیزهایے در پرونده آبی رنگ بودند
_حالتون خوبہ؟؟
مهیا سرش را بلند ڪرد و به شهاب ڪه این سوال را پرسیده بود نگاهے ڪرد
_آره خوبم فقط یڪم شوڪه شدم
شهاب با تعجب پرسید
_شوڪه برا چے؟
_آخه این همہ بسیجے اون هم یہ جا تا الان ندیده بودم
شهاب سرش را پایین انداخت و ریز ریز خندید.. ڪه درد زخمش باعث شد اخم ڪنه
_خب آقای مهدوی لطفا برامون توضیح بدید دقیقا اون شب چه اتفاقی افتاد
با صدای مامور سرشان را طرف سروان برگرداندند
مهیا بر اتیکت روی فرم لباس مامور زوم کرد آرام زمزمه ڪرد
_سروان اشکان اصغری
_اون شب من بعد مراسم موندم تا وسایل هیئت رو بزارم تو پایگاه ها ڪه دیدم یڪی صدام میڪنه سرمو ڪه بلند ڪردم دیدم خانم رضایی هستن ڪه چند پسر دنبالشون می دویدند با پسرا درگیر شدم یڪشونو یه مشت زدم زود بیهوش شد
مطمئنم مست بود چون ضربه ی من اونقدرا محڪم نبود من با دو نفر دیگه درگیر بودم ڪه اون یڪی بهوش اومد و با چاقو زخمیم ڪرد
_خانم رضایی گفتن ڪه شما قبل از اینڪه زخمی بشید به ایشون گفتید برن تو پایگاه خواهران؟؟
_بله درسته
سروان سری تکون داد
_گفتید رفتید تو پایگاه خواهران
مهیا
ــ بله
_آقای مهدوی مگه کسی از خانما اونجا بودن که در پایگاه باز بود ؟
شهاب از نشستن زیاد زخمش خونریزی ڪرده بود از درد ملافه را محڪم در دستانش فشرد
_وسایل زیاد بود نمیشد همه رو تو پایگاه برادران بزاریم برای همین میخواستم یه تعدادیشو بزارم تو پایگاه خواهرا
_خب خانم رضایی شما قیافه های اونا رو یادتونه
_نخیر یادم نیست
_یعنی چی خانم یادتون نیست
مهیا ڪه از دست این سروانِ خیلی شاڪی بود با عصبانیت روبه سروان گفت....
👈 #ادامه_دارد....
رمان #جانم_میرود
✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌻🍃🌻.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۲۵ مهیا گوشه ای ایستاد پاهایش را تند تند تڪان مے داد و خیر
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۲۶
_جناب دیشب تاریک بود و من ترسیده بودم وقت نداشتم که زل بزنم بهشون بعدشم شما چرا اینطوری با من حرف میزنید... اون از دیشب که می خواستید منو بازداشت کنید اینم از الان اصلا یه دفعهای بگید ایشونو من زدم ناکار کردم
شهاب از عصبانیت و شنیدن قضیه بازداشت خیلی تعجب ڪرد...در باز شد و پرستار وارد شد
_جناب سروان وقتتون تموم شد بیمار باید استراحت ڪنه
سروان سری تڪان داد واخمی به مهیا کرد
_آقای مهدوی فردا یک مامور میفرستم برای چهره نگاری
_بله در خدمتم
_خداحافظ ان شاء الله بهتر بشید
شهاب تشڪری ڪرد
پرستار رو به مهیا گفت
_خانم شما هم بفرمایید بیرون وقت ملاقات تموم شد
مهیا به تڪان دادن سرش اڪتفا کرد سروان و پرستاراز اتاق خارج شدند ...مهیا دو قدم برداشت تا از اتاق خارج شود ولی پشیمون شد با اینڪه از شهاب خوشش نمی آمد اما بی ادب نبود باید یه تشڪری بکنه دو قدم رو برگشت
_شهـ... منظورم آقای برادر
_بله
_خیلی ممنون
خیلی به خودش فشار آورده بود تا این دو ڪلمه را بگویید
_خواهش میڪنم اما
مهیا وسط صحبتش پرید
_برادر لطفا امر به معروف و نهی نمیدونم چی نکن
شهاب سرش را پایین انداخت
_نمی خواستم امر به معروف و نهی از منڪر بڪنم فقط میخواستم بگم ڪاری نڪردم وظیفه بود
مهیا ڪه احساس می ڪرد بدضایع شده بود زود خداحافظ کرد و از اتاق خارج شد.... به در تکیه داد و محکم به پیشانیش زد
_خاڪ تو سرت مهیا
👈 #ادامه_دارد....
رمان #جانم_میرود
✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌻🍃🌻.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۲۶ _جناب دیشب تاریک بود و من ترسیده بودم وقت نداشتم که زل
💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۲۷
بعد از بیرون آمدن مهیا همه به اصل قضیه پی برده بودند و دلیل ماندن مهیا در اتاق را فهمیدند....مهیا و خانواده اش بعد از خداحافظی با خانواده مهدوی به خانه برگشتند...
مهیا وارد اتاقش شد...
فردا ڪلاس داشت ولے دقیقا نمیدانست ساعت چند شروع ڪلاس هست
سراغ گوشیش رفت شارژ تمام ڪرده بود به شارژ وصلش ڪرد
ــــ اوه اوه چقدر smsو میس ڪال
ڪلی تماس از نازی و مامانش داشت بقیه هم از یه شماره ناشناس...پیام ها رو چڪ کرد که پیام از نازی داشت ڪه ڪلی به او بدو بیراه گفته بود ...و یڪ پیام از زهرا
و بقیه هم از هماڹ شماره ے ناشناس یکی از پیام ها را باز ڪرد
_سلام خانمي جواب بده ڪارت دارم
بقیه پیام ها هم با همین مضمون بودند
شروع ڪرد تایپ ڪردن
_شما؟؟
برای زهرا هم پیامی فرستاد ڪه فردا ڪلاس ساعت چند شروع میشہ…؟
بعد از چند دقیقه زهرا جواب پیامش را داد
گوشیش را ڪنار گذاشت یاد طراحی هایش افتاد ڪه باید فردا تحویل استاد صولتی مے داد...زیر لب ڪلی غر زد
لب تاپش را روشن ڪرد و شروع ڪرد به طراحے
ڪش و قوسے بہ ڪمرش داد همزمان صدای اذان از مسجد محله بلند شد هوا تاریڪ شده بود
_واے ڪی شب شد
مثل همیشه پنجره ی اتاقش را بست
و دوباره مشغول طراحي شد....
👈 #ادامه_دارد....
رمان #جانم_میرود
✍ نویسنده #فـاطمہ_امـیرے
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌻🍃🌻.═══════╗
👇
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
╚═══════🌻.🍃🌻.═╝
تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🌷 #مهدی_شناسی ۷۴۳🌷 🌿شرح دعای ام
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
@zohoreshgh
❣﷽❣
🌷 #مهدی_شناسی ۷۴۴🌷
🌿شرح دعای امام رضا علیه السلام🌿
🔶«وَ اقْصِمْ بِهِ… شَارِعَةَ الْبِدَعِ»
«خداوندا! بدعت گزاران را بوسیلهی او در هم بکوبان.»🔶
💠بدعت گذار کسی است که در دین نوآوری میکند؛ قوانین تازهای را مطرح مینماید و قرائت جدیدی از دین ارائه میدهد.
💠خلاف بزرگ و نابخشودنی اهل بدعت آن است که شریعت را به گونهای دیگر جلوه میدهند، مردم را از دین منحرف میکنند و موجب مقابلهی آنها با آئین حق میشوند.
💠بدعتگزاران آنقدر خبیث و آلودهاند که در روایات اهل بیت علیهمالسلام از مصاحبت با آنها منع شدهایم، زیرا به صرف مجالست با اهل بدعت، از آنها تأثیر میپذیرم.
💠فردی به نام جعفری، به محضر مبارک موسیبنجعفر علیهالسلام مشرف شد و امام علیهالسلام به او فرمودند:
«چطور من تو را نزد عبدالرحمن یعقوب (که از بدعتگزاران است) دیدم !»
💠جعفری پاسخ داد: او دایی من است. امام علیهالسلامفرمودند: «یا با او بنشین و ما را رها کن، یا با ما باش و او را رها کن».
💠جعفری عرض کرد: اعتقاداتش را قبول ندارم. امام علیهالسلام فرمودند: «آیا نمیترسی که هنگام نزول عذاب، تو هم با او معذّب شوی؟»
💠طبق فرمایش امام کاظم علیهالسلام؛
🔺اولاً: حتّی در صورت عدم پذیرش اعتقادات اهل بدعت، اجازهی مجالست با آنها را نداریم.
🔺ثانیاً: اگر در کنار بدعت گزاران قرار گیریم، همراه با آنها معذّب میشویم.
💠رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:«اگر کسی سراغ بدعت گذاری برود، او را معظم بداند و به او احترام بگذارد، گویا برای ویرانکردن دین تلاش کرده است.»
💠صاحبان بدعت آنقدر به دین و دیانت لطمه میزنند که تکریم یک اهل بدعت، گویا همراهی با او برای آسیب رساندن به دین است.
💠جای تعجّب است که گروهی از بعضی دشمنان اسلام به نیکی یاد میکنند و خدمات آنها را به اسلام بر میشمارند! در صورتی که خدماترسانی اگر بر اساس شریعت و در طریق ولایت نباشد، مهر قبول نمیخورد و هیچ برکتی به دنبال نخواهد داشت.
🔶«وَ اقْصِمْ بِهِ… مُمِیتَةَ السُّنَّةِ»
«خدایا هر کس اقدام به اقامه سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله میکند، نابود کن»🔶
💠منظور از این تعبیر، رؤسا و زمامداران این خلاف هستند، یعنی کسانی که از موضع قدرت وارد عمل میشوند و سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را از بین میبرند.
💠شاید برخی از ما با ترک بخشی از سنن النبّی یا برخورد جاهلانه با برخی از موارد آن به سنّت پیامبر صلیاللهعلیهوآله لطمه بزنیم، ولی از این طریق سنّت از بین نمیرود.
💠در عبارت دعا واژه «سُنَن» استفاده نشده بلکه کلمهی مفرد «سنّت» به کار رفته است. در اینجا منظور اسم جنس «سنّت» است.
💠کسی که با تبعیت از سنّتهای رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله مقابله کند، در شمار «مُمِیتَةَ السُّنَّةِ» قرار میگیرد:
به این معنا که:
فردی قائل به بهرهبردن از عقل و خرد شخصی باشد و بگوید هر کس قادر است که خودش نحوهی صحیح ارتباطات، معاملات، خوردن، خوابیدن و سایر اُمورش را تشخیص دهد، و نیازی به آموختن و اجرا کردن سنتهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیست!
💠ممکن است منظور، از بین بردن سنّت اصلی پیامبر صلیاللهعلیهوآله -یعنی اقامهی ولایت- باشد. کسی که بخواهد با ولایت مقابله کند، گویا درصدد اقامه سنّت است.
#مهدی_شناسی
#قسمت_744
#امام_زمان
#دعای_امام_رضا_علیه_السلام
#استاد_بروجردی
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰
مداحی_آنلاین_دو_جریان_در_آخرالزمان.mp3
5.76M
♨️دو جریان در آخر الزمان
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #رفیعی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
***
🎥 منقلب شدن
مرحوم#آیت_الله_امامی_کاشانی در لحظه ی وصف
حضرت ولی عصر علیه السلام
▪️شادی روح مطهرشان صلوات و حمدوسوره
🌺 اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّـکَ_الفَـــرَج
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
یاد خدا ۴۰.mp3
10.94M
مجموعه #یاد_خدا ۴۰
#استاد_شجاعی | #آیت_الله_فاطمی_نیا
√ حضور قلب ندارم!
وسط نماز، صدبار ذهنم میپّره !
وسط ذکر، همهی فکرای عالَم از سر من میگذره!
✘ من چجوری میتونم تمرکز بگیرم ؟
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
038.mp3
24.62M
🟣 #خانواده_موفق
#دکتر_سعید_عزیزی
💠قسمت سی و چهارم
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️