eitaa logo
امام زمان و ظهور
129.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
8.5هزار ویدیو
7 فایل
🌹﷽🌹 🍃🌺امــام جعفر صادق(علیه السلام)↓ { اگر مهدے را درڪ میڪردم تمام عمر به او خدمت میڪـردم.} تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔴 نماز چگونه انسان را از گناه دور می کند؟ می فرماید : وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ؛ [سورۂ عنکبوت، آیه ۴۵] و نماز را برپا دار، که نماز انسان را از زشتی‌ها و گناه باز می‌دارد. این که ما توقع داشته باشیم که وقتی نماز می‌خوانیم، این نماز به صورت خودکار یک سپری در برابر بدی‌ها بشود، این توقع بی جایی است. نماز نهی می کند نه منع. نماز علت تامّه ترک گناه نیست، ولی این اقتضا را در ما ایجاد می‌کند که از گناه دور شویم. مرحوم علامه طباطبایی می‌فرماید: نماز این طور نیست که آدم را اجبار به کار خوب کند، و یا در حبس ببرد که گناه نکنیم، دست و پای آدم را نمی بندد که حتما گناه نکن، بلکه وجدان انسان را بیدار می‌کند. یعنی مدام به آدم تلنگر میزند؛ می‌گوید: تو که نماز می‌خوانی، حیف است مرتکب این کار زشت شوی. تو که نماز می‌خوانی، مراقب باش! مراقب زیانت باش، مراقب چشمت باش، مراقب باش روحت با گناه آلوده نشود. 📚 زیبایی های نماز ؛ استاد فرحزاد ؛ خلاصه ای از صفحه 187 و 188. 🌱 @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ 🎆خلقت هدفدار و هدایت پایدار «.. إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَی لَمْ یخْلُقِ اَلْخَلْقَ عَبَثاً وَ لاَ أَمْهَلَهُمْ سُدًی بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَسْمَاعاً وَ أَبْصَاراً وَ قُلُوباً وَ أَلْبَاباً ثُمَّ بَعَثَ إِلَیهِمُ اَلنَّبِیینَ عَلَیهِمُ السَّلاَمُ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ یأْمُرُونَهُمْ بِطَاعَتِهِ وَ ینْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِیتِهِ وَ یعَرِّفُونَهُمْ مَا جَهِلُوهُ مِنْ أَمْرِ خَالِقِهِمْ وَ دِینِهِمْ وَ أَنْزَلَ عَلَیهِمْ کتَاباً وَ بَعَثَ إِلَیهِمْ مَلاَئِکةً وَ بَاینَ بَینَهُمْ وَ بَینَ مَنْ بَعَثَهُمْ بِالْفَضْلِ اَلَّذِی لَهُمْ عَلَیهِمْ»: 📗بحارالأنوار، جلد۵۰، ص۲۲۸ ✨خداوند متعال، خلق را بیهوده نیافریده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلکه آنان را به قدرتش آفریده و برای آن‌ها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده، آن گاه پیامبران را که مژده دهنده و ترساننده هستند به سویشان برانگیخت تا به طاعتش دستور دهند و از نافرمانیاش جلوگیری فرمایند و آنچه را از امر خداوند و دینشان نمیدانند به آن‌ها بفهمانند و بر آنان کتاب فرستاد و به سویشان فرشتگان برانگیخت تا آن‌ها میان خدا و پیامبران به واسطه تفضّلی که بر ایشان روا داشته واسطه باشند. 🌱 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
❤️ شرمندهٔ وفای شماییم و جفای خویش‌ رابطهٔ امام و مأموم رابطه‌ای دو سویه است، ولی ما خیلی وقت‌ها، امام زمان را با تمام لطف‌هایش، فراموش می‌کنیم... مگر ایشان همان امام مهربانی نیست که به‌خاطر غمِ ما غمگین می‌شود؟ همان امام رئوفی که پیوسته دعایمان می‌کند… آیا او همان امام دادرسی نیست که در مصیبت‌ها به دادمان می‌رسد و گاهی پا‌به‌پای هق‌هقِ گریه‌هایمان می‌گرید؟ پس کجاست دلتنگی ما برای او؟ کجاست فریادهای استغاثه‌مان برای فرج؟ خداوند فرمود: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا... هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید…» به راستی که چقدر بی‌وفاییم… 🌱 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ 📚برکت توسل به نام ارواحنا فداه انسان در هر تنگنا و مشکلی بیفتد، اگر بتواند «یا صاحب الزمان» را درست بگوید، علیه السلام به فریاد او می‌رسند. یک نفر نقل می‌ کرد: دو جوان مدت زیادی در مکه، معتکف شدند که یکی از آنها شیعه و دیگری اهل سنت بود. آن‌ دو نفر با همدیگر رفیق ‌می‌ شوند. شب‌ ها روی پشت بام می‌خوابیدند و گاهی برای تهیه غذای ساده‌ای بیرون می‌رفتند و بقیه‌ اوقاتشان را در مسجد الحرام، مشغول به عبادت خود بودند. روزی مشغول به طواف بودند که پای جوان شیعه پیچ می‌خورد و دستش به لباس احرام یکی از عرب‌ها اصابت می‌ کند. آن عرب، فریاد می‌زند: سارق سارق. شرطه‌ها آن جوان را دستگیر می ‌کنند و به حجر اسماعیل می‌ برند تا مسئول آنها بیاید و او را ببرد. در همین هنگام، اذان مغرب ‌می ‌شود. آن جوان شیعه با صدای بلند می‌ گوید: «یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان». مسئول شرطه‌ها می‌ رسد؛ اما چون نمازگزاران آماده نماز جماعت شده بودند، تصمیم می ‌گیرند آن جوان را بعد از نماز ببرند. آنها ناگهان دیدند یک نفر با آرامش و با قدم‌های محکم، بدون توجه به اطراف آمد به طوری که نظر همه را جلب کرد. سپس دست آن جوان را گرفت و او را در پیش چشمان شرطه‌ها از جمعیت بیرون برد. شرطه‌ها به مسئول خود می‌ گویند: او کیست؟ آن مسئول می‌ گوید: نمی‌دانم؛ اما یک بار دیگر هم یک قضیه‌ای اتفاق افتاد و من او را دیدم که همین کار را انجام داد؛ ولی ما اصلاً نتوانستیم حرف بزنیم. 👤حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری 🌱 @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ 🔴 ای سیّد بحرالعلوم! بگو حضرت مهدی (علیه السلام) را دیدم. ✨روزی در مجلس علاّمه بحرالعلوم صحبت اتّفاقات کسانی که حضرت مهدی(ع) را دیدند به میان آمد. ✨علاّمه بحرالعلوم هم در بین آن صحبت ها شروع به صحبت کرد وفرمود: «دوست داشتم یک روز نمازم را در مسجد سهله بخوانم در زمانی که فکر می کردم کسی آنجا نیست. چون به آنجا رسیدم دیدم که پر از مردم است وصدای ذکر وقرآن خواندن آنها بلند است وسابقه نداشت که در چنین وقتی هیچ کس در آنجا باشد. ولی آنها را در حالی دیدم که صفهای زیادی که برای خواندن نماز جماعت صف بسته بود. ✨من در کنار دیوار ایستادم جایی که زیر پایم تپّه ای از رمل (نوعی شن) بود. رفتم بالای آن تا صفها را نگاه کنم شاید جایی پیدا کنم که در آنجا بایستم. در یکی از آن صفها جای یک نفر را پیدا کردم. آنجا رفتم وایستادم. ✨یکی از افرادی که در مجلس بود گفت: «بگو حضرت مهدی (صلوات الله علیه) را دیدم». در این هنگام علاّمه بحرالعلوم ساکت شد مثل اینکه در خواب بوده وبیدار شده باشد. بعد از آن هر چه افراد خواستند که صحبتش را تمام کند راضی نشد. 📗نجم الثّاقب 🌱 @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
پیامبر می‌فرماید: لاتقوم الساعه حتی یقوم القائم الحق منّا و ذلک حین یأذن اللّه عزّوجلّ له و من تبعه نجا و من تخلّف عنه هلک. اللّه اللّه عباد اللّه فأتوه و لو علی الثلج فانّه خلیفه اللّه عزّوجلّ و خلیفتی. روز قیامت فرا نمی‌رسد مگر آنکه از بین ما، قائم حقیقی قیام نماید؛ و آن قیام، زمانی خواهد بود که خدای عزوجل او را اجازه فرماید. هرکس پیرو او باشد، نجات می‌یابد و هر که از فرمانش تخلف ورزد، هلاک می‌شود.