AUD-20200820-WA0000.mp3
8.76M
#کربلایی_جواد_مقدم
🎼 بسم الله؛ ماه محرم اومده...
@zohornzdikhst
اگر سینه میزنیم،نوحه میخوانیم،عزا میگیریم ، از صدقه سر شما بود،امام عزیز...
#محرم
#امام_خمینی
#ما_ملت_امام_حسینیم
@zohornzdikhst
موانع استجابت دعا_41.mp3
15.74M
#موانع_استجابت_دعا ۴۱
دعای انسانهای تنبل و بی مسئولیت، مستجاب نمیشود!
♨️ به دعایی که در آن حرکت نیست؛
برکتی هم وارد نمیشود!
@zohornzdikhst
سلوک در مکتب روضه_1.mp3
13.77M
#سلوک_در_مکتب_روضه ۱
در هر تجمّعی، به تناسب محور این جمع، و نوع محتوایِ ارائه شده ؛ تغییراتی در نفس ایجاد میشود !
مکانسیم تأثیر مجالس اباعبداللهالحسین علیهالسلام، در روح، چگونه است؟
@zohornzdikhst
#محرم در راه است.
🏴 خوش بحال کسانی که
هم زنجیر می زنند!
و هم زنجیری از پای گرفتاری باز می کنند...!
🏴 هم سینه می زنند!
و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات می دهند...!
🏴 هم اشک می ریزند!
و هم اشک از چهره ی انسانی پاک می کنند...!
🏴 هم سفره می اندازند!
هم نان از سفره کسی نمی برند..!
آن وقت با افتخار می گویند:
" یاحسین "
#سفارشات_پروردگار_به_پیامبر_اکرم(ص)
✍ پیامبر صلى الله علیه و آله: پروردگارم چندچیز را به من سفارش فرمود:
۱-اخلاص در نهان و آشکار،
۲-گذشت از کسى که به من ظلم نموده،
۳- بخشش به کسى که مرا محروم کرده،
۴- رابطه با کسى که با من قطع رابطه کرده،
۵-و سکوتم همراه با تفکر
۶-و نگاهم براى عبرت باشد.
📚بحار الانوار ج ۷۴ ،ص ۱۷۰
#امیرالمؤمنین علے علیہ السلام:
🍃 اے ڪمیل اگر #سختے و فشار بہ تو روے آورد، زیاد بگو:
لا حول و لا قوہ الا باللہ العلے العظیم،
تا سختے ها بر طرف گردد.
🍃و اگر #نعمتے از جانب خدا بہ تو رسید زیاد بگو:
الحمدللہ،
تا نعمت افزون گردد
🍃و چون #روزیت دیر رسید زیاد بگو:
استغفراللہ ربے و اتوب الیہ،
تا روزیت، وسعت یابد.
📚تحف العقول
کادر درمانی یک بیمارستان پشت لباسشان نوشته بودند:
*ما گر زِ سر بریده می ترسیدیم*
*در محفل عاشقان نمی رقصیدیم*
عجیب منقلب شدم، حالی بس نگفتنی.
من این شعر را می شناختم، قطره اشکی هم سرازیر شد.
عجب، عجب، تاریخ چه ها که نمی کند.
در تبریز ، این شعر بیش از ۱۰۰ سال است كه ورد زبان هاست و اصل شعر اینگونه است:
*سیصد گل سرخ؛ یک گل نصرانی…*
*ما را ز سر بریده می ترسانی؟*
*ما گر ز سر بریده می ترسیدیم*
*در محفل عاشقان نمی رقصیدیم*
(نصرانی، اشاره به فردى مسیحی است).
شاعر مشخص نیست، اما داستان این شعرِ ۱۰۰ ساله چیست؟
صدر مشروطیت است،
*تبریز* شدیدا محاصره است،
جنگ سختی است.
فقط یک کوچه مانده تا *جنبش مشروطه* شکست بخورد.
