🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و ششم
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
1⃣ عجز انسان از شناخت ذات خدا
♦️سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حساب گران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران از ادای حق او درمانده اند. خدايی که افکار ژرف انديش، ذات او را درک نمی کنند و دست غوّاصان دريای علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاری که برای صفات او حدّ و مرزی وجود ندارد و تعريف کاملی نمی توان يافت و برای خدا وقتی معيّن و سرآمدی مشخّص نمی توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسيله کوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد.
2⃣ دين و شناخت خدا
♦️ سرآغازِ دين، خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگی اوست و کمال توحيد «شهادت بر يگانگی خدا» اخلاص و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زيرا هر صفتی نشان می دهد که غير از موصوف و هر موصوفی گواهی می دهد که غير از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزی نزديک کرده و با نزديک کردن خدا به چيزی، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايی برای او تصوّر نموده و با تصوّر اجزا برای خدا او را نشناخته است. و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده به شمارش آوَرَد. و آن کس که بگويد «خدا در چيست؟»، او را در چيز ديگری پنداشته است و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چيزی قرار دارد؟»، به تحقيق جايی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چيزی به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله. بيناست حتّی در آن هنگام که پديده ای وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسی نبوده تا با او اُنس گيرد و يا از فقدانش وحشت کند.
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و هفتم
─┅•═༅𖣔•✾❀🌹❀✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
3⃣ راههای خدا شناسی
🔹اوّل - آفرينش جهان
♦️خلقت را آغاز کرد و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه ای، يا استفاده از تجربه ای، بی آنکه حرکتی ايجاد کند و يا تصميمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پديد آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هر کدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آنکه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پايان آنها را می دانست و از اسرار درون و بيرون پديده ها آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آب ها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آب ها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان، در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار به جريان انداخت.
🔹دوّم- شگفتی خلقت فرشتگان
♦️سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در جايی محدود نمی سازند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند.
✾❀✾
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و هشتم
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
🔹سوم- شگفتی آفرينش آدم (عليه السّلام) و ويژگيهای انسان كامل.
♦️سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمين از قسمت های سخت و نرم، شور و شيرين، گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد که از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص اندام انسان، کامل گرديد. آنگاه از روحی که آفريد در آن دميد تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نيروی انديشه، که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در ديگر موجودات، تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحی بخشيد، که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی به کار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حقّ و باطل را بشناسد و حواس چشايی و بويايی و وسيله تشخيص رنگ ها و أجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگ های گوناگون و چيزهای همانند و سازگار و نيروهای متضادّ و مزاج های گوناگون، گرمی، سردی، تری و خشکی ، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عُهده دارند انجام دهند و عَهدی را که پذيرفته اند وفا کنند، اينگونه که بر آدم سجده کنند و او را بزرگ بشمارند و فرمود: «بر آدم سجده کنيد پس فرشتگان همه سجده کردند جز شيطان» غرور و خودبزرگ بينی او را گرفت و شقاوت و بدی بر او غلبه کرد و به آفرينش خود از آتش افتخار نمود و آفرينش انسان از خاک را پَست شمرد. خداوند برای سزاوار بودن شيطان به خشم الهی و برای کامل شدن آزمايش و تحقّق وعده ها به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخيز مهلت داده شدی».
🔹چهارم- آدم (عليه السّلام) و داستان بهشت
♦️سپس خداوند آدم(علیه السلام) را در خانه ای مسکن داد که زندگی در آن گوارا بود. جايگاه او را اَمن و اَمان بخشيد و او را از شيطان و دشمنی او ترساند. پس شيطان او را فريب داد، بدان علّت که از زندگی آدم در بهشت و همنشينی او با نيکان حسادت ورزيد. پس آدم(علیه السلام) يقين را به ترديد و عزمِ استوار را به گفته های ناپايدار شيطان فروخت و شادی خود را به ترس تبديل کرد، که فريب خوردن برای او پشيمانی آورد آنگاه خدای سبحان دَرِ توبه را بر روی آدم(علیه السلام) گشود و کلمه رحمت، بر زبان او جاری ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد. آنگاه آدم(علیه السلام) را به زمين، خانه آزمايش ها و مشکلات، فرود آورد تا ازدواج کند و فرزندانی پديد آورد و خدای سبحان از فرزندان او پيامبرانی برگزيد.
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و شصت و نهم
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📣 #خطبه1 : (امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرینش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
4⃣ فلسفه بعثت پيامبران (نبوّت عامّه)
♦️خدا پيمان وحی را از پيامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهليّت ها بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند و حقِّ پروردگار را نشناختند و برابر او به خدايان دروغين روی آوردند و شيطان ها مردم را از معرفت خدا بازداشتند و از پرستش او جدا کردند، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه متناسب با خواسته های انسان ها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پيمان فطرت را از آنان باز جويند و نعمت های فراموش شده را به ياد آورند و با ابلاغ احکام الهی، حجّت را بر آنها تمام نمايند و توانمندی های پنهان شده عقل ها را آشکار سازند و نشانه های قدرت خدا را معرّفی کنند؛ مانند: سقفِ بلند پايه آسمان ها بر فراز انسانها، گاهواره گسترده زمين در زير پای آنها و وسايل و عوامل حيات و زندگی و راه های مرگ و مردن و مشکلات و رنج های پيرکننده و حوادث پی در پی، که همواره بر سر راه آدميان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پيامبر، يا کتابی آسمانی، يا برهانی قاطع، يا راهی استوار، رها نساخته است. پيامبرانی که با اَندک بودن ياران و فراوانی انکارکنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود کوتاهی نکردند. بعضی از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند و برخی ديگر را پيامبران گذشته معرّفی کردند. بدين گونه، قرن ها پديد آمد و روزگاران سپری شد؛ پدران رفتند و فرزندان جای آنها را گرفتند.
5⃣ فلسفه بعثت پيامبر خاتم (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم)
♦️تا اين که خدای سبحان، برای وفای به وعده خود و کامل گردانيدن دوران نبوّت، حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد؛ پيامبری که از همه پيامبران پيمان پذيرش نبوّت او را گرفته بود، نشانه های او شهرت داشت و تولّدش بر همه مبارک بود. در روزگاری که مردم روی زمين دارای مذاهب پراکنده، خواسته های گوناگون و روش های متفاوت بودند؛ عدّه ای خدا را به پديده ها تشبيه کرده و گروهی نام های ارزشمند خدا را انکار و به بُت ها نسبت می دادند و برخی به غير خدا اشاره می کردند. پس خدای سبحان، مردم را به وسيله محمد(صلی الله علیه و آله)از گمراهی نجات داد و هدايت کرد و از جهالت رهايی بخشيد. سپس ديدار خود را برای پيامبر(صلی الله علیه و آله)برگزيد و آنچه نزد خود داشت برای او پسنديد و او را با کوچ دادن از دنيا گرامی داشت و از گرفتاری ها و مشکلات رهايی بخشيد و کريمانه قبض روح کرد.
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و هفتادم
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📣 #خطبه1 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.)
6⃣ ضرورت امامت پس از پيامبران الهی
♦️رسول گرامی اسلام در ميان شما مردم جانشينانی برگزيد که تمام پيامبران گذشته برای اُمّت های خود برگزيدند؛ زيرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نکردند و بدون معرّفیِ راهی روشن و نشانه های استوار از ميان مردم نرفتند.
7⃣ ويژگی های قرآن و احكام اسلام
♦️کتابِ پروردگار ميان شماست که بيان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و مَنسوخ، مُباح و مَمنوع، خاصّ و عام، پندها و مَثَل ها، مُطْلَق و مُقَيَّد، مُحکم و مُتَشابِه می باشد. عبارات مُجْمَل خود را تفسير و نکات پيچيده خود را روشن می کند؛ از واجباتی که پيمان شناسايی آن را گرفت و مستحبّاتی که آگاهی از آنها لازم نيست. قسمتی از احکام دينی در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) آمده و بعضی از آن در سنّتِ پيامبر(صلی الله علیه و آله) واجب شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است؛ بعضی از واجبات، وقتِ محدودی داشته که در آينده از بين رفته است. محرّمات الهی از هم جدا می باشند: برخی از آنها گناهان بزرگ است که وعده آتش دارد و بعضی کوچک که وعده بخشش داده است و برخی از اعمال که اندکش مقبول و در انجام بيشتر آن آزادند.
8⃣ فلسفه و راه آورد حج
♦️خدا حجِّ خانه محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه ای که آن را قبله گاه انسان ها قرار داده که چونان تشنگان به سوی آن روی می آورند و همانند کبوتران به آن پناه می برند. خدای سبحان، کعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خويش و نشانه اعتراف آنان به بزرگی و قدرت خود قرار داد و در ميان انسان ها، شنوندگانی را برگزيد که دعوت او را برای حج، اجابت کنند و سخن او را تصديق نمايند و پای بر جايگاه پيامبران الهی نهند. همانند فرشتگانی که بر گِرد عرش الهی طواف می کنند و سودهای فراوان در اين عبادتگاه و محل تجارت زائران به دست آورند و به سوی وعده گاه آمرزش الهی بشتابند. خدای سبحان کعبه را برای اسلام نشانه گويا و برای پناهندگان، خانه اَمن و اَمان قرار داد؛ اَدای حق آن را واجب کرد و حج بيت الله را واجب شمرد و بر همه شما انسان ها مقرّر داشت که به زيارت آن برويد و فرمود: «آن کس که توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آن کس که انکار کند، خداوند از همه جهانيان بی نياز است.»