eitaa logo
💖زوجهای بهشتی💖
14.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
422 فایل
ادمین سوالات احکام 👈 @Fatemeh6249 مدیر👈 @fakhri62 تبادلات👈 @Fatemeh6249 چالش👈 @Fatemeh6249 کپی ازهر پست کانال بافرستادن سه صلوات آزاداست ✔ ❌کپی ازاسم کانال وآیدی کانال درشبکه های مجازی و سایت های مختلف ممنوع است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ٠
⁉✍️؟ 👥همه مراجع به جز آیت الله مکارم: 🔰دختر رشيده، به دخترى مى گويند كه منفعت و مصلحت زندگى خويش را به خوبى تشخيص دهد و در امر ازدواج تنها تحت تأثير غريزه جنسى و عاطفه خود قرار نگيرد. اين امر در اشخاص مختلف تفاوت پيدا مى كند ونمی توان سن خاصى را براى آنان تعيين كرد. 🗄(تبريزى،صراط النجاه،ج5،س505و 506 و 502 و دفتر: همه مراجع) 👥آيت الله مكارم شيرازي: 🔰دختران بالاي 30 سالگي در مسائل ازدواج رشيده به حساب مي آيند و به شرط اينكه هوشيار باشند و بتوانند تصميم بگيرند و مصلحت خود را تشخيص بدهند اجازه پدر لازم نيست. 🗄(ر.ك: سايت دفتر آيت الله مكارم شيرازي) ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
نگه داشتن زن چيست؟ احكام الهى داراى حكمت و علت هستند. اگر چه ممكن است بعضى از حكمتهاى احكام را بتوانيم به دست آوريم. امّا علت احكام به درستى بر ما روشن نيست. عقل ما با توجه به آموزههاى اسلامى يا علوم تجربى و حسى مىتواند بعضى حكمتها را براى احكام الهى و از جمله نگهداشتن «عدّه» استنباط نمايد. قبل از اينكه به ذكر حكمتهاى احتمالى در مورد عدّه بپردازيم، توجّه به چند حكم فقهى ضرورت دارد؛ 1. عدّه انواع مختلفى دارد كه متضمّن حكمتهاى مشترك و خاص است. عدّه طلاق در ازدواج دايم و عدّه پايان مدّت در ازدواج موقت و عدّه وفات در صورت فوت شوهر. 2. در صورت عدم نزديكى بعد از ازدواج و يا يائسگى زن در ازدواج موقت، عده منتفى مىگردد. 3. زن در زمان عدّه داراى حقوق و تكاليفى است. با اين مقدّمه برخى از حكمتها را اين گونه مىتوان شماره نمود: 1. حكمت بهداشتى بىشك ارتباط جنسى ممكن است زمينه مناسب براى انتقال يا شكلگيرى بيمارىها و عفونتهاى مختلف فراهم آورد اين احتمال در ارتباطات متعدّد جنسى بيشتر و خطرناكتر است. در اين ميان زن به لحاظ ساختار جسمى و فيزيكى و هم به خاطر فعل و انفعالات طبيعى رحمى قابليت بيشترى براى دريافت، پرورش و انتقال بيمارىها و عفونتها دارد. زمان عدّه در حقيقت مىتواند نقش قرنطينه براى رحم زن باشد. شايد حكمت سه بار پاك شدن از حيض براى عدّه«وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ...»؛ «زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن و پاك شدن انتظار بكشند». (بقره (2)، آيه 228). نيز اشاره لطيفى به اين نكته باشد. چون از نظر فيزيولوژى حيض نوعى خانه تكانى رحم از سلولهاى مرده و عفونتهاى داخلى و خارجى است و سه بار خانه تكانى در عدّه طلاق محيط كمخطرى را براى ارتباط جنسى جديد و توليد نسل ايجاد مىنمايد. 2. مصلحت حفظ نسل گاهى عدّه نگه داشتن زن، جهت جلوگيرى از مخلوط شدن نطفهها در رحم زن است تا اگر احتمالاً در رحم زن نطفهاى باشد، تا سه ماه مشخص شود، گاهى نطفه بعد از مدتها بسته مىشود و بعد از سه ماه، به طور يقين وضعيت مشخص مىشود. اگرچه با پيشرفت علوم ژنتيك و پزشكى و ... امكان تشخيص فرزند در رحم يا نسب فرزند وجود دارد، امّا: اولاً، اين يكى از حكمتهاى عده است نه همه آن و نه علت آن. ثانيا، تشخيص پزشكى و علمى امورى خطاپذير بوده كه همواره امكان خطا در مورد آن مىرود. از طرفى علوم تجربى با تمام پيشرفت خود امكان اثبات بىضرر بودن رابطه جديد جنسى زن را براى جنين شوهر اول يا دوم ندارد. 3. احياء دوباره خانواده از نظر اسلام طلاق منفورترين حلالها و تداوم كانون خانواده و احيا آن از بهترين رفتارهاست. در عدّه طلاق رجعى، زن مىتواند در همان خانهاى كه زندگى مىكرده سكونت داشته باشد. در اين زمان زن و مرد مىتوانند با توافق دوباره با يكديگر و بدون هيچ تشريفات شرعى يا قانونى دوباره زندگى خانوادگى خويش را احيا كرده و يا با پايان رسيدن زمان عدّه، بر تصميم بر جدايى باقى بمانند و به طور كامل از هم جدا شوند. گاهى در اثر عوامل مختلف، وضعى پيش مىآيد كه پديد آمدن يك اختلاف جزئى و نزاع كوچك، حس انتقام را آن چنان شعلهور مىسازد كه فروغ عقل و وجدان را خاموش مىكند و غالباً تفرقههاى خانوادگى در همين حالات رخ مىدهد. اما بسيار مىشود كه مدّتى اندك بعد از كشمكش، زن و مرد به خود آمده، پشيمان مىگردند. اينجاست كه آيه مورد بحث مىگويد: زنها بايد مدّتى عدّه نگه دارند و صبر كنند تا اين امواج زود گذر بگذرد و ابرهاى تيره نزاع و دشمنى از آسمان زندگى آنان پراكنده شود. با اين توضيح، زمان عدّه موقعيت و زمينهاى مناسب است كه در آن نه جدايى كامل و نه رابطه زناشويى به نحو كامل برقرار نيست. در اين موقعيت زن و مرد به دور از هيجانات و احساسات زودگذر، در برزخ بين اصلاح مشكلات و بازگشت به كانون خانوده و يا عدم توانايى براى اصلاح و جدايى قرار مىگيرند. به عبارت ديگر زمان عدّه در طلاق رجعى، موقعيتى عقلايى و مناسب براى درست فكر كردن و سبك و سنگين كردن مزايا و معايب باقى بودن بر ازدواج و يا جدايى كامل خواهد بود. در عمل زمان عده رجعى فرصتى براى احياء دوباره نظام خانواده و تولّدى دوباره بر اساس شرائط و بينشهاى جديد نسبت به زندگى است. 4. حفظ حرمت اعضاء خانواده حكمت مهمى كه در عدّه طلاق و عدّه وفات نهفته است. حفظ احترام كانون خانواده است، به طورى كه نه تنها زن و شوهر بلكه تمام فرزندان و بستگان و حتى جامعه بايستى حرمت آن را نگه دارند. ازدواج بلافاصله زن بعد از طلاق يا بعد از وفات به نوعى ناديدهانگارى عواطف و احساسات حقداران كانون خانواده مانند: شوهر، فرزندان، بستگان و... تلقّى مىشود و چه بسا پيامدهاى تربيتى، عاطفى و روانى جبرانناپذيرى را براى فرزندان و بستگان ايجاد نمايد. همچنين ازدواج سريع زن بعد از طلاق يا وفات
هدایت شده از ٠
شوهر ممكن است زمينه سوء ظنها و اتهامات مختلف را فراهم آورده و مقدّمهاى بر كينه توزىها و جرايم ديگر شود. ناگفته پيداست اين ادعا كه شوهر نيز بايستى براى حفظ حرمت خانواده عدّه نگه دارد پذيرفتنى نيست. چرا كه: اولاً، به دلايل مختلفى كه در جاى خود اثبات شده چه قبل از طلاق يا وفات همسر و چه بعد از آن، مرد مىتوانست مجددا ازدواج كند و اين حكم مازاد بر آن نيست. ثانيا، در بسيارى موارد، به لحاظ وظايف مختلف از جمله حضانت و نگهدارى فرزندان و وظايف اجتماعى و همچنين آسيبپذيرى ويژه مرد در مورد سركشىهاى غريزه جنسى، نياز به ازدواج در مرد شديدتر از زن است. 5. عدّه به مثابه حق براى زن خداوند درباره رفتار با زنان در زمان عدّه مىفرمايد: «لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ» ؛طلاق 65، آيه 1. «آنها را (در دوران عده) از خانههايشان بيرون نكنيد». «أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى» ؛طلاق 65، آيه 6. «آنها [زنان در عده] را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد و به آنها زيان نرسانيد تا كار را بر آنان تنگ كنيد (و مجبور به ترك منزل شوند) و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند و اگر براى شما (فرزند را) شير مىدهند، پاداش آنها را بپردازيد و (درباره فرزندان، كار را) با مشاوره شايسته انجام دهيد و اگر به توافق نرسيديد، آن ديگرى شيردادن آن بچه را بر عهده مىگيرد». از آيات و روايات متعدّد احكام مهمى در مورد حقوق زن در زمان عدّه استنباط مىگردد كه فقها به آن اشاره كردهاند. حق نفقه و سكونت در منزل شوهر و همچنين نفقه و اجرت نگهدارى و شيردادن فرزند در زمان حاملگى از جمله حقوقى است كه در زمان عدّه بر عهده شوهر است. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
