#حساب_کتاب
"حیف از آنهمه محبتی که بیهوده خرجِ تو کردم" 💥
× این جملهایست که شاید آن را به زبان نیاوری؛
اما همین که از ذهنت رد شد، بدان که پای شیطان با "توقع" به داراییهای قلبت باز شده و به تو فرصت داده تا بنشینی و چرتکه بیندازی و شبیه یک حساب پسانداز، برداشتها و واریزیهای قلبت را حساب کتاب کنی .
و در نهایت شبیه یک انسان ورشکسته، کم بیاوری و پشیمان شوی از محبتی که به قول خودت، بیهوده خرج کسانی کردی که دوستشان داشتی...
✨ اگر میدانستی صاحبِ قلب تو، [ خدایی است که بخشش مدام، از خزائنش کم نمیکند؛ ]
هر روز دست در جیب قلبت میکردی و بدون هیچ هراسی از "دیده نشدن" محبتت را خرجِ همان کسانی مینمودی که گمان میکنی خرج کردن برایشان بیهوده است ...
از امـــروز تمرین کن؛
جوری محبت کنی؛ که دیگران نبینند، نفهمند و به رویت نیاورند...
توقع ممنوع🚫
استاد شجاعی
#حساب_کتاب
#هنوز_اهل_غیبت_هستی_و_خودت را مؤمن میدانی؟
مؤمن یعنی کسی که دیگران از او در امانند... از زبانش، از نگاهش، از دستانش و...
شاید همین یک کلمهی تو، آبرویی را بر باد داده، یا رازی را برملا کرده باشد...
💌 رازداری نوعی "وفای به عهد" است، و وفای به عهد؛ مرز بین کفر و ایمان ...!
در این ترازو با خودت چند چندی؟
میدانی که وفای به عهد و ادای امانت هیچ شرط و عذر و بهانهای ندارد.
▪️مؤمن است و حرفش!
قول تو باید سختتر از تمام سنگها باشد.
قولت را اگر زیر پا بگذاری یا در امانتی خیانت کنی، از این مرزِ باریک رد شدهای.
امروز حواسمان بیشتر به کلماتمان باشد ...
#حساب_کتاب
#کمرم_شکست ؛ زیر بار تمام مشکلات اینروزها .
کسی منکر این اوضاع نیست!
اما سهم ما در طراحی دنیایی آشفته چقدر بوده؟
♨️ ریشهی مشکلات و غمهای دنیا ، "خودفراموشی" است ...
و آنکه خودش را فراموش میکند، آسمان را از خاطر میبرد!
یادش میرود؛ روحی در اوست که:
نیازمند غذا برای زنده ماندن، معلّم برای قد کشیدن، و الگو برای تشخیص حق و باطل است!
▫️کمترین اثر خودشناسی؛ احساس نیاز به یک مربی است، برای انسان ماندن!
و این احساس نیاز، انسان را به تلاش، برای رسیدن به امامش وامیدارد!
اهل یقین میدانند؛ دغدغههای انسانی و بزرگ، مانع حل شدن انسان در تالاب مشکلات مادی میشود؛
مثل دغدغهی برداشتن موانع ظهور امام زمان "عج"
ویژهی عید_بیعت
#حساب_کتاب
#خب_وظیفه_اش_بود... چه تشکّــری ؟
- اینکه کسی وظیفهاش را انجام میدهد، توجیه مناسبی برای آسان رد شدن، از کنار او نیست!
- اینکه کسی به طمع و چشمداشتِ تشکر، مهربانی نمیکند؛ دلیلی بر عدم سپاسگزاری شما نیست!
✿ لبخندها و تشکرها یک معنا دارد؛
اینکه چشمانت خوبیهای او را دیده، قلبت آن را جذب کرده، و اکنون در قالب کلماتی زیبا، مـرور شده و بازگو میگردد،
و همین معنای زیبا، انگیزهای برای ادامهی وظیفهشناسی و نظم او خواهد بود.
☜ و بدین ترتیب همین قدردانیهای به ظاهر ساده، نمیگذارد هیچگاه از چشم کسی بیفتی...مخصوصاً از چشمان خدا...
🔅راستی : نشستن جای خدا و از چشمان او دنیا را دیدن، تحلیل ذهنی ما را، چه زیبا اصلاح میکند!
#حساب_کتاب
💥 "کاش به این مهمانی نمیرفتم "...
هفتههاست، در انتظار یک مهمانی بودی، تا تمام عزیزانت را یکجا ببینی!
پس چه شد که با روحی خسته و جسمی لهشده برگشتی و آرزو کردی کاش نرفته بودی؟
- ماجرا از آنجا شروع شد...که کسی از جمع، بدون حساب و کتاب، دهان گشود به حرفهایی که جایش آنجا نبود!
| مهمانیها نه جای مباحثههای سیاسیاند، و نه جای نقد مشکلات بشر ... جای مهربانیاند؛ همین!|
آن کلام بیهوده شبیه یک گلوله کوچک برف، از نوک قله جدا شد.... و با پاسخهای تو بزرگ و بزرگتر ... تا شبیه بهمن، بر سر روحت آوار شد!
💥سکوت، بهترین پاسخ برای حرفهای بیهوده است...
پس در مقابل جسارتها و توهینها، مکث کن، بگذار دیگران در زیبایی سکوت تو، چهرهٔ زشت کار خود را ببینند...
آنوقت از هر جمعی که برگردی، خواهی دید که؛ آرامشت دستنخورده، باقیست!
@ostad_shojae
#حساب_کتاب
▪️مــرز بخشش و گذشت ما تا کجاست؟؟
- یادت هست!!
خطایی کرد و پشیمان شد و گفت بگذر، و تو با لبخند گفتی بخشیدم...
- چه شده که هروقت او را میبینی، موضوع بحث را میکشانی به همانجا...به همان روز...به همان اشتباه...
- چه شده در مراوداتت، به او کدهایی میدهی که یادآور اشتباه اوست؟ مگر نگفتی بخشیدهای؟
🔺خانم جان، آقاجان!
این کدورتی که از او در قلبت انباشتی، شبیه لختهای شریانهای روحت را بند خواهد آورد...
برای انسان ماندن، قبل از هرچیز، باید بیاموزی؛ چه چیز را فراموش و چه چیز را یادآوری کنی!
▫️خطاها را فراموش کن تا شبیه خداوند "کریم الصفح" شوی و به جای آن، خوبیهایشان را در ذهنت نگهدار و به زبان بیاور ...
•| یادآوری اشتباهات دیگران، هم روحت را سنگین میکند
هم انسانها را از تو فراری میدهد...|•
#حساب_کتاب
✍ جملاتی از جنسِ یخ!...
خانم جان، آقا جان!
در طول روز چند بار توی ذوق اطرافیان خود میزنید؟...
ـ همان موقع که همسرتان پیامکی میفرستد و شما میگویید: شنیده بودم، تکراری بود!
ـ همکارتان داستانی با ذوق نقل میکند و میگویید:خودم میدانستم!
ـ دوستتان هدیهای میخـرد، میگویید: خودم عین همین را داشتم،
ـ فرزندتان شیرینکاری میکند، میگویید: خودت را لوس نکن...
💥اینها عکس العملهای سردیست که اگر تکرار شود خطرناک است...
از کودکی ما را از آتش ترساندهاند، درحالیکه از یخ بودن هم باید ترسید.
▫️سردی کلام و رفتار، حرارتِ محبت و عشق را، از ارتباط ما با عزیزانمان میگیرد...
زیرک باشیم؛ فرق است بین تمام چیزهایی که قبلا شنیدهای و اکنون عزیزانت آنرا "برای تو" تکرار میکنند...
آن بخش از #محبت که در این جملات پنهان شده، اینبار فقط "برای تو" ست!
#حساب_کتاب
" #ناشکری_نکن...
میتوانست بدتر از این هم برایت اتفاق بیفتد"
- هنوز حرفش تمام نشده بود که شما با این جملات، او را وادار به سکوت کردید!
آنچه گفتهاید درست .... اما ؛
※ طبیب، قبل از هر کاری، شرح حال بیمار را خوب میشنود و بعد برای تسکین موقتِ دردهایش، مسکّنی تجویز میکند تا بتواند در این فاصله، درد اصلی او را تشخیص داده و درمان کند؛
💥 امـا شما قبل از شنیدن حرفهای او برایش نسخه پیچیدید.
※ خانم جان، آقاجان ؛
وقتی نتوانید در مقابل درد و دل عزیزانتان، برای چند لحظه نقش یک قرص مسکن را بازی کنید ، انتظار نداشته باشید، به نسخهٔ شما اطمینان کرده و بدان عمل کنند!
انسانها قبل از شنیدن هر راهکار و راهحلی نیاز به آغوشی از جنس همدردی دارند.