*ستار خان* در *کوچه امیرخیز*، آخرین جبهه در حال مقاومت است.
*هُووارد باسکرویل* معلم ۲۴ ساله مدرسه آمریکایی *مموریال* تبریز تحت تاثیر حق و مشروطه قرار می گیرد و به *ستارخان* می پیوندد.
*کنسول آمریکا* در تبریز، از او می خواهد از صف مشروطهخواهان جدا شود. باسکرویل ضمن پسدادن پاسپورتش می گوید:
*تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست.*
*هُوارد* فرماندهی ۳۰۰ نفر از مجاهدين را بعهده می گیرد و در کنار ستار خان در محله *شنب غازان* (شام گازان) تبریز با استبداد می جنگد و در نهایت در راه مشروطه برای ایران بر اثر اصابت چند گلوله در سینه *شهید* می شود.
*سیصد گل سرخ،* (آن سيصد نفر)
*یک گل نصرانی* ( هُووارد مسیحی)
*ستار خان* از همان کوچه *(امیرخیز)* پیروز می شود...
*تبریز* و *ستار* مراسم تشییع باشکوهی برای این *شهید آمریکایی* در راه مشروطه برگزار می کنند.
*زنان تبریز* فرشی با چهره *هووارد* می بافند و به دستور *ستار*، نام *هووارد باسکرویل* بر روی اسلحه اش حک می شود و برای مادرش به آمریکا فرستاده می شود.
آن شعر هم سروده می شود.
مزار *هُووارد* هم اکنون در گورستان ارامنه تبریز است.
[شاید دلیل گمنامی این شهید، آمریکایی بودنش است...]
حالا همان *شعر ِ ۱۰۰ ساله*، در پشت گان ِ پرستاران و پزشکان جانفشان میهنمان است:
*سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی*
*ما را زِ سر بریده می ترسانی؟*
*ما گر ز سر بریده می ترسیدیم*
*در محفل عاشقان نمی رقصیدیم*
محرم نزدیکه
برای نذر كردن در ماه محرم حتما نبايد خيلی هزينه كنيم!
هیچ وقت فکر کرده اید که می توان تعریف نذر کردن را تغییر داد!
مثلا بجای پول ....
می توانید برای مدت معین هیچ چیز را دور نریزید و حتی خرده نان را هم برای گنجشک ها بریزید.
می توانید نذر کنید تا یک ماه هیچ جا آشغال نریزید و اگر کسی ریخت آن را بردارید و آن را در سطل زباله بریزید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز آب به اندازه نیاز مصرف کنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز ریا نکنید. از کارتان نزنید. دروغ نگویید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز به کسی تعارف بی جا نکنید. راجع به زندگی خصوصی دیگران پرس و جو نکنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز با واقعیت ها زندگی کنید. مثلا تا زمانی که از صحت چیزی مطمین نیستید آن را پخش نکنید. یا برای کسی تعریف نکنید.
می توانید نذر کنید تا چهل روز چراغ اضافی را خاموش کنید.
می توانید نذر کنید یک هسته میوه کنار خیابان بکارید و تا سبز شدن آن، از او نگهداری کنید.
نذز کردن فقط قیمه و مرغ بخاطر چشم و هم چشمی نیست.
می توان نذر کرد..انسان بودن را...
📝 #متن_برتر:
👑 #آموختم " تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد.
👑 آموختم " گاهی از زیاد نزدیک شدن، فراموش می شوی.
👑 آموختم " تا با کفش کسی راه نرفتم، راه رفتنش را قضاوت نکنم.
👑 آموختم " گاهی برای بودن، باید محو شد.
👑 آموختم " دوستِ خوب پادشاهِ بی تاج و تختیست که بر دل حکومت می کند.
👑 آموختم " از کم بودن نترسم اگر کم باشم شاید ولم کنند، ولی زیاد که باشم حیفم می کنند.
👑 آموختم " برای شناخت آدمها یکبار بر خلاف میلشان عمل کنم.