eitaa logo
ظهور مهدی
22 دنبال‌کننده
951 عکس
1.9هزار ویدیو
17 فایل
🤲🏻🌱•|اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَجــے|•🌱🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ حلال تمام مشکلاتی ای عشق تنها تو بهانۀ حياتی ای عشق برگرد که روزمرّگی ما را کشت الحق که سفينة‌النجاتی ای عشق 🍃سلام بر قطب عالم امکان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝زينب است و عفاف و حيا. ◽️زينب است و يك وسعت تاريخ حرّيت و شجاعت. ◽️حديث وفا را از روزی بايد آموخت كه زينب، پروانه‌ وار گِرد شمع حسينش می‌چرخيد و خود را به آتش اين عشق میزد. ◽️صبر را از او بايد آموخت كه از دريای خون گذشت و شهادت هفتاد و دو ستاره را با چشمان خود ديد و بر پيكر خورشيد و حنجر بریده بوسه زد. ◽️ای خدای صبرهای زينب! به ما لياقت خدمتگزاری، ياری و دعا برای ظهور مولای غريب و مظلوممان، حضرت وليعصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را عنايت فرما و ما را در مسير محنتهای عصر غيبت، دل و جانی زينب وار عطا نما.
    🌐ماجرای ابوراحج حمامی و شفای او به دست امام زمان علیه السلام:❤️🌹 📖 در شهر حلّه حاكمى بود كه به او مرجان صغير مى گفتند و او از ناصبيان ( دشمنان و دشنام دهندگان به ائمّه) بود. پس به او گفتند كه: ابو راجح پيوسته صحابه پیامبر را سبّ مى كند. پس آن خبيث امر كرد كه او را حاضر گردانند. چون حاضر شد، امر كرد كه او را بزنند و چندان او را زدند كه نزديك به هلاكت رسيد. جميع بدن او را زدند، حتّى صورت او را آن قدر زدند كه از شدّت آن، دندانهاى او ريخت و زبان او را بيرون آوردند و آن را به زنجير آهنى بستند. بينى او را سوراخ كردند. ريسمانى از مو، را داخل سوراخ بينى او كردند. سر آن ريسمان مويين را به ريسمان ديگر بستند و سر آن ريسمان را به دست عدّه اى دادند و به آنها امر شد كه او را با آن جراحت و آن هيئت در كوچه هاى شهذ حلّه بگردانند و بزنند. پس، آن اشقياء او را بردند و چنان كردند كه به آنها دستور داده شده بود. سپس، حالت او را به حاكم لعين خبر دادند و آن خبيث امر به قتل او نمود. حاضران گفتند: او مردى پير است و آنقدر جراحت به او رسيده كه او را خواهد كشت و احتياج به كشتن ندارد. و چندان مبالغه در شفاعت او نمودند تا آن كه امر كرد كه او را رها نمودند. خانواده او، وى را به خانه بردند و شكّ نداشتند كه او در همان شب خواهد مرد. چون صبح شد، مردم به نزد او رفتند. ديدند كه او ايستاده است و مشغول نماز است و صحيح و سالم شده است و دندانهاى ريخته او برگشته و جراحتهاى او كاملاً خوب شده است و شكستگى هاى او نيز زايل شده بود. مردم از حال او تعجّب كرده و چگونگى قضيّه را سؤال نمودند. او گفت: من به حالى رسيدم كه مرگ را ديدم و زبانى نمانده بود كه از خدا سؤال كنم. پس در دل خود از حقّ تعالى و مولاى خود، حضرت صاحب الزّمان (ع) سؤال و استغاثه و طلب دادرسى نمودم. چون شب، تاريك شد، ديدم كه تمام خانه، پر از نور شد. ناگاه حضرت صاحب الامر و الزّمان (ع) را ديدم كه دست شريف خود را بر روى من كشيد و فرمود: بيرون برو و عيال خود را كمك كن. به تحقيق كه حقّ تعالى به تو عافيت عطا كرده است. پس صبح كردم در اين حالت كه مى بينى. شيخ شمس الدّين محمّد بن قارون، راوى اين داستان مى گويد: به خداى تبارك و تعالى قسم مى خورم كه اين ابو راجح، مرد ضعيف اندام و زرد رنگ و بد صورت و كوسه وضع بود و من دائم به آن حمّامى مى رفتم كه او را بر آن حالت و شكل مى ديدم كه وصف كردم. پس در صبح روز ديگر من بودم با آنها كه بر او داخل شدند؛ پس او را ديدم كه مردى قوى و درست قامت شده است و ريش او بلند و روى او سرخ گرديده و مانند جوانى شده است كه در سنّ بيست سالگى باشد و به همين هيئت و جوانى بود و تغيير نيافت تا آنكه از دنيا رفت. چون قضيّه او پخش شد، حاكم او را طلب نمود. پس وى حاضر شد. حاكم لعين كه ديروز او را بر آن حال ديده بود و امروز او را بر اين حال كه ذكر شد و اثر جراحات را در او نديد و دندانهاى ريخته او را ديد كه برگشته است پس از اين حال، وحشت بسيارى او را فرا گرفت. آن حاكم خبیث پيش از اين قضيّه، وقتى كه در مجلس خود مى نشست، پشت خود را به جانب مقام حضرت صاحب الزّمان (ع) كه در حلّه بود مى كرد و پشت پليد خود را به جانب قبله و مقام آن جناب مى نمود ولى بعد از اين قضيّه روى خود را به مقام آن جناب مى كرد و به اهل حلّه نيكى و مدارا مى نمود و بعد از آن، مدّتى بيش نگذشت كه مُرد و آن معجزه باهره، به آن خبيث فايده اى نبخشيد ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 🔹امام علی(علیه السلام): گناهکار خندانی که به گناه خود اعتراف دارد و شرمنده خداست از شخص عبادت کننده گریانی که به عمل خود بر پروردگار مغرور گشته، بهتر است ✍🏼هدف خلقت، تعبد و بندگی است و بندگی فقط با تواضع، کوچکی و اظهار عجز در پیشگاه خالق حاصل می شود. ----------------------------------------------- اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری...
بسم الله الرحمن الرحیم در مرحله‌ی استقامت باید به اینجا برسید: «أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا». یعنی یک سالک‌ الی‌ الله در مرحله‌ی استقامت هیچ حزن و خوفی، هیچ ترس و هراسی نباید داشته باشد. اگر داشته باشد استقامت او ضعیف و کم است. اسطوره‌ی استقامت، حضرت زینب سلام‌الله‌علیهاست. در این مرحله باید زینب کبری سلام‌الله‌علیها را الگو و اسطوره‌ی خود قرار بدهید. خانم‌ها روی یخچال خانه، روی در و دیوار بنویسند که من در یاری امام زمانم باید همچون زینب کبری سلام‌الله‌علیها باشم. آقایان جلوی چشم خود بگذارند، هر جا می‌توانید، که من باید در محبت به امام زمانم همچون حبیب‌بن‌مظاهر باشم. یا حبیب! مددی. به تو کمک می‌کند. روی جاسوئیچی خودت شده بزن. روی لباس خودت شده بزن. خودت را وادار کن. از یاد خدای تعالی غافل نشوید.
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رابطه با امام زمان (علیه‌السلام) حضرت آیت الله جوادی آملی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا