eitaa logo
ظهور مهدی
22 دنبال‌کننده
1هزار عکس
2هزار ویدیو
17 فایل
🤲🏻🌱•|اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجــے|•🌱🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
در تاريخ هزار و سيصد و سيزده شمسى بود كه حقير سيد ابوالقاسم هاشمى طباطبائى اصفهانى مبتلا به كسالت سخت و پس از بهبودى و رفع كسالت بدرد پاى شديد مبتلا شدم بطورى تمام مفاصل بطور متناوب گاه دست و گاه ورگ گاه پا در كمال شدت و طاقت فرسا بود. قريب دو سال در اصفهان و تهران مداوا كردم اثرى از بهبودى حاصل نشد. بطوريكه كاملاً بيچاره شدم . بطبيب نصرانى جلفائى بنام (عنبرسو) مراجعه كردم او زانو را سوراخ كرده و با مشمع مشغول معالجه شد، كه اين طرز معالجه در آن وقت متداول بود باز نتيجه اى نگرفتم و درد پا زيادتر شد. بطوريكه راه رفتن با عصا هم غير مقدور بود. ناچار متوسل بحضرت على بن موسى الرضا (ع ) شدم كه بعد از بهبودى درد پا بآستان قدس رضوى بعنوان عتبة بوسى بردم بعد از توسل روزى بعد ازظهر در باغى خوابيده بودم در عالم رويا مجلس مفصلى ديدم كه قريب هفتصد الى هشتصد نفر در آن مجلس نشسته بودند، در زاويه همان مجلس ‍ شخص بزرگوارى كه گويا حضرت على بن موسى الرضا (ع ) بود نشسته بودند و حقير خيلى نزديك به ايشان بودم . ديدم همه مردم انتظار استفاده مادى و معنوى از محضر امام (ع ) دارند، منهم از اين فرصت استفاده كرده عرض كردم به من هم چيزى مرحمت فرمائيد، آقا فوراً دست در بغل كردند مهر ثبت خود را بيرون آورده و بروى ورقه اى زده بمن عطا فرمودند، من گرفتم و نگاه كردم ديدم سجع مهر بطور مدور و آيه نور است ((اَللّهُ نُورُ الْسَّموات وَ الاْرض الخ )) و نوشته هم طلائى و زرين بنظر ميرسيد در بغل گذاردم و از فرط خوشحالى بيدار شدم ولى از معالجه نزد دكتر مذكور (عنبر سو) منصرف شده و مراجعه بدكتر آلمانى بنام (دكتر فوكس ) نمودم او مرا دستور معالجه با آفتاب داد باين معنى كه ده روز، روز اول سه دقيقه ، روز دوم چهار دقيقه ، روز سوم پنج دقيقه تا روز آخر يك ربع پا را برهنه و در مقابل آفتاب قرار دهم او وقتيكه اين دستور را دادند بياد مهر شريف حضرت على بن موسى الرضا (ع ) افتادم كه در او آيه نور بود دانستم اين دستور با آن خواب تناسب دارد حسب الامر عمل كردم در مدت يكهفته بهبودى كامل بدست آمد و با توفيقات الهى به آستان قدس ‍ رضوى مشرف و تا حال كه سنه 1342 است و 29 سال از اين قضيه ميگذرد كوچكترين اثرى از درد پاى خود احساس نكردم .
حضرت آية الله العظمى شهيد محراب عالم جليل القدر و سيد نبيل و مجاهد سيد عبدالحسين دستغيب شيرازى رضوان الله تعالى عليه از جناب فاضل و محقق آقاى حاج ميرزا محمود مجتهد شيرازى نزيل سامرا نقل فرمود از جناب شيخ محمد حسين قمشه اى كه ايشان فرمود: ايشان بقصد تشرف به مشهد حضرت رضا (ع ) از عراق مسافرت ميكند و پس از ورود به مشهد مقدس دانه در انگشت دستش آشكار ميشود و سخت او را ناراحت ميكند چند نفر از اهل علم او را بمريض خانه ميبرند جراح نصرانى مى گويد بايد فوراً انگشتش بريده شود و گرنه ببالا سرايت ميكند. جناب شيخ قبول نميكند و حاضر نميشود انگشتش را ببرند طبيب مى گويد اگر فردا آمدى بايد از بند (مچ ) دست بريده شود شيخ برميگردد و درد شدت ميكند شب تا صبح ناله مى كند فردا ببريدن انگشت راضى ميشود. چون او را مريض خانه ميبرند جراح دست را مى بيند مى گويد بايد از بند دست بريده شود قبول نمى كند و ميگويد من حاضرم فقط انگشتم بريده شود جراح ميگويد فايده ندارد و اگر الان از بند دست بريده نشود ببالاتر سرايت كرده و فردا بايد از كتف بريده شود. شيخ بر مى گردد و درد شدت ميكند بطوريكه صبح ببريدن دست راضى مى شود چون او را نزد جراح مى آورند دستش را مى بيند و ميگويد به بالا سرايت كرده و بايد از كتف بريده شود و از بند دست فايده ندارد و اگر امروز از كتف بريده نشود فردا بساير اعضاء سرايت مى كند و بالاخره بقلب مى رسد و هلاك ميشود. شيخ ببريدن دست از كتف راضى نميشود و برميگردد و درد شديدتر شده تا صبح ناله مى كند و حاضر ميشود كه از كتف بريده شود و رفقايش او را براى مريض خانه حركت مى دهند تا دستش را از كتف ببرند در وسط راه شيخ گفت اى رفقا ممكن است در مريض خانه بميرم اول مرا بحرم مطهر ببريد پس ايشانرا در گوشه اى از حرم جاى دادند شيخ گريه و زارى زيادى كرده و بحضرت شكايت مى كند. ميگويد آيا سزاوار است زائر شما بچنين بلائى مبتلا شود و شما بفريادش ‍ نرسيد (و انت امام الرؤ وف ) خصوصاً درباره زوار پس حالت غشوه اى عارضش ميشود در آنحال حضرت رضا (ع ) را ملاقات مى كند. آنحضرت دست مبارك را بر كتف او تا انگشتانش كشيده و مى فرمايد شفا يافتى شيخ بخود مى آيد مى بيند دستش هيچ دردى ندارد رفقا مى آيند او را بمرض خانه ببرند جريان شفاى خود را بدست آنحضرت به آنها نمى گويد. چون او را نزد جراح نصرانى ميبرند جراح دستش را نگاه مى كند اثرى از آن دانه نمى بيند باحتمال آنكه شايد دست ديگرش باشد آندست را هم نظر مى كنند مى بيند سالم است ميگويد اى شيخ آيا مسيح (ع ) را ملاقات كردى ؟ شيخ فرمود كسى را كه از مسيح (ع ) بالاتر است ديدم و مرا شفا داد پس ‍ جريان شفا دادن امام (ع ) را نقل ميكند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عزیزان حالتون چطوره انشاالله که خوب هستین امروز کانال به علت هایی فعالیت نداره 🌷 عذر خواهم 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ☄️ واجب است اجتماعات استغاثه را در کشورها و شهرهای خود برپا کنید! مستحب نیست‼️ @ostad_shojae I esteghase.com