#شعر_فراق_امام_زمان_عج
یامهدی_عج
#همیشه_حاضری_آقا_به چشمم گرچه پنهانی
به حالم ناظـــری آقا نگفته حـــــال می دانی
بیا ای علم جاویدان بتاب ای شمسه ی تابان
بگو تا کی به پشت ابر ای خورشید می مانی
گرفتارم در این مـــــرداب بیا ارباب بیا ارباب
گدای خسته رادریاب دراین گرداب طوفانی
بیا ای رهنمـــــــای من بیا ای مقـــــــتدای من
بگیر این دستهای من در این شبهای ظلمانی
بیا ای یوسف زهرا به شهر ما تو از صحرا
که آبادی دل از هجر مبدل شد به ویرانی
بیا تا نوکرت باشم ذلیل محضـــــــرت باشم
کنم دل را چراغانی به باغ دل گل افشانی
نه دل قابل نه سر قابل نه قابل کشت بی حاصل
بیا آقا که من بی تو نه ســــر دارم نه ســــامانی
به بند هجر دربندم دوباره عهد می بندم
برای صبح وصــــل تو در این ابیات پایانی
اللهم_عجل_لولیک_الفرج