#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سوال
سلام خسته نباشید من یه دختر ۱۹ساله هستم حدود یک سال و خورده ای هست ک ب عقد پسرخاله ام درآمدم من و نامزدم عاشق هم هستیم همدیگه روخیلی دوس داریم ولی بعضی وقتا ک نامزدم عصبی میشه هر چی تودهنش درمیاد بهم میگه مثلا گمشو و...نمیدونم چیکارکنم خیلی دوسش دارم اما میترسم دراینده بدتر بشه میشه یه راه حل بدید تابتونم اون رو ارومش کنم باراه حل
اونم ۱۹سالشه چهارماه ازمن بزرگترهستن
مواقع بددهنی شون سکوت میکنم بغض گلوم میگیره بعضی مواقع گریه میکنم
پدر ایشون هم همینجورهستن و گاهی فحاشی میکنند
درزمان عادی خیلی مهربون هست ولی زمانی ک عصبی بشه دیگ نمیشناسه من رو بناب مشکلاتی ک درگذشته فشارخانوادگی داشتن الان زود عصبی میشه من ناراحتشم دوس ندارم بااین سن کم ایجورکم اعصاب باشه دوس دارم روحیه قوی و اعصاب اروم داشته باشه
ببخشیدیه سوال دیگه داشتم من خالم ک همون مادرشوهرم میشه ازمن یه انتظاراتی داره ک ازاون یکی جاریم ک بعدازمن عقدکردن ندارن من اوایل برای مادرشوهرم خیلی کارامیکردم یعنی جارو ظرف شستن غذاپختن همه کارابامن بود ولی الان ک اون برادرشوهرم عقد کرد دیدم اون جاریم اصلا کارنمیکنه فقط درحد یه سفره جمع کردن هست منم دیگ تصمیم گرفتم همه کارا رونکنم وقتی اون جاریم اینجوره ولی خانواده نامزدم همون انتظارات قبل روازم دارن نمیدونم چیکارکنم درسته ک خالم هست ولی باید درکم کنند بنظرشما چیکار کنم ک این انتظارات دیگ ازمن نداشته باشن کارم درست هست یانه ؟اجرتون باامام حسین
#پاسخ
سرکارخانم #اشراقی مشاور کانال
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
عزیزم اول که شما به جز پیوند ازدواج با خانواده همسرت فامییلی درجه یکاونمخواهر زاده و خاله هستید ،و بالطبع انتظارات از تو بیشتر است و احساس صمیمیت بیشتر ....
ببینید از اول که وارد یکخانواده می شوید نه شورش رو از بیش از حد همکاری کردند در بیاورید نه اصلا هیچ کاری نکردند ...
پس هر چیزی حد اعتدال خوب است و شما باید حد وسط رو نگه دارید و برای همکاری از جاریتون بخواهید کمککند صدایش کنید با لبخند که بیا باهم هم حرف بزنیم و هم ظرف ها را بشوریم یا جارو کنیم دوستانه ...
در مورد نامزدت الان شما باید فهمیده باشید ،در چهمواقعی کنترل خودشو از دست می ده سعی کنید به آرامش دعوتش کنید با آرامش صحبت کنید ،در مواقع عصبانیت فرد کنترلش رو ندارد و رفتارهای خلاف اخلاقیات رو ایجاد می کند ،سعی کنید مجابش کنید با هم یک جلسه حضوری مشاوره بروید و با کمک یا مشاور
سعی کنید رفتارهای که باعث ایجاد تنش می شود رو انجام ندهید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سوال
سلام .دختری ۳۶ساله هستم ..خیلی مختصر بگم .سال گذشته خواستگاری داشتم که دوسال ازمن بزرگتر بودن ویک ازدواج ناموفق داشتن .تا یه حدودی با هم صحبت کردیم و همه چیز خوب بود .اما بعدتماس گرفتن استخاره کردن خوب نیومد .چند ماه بعد تماس گرفتم گفتن دودل هستن از مشکلات قبلیشون و سختیهاشون صحبت کردن و گفتن حقیقت اینه که استخاره ای در کار نبوده وفقط دودل هستن ..البته اینم بگم حقیقت رو میگفتن چون واسطه ما که حاج آقایی هستن که همسر دوستمه .ایشون پیش نماز مسجدی هستن که خواستگارم اونجا ظهرها برانماز میرن وقبل از معرفی من به حاج آقا گفته بودن ازازدواج مجدد هراس دارن ...سوال من اینه من قصد دارم مجدد باهاشون تماس بگیرم چه جوری باهاش ون صحبت کنم که به من اعتماد کنن ...اینم بگم من هم زندگی سختی داشته ودارم من هم اگه تابه حال ازدواج نکردم به خاطر این بود که کسی واقعا به دلم نمینشت نمیخاستم از چاله دربیام تو چاه بیوفتم ومجبور بشم یه عمر هم اونجا سختی بکشم .دیدم زیاد هم دیدم خانمهایی که بدون علاقه و دلگرمی ازدواج کردن و حالا راهی جز تحمل وموندن ندارن چون راه برگشتی ندارن ..
اینم بگم دیگه از سن من وایشون گذشته احساسی باشیم .من واقعا میخام باهاشون زندگی کنم وهردو به آرامش برسیم
من به این آقا علاقمندم .همیشه دعا کردم خدا مهر کسی رو تو دلم بنداره که بتونم کنارش به آرامش برسم ...تو این مدت هم چند نفر معرفی شدن ولی من همون اول جوابم منفی بود اصلا نخواستم بیان ....من تصمیمم برای تماس مجدد جدیه اما فقط بگین چه جوری باهاشون حرف بزنم ...
درضمن ایشون مهندس الکترونیک هستن .من هم لیسانس ادبیات و در حال حاضرهم حوزه هستم
ایشان ۳۸ ساله هستن .
دوسال زندگی مشترک داشتن .
همسرشون دختر عموشون بودن وبه شخص دیگری علاقمند بودن اما به اصرار خانواده ها ازدواج کردن و بعد از ازدواج با اون آقا ارتباط داشتن .۱۵ ساله جدا شدن .علت تردید میگن فقط میترسم همین ..خانواده من بله موافق هستن خانواده ایشون هم خیلی دقیق نمیدونم شاید چیزی بین خودشون باشه .
دلیل ازدواج نکردن خودم عرض کردم موردی که به دلم بشینه پیش نیومد .چون اطرافم خیلی ها رو دیدم که صرف اینکه ازدواج کرده باشن بدون علاقه ی اولیه سر سفره عقد نشستن به این امید که علاقه بوجود میاد اما علاقه که بوجود نیومد تنفر هم شکل گرفت و یه عمر حسرت عمر تباه شده ...نمونه اش خواهرم که فقط برای رهاشدن از شرایط سخت با کسی ازدواج کرد که بهش علاقه نداشت بعد جداشد ...سراغ دارم تو همسایه ، بین دوستان که جدا نشدن اما زندگیشون از جهنم بدتره ...من به هیچ کدوم از اون خواستگارای قبلیم کمترین احساس و تمایلی پیدا نکردم ...اما ایشون چهره معمولی دارن ولی مهرشون به دلم نشست
با دوستان متاهلم که صحبت میکنم میبینم اونها هم معتقدند مهر اولیه مهمه که به دل بشینه .البته من راجع به خودم صحبتی با دوستان نکردم صرفا از تجربیات اونها صحبت شده
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور کانال
سلام
شما بهترین کار ایناست که چند جلسه مشاوره قبل از ازدواج با این آقا بروید تا بهتر یک دیگر رو بشناسید و اوناعتماد رو نسبت به هم بدست بیاورید
و اینکه خواستگار شما باید بیشتر اعتماد شما رو جلب کنه با ازدواج که از قبل داشتند ،و نکته ای که هست :واقعا دلیل جدایی همین مورد بوده شما حرف یگ طرف رو شنیدی نه هر دو طرف پس برای بهتر فهمیدن مشاوره قبل از ازدواج رو درخواست کنید و چند جلسه با هم بیرون رفته و صحبت کنید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سوال
.سلام خدمت
خودم ۲۰ و نامزدم ۲۳ ساله هستند
نحوه آشنایی مون پسرخاله ام معرفی کردن بهم علاقمند شدیم
و مادرم از اول مخالف بودن بعد راضی شدن
مشکلی ک من دارم مادرمه باحرف زدنش همسرمو ازچشمم میندازه مثلامیگ چراهمسرت این حرفوزدچرااونجوری کرد.مثلامیگ مادرشوهرت چرا واس تواون کارونکردواس جاریت کرد.چراشوهرت ازمامانش میترسه خلاصه خیلی اذیتم میکنه زودجوشه.بااین کاراش منم تاچنروز دعوامیکنم باهمسرم.مثلامن همسرم روخودم انتخاب کردم الانم دیه قسمت روقبول کردم .ولی مامانم همش غرمیزنه میگ ادامای پولداری اومدن نرفتی.چیکارکنم بااین رفتارش حرفای خوبی بلدنیس بزنه محبت اصلانمیکنه.میگ چرااونجورکرد انگارهمسره اونه ک طبق میل اون رفتارکنه.ازاولش خیلی دوسش داشتم ولی مادرم مخالف بودحالا این اذیت کردناش امونم روبریده دیه همسرمودوس ندارم
مادرم خیلی گیر میدن چکار کنم
من در مقابل حرفاشون
سکوت میکنم چون چیزی بگم شروع ب فحاشی میکنه
درظاهر و مقابل همسرم خوب اما پشت سرش همش ایرادمیگیره
من از بحث و گاهی اختلافاتم با همسرم ب مادرم هیچی نمیگم ولی مثلا میگ اون چ طرز نشستن رومبل اخ یا چرااینوگف بابات خوشش نیومد ولی من مشکلی نمیبینم
