از حاجات دلتـون خـبر نـدارم
اما به قداست زیباترین واژهها
کـه از آسمـان میبـارنـد
آرزو می کنم در این روزهـا
و شبهای عزیز زیبـاترینها را
از دستان خـدا هدیه گرفته باشین ...آمین یا رب العالمین
🔴 روزهای شب قدر همانند شبهای آن است
🔵 قالَ السيّدُ ابنُ طاووسَ قدس سره : «وَاعلَم أنَّ الرِّوايةَ وَردت مِن عدّةِ جهاتٍ عَنِ الصّادقينَ ـ عَنِ اللّهِ جلَّ جَلالُه ـ عَليهم أفضلُ الصَّلواتِ أنَّ يومَ ليلةِ القَدرِ مِثلُ لَيلتهِ ؛ فإيّاك أن تُهَوِّنَ بنهارِ تِسعَ عَشرَةَ ، أو إحدى وعِشرينَ ، أو ثَلاثٍ وعِشرينَ ، وتَتَّكلَ على ما عَمِلتَه في لَيلتِها وتَستَكثرَه لمولاكَ ، وأنتَ غافلٌ عَن عظيمِ نِعمتهِ ، وحقوقِ ربوبيّتهِ
🔺 سيّد ابن طاووس رحمه الله گويد:
🌕 بدان كه روايت ، با سندهايى چند از امامان راستگو ـ كه برترينِ درودهاى خداوند بر آنان باد ـ از خداى متعال نقل شده است كه: «روز شب قدر ، مثل شب قدر است». پس مبادا روز نوزدهم يا بيست و يكم يا بيست و سوم را ناچيز بشمارى و به آنچه در اين سه شب انجام داده اى ، بسنده كنى و آن را نزد خداى خود زياد به حساب آورى، در حالى كه از نعمت بزرگ و حقوق پروردگارى اش غافل باشى!
در اين سه روز بزرگ و ارجمند ، بيشترين تلاش را در مورد: عبادت ها، دعاها و غنيمت شمردن زندگى پيش از فرا رسيدن مرگ ، داشته باش.
https://eitaa.com/zohormahdi1402
🔴 عجایب دنیای ظهور
⭕️ گزارش اشیاء به انسان
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
وَالَّذي نَفسِي بِيَدهِ لَا تَقُومُ السَّاعَة حَتّى يَخرُجَ أَحَدكُم مِن أهْلِهِ فَتُخبِرَهُ نَعْلهُ أوْ سَوطُه أوْ عَصَاهُ بِمَا أحدَثَ أهلُهُ بَعْدَهُ
سوگند به آن که جانم در دست اوست، قیامت برپا نمی شود تا این که کفش یا تازیانه یا عصای شخصی به او خبر دهد که خانواده او پس از خارج شدنش از خانه، چه کاری انجام داده است.
🌕 نیز امام باقر علیه السلام فرمودند:
آن حضرت بدین سبب مهدی نام گرفت که به امور مخفی هدایت میشود تا جایی که افرادی را گسیل می دارد تا شخصی را که مردم او را مجرم وگناهکار نمی دانند به قتل برسانند. میزان آگاهی حضرت از مردم به اندازهای است که اگر کسی در خانه خودش سخنی بگوید بیم آن دارد که مبادا، دیوارهای خانه اش گزارش وشهادت دهند.
📗فردوس الاخبار، ج۵، ص٩٨
📗بحار، ج۵۲، ص۳۹۰
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
🔹نان خشك حضرت امير علیه السلام
راوی می گوید: دیدم یک نفر در نخلستانها دارد کار می کند. من هم خیلی گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد. آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند: «پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور». می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست». گفتم: برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این نان را می خوری؟» فرمودند: «برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و تو را اداره می کند». آمدم آنجا؛ دیدم سفره حسابی است. غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباسهایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم. همينكه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: «برادر! زیر لباست چه گرفتی؟» عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند. من دیدم نانی در توشه او بود که دندانهای من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم». حضرت فرمودند: «همة اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند».
https://eitaa.com/zohormahdi1402
حیدر بادنور
#هر_چه_دلشکسته_تر_خدا_نزدیکتر
بسم الله الرحمن الرحیم 🕋
🌴🌴🌴🌴🌴
عبدصالح خدا،عارف بالله مرحوم حاج آقا حسین سلیمانی میفرمود:
🕋🕋🕋
حقیقت امیرالمومنین علیه السلام است و هر کس به این حقیقت رسید به تمام حقائق میرسد.🕋
🖤🖤🖤🖤
میفرمود: قدر عشق امیرالمومنین را بدانید با وجود عشق مولا نیاز به غیر نیست، فرمود مردم را به عشق امیرالمومنین ترغیب کنید 🕋
🖤🖤🖤🖤
فرمود :غافل از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نشوید، غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد.🕋
🖤🖤🖤🖤
ولی خدا فرمود:
قدر لحظات بندگی را بدانید
نماز میخوانید
روزه میگیرید
احسان میکنید
❤️❤️❤️❤️❤️🕋
فرمود:
هم اهل جنت و هم اهل دوزخ حسرت لحظات بندگی در حیات دنیوی را خواهند خورد
آن دنیا دیگر دنیا عبادت نیست
چه اهل بهشت چه اهل دوزخ
🖤🖤🖤🖤🕋
این اشک ،این توبه ،این ندبه ها ،این نمازها و این روزه ها و بندگی ها و شب زنده داری ها
توشه الی الابد ماست که تکرار نمیشود
شاید این سال آخر بندگی ما باشد
😭😭🖤🖤🖤🕋
بنشیند و تفکر کنید در بندگی خدا
در معرفت حضرت حق
آن تفکر یک ساعته ی ۷۰ سال عبادت همین است🕋
🌺☘🌺☘🌺
قدر بندگی کردن را بدانیم
شاکر باشیم
که عنایت فرمود و ما را با خویش آشنا فرمود
با اهل بیتش علیهم السلام مانوس فرمود
🌺☘🌺☘
😭😭😭😭😭
ولی خدا فرمود:
اگر امشب حال دعا و نیایش هم نداشتید
برید یک گوشه یه روضه بزارید و زار زار برای سید الشهدا علیه السلام گریه کنید
🌸🍀🌸🕋🕋
بخدا قسم که خدا با عنایت دختر ۳ ساله ی آقا تمام گناهان مون رو میبخشه
حسین جور ما رو کشیده
🌹🌹🌹
یا الله🕋🕋🕋
خلصنا من النار یا رب
🍂🍂🍂🍂
پروردگارا!
دیگر ما را از این آتش غیبت و جدایی از امام زمان علیه السلام نجات ببخش
آمین یا رب العالمین🕋
🌺☘🌺☘
حضرت آیت الله العظمی تالهی رضوان الله علیه از اوتاد زمان بودند
حضرت آیه الله شوشتری وقتی خدمتشان میرسیدند خم میشدند و به جای دست ،زانوی ایشان را میبوسیدند!!!
🕋
از غم هجر مکن ناله وفریاد که من
زده ام فالی و فریاد رسی می آید
🌸🍀🌸🍀
😭😭🕋🕋
تنزل الملایکه والروح
ایشان هم اکنون مطاف ملایکه هستند
وملایکه الله در حال طواف به دور وجود مقدس ایشان هستند
خوشا بحال ملایک
وبدا به حال امثال بنده🕋
🍒🍒🍒🍒
🔵 همچنین دستورالعملی از بزرگان عرفان مانند علامه سید علی آقا قاضی (رضوان الله علیه) و علامه حسن زاده آملی (دامت برکاته) رسیده که خوب است اگر کسی بتواند آن را انجام دهد؛🕋
🍇🍇🍇🍇
به قصد پاکی و رشد معنوی و تقرب به خداوند متعال، شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، نیمی از شب که گذشت با وضو و رو به قبله، سر بر سجده گذاشته و ۲۲۵ بار بگویید: «یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار».
🍏🍏🍏🍏🕋
🌕 هر کس این را بگوید ملائکه بر او نازل شده و پاک و مطهرش میکنند ان شاء الله. (چه بفهمد و چه نفهمد؛ اولیای الهی چه بسا متوجه شوند.)
🍐🍐🍐🍐🕋
اگر همه ۲۲۵ مرتبه را در سجده نمیتوانید، مقداری که میتوانید در سجده انجام دهید و بقیه را به حالت نشسته به نیت سجده، مهر را بر پیشانی گذاشته، ذکر را به اتمام برسانید.
🍓🍓🍓🍓🕋
ابتدا حضرت علیه السلام خروج میفرمایند
ایشان در زمین حضور دارند
اما جناب مسیح علیه السلام از آسمان نزول خواهند کرد
🍑🍑🍑🍑🕋
روزه نگرفتن گناه ومعصیت است
آنچه مرگ مفاجاه آور است رعایت نکردن حرمت ماه مبارک است
کسی گناه هم میکند اما میبینی از جهالت است اما اگر از روی عناد و گستاخی باشد در دنیا پاسخ داده میشود
🍒🍒🍒🍒🕋
حضرت آیت الله حاج شیخ_عبدالقائم_شوشتری (رضوان الله تعالی علیه ) می فرمودند:
یکی از بزرگان اولیا ، شب تا سحر به نیت توبه و استغفار در حال سجده فقط این کلمه را می گفت:
((شرمنده ام،شرمنده ام، شرمنده ام ))
نزدیک صبح ندا رسید:
🕋🕋
((بخشنده ام، بخشنده ام، بخشنده ام! ))
🍀🌺🍀🌺
علت محروم شدن از نماز شب...
عن الإمامِ الصّادقِ جعفرِ بنِ محمّدٍ عليه السلام :
إِنَّ الرَّجُلَ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلَاةَ اللَّيْلِ ، وَ إِنَّ الْعَمَلَ السَّيِّئَ أَسْرَعُ فِی صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِّينِ فِي اللَّحْمِ .
🌺🍀🌺🍀🕋
چه بسا شخصی به وسيله انجام گناهی از نماز شب محروم گردد ، همانا تأثير گناه در انسان سريع تر از تأثير چاقو در گوشت است .
🌸🍀🌸🍀
سلام بر اهالی سحر
منتظران نورانی حضرت حجت علیه السلام
🕋🕋🕋
ولایت از آن خدا
رسول خدا صل الله وعلیه وآله
معصوم
و نایب المعصوم است
در عصر غیبت که ما از امام علیه السلام محرومیم
در تحت تبعیت وولایت نایب ایشان هستیم
🤎🤎🕋
دفع کنید شیطان را از خودتان با دعا ( بالابردن دستها)
و با توسل به ایمه ی هدی علیهم السلام بالاخص حضرت سیدالشهدا علیه السلام
💔💔🕋
هرچه دل شکسته تر
خدا نزدیکتر
انعکاس خدا در تکه های دل شکسته بسیار بیشتر است
🍇🍇🍇🍇🕋
بله
با خدا بودن عجیب است
اوج زیبایی است
اوج همه ی لذتهاست
خدا میداند اولیا الهی در چه لذات معنوی هستند🕋🕋
🍎🍎🍎🍎
🌴گوهر معرفت 🌴
والسلام علیکم و رحمةالله وبرکاته
▫️▫️▫️▫️🍃
🌸کوتاه شدن یا طولانی شدن غیبت، به دست ماست
طولانی شدن غیبت یا کوتاه شدن آن به دست ما است. این نکته خیلی مهم است. غیبت امام زمان علیه السلام را خدای متعال ممکن است طولانی کند، بشود 10 هزار سال، و ممکن است کوتاه کند و همین الان غیبت را پایان بدهد.
با بهانه و یا بی بهانه. بهانه آن دعای شما شیعه است. جلو انداختن ظهور مهدی اسلام یا عقب افتادن ظهور او دائر مدار تنبلی شما و دائر مدار در کار آمدن شما است. معطّل نشوید. اگر همینطور خوابیدی به خواب خرگوشی، خدا عقب می اندازد. اگر جنبیدی و به جوش آمدی و اشک و ناله و دعا و در خانه خدا رفتی و ضجّه و ناله کردی، خدا ظهور را جلو می اندازد. اینها مضامین روایات است،
در روایات ما غیبت حضرت مهدی علیه السلام را اعلام کرده اند و برای ظهورش هم وقت معین نکردهاند، فرموده اند: «كَذَبَ الْوَقَّاتُون». حضرت باقرعلیه السلام فرمود: «لَا أُوَقِّتُ لَهُ وَقْتاً وَ لَا يُوَقَّتُ لَهُ وَقْت» ما برای ظهور وقت معین نمی کنیم، خدا هم وقت معین نکرده است. اگر شیعه دعا کنند، مسلمین اشک بریزند و بنالند، از خدای متعال بخواهند، خدای متعال ظهور را جلو می اندازد.
دعا بر فرج حضرت کنید. یک وقت دیدید پیرمرد و پیرزنی، بچه دل سوخته ای، یک بزرگ دل شکسته ای، از ته دل یک خدا می گوید، عرش را به لرزه می آورد، و تیر دعای او به هدف اجابت می خورد، خدای متعال حضرت را ظاهرش می کند.
در روایت از امام صادق علیه السلام داریم که: اگر دعا نکنید، غیبت امام عصر طول می کشد تا حدّی که خدا می داند، و اما اگر دعا کنید، خدا به برکت دعای شما جلو می اندازد، جلو می اندازد.
▫️
ظهور بسیار نزدیک است
اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ جولان شیاطین در آخرالزمان
نخستین ازدواج!! قانونی همجنسبازان در یونان
🔸 علیرغم مخالفتهای شدید کلیسا و تظاهرات تاریخی مردم، پارلمان یونان در پانزدهم فوریه ۲۰۲۴ (۲۷ بهمن ۱۴۰۲) ، ازدواج (بخوانید همباشیِ) همجنسبازان را مجاز اعلام کرد. ازدواج همجنسبازان در بسیاری از کشورها ممنوع و حتی جرم شناخته میشود اما ۳۷ کشور در جهان این فحشای علنی را به رسمیت شناختهاند!!
تصاویر تظاهرات تاریخی مردم یونان علیه قانونی کردن همباشیِ همجنسبازان
⚫️ نمازگزارانی که در زمرهٔ کافران هستند، و روز قیامت در وادی «ویل» وارد میشوند...
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
نماز ستون دین است، هرکس از روی عمد نماز خود را ترک کند دینش را ویران نموده است و هرکس اوقات آن را ترک نماید داخل «ویل» خواهد شد، و «ویل» وادی ای است در دوزخ چنانکه خداوند فرموده است: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ* الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ.»
«الرّسول صلی الله علیه و آله: الصَّلَاهًُْ عِمَادُ الدِّینِ فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَهُ وَ مَنْ تَرَکَ أَوْقَاتَهَا یَدْخُلُ الْوَیْلَ وَ الْوَیْلُ وَادٍ فِی جَهَنَّمَ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ.»
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۴۰۲
📗مستدرک الوسایل، ج۳، ص۹۸
📗بحارالأنوار، ج۷۹، ص۲۰۲
📗جامع الأخبار، ص۷۳
🌕 امام باقر علیهالسلام فرمودند:
و خدا تا کسی را کافر نخواند، کلمهی «وَیْلٌ» را دربارهی او به کار نمیبرد، چنان که فرموده است: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّين»َ... وای بر نمازگزارانی که...
«الباقر علیه السلام: وَ لَمْ یَجْعَلِ الْوَیْلَ لِأَحَدٍ حَتَّی یُسَمِّیَهُ کَافِراً قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ»...
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴
📗الکافی، ج۲، ص۳۱
📗بحارالأنوار، ج۶۶، ص۸۹
📗وسایل الشیعه، ج۱، ص۳۴
https://eitaa.com/zohormahdi1402
❓چهار سوال اساسی قیامت!
امام موسی كاظم علیهالسلام:
بنده در روز قیامت قدمی از قدم برنمیدارد تا از چهار چیز از او بازخواست شود:
1⃣ عمر خود را در چه راهی به پایان رسانده؟
2⃣ جوانیش را در كجا سپری نموده؟
3⃣ مالش را از چه راهی به دست آورده و در كجا به مصرف رسانده؟
4⃣ و دیگر از ولایت و محبت ما اهل بیت است.
📚 بحارالانوار ، ج٧ ، ص٢٨٩
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥ماجرای دیدن عذاب شب اول قبر یک میت توسط آیتالله گلپایگانی ره!
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی که من فهمیدم باردارم، خیلی کارها کردم که این بچه نمونه ...
ناراحتی امام حسین (ع) از مادری که قصد داشت فرزندش را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنهایی که عذاب قبر ندارند!
امام صادق علیهالسلام:
سه گروه از زنان در عالم بعد از مرگ عذاب قبر را نخواهند دید و در روز رستاخیز با فاطمه (س) محشور خواهند شد و پاداش هزار شهید و یک سال عبادت به آنها داده خواهد شد و آنها عبارتند از زنانی که:
امراة صَبَرت عَلی غَیرَةِ زَوجِها وَ امرَأةٌ صَبرت عَلی سوءِ خُلُق زوجِها، وَ امرأة وهبت صداقها لزوجها
۱- زنانی که غیرتورزی شوهر خود را تحمل نمایند!
۲- زنانی که نسبت به بداخلاقی شوهر خود شکیبا باشند!
۳- زنانی که مهریه خود را بر شوهرانشان ببخشند.
📙وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۸۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد مرگ از دلهای شما رفته و آرزوهای فریبنده، جای آن را گرفته است ...
خطبه ۱۱۳ نهجالبلاغه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
nagah rahimane emam zaman.mehrabian.mp3
4.79M
🎧نگاه با محبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎙️حجت الاسلام #محرابیان
❤️#امام_صادق(علیه السلام) :
🔶مردم در انتهای غیبت از دین خارج خواهند شد #گروه_گروه، آنچنانکه در صدر اسلام دسته دسته وارد می شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 گنج پنهانی که توسط #امام_زمان(عج) نمایان خواهد شد
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
👤 حجت الاسلام #عابدینی
✨✨✨✨✨🍃
خدای تعالی در ماه رمضان، دامنهی تفحّص آنهایی که دنبال امام زمان ارواحنافداه میگردند را محدود کرده.
شاید نباید هم دنبال بگردی. پذیراییکننده و صاحبخانه است، باید چشم باز کنی.
پس در این ماه، کاهلی نکنید.
تکتک لحظاتتان را تنظیم کنید، امام زمانتان را هدف قرار بدهید. حدّاقل شب احیاء، شب قدر در کنار آقایمان بنشینیم.
01_Porsesh_Pasokh_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
15.27M
⭕️مستند صوتی شنود (پرسش و پاسخ)
✅جلسه هفدهم
🛑 چرا برخلاف گفته قرآن، شیطان اینقدر قوی بود؟
🛑 چرا نباید محتضر تنها بماند؟
🛑آیا در برزخ، امکان گریه وجود دارد؟
🛑کاوری که خدا بر اعمال ما کشیده است.
🛑استقبال بی نظیر از مباحث شنود
#مستند_شنود
4_5863742188633983593.mp3
2.51M
🔷 داستان شماره 59
🔴 رویای صادقانه خادم حرم امام حسن عسکری و عنایت ویژه امام عصر (عج) به او
سيد نبيل عالم جليل آقاى حاج سيد على خراسانى معروف بعلم الهدى فرمود مشهدى محمد ترك سالهاى چند بود بمن اظهار ارادت مى كرد و بنماز جماعت حاضر مى شد. لكن چون مردم درباره او گمان خوشى نداشتند من چندان باو اظهار محبت نمى كردم تا اينكه چه پيش آمدى براى او شد كه چشمهاى او كور شد و بفقر و پريشانى گرفتار گرديد. من بسيارى از روزها مى ديدم بچه اى دست او را گرفته و بعنوان گدائى او را مى برد و او بزبان تركى شعر مى خواند و مردم چيزى باو مى دهند. بسيارى از اوقات او را در حرم مطهر حضرت رضا (ع ) مى ديدم كه دست بشبكه ضريح مطهر گرفته و طواف مى كند و بصداى بلند چيزى مى خواند و كراراً از پهلوى من مى گذشت و چون كور بود مرا نمى ديد. چون خدام او را مى شناختند مانع صدا و گريه او نمى شدند تا اينكه هفت سال تقريباً گذشت روزى شنيدم كسى گفت حضرت رضا (ع ) مشهدى محمد را شفا مرحمت نموده . من اعتنائى باين گفته ننمودم تا قريب دو ماه گذشت . روزى او را در بست پائين خيابان با چشم بينا و صورت و لباس نظيف ديدم بخلاف سابق كه جامه كثيف و مندرس داشت و او بسرعت مى رفت . چون چشمش بمن افتاد بطرف من آمد و دست مرا بوسيد و گفت (قربان الوم ) من هفت سال است شما را نديدم . گفتم مشهدى محمد تو كه كور بودى و چشمان تو خشكيده بود مگرچه شده است كه حال مى بينى ؟! شروع كرد بتركى جواب دادن (من جده قربان الوم شفا وردم ) گفتم فارسى بگو و او بزحمت بفارسى سخن مى گفت . گفت قربان جدت شوم كه مرا شفا داد با اينكه من روزى هنگام عصر بمنزل رفتم زوجه ام بى بى گريه مى كرد و آرام نمى گرفت من سبب پرسيدم جواب نداد و چاى براى من دم كرد و گذارد و از اطاق با حال گريه بيرون رفت . من هرقدر اصرار كردم كه براى چه گريه مى كنى جواب نداد لكن بچه هاى من گفتند كه مادر ما با زن صاحبخانه نزاع كرده لذا پرسيدم بى بى امروز براى چه نزاع كردى . گفت اگر خدا ما را مى خواست اين گونه پريشان نمى شديم و تو كور نمى گشتى و زن صاحبخانه بما منت نمى گذاشت و نمى گفت اگر شما مردمان خوبى بوديد كور و فقير نمى شديد اين سخنان را با گريه گفت و از اطاق با حال گريه بيرون رفت . من از اين قضيه بسيار منقلب شدم و فوراً برخواستم و عصاى خود را برداشتم كه از خانه بيرون شوم . بچه ها فرياد زدند مادر بيا كه پدر مى خواهد برود بى بى آمد و گفت چاى نخورده كجا مى روى گفتم شمشير برداشتم بروم با جدت جنگ كنم يا چشمم را بگيرم يا كشته شوم و تو ديگر مرا نخواهى ديد. آن زن هرچه خواست مرا برگرداند قبول نكردم و بيرون شده و يكسره بحرم مشرف گرديدم و فرياد زدم با حال گريه من جدت على را كشته ام من جدت حسين را كشته ام من چشم مى خواهم . پاسدار حرم دست بشانه من زد كه اين اندازه داد مزن وقت مغرب است مگر تو نماز نمى خوانى چون در بالاسر مبارك بودم گفتم مرا رو بقبله كن . پس مرا در مسجد بالاسر رو بقبله نمود و مهرى نيز براى من پيدا كرد و بمن داد و گفت نماز بخوان لكن ملتفت باش عقب سرت دو نفر از اشخاص محترمند ايشان را اذيت نكنى . پس نماز مغرب را خواندم و باز شروع بناله و گريه و استغاثه نمودم شنيدم كه آن دو نفر بيكديگر مى گفتند اين سگ هرچه فرياد مى زند حضرت رضا جواب او را نمى دهد. اين سخن بسيار بر من اثر كرد و دلم بى نهايت شكست چند قدم جلو رفتم تا خود را بضريح رسانيدم و بشدت سرم را بضريح زدم بقصد هلاك شدن و يقين كردم كه سرم شكست پس حال ضعف برمن روى داد. شنيدم يكى مى گويد محمد چه مى گوئى ؟ تا اين فرمايش را شنيدم نشستم باز سرم را بشدت كوبيدم . دو دفعه شنيدم : محمد چه مى گوئى اگر چشم مى خواهى بتو داديم . از دهشت آن صدا سربلند كردم و نشستم ديدم همه جا را مى بينم و مردم را ديدم ايستاده و نشسته مشغول زيارت خواندن مى باشند و چراغها روشن است از شدت شوق باز سرم را بضريح زدم . در آنحال ديدم ضريح شكافته شد آقائى ايستاده و بمن نگاه مى كند و تبسم مى نمايد و مى فرمايد محمد محمد چه مى گوئى چشم مى خواستى بتو داديم . ديدم آن بزرگوار از مردم بلندتر و جسيم تر و چشمان درشت و محاسن مدور و با لباس سفيد و شالى بركمر مانند شال شما گفتم سبز بود گفت بلى سبز بود و ديدم تسبيحى در دست داشت كه مى درخشيد نمى دانم چه جواهرى بود كه مثل آن نديده بودم . و آن حضرت همى مى فرمود چه مى گوئى چه مى خواهى ؟ من به آنحضرت نگاه مى كردم و بمردم نگاه مى كردم كه چرا متوجه آن جناب نيستند مثل اينكه آنحضرت را نمى بينند وهرقدر آنروز فرمود چه مى خواهى مطلبى بنظرم نيامد كه چيزى عرض كنم . سپس فرمود به بى بى بگو اين قدر گريه نكند كه گريه او دل ما را مى سوازند. عرض كردم بى بى آرزوى زيارت خواهرت را دارد فرمود مى رود. پس از نظرم رفت و ضريح بهم آمدو من برخواستم پاسدار كه مرا بينا ديد گفت شفا يافتى گفتم بلى . پس زوار ملتفت شدند و بر سر من ريختند و لباسهاى مرا پاره پاره كردند لذا خودم را بكورى زدم و فرياد زدم از من كور چه مى خواهيد و
زود از حرم بيرون آمدم و از دارالسياده خودم را بكفش دارى رساندم . و چون كفشدار مشغول دادن كفشهاى زوار بود من باو گفتم كفش مرا بده كه مى خواهم زودتر بروم . كفشدار مرا كه بينا ديد تعجب كرد و گفت مشهدى محمد مگر مى بينى مگر حضرت رضا (ع ) تو را شفا مرحمت فرموده است . گفتم بلى و زود بيرون شدم . ميان صحن كه رسيدم ديدم صحن خلوت است بفكر افتادم حال كه مى خواهم بروم بخانه چگونه دست خالى بروم زيراكه بچه ها گرسنه اند و ما غذائى نداريم و قند و چاى هم لازم است . لذا از همانجا توجه بقبر مبارك نموده عرض كردم : اى آقا چشم بمن دادى گرسنگى خود و بچه ها را چكنم . ناگاه دستى پيدا شد صاحب دست را نديدم چندى در دست من گذاشت چون نگاه كردم يك عدد اسكناس ده تومانى بود. پس رفتم بازار و نان و لوازم ديگر گرفته رو بخانه نهادم بين راه همسايه ام را ديدم گفت مشهدى محمد بعجله مى روى مگر بينا شده اى . گفتم بلى . حضرت رضا (ع ) مرا شفا داده تو كجا مى روى ؟ گفت : مادرم بدحال است عقب دكتر مى روم گفتم احتياج نيست يك لقمه از اين نان را بگير كه عطاى خود حضرت رضا (ع ) است باو بخوران شفا مى يابد. او لقمه نان را گرفت و برگشت من نيز بخانه آمدم و خودم را اولاً بكورى زدم و لوازم خانه را بزوجه ام دادم پس چون اسباب چاى را آورد و بچه ها دور من بودند و زوجه ام از اطاق بيرون شده بود من گفتم قورى جوشيد. بچه گفتند مگر مى بينى ؟ گفتم بلى فرياد كردند مادر بيا كه پدر ما بينا شده . بى بى آمد قضيه را باو گفتم و او بسيار خوشوقت شد و شب را بخوشى گذرانديم . صبح احوال مادر همسايه را پرسيدم گفتند قدرى از آن نان را در دهان او گذاشتيم و بهر زحمتى بود باو خورانيديم چون تمام لقمه از گلوى او فرو رفت حالش بهتر شد و اكنون سالم است .
سيد نبيل عالم جليل آقاى حاج سيد على خراسانى معروف بعلم الهدى فرمود مشهدى محمد ترك سالهاى چند بود بمن اظهار ارادت مى كرد و بنماز جماعت حاضر مى شد. لكن چون مردم درباره او گمان خوشى نداشتند من چندان باو اظهار محبت نمى كردم تا اينكه چه پيش آمدى براى او شد كه چشمهاى او كور شد و بفقر و پريشانى گرفتار گرديد. من بسيارى از روزها مى ديدم بچه اى دست او را گرفته و بعنوان گدائى او را مى برد و او بزبان تركى شعر مى خواند و مردم چيزى باو مى دهند. بسيارى از اوقات او را در حرم مطهر حضرت رضا (ع ) مى ديدم كه دست بشبكه ضريح مطهر گرفته و طواف مى كند و بصداى بلند چيزى مى خواند و كراراً از پهلوى من مى گذشت و چون كور بود مرا نمى ديد. چون خدام او را مى شناختند مانع صدا و گريه او نمى شدند تا اينكه هفت سال تقريباً گذشت روزى شنيدم كسى گفت حضرت رضا (ع ) مشهدى محمد را شفا مرحمت نموده . من اعتنائى باين گفته ننمودم تا قريب دو ماه گذشت . روزى او را در بست پائين خيابان با چشم بينا و صورت و لباس نظيف ديدم بخلاف سابق كه جامه كثيف و مندرس داشت و او بسرعت مى رفت . چون چشمش بمن افتاد بطرف من آمد و دست مرا بوسيد و گفت (قربان الوم ) من هفت سال است شما را نديدم . گفتم مشهدى محمد تو كه كور بودى و چشمان تو خشكيده بود مگرچه شده است كه حال مى بينى ؟! شروع كرد بتركى جواب دادن (من جده قربان الوم شفا وردم ) گفتم فارسى بگو و او بزحمت بفارسى سخن مى گفت . گفت قربان جدت شوم كه مرا شفا داد با اينكه من روزى هنگام عصر بمنزل رفتم زوجه ام بى بى گريه مى كرد و آرام نمى گرفت من سبب پرسيدم جواب نداد و چاى براى من دم كرد و گذارد و از اطاق با حال گريه بيرون رفت . من هرقدر اصرار كردم كه براى چه گريه مى كنى جواب نداد لكن بچه هاى من گفتند كه مادر ما با زن صاحبخانه نزاع كرده لذا پرسيدم بى بى امروز براى چه نزاع كردى . گفت اگر خدا ما را مى خواست اين گونه پريشان نمى شديم و تو كور نمى گشتى و زن صاحبخانه بما منت نمى گذاشت و نمى گفت اگر شما مردمان خوبى بوديد كور و فقير نمى شديد اين سخنان را با گريه گفت و از اطاق با حال گريه بيرون رفت . من از اين قضيه بسيار منقلب شدم و فوراً برخواستم و عصاى خود را برداشتم كه از خانه بيرون شوم . بچه ها فرياد زدند مادر بيا كه پدر مى خواهد برود بى بى آمد و گفت چاى نخورده كجا مى روى گفتم شمشير برداشتم بروم با جدت جنگ كنم يا چشمم را بگيرم يا كشته شوم و تو ديگر مرا نخواهى ديد. آن زن هرچه خواست مرا برگرداند قبول نكردم و بيرون شده و يكسره بحرم مشرف گرديدم و فرياد زدم با حال گريه من جدت على را كشته ام من جدت حسين را كشته ام من چشم مى خواهم . پاسدار حرم دست بشانه من زد كه اين اندازه داد مزن وقت مغرب است مگر تو نماز نمى خوانى چون در بالاسر مبارك بودم گفتم مرا رو بقبله كن . پس مرا در مسجد بالاسر رو بقبله نمود و مهرى نيز براى من پيدا كرد و بمن داد و گفت نماز بخوان لكن ملتفت باش عقب سرت دو نفر از اشخاص محترمند ايشان را اذيت نكنى . پس نماز مغرب را خواندم و باز شروع بناله و گريه و استغاثه نمودم شنيدم كه آن دو نفر بيكديگر مى گفتند اين سگ هرچه فرياد مى زند حضرت رضا جواب او را نمى دهد. اين سخن بسيار بر من اثر كرد و دلم بى نهايت شكست چند قدم جلو رفتم تا خود را بضريح رسانيدم و بشدت سرم را بضريح زدم بقصد هلاك شدن و يقين كردم كه سرم شكست پس حال ضعف برمن روى داد. شنيدم يكى مى گويد محمد چه مى گوئى ؟ تا اين فرمايش را شنيدم نشستم باز سرم را بشدت كوبيدم . دو دفعه شنيدم : محمد چه مى گوئى اگر چشم مى خواهى بتو داديم . از دهشت آن صدا سربلند كردم و نشستم ديدم همه جا را مى بينم و مردم را ديدم ايستاده و نشسته مشغول زيارت خواندن مى باشند و چراغها روشن است از شدت شوق باز سرم را بضريح زدم . در آنحال ديدم ضريح شكافته شد آقائى ايستاده و بمن نگاه مى كند و تبسم مى نمايد و مى فرمايد محمد محمد چه مى گوئى چشم مى خواستى بتو داديم . ديدم آن بزرگوار از مردم بلندتر و جسيم تر و چشمان درشت و محاسن مدور و با لباس سفيد و شالى بركمر مانند شال شما گفتم سبز بود گفت بلى سبز بود و ديدم تسبيحى در دست داشت كه مى درخشيد نمى دانم چه جواهرى بود كه مثل آن نديده بودم . و آن حضرت همى مى فرمود چه مى گوئى چه مى خواهى ؟ من به آنحضرت نگاه مى كردم و بمردم نگاه مى كردم كه چرا متوجه آن جناب نيستند مثل اينكه آنحضرت را نمى بينند وهرقدر آنروز فرمود چه مى خواهى مطلبى بنظرم نيامد كه چيزى عرض كنم . سپس فرمود به بى بى بگو اين قدر گريه نكند كه گريه او دل ما را مى سوازند. عرض كردم بى بى آرزوى زيارت خواهرت را دارد فرمود مى رود. پس از نظرم رفت و ضريح بهم آمدو من برخواستم پاسدار كه مرا بينا ديد گفت شفا يافتى گفتم بلى . پس زوار ملتفت شدند و بر سر من ريختند و لباسهاى مرا پاره پاره كردند لذا خودم را بكورى زدم و فرياد زدم از من كور چه مى خواهيد و