‌ای بندگان خدا، خدا را، خدا را، بر شما باد که به نزدش آیید، اگرچه بر روی یخ و برف راه روید. زیرا او خلیفه خدای عزوجل و جانشین من است. (بحارالانوار ج ۵۱ ص ۶۵) امام جعفرصادق (ع) می‌فرماید: لَیسَ بَینَ قِیامِ قائِمِ آلِ مُحمدٍ علیهم السلام وَ بینَ قَتلِ النّفسِ الزّکِیةِ الاّ خَمسَ عَشَرَةَ لیلةً. فاصله میان قیام قائم آل محمد (علیه‌السلام) و شهادت «نفس زکیه» تنها پانزده روز خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٣) 🌹 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍ 🔴 وضعیت زنان در آخرالزمان به نقل از رسول اکرم(ص) : جامه ی کافران بپوشند. خود را به شکل مستبکران درآورند. بر زین ها سوار شوند. به همسران خود تمکین نکنند. درآمد شوهرانشان آنها را کفاف ندهد. فاسد می شوند. برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت می کنند. خود را به صورت مردان در می آورند. جامه ی مردان را می پوشند. بی حیا می گردند. سرشان را چون کوهان شتر درست می کنند. در عین لباس پوشیدن اندامشان آشکار است. زنان از این که همسران شان با همجنس خود رابطه دارند آگاهند ولی به روی خود نمی آورند. در بهترین خانه ها زن تشویق به فسق و فجور می شود. رابطه ی نامشروع به صورت یک فضیلت بازگو می گردد. اختلاطشان با مردان زیاد می شود. با همسرانشان با خشونت رفتار می کنند. حکومت می کنند. به نقل از امیرالمؤمنین(ع): زینت های خود را آشکار می کنند. از دین خارج می شوند. به سوی لذت ها و شهوت ها می شتابند. محرمات الهی را حلال می شمارند. پدر و مادر در نزد وی خوار شمرده می شوند. زنها از مردان درخواست ازدواج می کنند. قضاوت با خودتون؛ببینید کجای زمان هستید 🌱 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ 📚نجات شهید ثانی در بیابان توسّط امام زمان (علیه السلام): ✨شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است ودر مسجد هیچ کسی نیست. ✨پس دستش را بر روی قفل گذاشت وکشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد ودر آنجا مشغول به نماز ودعا گردید وبخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد واز قافله جا ماند. پس متوجّه شد که کاروان رفته وهیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند ودر مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده وهمراه کاروان رفته است. ✨بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد وبه آنها نرسید واز دور هم آنها را ندید. ✨وقتی در آن وضعیّت سخت ودشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، وآن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو». ✨پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد ومثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند واو را از استر پیاده کرد وفرمود: «پیش دوستانت برو». و او وارد کاروان شد. شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم وقبل از آن هم ندیده بودم». 📗نجم الثّاقب @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ ❤️ ای سیّد بحرالعلوم! بگو حضرت مهدی (علیه السلام) را دیدم. ✨روزی در مجلس علاّمه بحرالعلوم صحبت اتّفاقات کسانی که حضرت مهدی(ع) را دیدند به میان آمد. ✨علاّمه بحرالعلوم هم در بین آن صحبت ها شروع به صحبت کرد وفرمود: «دوست داشتم یک روز نمازم را در مسجد سهله بخوانم در زمانی که فکر می کردم کسی آنجا نیست. چون به آنجا رسیدم دیدم که پر از مردم است وصدای ذکر وقرآن خواندن آنها بلند است وسابقه نداشت که در چنین وقتی هیچ کس در آنجا باشد. ولی آنها را در حالی دیدم که صفهای زیادی که برای خواندن نماز جماعت صف بسته بود. ✨من در کنار دیوار ایستادم جایی که زیر پایم تپّه ای از رمل (نوعی شن) بود. رفتم بالای آن تا صفها را نگاه کنم شاید جایی پیدا کنم که در آنجا بایستم. در یکی از آن صفها جای یک نفر را پیدا کردم. آنجا رفتم وایستادم. ✨یکی از افرادی که در مجلس بود گفت: «بگو حضرت مهدی (صلوات الله علیه) را دیدم». در این هنگام علاّمه بحرالعلوم ساکت شد مثل اینکه در خواب بوده وبیدار شده باشد. بعد از آن هر چه افراد خواستند که صحبتش را تمام کند راضی نشد. 📗نجم الثّاقب 🌱 @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