خیلی رابط باهمسرم بده شده روماهم تاثیرگذاشته منم دارم ب اون کشیده میشم میام خونه میگ بروخونه مادرشوهرت میرم میگ دیه نمیای شوهرت فلان بسان😭😭
مادرم ک بدگویی میکنه یجوری میگ منم میرم باهمسرم دعوامیکنم بعددعوامون میشه
خواهش میکنم راهکار بدین
رفتار و راه درست چیه
چجوری برخورد کنم
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور کانال
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
ببینید اول که شما بل مادرتون ازدواج نکردید که همسر شما اولویت زندگی شما است و شما موظف هستی احترام بگذاری ،و اشتباه شما این است که با باور کردند حرف ها دیگران که دهن بینی محسوب می شود به همسرت همفشار می آوری پس اول اینکه با مادرت صحبو گی کنی و متوجه اش می کنی که ایشون همسرشما است و به خاطر شما باید بهش احترام بگذارد ،مادر شما می خکاهد افسار داماد دستش باشه و این بد است شما باید سعی کنی اصلا توجه نکنی و در عوضش به همسرت بیشتر محبت کنی ،در کنار ش باشی و اصلا نباید بگذاری افکار منفی ذهنیت مادرت ،ذهن شما رو نیز خراب کند و حتی می توانی در این زمینه از پدرت کمک بگیری ، تا با مادر صحبت کند بر عکس همسرت رو دوست داشته باش درکش کن در کنارش احساس خوشبختی کن کمتر برو و کمتر در خانه با همسرو باش سعی کن بیشتر وقت خودتون رو بیرون سپری کنی
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سوال
سلام خیلی ممنون از کانال خوبتون.. من 6ساله ازدواج کردم ۲۵سالمه وشوهرم۲۸ساله است سه تابچه دارم راستش شوهرم خیلی به من زخم زبان میزنه واذیتم میکنه حرفهایی آزاین قبیل که دوستت ندارم هیچ حسی بهت ندارم ازت متنفرم و... خیلی دلم میشکنه گاهی وقتامیگم چرااین حرفارو میزنی میگه حقیقت تلخه گاهی اوقات هم میگه شوخی کردم خیلی خیلی کم باهام حرف میزنه آگه بگم بیا حرف بزنیم توجه نمیکنه تورابطه جنسی خیلی باهام گرمه ولی عاطفی خیلی کم میذاره من آزاین موضوع رنج میکشم طوری برخوردوحرف میزنه که انگارعلاقه ای بهم نداره وکس دیگه ای رودوست داره نمیدونم چکار کنم لطفاراهنماییم کنيد که بدانم مشکل ازکجاست؟
دوست برادرم بودن من دوستشون داشتم یکبارپیام دادم که ازش خوشم میادامامعرفی نکردم امابلافاصله پشیمون شدم وحتی سیم کارتم راشکستم وخط دیگه خریدم ونمیدانست من هستم یکسال طول کشیدباکندوکاوازتمام دوستانش فهمیدمن هستم خواهرش رافرستاد وچندماهی خواهرشون بامن دوست شدبعدازان خواستگاری آمدن وازدواج کردیم نه ازاول خیلی دوستم داشتن شش ماه هست که برادرشوهرم ورشکسته شدن وشوهرم بخاطرپدرش تموم مشکلات روبه دوش گرفته وپاسخگوی طلبکارهاست. دوسال پیش باخانمی دردانشگاه دوست شد وقتی من فهمیدم خجالت میکشیدتوصورت من نگاه کنه چندجلسه مشاوره رفتیم تاحدودی باقضیه کنارامدم اماهنوزفراموش نکردم وحس بدی دارم گاهی اوقات شک دراین شش ماه همیشه طوری حرف زده که من حس کردم به آون خانم متاهل علاقه داره. اوایل گریه میکردم گاهی کم محلی وگاهی مثل خودش کنایه اماالان بی تفاوتم وفقط توی دلم غصه میخورم
خواهرش میگه بخاطرمشکلات خانوادش اینجوری شده امامنکه باهمه چیزش ساختم وبااینکه الان ظلم زیادی به بچه ها م میشه امااعتراضی ندارم فقط تموم خستگی وفحش وکنایه هاش واسه منه باهمه خوبه جزمن میگه سعی می کنم دوستت داشته باشم اماهیچ حسی بهت ندارم مجبوریم بخاطربچه هاباهم زندگی کنیم
بعدازاینکه رابطه غیر اخلاقیشون فهمیدم خیلی بهم محبت کردچون نزدیک زایمانم بودگفتم حتی میبردمشاوره تاحالم خوب بشه ولی نمیدونم چرا الان اینطورشدن
رابطه جنسی خیلی گرم وعالی هست همیشه
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور کانال
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
تا به حال شده ازش بپرسید به چه دلیل بهم علاقه نداری و یا چرا تحملم می کنی؟
بله وقتی تمام مشکلات بر دوش یکنفر باشه چه مرد چه زن توانمدیش پایین می آید و احساس انزجار بهش دست می دهد
حالا بایستی ببینی در چه مواقعی اینحرف ها به شما می زنه ،اگر در زمان آرامش است شما سوال می پرسید آیا من رو دوست داری .که اکثرا به شوخی می گوند خیر...
در مواقع دعوا و بحث است ...
یک بار خیانت کرده و شما متوجه شدید ..
باید بنشینید و در آرامش باهاش صحبت کنی و دلیل کارش رو بپرسی و اینکه چرا این کار رو کرده و از احساست بهش بگو از خاطرات خوب گذشته که با هم داشتید ،علت این حرف ها دوست ندارم و غیره.. رو بپرسید که آیا برایش کمگذاشتید یا مادر و همسر خوبی نبودید بهترین راه کار گفتمان بدون بحث در آرامش،وقتی به شما می گوید دوستت ندارم در جا بگوید چه جالب دل به دل راه داره و من هم همین حس رو ندارم،ازت متنفرم چه جالب احساسمون مثل هم ...هیچ وقت اجازه ندهید با این لفظ باهاتون صحبت کند ضعف نشان ندهید وقتی می خواهید باهاش شحبو کنید ا ش صریح بخواهید به شما نگاه کند
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سوال
سلام خیلی ممنون از کانال خوبتون.. من 6ساله ازدواج کردم 29سالمه وشوهرم30ساله است سه تابچه دارم راستش شوهرم خیلی به من زخم زبان میزنه واذیتم میکنه حرفهایی آزاین قبیل که دوستت ندارم هیچ حسی بهت ندارم ازت متنفرم و... خیلی دلم میشکنه گاهی وقتامیگم چرااین حرفارو میزنی میگه حقیقت تلخه گاهی اوقات هم میگه شوخی کردم خیلی خیلی کم باهام حرف میزنه آگه بگم بیا حرف بزنیم توجه نمیکنه تورابطه جنسی خیلی باهام گرمه ولی عاطفی خیلی کم میذاره من آزاین موضوع رنج میکشم طوری برخوردوحرف میزنه که انگارعلاقه ای بهم نداره وکس دیگه ای رودوست داره نمیدونم چکار کنم لطفاراهنماییم کنيد که بدانم مشکل ازکجاست؟
نحوه آشنایی مون دوست برادرم بودن من دوستشون داشتم یکبارپیام دادم که ازش خوشم میادامامعرفی نکردم امابلافاصله پشیمون شدم وحتی سیم کارتم راشکستم وخط دیگه خریدم ونمیدانست من هستم یکسال طول کشیدباکندوکاوازتمام دوستانش فهمیدمن هستم خواهرش رافرستاد وچندماهی خواهرشون بامن دوست شدبعدازان خواستگاری آمدن وازدواج کردیم نه ازاول خیلی دوستم داشتن شش ماه هست که برادرشوهرم ورشکسته شدن وشوهرم بخاطرپدرش تموم مشکلات روبه دوش گرفته وپاسخگوی طلبکارهاست
. دوسال پیش باخانمی دردانشگاه دوست شد وقتی من فهمیدم خجالت میکشیدتوصورت من نگاه کنه چندجلسه مشاوره رفتیم تاحدودی باقضیه کنارامدم اماهنوزفراموش نکردم وحس بدی دارم گاهی اوقات شک
دراین شش ماه همیشه طوری حرف زده که من حس کردم به آون خانم متاهل علاقه داره. اوایل گریه میکردم گاهی کم محلی وگاهی مثل خودش کنایه اماالان بی تفاوتم وفقط توی دلم غصه میخورم
خواهرش میگه بخاطرمشکلات خانوادش اینجوری شده امامنکه باهمه چیزش ساختم وبااینکه الان ظلم زیادی به بچه ها م میشه امااعتراضی ندارم فقط تموم خستگی وفحش وکنایه هاش واسه منه باهمه خوبه جزمن میگه سعی می کنم دوستت داشته باشم اماهیچ حسی بهت ندارم مجبوریم بخاطربچه هاباهم زندگی کنیم
لطفا راهنمایی ام کنید
#پاسخ
سرکارخانم #اشراقی مشاورکانال
سلام
تا به حال شده ازش بپرسید به چه دلیل بهم علاقه نداری و یا چرا تحملم می کنی؟
بله وقتی تمام مشکلات بر دوش یکنفر باشه چه مرد چه زن توانمدیش پایین می آید و احساس انزجار بهش دست می دهد
حالا بایستی ببینی در چه مواقعی اینحرف ها به شما می زنه ،اگر در زمان آرامش است شما سوال می پرسید آیا من رو دوست داری .که اکثرا به شوخی می گویند خیر...
در مواقع دعوا و بحث است ...
یک بار خیانت کرده و شما متوجه شدید ..
باید بنشینید و در آرامش باهاش صحبت کنی و دلیل کارش رو بپرسی و اینکه چرا این کار رو کرده و از احساست بهش بگو از خاطرات خوب گذشته که با هم داشتید ،علت این حرف ها دوست ندارم و غیره.. رو بپرسید که آیا برایش کمگذاشتید یا مادر و همسر خوبی نبودید بهترین راه کار گفتمان بدون بحث در آرامش،وقتی به شما می گوید دوستت ندارم در جا نگویید چه جالب دل به دل راه داره و من هم همین حس رو ندارم،ازت متنفرم چه جالب احساسمون مثل هم ...
هیچ وقت اجازه ندهید با این لفظ باهاتون صحبت کند ضعف نشان ندهید وقتی می خواهید باهاش صحبت کنید ازش صریح بخواهید به شما نگاه کند
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سوال
سلام. من 38 سال دارم. مجردم. برای ازدواج آقائی پیام داده که 14 سال تفاوت سنی داریم و ایشون از من کوچکتر هست. و این آقا خواستند که بیشتر آشنا بشیم ولی قبول نکردم. ایشون میگن که تفاوت سن مهم نیست اصل درک متقابل هست و صداقت و انسانیت تو زندگی. اینکه خیانت نباشه و زندگی آرومی داشته باشیم. میگفت نه خودم و نه خانواده ام برای سن بالا مشکلی نداریم اصل تفاهم هست. لطفا راهنمائی کنید
درکانال ازدواج آشنا شدیم. هیچ شناختی نداریم
و همدیگه را ندیدیم. تحصیلات خانم لیسانس و آقا دیپلم
ولی آقا درخواست آشنایی تحت نظر خانواده ها را دادند
ولی من قبول نکردم. چون خیلی تفاوت سن هست
#پاسخ
سرکارخانم #اشراقی مشاور کانال
سلام
تفاوت سنی بسیار نقش دارد
و اینکه حتی در زوجین که مرد از زن بزرگتر است بیشتر از ۵ سال باز مشکل آفرین است
حال که شما ۱۴ سال از ایشون بزرگتر هستی اصلا جایز نیست بنده این ازدواج رو جایز نمی دادنم
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
سلام
خانم 20اقا23.نامزدهستیم.
مشکلی ک من دارم مادرمه باحرف زدنش همسرمو ازچشمم میندازه مثلامیگه چراهمسرت این حرفوزدچرااونجوری کرد.مثلامیگه مادرشوهرت چرا واس تواون کارونکردواس جاریت کرد.چراشوهرت ازمامانش میترسه خلاصه خیلی اذیتم میکنه زودجوشه.بااین کاراش منم تاچندروز دعوامیکنم باهمسرم.مثلامن همسرم روخودم انتخاب کردم مادرم مخالف بودن ولی بعد راضی شدن
الانم دیگه قسمت روقبول کردم .ولی مامانم همش غرمیزنه میگ خواستگار پولداری اومدن نرفتی.چیکارکنم بااین رفتارش حرفای خوبی بلدنیس بزنه محبت اصلانمیکنه.میگ چرااونجورکرد انگارهمسره اونه ک طبق میل اون رفتارکنه.ازاولش خیلی همسرمو دوسش داشتم ولی مادرم مخالف بودحالا این اذیت کردناش امونم روبریده دیگه همسرمودوست ندارم
خیلی رابط باهمسرم بده شده روماهم تاثیرگذاشته منم دارم ب اون کشیده میشم میام خونه میگ بروخونه مادرشوهرت میرم میگ دیه نمیای شوهرت فلان بسان😭😭
لطفا بگین چکار کنم
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
سلام
ببینید اول که شما با مادرتون ازدواج نکردید که همسر شما اولویت زندگی شما است و شما موظف هستی احترام بگذاری ،و اشتباه شما این است که با باور کردن حرف های دیگران که دهن بینی محسوب می شود به همسرت همفشار می آوری پس اول اینکه با مادرت صحبت کنی و متوجه اش می کنی که ایشون همسرشما است و به خاطر شما باید بهش احترام بگذارد ،مادر شما می خواهد افسار داماد دستش باشه و این بد است شما باید سعی کنی اصلا توجه نکنی و در عوضش به همسرت بیشتر محبت کنی ،در کنار ش باشی و اصلا نباید بگذاری افکار منفی ذهنیت مادرت ،ذهن شما رو نیز خراب کند و حتی می توانی در این زمینه از پدرت کمک بگیری ، تا با مادر صحبت کند بر عکس همسرت رو دوست داشته باش درکش کن در کنارش احساس خوشبختی کن کمتر برو و کمتر در خانه با همسرو باش سعی کن بیشتر وقت خودتون رو بیرون سپری کنی
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
من دختر مجردهستم ک ۲۴ سال دارم..
چند ماهی میشه ک درسم تموم شده و رفتم سرکار.
تو محیط کاری یکی از همکارامون ک چهار سالی از من بزرگتره.یکسری رفتارای ضدونقیضی ازش در مورد خودم میبینم ک منو به شک میندازه.
اینطور بگم ک مدتی از اومدن من ب محیط کاری گذشته بود..ک ما شروع کردیم ب کل کل کردن.
کل روزمون ب کل کل کردن میگذشت..از اونجایی ک من دختر تقریبا مقیدی هستم و تا حالا با هیچ پسری دوست نبودم..این کل کلای تو محیط کاری باعث میشد عذاب وجدان بگیرم.
بعد از چن ماه.من خودم رو کنار کشیدم.هر چی میگفت و سر ب سرم میزاشت من جوابش نمیدادم..فقط در حد ی همکار سلام و خداحافظی باهاش میکردم..ی مدت ک گذاشت این رفتار منو ک دید.اون شروع ب کم محلی کردن میکرد..حتی سلامم باهام نمیکرد..مثلا با همکارا یکجا نشسته بودیم.میومد با اونا سلام میکرد.اما انگار ن انگار ک منم هستم..حدودا یک ماه اصلا اصلا با هم حرف نمیزدیم کنار هم میشستیم رد میشدیم اما دریغ از یک کلمه.
این گذشت تا اینکه مسئله ایی پیش اومد ک مجبور شد خودش بیاد حرف بزنه.
بعدش کم کم با هم خوب شدیم.اما ن مث اول ک کل روزمون ب کل کل کردن میگذشت
تا اینکه یک روز قرار بود با همکارا شب بریم سینما.
من همیشه یکی از همکارام ک همسنو سال خودمه میومد دنبالم.میرفتیم.
ایندفعه اون نمیتونست بیاد.
ب یکی دیگه از همکارامون گفته بود اقای فلانی(همون پسره) مسیرش بهش میخوره.دنبالش(من) بره.
تا این حرفو همکارم زد ک ب فلانی میگیم بیاد دنبالت من واکنش نشون دادم.هر چقدر اصرار کردن.قبول نکردم بیاند دنبالمو اون شب سینما رو نرفتم.اما انگار همکارم به همون پسره گفته بود ک به خانم فلانی گفتیم شما میخوای بری دنبالش قبول نکرده و این حرفا.
چون روز بعد ک اومد سرکاز.کاملا مشخص بود از دستم دلخوره.دلخوریش رو خیلی تابلو نشون میداد ک دوستمم متوجه شد.
این قضیه گذشت تا اینکه من میخواستم برم سفر زیارتی.
قبل از اینکه من مرخصی بگیرم.
اون مرخصی گرفت رفت شهرشون..روز اخر ک تو محیط کار بود.خیلی خوب بود.
بعدش ک من رفتم سفر زیارتی.چون هیچوقت ب ایشون پیام نداده بودم.برا همین پیام حلالیت هم ندادم.
من با یکی دیگه از همکارام رفته بودیم.
وقتی برگشتیم من یک هفته دیگه هم مرخصی گرفتم خونه موندم..اما همکارم ک رفته بود سرکار بهش زیارت قبول گفته بود.
اما من وقتی رفتم اصلا انگار ن انگار ک من این مدت نبودم.و ناسلامتی رفته بودم ی سفر زیارتی.حتی ی زیارت قبول هم بهم نگفت.
همه گفتن الا این..خیلی کم محلی میکنه.حتی سلامم نمیکنه.معمولا من پیشقدم میشم برا سلام کردن.
واقعا این رفتاراش داره منو اذیت میکنه.
دلیل این رفتاراش رو واقعا نمیتونم متوجه بشم.
اینم بگم ک ما از لحاظ فرهنگی و عقیدتی خیلی با هم متفاوت هستیم.من دختر مذهبی چادری هستم.اما اون مث من نیست.و اینم بگم ک خیلی خیلی مغروره.
همکارم میگفت تا قبل از اینکه من بیام هیچوقت همچین رفتارایی از خودش نشون نمیداده..همکارم معتقده ک نسبت ب من حسی داره.
اما خودم اصلا همچین حسی ندارم.
فقط این رفتارای ضد و نقیضش منو اذیت میکنه.
چون حتی اگه ب خواستگاریم هم بیاد.
من جواب منفی بهش میدم.
و اینم بگم ک یکی دیگه از همکارامون ک دوستش میشه.
قبلا چن باری ازم خواستگاری کرده بود.اما جواب منفی بهش دادم.
نمیدونم ک از این قضیه هم خبر داره یا نه
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاورخانواده
سلام
الان شما هم حسی نسبت به ایشون داری ،چرا ؟چون رفتارش برات اهمیت داره ...
و اینکه وقتی شما بهش احترام نگذاشته و به عنوان یک همکار ازش خداحافظی نکردید چگونه انتظار رفتار خوب رو دارید.
ونکته که خیلی که خوبه برات فرهنگ مهم است چون یکی از ارکان شروط مهم قبل از ازدواج است .
الان هم سعی کنید اصلا فکرش رو نکنید و معمولی رفتار کنید .
بگذارید زمانه حلال همه چی است .
موفق باشید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام
من ونامزدم تازه یکماهه نامزد کردیم وفقط بینمون صیغه موقت جاری شده تا بعد از ماه صفرعقد کنیم.فاصله استانی بین4الی5ساعت بانامزدم هست ومثل اینکه فشارزیادی روی نامزدمه ویا به دلیل(مثل مهم ندونستن رابطه کامل یاداشتن یا نداشتن ودوشیزه بودن ونبودن تا شب عروسی و... توی خانواده شون)ایشون اصرار بر رابطه کامل دارند واز این بابت اذیت میشم (اینم بگم که قرار نامزدیمون طبق رسم خانوادگیمون6ماه الی یکساله.و قرار براینه که یکسال دیگه عروسی بگیریم ان شالله)درصورتی که خواهراش وداداشاش همونطور که خودش بهم گفته 3الی4سال نامزدی وحتی رابطه کامل دارشتند وبراشون اهمیتی نداره)
از طرفی واقعا دلم نمیخواددقبل شب عروسی رابطه کامل داشته باشم واز طرفی هم بخاطر دوری راه وفشاری که روی نامزدمه حس دلسوزی دارم واحساس میکنم هر دفعه که میادباناکامی میره
درصورتی که اگه عقد کنیم نیدونم از لحاظ قانونی حق ایشونه ومنم وظیفه تمکین دارم
خواهش میکنم کمکم کنید.نمیخوام از طرفی با حرفم وناراحتیم ورد کردن خواسته اش ناراحتش کنم ومیترسم سردش کنم واز طرفی دوست ندارم تا قبل شب عروسی دوشیزگیمو از دست بدم
#پاسخ
سرکارخانم #اشراقی مشاورخانواده
سلام
وقتی صیغه عقد جاری می شود زوجین شرعا و قانونا زن و شوهر هستند و رابطه داشتن حلال است
ولی در ایران عقد که می کنند تا زمان عروسی دختر و خانواده دختر دوست ندارند بکارت از بین برود
اینمورد یکمسئله کاملا شخصی است و بنا بهرسوم و فرهنگ خانواده بستگی دارد
پس اول خودت را در نظر بگیر و بعد مابقی مسایل
شما می توانید رابطه داشته باشید و مراقبت های لازم را در نظر بگیرید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
خودم 28 سالمه و8 ساله ازدواج کردم همین یک دونه بچه رو دارم
بازم به کمکتون نیاز دارم من خیلی خیلی عصبیم مخصوصا در مقابل دختر 5 سال ونیمه ام
کنترل خشمم رو ندارم همش عزاب وجدان دارم در برابر دخترم
اینقدر داد میزنم وگاهی میزنمش که سرم درد می گیره
اون لحظه اینقدر خشمم زیاده که نگار کل بدنم اتیش می گیره
زود جوش میارم
تو رو خدا کمکم کنید البته این مدت به خاطر قرص جلوگیری که می خورم بدتر شدم اشتها ندارم وهمیشه خسته ام
اصلا انگار هیچ حسی وقتی عصبانی میشم در برابرش ندارم همش تحقیرش می کنم دعواش می کنم بد وبیراه بهش میگم
تقریبا نزدیک از دوسالگی باهاش بد شدم به مشاور تا حالا نرفتم
با دخترم فقط همین طورم
سال قبل سرم ضربه خودم وپیش دکتر اعصاب وروان رفتم وبهش گفتم که با دخترم بد هستم
اونم یک سری دارو داد به محض اینکه قطع میشد بد تر میشدم
شوهرم میگه اگر یک دوربین بود خودت رو میدیدی چه برخوردی با بچه می کنی
واینکه دخترم تا پیش خودم هست ارومه خونه کسی که میریم یا یکی میاد خونمون یا باباش میاد زلزله به پا می کنه
خواهش میکنم کمکم کنید
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاورخانواده
سلام
چرا اینگونه عمل می کنید ،هم گناه می کنید از نظر شرع و وجدان و هم باعث می شوید یککودک عقده ای و تو سری خور بار بیاورید چرا این همه محدویت ....
چه دلیلی داره این رفتار بد شما ؟
چرا ریشه یابی نمی کنید ؟
آیا با همسر خودتون مشکل دارید؟
آیا اختلاف با خانواده همسر دارید؟
آیاد مادر شما هم به همین شکر رفتار می کردند با شما؟
چرا عصبانیت چرا رفتار بد فیزیکی؟؟؟؟
علت اینکه از دوسالگی باهاش بد شدی ؟؟؟
منتوضیحات کامل و واقعیت رو می خواهم .پاسخ دهید؟؟
🌺پاسخ کاربر👇
همیشه میترسم یک جایی بریم کار ی بکنه بگن بچه اش تربیت نداره
من باهمسرم خیلی خوبم
همیشه چیزای بد تو زهنم میاد مرگ عزیزانم رو تصور می کنم همین طور اشک میریزم
مادرم هم در حد یک نیشگون همیشه می گرفت
همیشه فکر می کنم بهم ریخته است کتیفه
زود باید بیدار بشم از خانواده ام دورم شوهرم هم بیشتر موقع خونه نمیان
من خودم دلیلش رو نمیدونم اصلا نمیدونم کجا باید بهش ازادی بدم کی محدودش کنم
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاورخانواده
پس کاملا مشکل از خود شما است ،که باید روی خودت اول تمرکز کنی ،شرایط برای همه سخت است ولی کسی برنده است که با صبر و درایت بر همه مسایل از کوچک به بزرگ چیره بشه ،شما سعی کن وقتی احساساتی مثل گر گرفتن داغ شدن بهت دست داد ،سریع اون محیط رو ترک کنی و چندین بازدم داشته باشی و یا حتی موسیقی مورد علاقه خودت رو گوش کنی .زندگی سخته با تمام خوبی های که دارد فرزند شما به جز شما هیچ تکیه گاه و آغوش امنی ندارد پس لازمه روح سالم و روان سالم دادن حس امنیت به فرزندت است یک مادر خوب رفتار فیزیکی با کودکش ندارد اینکه از خانواده دور هستم بهانه و فرافکنی های است که شما دارید .
زندگی شما اول خودت و همسر و فرزندت است شما وظیفه آرامش دادن به آنها رو دارید تا در کنار مهر و محبت شما آرامش رو بگیرند و روحیه مبارزه با بیماری ....
شروع کن به خودت بگو هر روز که بیدار می شوی من می توانم و قادر هستم
اینقدر بچه رو محدود نکنید ،بذارید بچگی کند و آزاد باشد عمه و عمو از جون دل برادرزاده خود رو دوست دارند و هیچ وقت نمی گویند بی تربیت است ،بچه سالم شیطنت داره ،حتما به مشاوره مراجعه کنید چون وسواس فکری دارید و باید به صورت حضوری روی شما رفتار درمانی شود ،شادی رو برای خودتون پیش بیارید با فرزندت بازی کن ،برقص،پارک برو بهترین نعمت در اختیار شما است قدردان ایزد باش
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام
وقتی شوهر خود ارضایی میکنه چکار باید کرد
خانم 28آقا31 ساله هستند
3ساله عقد هستم
سال اول شوهرم خوب بود بهم نزدیک میشد و رابطه داشتیم
ولی الان یکساله ک بهم نزدیک نشده و تو حموم خود ارضایی میکنه خودش میگ ازرو عادت همیشگی هست
خانواده ش حرفی از عروسی نمیزنه .خودشم نمیخاد عروسی کنیم
میگ شرایط مالیم خوب نیس باید صبرکنی تا کارم جور بشه
درصورتی ک من ازش عروسی نمیخام یه مهمونیم بگیریم بریم سرزندگی مون من راضیم
برا رابطه هم پیش قدم شدم بهش میگم ولی بدش میاد میگ نمیشه
اعتراضم کردم ولی فایده نداشت
پیش دکترم نمیاد میگ من طوریم نیس
بهشم گفتم این کاررو ترک کن ولی گوش نمیده
لطفا بگین چکار کنم
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
سلام
خود ارضایی بسیار عملکرد جنسی فردی اشتباهی است همسر شما در این امر در گذشته تا به حال که از دوران نوجوانی شکل می گیرد افراط داشته و الان به یکبیماری مبدل شده حتما باید تحت درمان و مشاوره حضوری قرار بگیرد
مسئله ای نیست ک رفع آن در مشاوره مجازی بگنجد
این مشکل رفتاری در زندگی آینده شما تاثیر منفی زیادی از نظر جنسی که یکی از رکن های اساسی و مهم زندگی زوجین است ایجاد می کند
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام
ایا این موضوع صحیح میباشد که کسانیکه در خانواده طلاق بوده اند در زندگی آینده خودشون احتمال اینکه طلاق برایشان قبح نداشته باشد وجود دارد؟
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاورخانواده
سلام قطعیت ندارد
هم بله و هم خیر
همه این ها بر می گردد به شخصیت خود طرف که آیا از زندگی خانواده خودش تجربه گرفته و یا نه ،و خودش چه دیدگاهی راجع به این موضوع داره ،خیلی ها هستند فرزند طلاق ولی در حال حاضر زندگی موفقی دارند ،و یکسری خیر چون بیشتر جنبه منفی زندگی رو کسب کردند و حق به جانب تر زندگی می کنند .
مسئله طلاق وقتی پدر و مادر از همحدا می شوند بیشترین لطمه فرزند می گیرد چرا ؟چون بین دو والد خود گیر کرده و حق انتخاب ها برای او محدود تر می شود و...
ببنید هر چیزی همون بار اول سخت است و به مرور به یک امر عادی طلقی می شود که باز به خود فرد بستگی دارد
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام
سن نامزدم 15 وسن خودم 20
حدود یک ماه عقد کردیم
فامیل نزدیک هستیم و سنتی به خواستگاری رفتیم
یه سوال داشتم خدمتتون
راستیتش
من و خانومم یه مدتی هست که تو دوران عقد هستیم
انتخابمون خیلی به نظرم عاقلانه بود خدا رو شکر
کتب مختلفی خوندم
بعد از خواستگاری هم دادم تا همسرم هم مطالعشون کرد
و بعد از عقد تمام سعی خودمون رو کردیم که هم تو دوران عقد از هم شناخت داشته باشیم و هم دوران عاشقانه ای داشته باشیم
در رابطه با خیلی از مسائل مهم خودمون و معیار هامون صحبت کردیم و تبادل نظر کردیم. و من تو این چند وقته خیلی حرفای عشقولانه زدم
خیلی ابراز محبت کردم و و اینها رو مدیون دوستان شما و کانالتون هستم
ولی مشکل اینجاست که خانومم مثلا از هر ده پونزده تا دوست دارم که من میگم یه بار میگه
تو مسائل جنسی هم من اصلا توقع رابطه کامل ندارم حتی بهشم گفتم رابطه کامل برای بعد از عروسی
ولی من این همه سال سعی کردم خودم رو پاک نگه دارم( به جون کندن) که ازدواج کنم و به گناه نیوفتم
ولی بنده خدا خانوم ما از اون جهت که خجالت میکشه حتی با نوازش کردن عادی هم صورتش سرخ میشه و من از اون جهت که یه وقتی خاطره بدی نداشته باشه کار خاصی نمیکنم
ولی خیلی دارم اذیت میشم
میترسم بهش هم بگم که احساس نکنه من به خواطر این مسائل باهاش ازدواج کردم
تو این مدت حتی من تا حالا بدنش رو هم ندیدم چه برسه به کارای دیگه
موندم چکار کنم؟؟
در حد حرف زدن چرا خب اون بوده
ولی اون هم من فقط حرف زدم ایشون از حیا و خجالتش سرش پایین بود
وقتی باهاش حرف زدم که نه بابا خجالت نکش ما زن و شوهریم و از این حرفا خودشم میگه: میدونم این کارا اشکال نداره ولی صبر کن
نمیدونم باید چکار کنم که هم ایشون اذیت نشه( به اجبار کاری بکنه) و هم خودم اذیت نشم چون از وقتی ازدواج کردم میلم چند برابر شده و ترس به گناه افتادنم بیشتر...
ممنون میشم پاسخ بدین
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاورخانواده
دردونه:
شما الان شرعا و قانونا حلال هم هستید ،پس به خودتون فشار نیاورده وقتی صمیمت ایجاد می شود در یک رابطه که سعی در نزدیک شدن و درک باشد که خدا رو شکر توانمند هستید و آگاه پس رودربایستی رو کنار گذاشته و با همسرتون صحبت کرده ،قرار نیست که رابطه کامل رو تجربه کنید یک زوج از در کنار هم لذت برده و وقتی نیازهای یکدیگر تامین می کنید به صورتی که رضایت هم رو جذب کردید موفق هستید.هر دو رابطه جنسی نداشتید و طبیعی است که شرم داشته باشید مخصوصا زن پس برایش اول روشن کن که در حد عادی است قرار نیست رابطه کامل برقرار بشه ،شما از در آغوش کشیدن و بوسیدن همسرتون شروع کنید تا احساس امنیت بکند و بعد می توانید وارد مرحله بعدی و عمیق تر بشوید نکته که باید مورد توجه قراربگیرد حواستون باشد رابطه کامل نشود چون سن همسر شما پایین است و باعث حس بد بودن بهش دست ندهد
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
4_5816551115210098033.ogg
541.8K
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام خوبین من از اعضای گروه زوج های بهشتی هستم،،،،من ۲۲سالمه و همسرم۲۳ما از طریق خواهر ایشون باهم آشنا شدیم و یک سال نامزد بودم ویک سال هست عقدم،،،،من همسرم فردی مهربان و لج باز و مذهبی هس و خییییییییلی روی نماز و اصراف و آینا حساسه و عاشق خانواده اش هس ،،،،،من مشکلم آینه که نمی تونم بگم خانواده تو ،،چون آقا قهر میکنه و لج
نمیدونم چکار کنم
دارم کم کم ازش سرد میشه به خاطر این موضوع و اینکه ایشون قبلا شکست عشقی شدیدی خورده و بهم هم گفته ومنم بعد این موضوع خوش بین نبودم ایشون عاشق همکاسی دوران دانشگاهش میشه که بعدا باهم در ارتباط قرار میگیرن و میفهمن که بدرد هم نمیخورن و اون دختره با دوست صمیمی همسرم نامزد میگنه،،, من همش فک میکنم هنوز اونو دوس داره ،،اخه چند وقت پیش حرفش رو زد ،،،و باز چند روز پیش گفت من خوش تیپ ترم یا این پسره
نمیدونم چکار کنم من توی ۱۴سالگی طلاق گرفتم و سختی های زیادی کشیدم
من همسرمو واقعا دوس دارم و عاشقشم
آما اون
نه😞
یعنی من فکرمیکنم نه
ومن الان دارم به این فک میکنم دوس پسر بگیرم واسه تنهایی هام
با خانوادش عالیه رابطمون اما خوب حسادت و دخالت وجود داره
چون تمام خرج ما با پدرشون هس خودش قبول کرده ایشون مدیر مدرسه هس و همسر من تک فرزند پسر هس ایشون هر از گاهی فقط ۵۰به من میده که. نمیدونم خرج چیش کنم من ،،،،،همسر من دانشجو ترم اخره
به همسر سابقم علاقه ای نداشتم حس میکنم آه اون زندگیمو گرفت،،،هر چند ازدواج کرده و صاحب دو فرزنده یک سال بعد از طلاق ازدواج کرد
همسرم بی نهایت ابراز محبت داره آما توعمل من چیزی نمی بینم بیشتر کلامی هس،،،،،رابطه جنسی هم هر دوی ما گرم مزاجی و دوماه بعد از نامزدیم من زن شدم
رابطمون خوبه اون راضیه ولی خوب همش من میرم جلو
برام خرج میکنه ولی مثل بچه ها فوری به خانوادش میگه😞
دختری ک همسرم قبلا دوسش داشته ردش کرده ایشون وحشتناک عاشق اون دختره
اما کلامی میگه متنفرم از دختره و زود عصبانی میشه
من واقعا روحم درد میاد و اذیت میشم واقعا خسته میشم من تحمل بی مهری اونو ندارم
گاهی بحث اون دختر رو میکشه ما سه بار شدید با هم بحث کردیم که هر سه بار به خاطر این موضوع بود
من اینجور وقتها فقط سکوت و بعضی وقتا وحشتناک عصبی میشم ولی سعی میکنم به روی خودم نیارم ولی میدونه که رو اون خانوم. حساسم
بگین لطفا من چکار کنم
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
شما در اولین مرحله با همسرت با صراحت و کامل در این زمینه صحبت کن و ازش بخواه به خاطر تداوم و آینده زندگی که داره شکل می گیره گذشته رو رها کند ،و شما هم سعی کن فراموش کنی و به این فکر کنی که انتخاب همسرت الان شما هستی همسرش هستی و این کافی است که شروع کنی به محبت و عشق ورزی به همسرت مهم ترین کار اینکه با اون دوست صمیمی و اون خانم ارتباط نداشته باشید به کل کنار گذاشته شود .
سعی کن مثبت فکر کنی در گذشته هر کس امد و رفتی بود ناراحتی و شادی بوده پس گذشته گذشته بی خیالش باید بود و شروع کرد به پی ریزی یک زندگی جدید ،از اون دختر حتی تاکید می کنم حتی در بحث های کوچک حرفی میوننیاد و حتی اجازه نده خودش هم به زبان بیاورد .
در مورد خانواده هیچ مردی اصلا خوشش نمیاید حتی با مقصر بودن خانواده اش حرفی بر علیه آن ها زده بشه پس به هیچعنوان مادرت اینجور و خواهرت اونجور....به همسرت نگو و غر و شکایت نکن چون به ضرر شما تمام می شود
پس خودت با احترام اگر ناراحتی پیش امد و منطقی است به خودش با کمال آرامش و احترامبیان کن
ببنید شما وقتی هوای همسرت رو داشته باشی و کاری به دو خانواده نداشته می تونی بهترین لحظات رو سپری کنی مهم شما و آرامش شما و همسرت است
موفق باشید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام و خسته نباشید
خودم ۱۶ و همسرم ۲۲
راهیانور بودیم که،اونجا دیده بودن منو و بعد از اینکه از راهیان برگشتیم بعد دو هفته اومدن خواستگاری و بعد از کلی تحقیق و سه جلسه صحبت کردن جواب مثبت دادم
من هفت ماهه که عقد کردم
همسرم خیلی مهربونه خیلی
من یه کارایی در گذشته انجام دادم که به شوهرم گفتم و هروقت یه بحثی بینمون بع وجود میاد همسرم از اون کارا اسم نمیبره ها فقد میگه کارایی که کردی و ...
چن وقت پیش مامان من نبودن و رفته بودن مسافرت و من به دختر خالم گفته بودم بیاد پیشم و دختر خالم هم به دوسش گفته بود و اونم اومد خونه ما و شوهرم خیلی ناراحت شد که چرا از من اجازه نگرفتی اون دوست دختر خالت اومده خونتون
و کلی ناراحت شد ولی من بازم حرف زدم باهاش و گفتم از این به بعد تکرار نمیشه دیگه.
امروز یکی از دوستام اومده بود،پیشم و همسرم ناراحت شده که چرا به من نگفتی و....
قبل ازدواجمون خیلی گیم نت (بازی اینترنتی) میرفته ولی بعد ازدواج دیگه اصلا نرفته
باهاش تماس گرفتم کلی ناراحته که من از این به بعد مثل شما هرکاری بخوام میکنم و گفت میرم گیم نت از این به بعد
واقعا نمیدونم چیکار کنم یه جورایی خسته شدم که همش سره مسائل کوچیک بحث میکنیم و من همیشه کوتاه میام و صبر میکنم و معذرت خواهی میکنم چون طاقت ناراحتیشو ندارم
کمکم کنید چیکار کنم
واقعا خودمم نمیدونم چرا راجب گذشته ام بهش گفتم خـیلی پشیمون خــیلی
هیچ کدوم تجربیات گذشته ام مورد خاصی ندارند
ولی شوهرم دوست داره بهش بگم
من در مورد گذشته کاملا بهش،اطمینان دادم که اون مشکل دیگه پیش نمیاد و خودشم اینو میدونه
من فقط یه داداش مجازی،داشتم که بهش گفتم
البته من خیلی احمقم که خودمو توجیه میکردم 😔😔😔
من سعی کردم در بیشتر موارد اعتمادشو جلب کنم و موفق بودم
ولی بعضی اوقات که یه بحثی بینمون پیش میاد خیلی اذیت میشم
اینم بگم که همسرم واقعا خیلی مهربونه
چشم پاکه. خیلی زحمت کشه و براش پول حلال دراوردن خیلی مهمه
همش سعی میکنه خوشحالم کنه
فقد همون بحثای کوچولو رو نمیدونم چیکار کنم
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
marzieh eshraghi psychologist:
سلام وقت به خیر
اولا که بارها عنوان کردیم اگر گذشته مشکل آفرین نداشتید هیچگاه برای همسرتان تعریف نکنید
دوماینکه فقط مسایلی از قبیل طلاق و موارد قضایی رو از اول بگوید که بعد مشکل ساز نشود
سعی کنید اگر مسایلی که خود شما توش مقصر بودید یک عذرخواهی کنید و تمام و یا با هم بنشینید و در کمال خونسردی گفتگو کنید
ولی هرگز مدام معذرت خواهی نکنید برای اینکه دوستش دارید خوب ایشون هم باید شما رو دوست داشته باشد یعنی یک رفتار متقابل
حالا ایشون مایل است قبل از هر کاری باهاش مشورت و نظر خواهی کنید خوب کار سختی نیست انجام دهید که در آخر از بحث و عذر خواهی جلوگیری شود .
مسایل کوچک از سوء تفاهم های بسیار ریز به وجود می آید همین که بهش گفتید حالا سر هر مسئله کوچک اگر منظوری هم نداشته باشد شما احساس می کنید دارد و یا همسرت تق به تقی یادآوری غیر محسوس دارد به عقیده بنده بنشینید و یکبار برای همیشه درباره مورد گفته شده باهاش صحبت کنید و بخواهید هر دو فراموش کنید ،گرو کشی در زندگی زناشویی یک سم است حالا که تو اینکار رو کردی من هم اون کار رو می کنم بزرگترین اشتباه است زندگی تکمیل شدند است تبدیل من به ما.
موفق باشید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام
من ۱۷ سالمه همسرم ۲۵
شش ماه هست که ازدواج کردیم
نحوه آشناییمون سنتی بود
با مادر شوهرم زندگی میکنیم
دختر فوق العاده مغروری هستم و همسرم از این خیلی رنج میبره و خودم اصلا دوست ندارم این غرورمو خیلی تلاش کردم بزارم کنار اما واقعا نتونستم و من در حدی مغرورم که حتی نمی تونم به همسرم یه عزیزم بگم لطفا راهنماییم کنید.
رابطه جنسیمون قبلا خیلی بد بود و سر همین موضوع داشتم از هم طلاق میگرفتیم ولی کم کم درست شد همسرم بیش از حد احساساتیه و یه درصد هم غرور نداره خیلی به من محبت میکنه (محبت کلامی) ولی من نمیتونم 😞
میخوام ابراز کنم ولی نمیتونم با همه هم همینجوری هستم
درخانوادمون اصلا محبت کلامی وجود نداشته پدرمم مثل خودمه و غرور داره تو این زمینه به پدرم رفتم و دوتا خواهر دیگه دارم که مثل من هستن برادرمم مثل منه فقط توی خانوادمون مادرم اینجوری نیس
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
ببنید باید تمام تلاش خودت رو بکنی تا در رفتار و اخلاقت تغییرات رو بدهی یعنی باید از یک جا شروع بشه حالا همسر شما به شما محبت می کنه و کلامی هم انجام می دهد شما هم یاد بگیر چه اشکالی داره وقتی میگه دوست دارم تو هم بگی من هم دوست دارم
وای امروز زیبا شدی ممنون چشمات زیبا می بینه ....
در گذشته ندیدی نشنیدی اشکال نداره الان که زندگی مشترک خودت رو داری شروع کن دو سه بار که بگی و انجام بدهی برات عادی و عادت میشه ،چرا دور خودت حصار کشیدی من غرور دارم غرور دارم یعنی چه؟؟؟
غرور رو باید برای محکمکردن پایه های زندگیت داشته باشی که با یک باد ملایم لغزش نداشته باشه چه مرد و چه زن ،باید در مقابل هم توازون داشته باشند وقتی به خاطر اشتباهت عذر خواهی کردی بردی وقتی تونستی یک زندگی رو بسازی غرور داشتی چرا سعی کردی بله یک جاهای خوب است در مقابل افراد غریبه نه در مقابل نزدیکترین فرد به شما همسرت باید بهش بگی و رفتار کنی
از همین حالا شروع کن به خودت بگو من می تونم ابراز علاقه کنم من می تونم نرم باشم و وقتی همسرت آمد می روی استقبال با لبخند می بوسیش
در رابطه جنسی تازه عروس هستی باید در رختخواب بایدگرم و فعال باشی
و همسرت را با عشق و جذابیت خودت ب زندگی گرم کنی
چرا ب پدرت نگاه میکنی ابراز محبت را از مادرت بیاموز و بکار ببر
موفق باشی
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام خانم مشاور عزیز
من خودم 27سالمه شوهرم 39سال دوازده سال ازدواج کردیم
3دختر داریم
همیشه باهم دعوا داریم شوهرم خیلی بد دل هست از اول همینطور بوده همیشه ب من میگه تو عقل نداری و با تندی بامن حرف میزنه من شانزده سالم بود باهاش ازدواج کردم خیلی خیلی دوستش دارم بخاطر بچهام تحمل میکنم این اخلاقش
خودم چادری هستم و ب حجاب خیلی علاقه دارم شوهرم خیلی حساس هستن ک موقع بیرون چادر سرم باشه حتی یه تار مو نباید بیرون باشه
خلاصه من حتی اجازه ندارم اشغالا رو بیرون بزار حتی خونه همسایه برم نمیزاره اصلا نمیزاره تو خونه با تاب باشم میگه دختر تو خونه داریم نباید این لباس ها را بپوشی یا ارایش کنی من خیلی ناراحت میشم دخترام یکی ده سالشه یکی هشت سال یکی چهارسال
همیشه موقع رابطه خودم میرم درخواس میدم
با اینکه توخونه بداخلاقه خودم میرم پیشش نوازش میکنم او بام دعوا میکنه اگ من با شوهرخواهرم حرف بزنم میگه حتمن باش رابطه داری
یا پسرعمو یا پسر خاله هام یا شوهر خاله هام نمیزاره حتی باشو سلام کنم وقتی میره سرکار کارش ازاده یدفه میاد خونه ببینه من چکارمیکنم کیه پیشم مشاوره نمیزاره برم خیلی باهم دعوامو میشه ک دیگه خسته شدم ب من میگه تو سیاست همسرداری درس کن چکارکنم بنظر شما
من از کثیفی تو خونه بدم میاد خونه ظرفا رو همیشه تمیزمیکنم اگ این اقا اخلاقش اعصاب واسه ما بزاره ک دلخوش باشم ب کارای خونه
کمک کنین خانم مشاور
حتی نمیزاره من اصلاح کنم یا برم ارایشگاه
من خودم تو خونه اصلاح خودم میکنم دیگه مجبورم
اعصابم خیلی خورد میکنه باحرفاش ک باید حتمن یچیزی رو خورد کنم یا ب بچها بزنم تا اروم بشم
همش ارزو مرگ میکنم بیشتر بخاطر بچها تحمل میکنم خیلی دوسش دارم اما او اگ واقع من دوست داشت اینطور بهم بد بین نبود یا اذیتم کنه
یبار برای پدرم راجب اخلاق شوهرم گفتم چن وقت پیش باهام خیلی دعوام کرد گف تو زن من هستی یا دختر باباتی اگ دختر بابات هستی برو خونه پدرت اینا
دیروز تو حیاط خلوت تمیز کردم سبد سنگین نهاده بودم بالا میگه کی اینا رو برات نهاده بالا گفتم خودم صندلی نهادم گزاشتمش بالا میگه دروغ میگی
بعد من پریود بودم شب پنچ روز پریودیم تمیز بودم حمام کردم نزدیکی داشتم نماز صب خوندم ظهر نمازم نخوندم گف واسه چ نخوندی گفتم لکه بینی دارم برام گف دروغ میگی حتمن با کسی رابطه داشتی من چکارکنم با این اخلاقش من دیگه حمام کردم امروز صب ک بلند شدم باز لکه اومده بود برام هفت روز هس از پریودی میترسم برم حموم ک باهام حرفی بزنه
تو رو خدا کمک کنید 😔 اصلا موقع خرید کردن خونه یا وسایل خونه اصلا نظر منو نمیخواد خودش خرید میکنه میگه تو عقل نداری
حتی بره سیب زمینی نان چیزی بخره منو باخودش نمیبره خودش میره تا حالا نشده من برم خرید اگ گشنه بمیریم او سرکار باشه من حق مغازه رفتن رو ندارم
لطفا راهنمایی ام کنید
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
همسر شما شکاک است و این یکبیماری ذهنی و روانی است پارانوید شک و سو ءظن مبتلا است و زندگی با ایننوع افراد خیلی سخت است شما باید راضیش کنید به درمان بپردازد و نزد یک روانپزشک خوب مراجعه کرد و هر چه زودتر درمان رو آغاز کند
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
سلام و روز بخیر
من دوبار ازدواج کردم ،و از ازدواج اولم یه دختر ۶ ساله دارم، شوهر اولم ازدواج کرده و خانمش بچه رو رد کرده
خودم ۳۰ سالمه شوهرم ۳۳ سالشونه ،نحوه آشناییم با همسرم هم فامیل دور بودن،با واسطه مادربزرگم اومدن خواستگاریم. طلاق شوهرم از زن اولش خیانت و رسوایی بوده، علت طلاق خودمم شوهرم خیانت میکرد و رفیق باز بود،۴سال برنامش این بود که ظهر پنجشنبه میرفت تا ظهر جمعه،مانع رفتنش که میشدم کتکم میزد ،خیلی شدید. بچه رو هم دادگاه میداد به من ولی خانوادم گفتن اگه بگیریش کسی نمیاد باهات ازدواج کنه. دیگه توافق کردیمو دادم بهشون ،۲ساله ازدواج کردم
،الان بچه پیش مادر شوهر سابقمه، شوهر دومم رو باهاش صحبت کردم و روز اول وجود این بچه رو پذیرفت،بعد که رفتیم سر زندگی ،گفت بچه تو حق نداره بیاد و بره و ممکنه وجودش بچه منو ناراحت کنه، با وجود اینکه من بچه ایشونو پذیرفتم، ولی اون منو اذیت میکنه و بعضی اوقات اسم بچه رو هم که میارم متحول میشه، اون میاد پیشم ملاقات و همه دلخوشیش منم، چون پدرشو هم ازش گرفتن و بهش بی توجهی میشه، بچه من دختر و بچه شوهرم پسره و جفتشون ۶ ساله هستن. خواسته شوهرم اینه که من قید دخترمو بزنم،من چیکار باید بکنم؟
#پاسخ
سرکار خانم #اشراقی مشاور خانواده
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
ببنید بیشتر مشکلاتی که بعد از تجردد زوجین دچار می شوند همون بچه ها هستند و دیدی که نسبت به زندگی تیره شده ،شما از همسرت بخواه که برای آزمایشی چند ماه مثلا ۳ ماه دخترت پیش شما باشد و نحوه رفتار شما رو بسنجد، نسبت به دو کودک و شما هم سعی کن اصلا فرق بینشوننگذارید. جون هر دو کودک از سمت والدین خود ضربه روحی خورده اند. چون بی گناهان همین کودکان طلاق هستند.
این درخواست خودتون رو در آرامش و در فرصت مناسب بیان کنید و اگر جواب منفی شنیدید عصبانی نشده بلکه با حفظ خونسردی ازش بخواهید چند روز روی پیشنهاد شما فکر کند و این رو در نظر بگیرد که مادر هستید و هر دو رو درک می کنید وقتی شما آرامش داشته باشی بهتر می توانی جواب بگیری ،در همینحین بیشتر به همسرت توجه کن و در کنارش باش بذار دلش گرمبشه و دیدش نسبت به شما بهتر دو طرف سختی دیده اید فکر نکنید ایشون روی لجبازی می گوید نه بر عکس نگران است شما باید اعتماد رو جلب کنید
سوال دیگر کاربر گرامی👇
ممنون از شما ولی ایشون میگن ،حتی حق نداری بغلش کنی دخترتو. یا حتی اسمشم که میاد یه جوری متاثر میشه ، من به بچه ایشون حتی بیشتر توجه دارم ولی ایشون به تفاوت بچه ها توجه نداره ،میگه فقط برای خودم باشی و نمیتونم طاقت بیارم که تو بچه داری و به اونم باید توجه کنی.من خیییلی زیاد به شوهرم توجه دارم و خیلیم بهشون علاقه نشون میدم ،ولی هرچقدر محبت میکنم تشنه تره. در مورد بچه هم وقتی باهاش صحبت میکنم متقاعد میشه و میگه باشه ،ولی بعد یه مدت که میگذره ،دوباره تا حرفشو میزنم ،دعوام میکنه، منم از این رفتارش میترسم بچه رو وارد زندگیم کنم ،میترسم بچم آسیب ببینه ،که وارد یه اوضاع متشنج بشه. مثلا دوهفته دیگه تولدشه ،مادرم گفت خودم واسش تولد میگیرم،وقتی بهش گفتم ،ناراحت شد و گفت چرا بیخیالش نمیشی و چرا میخای تولد بگیری. کار نمیزاره بکنم ،پولمم نمیده که مبادا خرج بچم بشه،با وجود اینکه قبلا که کار میکردم،خرج بچه خودشم میکردم، الانم قالی میبافم،گفتم عید که قالیم تموم شد ،واسه بچه ها خودم همه چیز میخرم، اصلا احساسی نشون نداد که بفهمم خوشحال شد یا ناراحت، گفت به من چه .
#پاسخ مشاور👇عزیز
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
عزیزم علت رفتار همسرت همون موردی که باعث طلاقش شده و نگران شما باید مجابش کنی که من مادر هستم و دخترم را دوست دارم و الان که تولدش است باید در کنارش باشم حتی همه باهام بیاید چه اشکالی داره همون جور که وظایفی در قبال شما ها دارم در قبال فرزند خودمهم دارم بهش بگید خوبه من هم بگم فقط من و بچه شما نباید باشه چه حسی بهت دست می ده .
همه رو با آرامش و لفظ خوب بگو
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام
وقتتون بخیر
من و همسرم دو ماهه عقد کردیم
من ۲۰ و ایشون ۲۱ سال سن دارن
من حدودا ۳ شب از هفته رو فقط شهر خودمون هستم به دلیل دانشگاه
توی این مدت مخصوصا موقع فرجه امتحان ها که دو هفته با هم بودیم هرروز تقریبا،چند بار از من رابطه کامل خواستن
و من هردفعه جواب رد بهشون دادم و هی هر دفعه قول دادن که فعلا حرفی درموردش نزنن
اما شب اخر،قبل از این که برای حدود ۲ هفته بخوام برای امتحان ها از پیششون برم...به خواسته شون رسیدن
این واقعا خواسته قلبی من نبود...اما وقتی که شروع کردن من هم نتونستم جلو خودم و ایشون رو بگیرم...
ولی بعدش از لحاظ روحی حالم خیلی بد شد و حتی گریه ام گرفت و البته این که فهمیدن من حالم بده و کارشون رو درست نبوده و کلی عذرخواهی کردن
روز بعدش یه پیام خیلی طولانی بهشون دادم و دوباره دلیل ناراحتی ام رو گفتم
گفتم که این اولین بار بود،اولین باری که کلی من منتظرش بودن و واسش برنامه داشتم...اما همه اش خراب شد ،چون آمادگی اش رو نداشتم و همچنین خیلی زود بود و کلی چیز دیگه
برای بار چندم عذرخواهی کردن و گفتن دیگه قول میدم که...
من آخر هفته آینده برمیگردم شهرم،و نمیدونم باید چطور باهاشون برخورد کنم
اگه دوباره رابطه خواستن،چه کار کنم؟؟
اصلا درسته ایا در دوران عقد رابطه کامل داشته باشیم؟؟این قدر زود؟؟
با توجه به این که حداقل ۲یا ۳ سال اینده قراره بریم خونه خودمون ان شاءالله
البته رابطه اون شبمون خیلی کوتاه بود
در حد یک تا دو دقیقه...
البتع همون شب با ایشون درمورد این که واسه یه دختر اولین بار خیلی مهمه و باعث خیلی تغییرات و ... میشه کلی صبحت کردم و ایشون هم کلی عذرخواهی کرد
اما چه فایده...
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
marzieh eshraghi psychologist:
سلام
شماکاری بر خلاف شرع انجام ندادید عزیزم مبارکت باشه و خوشبختی برایت آرزومند هستم.
وقتی شما زن و شوهر هستید چه اشکال داره رابطه داشتند
خوبیش این است در حین رابطه خود شما هم رضایت داشتید .پس چرا خودت رو اذیت می کنی و فکر بی جهت ایشون همسر شما است و محرم تر از مادر و چه خوبه نیاز یکدیگر رو بر طرف کنید مخصوصا با این فاصله زمانی طولانی که تا رفتن به خانه خودتون دارید ،چه بسا اجتناب کردند از رابطه باعث فاصله بین شما و همسرت بشود مخصوصا با سن کمی که همسرت داره فقط به قول مادر حواست باشه بارداری صورت نگیرد
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سوال
باسلام از کانال خوبتون واقعا عالیه😍😍
من یه سوال دارم خدمتتون من و همسرم دو سالی هست ازدواج کردیم
بنده ۱۸سال دارم و همسرم ۲۳سال دارن ازدواج ما فامیلی بوده یعنی پسر خاله دختر خاله ایم و بعد ازدواج ما تا دوسال بچه دار نمیشدیم در حالی که هیچ کدوممون مشکلی نداشتیم ولی حالا بعد دوسال الان شش ماه باردارم و فرزندم پسره دقیقا تو دو ماهگی من عموی شوهرم که خیلی هم بهم وابستن فوت میکنه و شوهرم خیییلی پریشون میشه و الان هم که سه ماهی از مرگ اوشون میگذره شوهرم باز هیج شور و اشتیاقی واسه فرزندمون نشون نمیده حتی وقتی راجب وسایلش حرف میزنیم خیلی بیخیال میگذره ولی پول میده که خودم براش بخرم من از این اخلاقش راضی نیستم و بعد دوسال این تنها بحث ما هست که باعث شده باهم یک روزی قهر باشیم من خانمی فوق العاده احساسیم لطفا بگید چکار کنم در صورتی که همه تلاشم اینه حال شوهرم عوض شه چون واقعا دوستش دارم و عاشقانه همو میپرستیم؟؟؟؟
#پاسخ
سرکارخانم#اشراقی مشاور خانواده
سلام
غم واندوه پاسخ طبیعی به از دست دادن است و به رنج عاطفی که شما بعد از دست دادن فرد یا چیز مورد علاقه خود احساس می کنید، گفته می شود. هر چقدر کسی را که از دست داده اید برای شما عزیز تر باشد. میزان غم و اندوه شما نیز شدیدتر خواهد بود تازه جند ماه است این اتفاق افتاده است پس صبور باشید و اجازه دهید مراحل سوگ واری کامل شود و همسر شما با آن به طور منطقی کنار بیاید.
شما بایستی با ایشون همدلی کنید نه همدردی ،دیدگاهش رو نسبت به عواطف و احساساتش اون باورهای که دارد اون شناختی که است در رفتارش ببینید و درک کنید باهاش وقت بگذارید حتی با خودش به سر مزار بروید حلوا بپزید و خیرات کنید ،مطمئن باشید فرزند برایش مهم و عزیز است و حق بدهید تا چندین ماه در خودش باشد و احساس غم رو داشته باشد اگر بیشتر از یک سال به طول انجامید حتما مراجعه به متخصص مربوطه داشته باشید.
ولی با آمدن فرزند دوباره شوق و اشتیاق در وی بر می گردد.
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام عزیز جان صبح بخیر
من یه پست برای مادر همسرم فرستادم
چون همسرم تاکید داره یک روز در میان مطلب بفرستم و هفته ای ۱ بار زنگ بزنم
من ۴آذر عقد کردم و ۷شهریور نامزد
هنوز خونه پدرم هستم
ولی واقعا منظوری از فرستادن این پست من نداشتم که به مادر همسرم بر خورده
سعی میکنم رابطم با ایشون هم عالی باشه
من الان از بعد عقدم فقط ۱ بار اونم هفته بعد عقد رفتم خونه مادر شوهرم
همسرم هفته ای ۵ بار خونه ما میاد
۲شب هم میمونه
جالبه من اصلا نمیتونم خونه مادر شوهرم بمونم نه این که پدرم نزاره نه مادر همسرم نمیزاره
اگر هم من ۱ماه بهشون زنگ نزنم خبری از من نمیگیرن
ما خودمون خانواده خیلی با محبتی هستیم مادرشوهر جاری خواهر شوهر اصلا نداریم
جاری های مامانم بهش میگن ابجی
رابطه مون واقعا عالیه
مهمونی خونه هم حداقل هفته ای ۱بار خانواده مادر یا پدرم میبینم
ولی خانواده همسرم یه چیز فرمالیته هست که باید اجرا کنند
واقعا ادم احساس معضب بودن داره
این که همسرم میگه هر روز صبح پیام صبح بخیر بده به نظر من یه کار بیهودس
که چی واقعا
ادم مطالب اموزشی بفرسته
الان واقعا من از همسرم خیلی راضی هستم ولی مادرشون بعضی وقتا اذیت میکنند
ولی من تا حالا به مادرشون چیزی نگفتم مخصوصا به همسرم
الان چند وقته به هیکل من گیر دادند که باید چاق بشی اونم جلو جمع جلو خواهر شوهرام و شوهراشون
من قدم ۱۶۳ وزنم۵۱ هست واقعا هیکل ایده الی دارم
درصورتی که خواهر شوهرام هم مثل من هستند
من نمیدونم چرا نمیشه من خونه شوهرم بخوابم
واقعا ۱ماه به ۱ماه شاید برم خونه مادر همسرم من دلم میخواد هفته ای ۱بار برم
اونم باید از ۳روز قبل اعلام بشه بدون هماهنگی اصلا ناراحت میشن که برم فکر نکنیدا میخوان تدادک ببینن نه ماکارانی سالاد الویه میزارن جلوم
ولی بدون هماهنگی ممنوع حتما من ۱بار سرکار بودم همسرم اومد اونجا ببینمش سرکارم نزدیک خونشون بود چون ماشین نداشت گفتم خودم میرسونمت رفتیم دم در خونه گفت خب امشب بیا شام اینجا منم قبول کردم ۴۵ دقیقه تو ماشین جلو در خونه مادرشوهرم منتظر موندم تا آماده بشن من بیام
ما خودمون نوه ها عروس ها داماد ها کلید دارن اصلا از همون اول مادر منم کلید داده به همسرم
ولی نمیدونم چرا اینطوری هستند
#پاسخ
سرکارخانم #اشراقی مشاور خانواده
سلام
ببینید شما وقتی ازدواج می کنید با یک فرد چه خانم چه آقا از دو فرهنگ متفاوت دو نگرش دو خانواده متفاوت هستید .شما با یک سری قوانین بزرگ شدید و همسرتون با یکسری قوانین دیگر بعد می آید با هم تشکیل خانواده می دهید و خود شما یک سری قوانین رو که با هم مشترک هستند رو اجرا می کنید
حالا خانواده همسر شما فکر می کنمبیشتر زن سالاری است و قوانین خودش رو داره و شما تا جای که می توانید احترام بگذارید
در زندگی زناشویی اول احترام به خودتون و همسرتان بعد خانواده ها به شما میگن چاق شو اشکال نداره یکلبخند بزنید و دیگر هیچ
وقتی می گویند منزل ما قانون داره چه اشکال داره رعایت بشه نباید ناراحت بشوید سعی کنید یواش یواش با آن ها وفق پیدا کنید و به همین ترتیب با خودشون ارتباط بگیرید .
وقتی مطالب آموزشی برای ایشون می فرستید احساس می کند دارید موضوعی رو بهشون آموزش و یاد آوری می کنید بهتر است همان سلام و صبح به خیر باشد
عزیزم وقتی ازدواج می کنی با یک فرد پیمان می بندی و با یک خانواده و فرهنگمتفاوت با احترام رفتار کن در عینی که کاری که خودت دوست داری انجام می دهی به همسرت احترام بگذار
ایشان شناخت بیشتری از مادر و خانواده اش دارد
خیلی خوبه ک بااین لحن و محبت بشما یادآوری میکند چون خواهان ارتباط زیبا و صمیمی بین خانوادش و شماست
شماهم همان نکات را رعایت کنید و از
زندگیتون لذت ببرید
موفق باشید
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