کافیست به درد و دلشان "گوش" و خوب "درک"شان کنیم.
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
#باز_هم_از_کوره_در_رفتم! 😖
▪️داستانِ در رفتن از کوره، از آنجا آغاز می شود که حرفها و رفتارهای دیگران به مذاق ما خوش نمی آید!
- حالا به فرض در خوش بینانه ترین حالت، حق با شماست، لباسی که می خواستید بپوشید اتو شده نبود، آن اتومبیل ورود ممنوع آمد، شخصی ناخواسته در شلوغی پیاده رو به شما تنه زد و....
- و شما در همه این حالتها از کوره در رفتید و با همین توجیه که حق با شماست، اولین جرقه را زدید و حریقی به راه انداختید که جان شما، اولین طعمهٔ آن بود...
کاش وقتی آتش خشم در وجودتان روشن شد، شبیه انسان درحال سوختن، ناشیانه عمل نمی کردید، و نمی دویدید⛔️...
شما به جای اینکه آتش خشم را در همان نطفه خفه کنید، داد و فریاد به راه انداختید و این آتش را به جانِ چند نفر دیگر انداختید، و حالا آثار سوختگی باقیست!
دلی شکسته شده، حرمتی ریخته شده و دیگر انسانها پیش شما احساس امنیت نمی کنند.
مهار آتش خشم؛ مهارت میخواهد و برای کسب آن، باید تمرین کرد...
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
" #با_چشم_خودم_دیدم؛ باورکن "
▫️ این جمله گواهیست که برای اثبات حرفهایش، ممکن است، به زبان بیاورد؛ درحالیکه ما آنرا نه به چشم دیدهایم و نه از نیّت پشت پردهٔ گویندهٔ آن باخبریم!...
خانم جان، آقاجان؛
درست زمانیکه پای آبروی انسانی در میان است؛ شک جایز است!
▪️وقتی برای یک لحظه، خودتان را جای آن انسان مظلوم بگذارید که از او در نبودش بدگویی میشود، بدون اینکه فرصت دفاع از خود را داشته باشد، براحتی میتوانید رفتار بد او را، به خوبی تعبیر کنید و نگذارید تصویرِ خوب یک شخص در اذهان بقیه تخریب شود...
✓ شما با شک خود، علاوه بر اینکه قطع کنندهٔ زنجیرهٔ سرایت این باور به دیگران هستید، به گویندهٔ آن نیز، غیر مستقیم نشان می دهید که علاقهای به شنیدن اینگونه اخبار ندارید!
و پرونده یک آتش همین جا بسته می شود!
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
💥شنیدی فلانی پشت سرت چی گفت؟
و شما با گفتن همین جملات، چند ورود ممنوع را تا انتها رفتید⛔️...
- شاید او در آن لحظه عصبانی بوده و حرفی زده! از کجا معلوم که الان از حرفهایش پشیمان نشده باشد!
و شما آنچه را که شنیده بودید با همان حرارت انتقال دادید و ناخواسته، آتش بیار معرکه شُدید...
•← گاهی باید شبیه آتشنشان، شعله های خشم را در همان ابتدا خاموش کرد تا به جان انسان دیگری سرایت نکند!
- شاید قصد شما این بوده که او را از آنچه پشت سرش اتفاق افتاده، آگاه کنید؛ اما به چه قیمتی؟!...
به قیمت کاشتن بذر کینه در قلب یک انسان؟
✓ بهتر است به راه حلی فکر کنید که؛ هم رابطهٔ دو دوست را اصلاح میکند،
هم توشهای برای سفر به آخرت است،
و از همه مهمتر، #لبخند_خدا را دربردارد☀️.
@zohornzdikhst
#حساب_کتاب
دااااد نزن ...
👈خانم جان، با شما هستم ... داد نزن!
🦋 زن مظهرجمال خداست و مرد مظهرجلال.
و باطن مردان از زن خشن، و باطن زنان از مرد ضعیف، بیزار است.
وقتی جای مرد و زن، در خانه عوض شده، و زن مظهر قدرت خانه میشود؛ تنفر و پشیمانی جای عشق و عاطفه را میگیرد!
نرمش و سکوت، حتی در زمانی که حق با شماست، شأن زنانه و روح لطیف شما را، حفظ خواهد کرد.
از امروز، حواست به تُنِ صدایت بیشتر باشد ...
موفق باشی دوست من ✋
https://eitaa.com/zohornzdikhst