❤️ شرمندهٔ وفای شماییم و جفای خویش‌ رابطهٔ امام و مأموم رابطه‌ای دو سویه است، ولی ما خیلی وقت‌ها، امام زمان را با تمام لطف‌هایش، فراموش می‌کنیم... مگر ایشان همان امام مهربانی نیست که به‌خاطر غمِ ما غمگین می‌شود؟ همان امام رئوفی که پیوسته دعایمان می‌کند… آیا او همان امام دادرسی نیست که در مصیبت‌ها به دادمان می‌رسد و گاهی پا‌به‌پای هق‌هقِ گریه‌هایمان می‌گرید؟ پس کجاست دلتنگی ما برای او؟ کجاست فریادهای استغاثه‌مان برای فرج؟ خداوند فرمود: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا... هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید…» به راستی که چقدر بی‌وفاییم… 🌱 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ 📚نجات شهید ثانی در بیابان توسّط امام زمان (علیه السلام): ✨شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است ودر مسجد هیچ کسی نیست. ✨پس دستش را بر روی قفل گذاشت وکشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد ودر آنجا مشغول به نماز ودعا گردید وبخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد واز قافله جا ماند. پس متوجّه شد که کاروان رفته وهیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند ودر مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده وهمراه کاروان رفته است. ✨بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد وبه آنها نرسید واز دور هم آنها را ندید. ✨وقتی در آن وضعیّت سخت ودشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، وآن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو». ✨پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد ومثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند واو را از استر پیاده کرد وفرمود: «پیش دوستانت برو». و او وارد کاروان شد. شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم وقبل از آن هم ندیده بودم». 📗نجم الثّاقب @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
‍ ❤️ ای سیّد بحرالعلوم! بگو حضرت مهدی (علیه السلام) را دیدم. ✨روزی در مجلس علاّمه بحرالعلوم صحبت اتّفاقات کسانی که حضرت مهدی(ع) را دیدند به میان آمد. ✨علاّمه بحرالعلوم هم در بین آن صحبت ها شروع به صحبت کرد وفرمود: «دوست داشتم یک روز نمازم را در مسجد سهله بخوانم در زمانی که فکر می کردم کسی آنجا نیست. چون به آنجا رسیدم دیدم که پر از مردم است وصدای ذکر وقرآن خواندن آنها بلند است وسابقه نداشت که در چنین وقتی هیچ کس در آنجا باشد. ولی آنها را در حالی دیدم که صفهای زیادی که برای خواندن نماز جماعت صف بسته بود. ✨من در کنار دیوار ایستادم جایی که زیر پایم تپّه ای از رمل (نوعی شن) بود. رفتم بالای آن تا صفها را نگاه کنم شاید جایی پیدا کنم که در آنجا بایستم. در یکی از آن صفها جای یک نفر را پیدا کردم. آنجا رفتم وایستادم. ✨یکی از افرادی که در مجلس بود گفت: «بگو حضرت مهدی (صلوات الله علیه) را دیدم». در این هنگام علاّمه بحرالعلوم ساکت شد مثل اینکه در خواب بوده وبیدار شده باشد. بعد از آن هر چه افراد خواستند که صحبتش را تمام کند راضی نشد. 📗نجم الثّاقب 🌱 @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان