🔥 #عذاب_قبر_به_خاطر_آزردن_شوهر:
✍ یکی از شاگردان شیخ رجبعلی #خیاط نقل میکند: زنی بود که شوهرش سید و از دوستان جناب شیخ بود. او خیلی شوهرش را اذیّت میکرد پس از چندی آن زن فوت کرد هنگام دفنش جناب شیخ حضور داشت با چشم برزخی مشاهداتی کردند بعد فرمودند:
روح این زن جدل میکند وقتی که خواستند او را دفن کنند اعمالش به شکل یک سگ سیاه درندهای شد. همین که خانم فهمید این سگ باید با او دفن شود متوجه شد چه بلایی در مسیر زندگی بر سر خود آورده شروع کرد به التماس ونعره زدن دیدم خیلی ناراحت است لذا از این سید خواهش کردم که حلالش کند او هم بخاطر من حلالش کرد. سگ رفت و او را دفن کردند.
📚منبع :کیمیای محبت ص۱۴۱
#عذاب_قبر_به_خاطر_آزردن_شوهر!
✍ یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط
نقل میکند : زنی بود که شوهرش سید و از دوستان جناب شیخ بود. او خیلی شوهرش را اذیّت میکرد پس از چندی آن زن فوت کرد هنگام دفنش جناب شیخ حضور داشت با چشم برزخی مشاهداتی کردند بعد فرمودند : روح این زن جدل میکند ، وقتی که خواستند او را دفن کنند اعمالش به شکل یک سگ سیاه درندهای شد . همین که خانم فهمید این سگ باید با او دفن شود متوجه شد چه بلایی در مسیر زندگی بر سر خود آورده شروع کرد به التماس و نعره زدن ، دیدم خیلی ناراحت است لذا از این سید خواهش کردم که حلالش کند او هم بخاطر من حلالش کرد . سگ رفت و او را دفن کردند.
📚 منبع : کیمیای محبت ، ص ۱۴۱