عدّه برای خانم ها در ازدواج موقت چقدر است؟ در ازدواج موقت اگر رابطه جنسی و دخول صورت نگرفته باشد، نیاز به نگه داشتن عدّه نیست. اما اگر در زمان ازدواج موقت دخول صورت گرفته باشد، زن موظف است پس از اتمام مدت ازدواج موقت، عدّه نگه دارد. مدت زمان عدّه عقد موقت آن است که دو حیض کامل عده نگه دارد ودر این بین با کسی دیگر عقد نخواند؛ یعنی زن بعد از دیدن حیض اول و پاک شدن از آن، حیض دوم را نیز ببیند و با انتهای حیض دوم و رسیدن به طهر و پاکی از عده از دواج موقت خارج می شود. با زنی که در عده کسی دیگر است نمی توان صیغه محرمیت خواند؛ هرچند رابطه جنسی هم نداشته باشند. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
عدّه_عقد_موقت 1. مان نگهداشتن عده در ازدواج موقت چقدر است؟ 2. آیا بدون نزدیکی کردن باز هم باید زن عده نگهدارد؟ 3. در صورت منفی بودن جواب سؤال دوم اگر مردی پس از اتمام زمان صیغه موقت مجدداً با همان زن صیغه بخوانند ولی این بار نزدیکی کنند آیا زن باید عده نگهدارد؟ 1. عدّه ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت در صورتی که عادت ماهانه می‌بیند، به مقدار دو حیض کامل است و اگر عادت نمی‌بیند چهل و پنج روز تمام است. 2. در این صورت عده ندارد. 3. عده دارد. 📚 آیةاللّه العظمی مکارم شیرازی ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
سلام حکم پرداخت مهر در صورت بخشش باقیمانده مدت عقد از سوی مرد مشهور: چنانچه نزدیکی کرده، باید تمام مهری که قرار گذاشته اند را به زن بدهد و اگر نزدیکی نکرده باید نصف آن را بدهد. آیت الله زنجانی: بلکه اگر نزدیکی هم نکرده، بنابر احتیاط واجب تمام مهر را بدهد. ➖ ➖➖📚منبع: توضیح المسائل مراجع، م 2431. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
عقد موقت 🔺عقد موقت يا صيغه، داراي شرايط زير است: ⓵⇤ازدواج موقت مانند ازدواج دائم، نياز به خواندن عقد و الفاظ مخصوص دارد و با صرف رضايت قلبي درست نميشود.  ⓶⇤فرق عمده در ازدواج موقت با دائم، اين است كه در عقد موقت بايد مدت ذكر شود كه آيا مثلاً يك ساعت است يا ده سال. ⓷⇤مقدار مهريه هم بايد در عقد موقّت، مشخص شود و هنگام خواندن عقد، ذكر گردد. ⓸⇤در عقد ازدواج موقّت، بعد از تمام شدن مدت، زن بايد از مرد جدا شود و عده نگه دارد؛ مگر اينكه عقد، دوباره تجديد شود. اگر قبل از تمام شدن مدت، مرد بقيه آن را ببخشد، ازدواج موقت تمام ميشود؛ اما ازدواج دائم، فقط با طلاق يا فسخ، عقد منفسخ ميشود ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از ٠
ازدواج موقت با دائم عبارتند از: ✅1.در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد،البته در صورتیڪه شرط نفقه و ارث نڪنند و اگر شرط ڪنند باید بر طبق آن عمل شود. ✅2.زن در عقد موقّت آزاد است ڪه ڪارے در خارج "خانه" براى خود انتخاب ڪند و اجازه همسر براى او شرط "نیست" درصورتے ڪه مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولے در عقد دائم بدون توافق این امر جایز نیست. ✅3.عدّه عقد دائم سه بارعادت ماهیانہ دیدن است ڪه با دیدن مرحله سوّم عدّه تمام مے شود، ولے عدّه عقد موقّت دوبار دیدن عادت ماهیانه است. ✅4.عدم وجود مهریہ در ازدواج موقت موجب بطلان عقد است ولے در ازدواج دائم اجبارے به مهرنیست و فقط مهرالمثل تعیین مے شود. ✅5.در ازدواج دائم هیچڪدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرے حق ندارد از بچه دار شدن جلوگیرے ڪند ولے در ازدواج موقت جلب رضایت دیگرے ضرورتے ندارد .فرزند حاصل ازازدواج موقت همانند فرزند حاصل از ازدواج دائم است. ✅6.در ازدواج دائم تعیین محل مسڪن با شوهر است اما در ازدواج موقت ملاڪ قرارداد بین زن وشوهر است و اگر قراردادی نداشتہ باشند زن اجبارے به ماندن در محل معین شده توسط شوهر را ندارد. ✅7.در ازدواج دائم بر زن واجب است از همسرش تمڪین ڪند ولے در ازدواج موقت الزامی نیست در ضمن در ازدواج موقت هر دو طرف مے توانند زمان مراودات خود را از قبل تعیین ڪنند. ✅8.در ازدواج دائم مرد حق ندارد بیش از چهار زن دائمی داشتہ باشد اما در ازدواج موقت مے تواند تعداد زن بیشترے اختیار ڪند. ✅9.براے بر هم زدن ازدواج دائم طلاق نیاز است اما در ازدواج موقت با پایان مدت زمان عقد پیمان عقد باطل می شود حتی شوهر می تواند همہ یا بخشے از مدت زمان را به زن ببخشد واز هم جدا شوند. ✅10.در ازدواج دائم با ایجاد سہ بار فسخ نیاز به محلل(مردے ڪه بازن سہ طلاقه ازدواج میکند واورا طلاق مے دهد تا آن زن بتواند دوباره باهمسر پیشین خود ازدواج ڪند) پیدا مے شود و فرد نمے تواند با همسر قبلے اش ازدواج ڪند اما در ازدواج موقت تعدد عقد ایرادے ندارد و محلل ایجاد نمے شود. ✅11.در ازدواج دائم مسلمان نمی تواند با غیر مسلمان ازدواج کند,ولے ازدواج موقت مرد مسلمان با زن غیر مسلمانے ڪه از اهل ڪتاب است (مانند مسیحی و یهودے) مانعی ندارد. ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
سلام صبح بخیر.میخواستم ببینم آیاآرایش خیلی ملیح هم پیش نامحرم گناه داره ؟ آقای نوری همدانی. سلام علیکم اگر جلب توجه نامحرم میکنه بله اشکال داره باید پوشیده بشه ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
هدایت شده از 💖زوجهای بهشتی💖
با سپاس از خانم امیری عزیز برای پاسخگویی به سوالات احکام🙏🙏🙏 ❤️کانال زوجهای بهشتی❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @zoje_beheshti ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
صبح زود پدرم رفت و شناسنامه ام را عکس دار کرد و آمد دنبال ما تا برویم محضر. عاقد شناسنامه هایمان را گرفت و مبلغ مهریه را از پدرم پرسید و بعد گفت: «خانم قدم خیر محمدی کنعان! وکیلم شما را با یک جلد کلام الله مجید و مبلغ ده هزار تومان پول به عقد آقای...» بقیه جمله عاقد را نشنیدم. دلم شور می زد. به پدرم نگاه کردم. لبخندی روی لب هایش نشسته بود. سرش را چند بار به علامت تأیید تکان داد.گفتم: «با اجازه پدرم، بله.» محضردار دفتر بزرگی را جلوی من و صمد گذاشت تا امضا کنیم. من که مدرسه نرفته بودم و سواد نداشتم، به جای امضا جاهایی را که محضردار نشانم می داد، انگشت می زدم. اما صمد امضا می کرد. از محضر که بیرون آمدیم، حال دیگری داشتم. حس می کردم چیزی و کسی دارد من را از پدرم جدا می کند. به همین خاطر تمام مدت بغض کرده بودم و کنار پدرم ایستاده بودم و یک لحظه از او جدا نمی شدم. ظهر بود و موقع ناهار. به قهوه خانه ای رفتیم و پدر صمد سفارش دیزی داد. من و پدرم کنار هم نشستیم. صمد طوری که کسی متوجه نشود، اشاره کرد بروم پیش او بنشینم. خودم را به آن راه زدم که یعنی نفهمیدم. صمد روی پایش بند نبود. مدام از این طرف به آن طرف می رفت و می آمد کنار میز می ایستاد و می گفت: «چیزی کم و کسر ندارید.» عاقبت پدرش از دستش عصبانی شد و گفت: «چرا. بیا بنشین. تو را کم داریم.» دیزی ها را که آوردند، مانده بودم چطور پیش صمد و پدرش غذا بخورم. از طرفی هم، خیلی گرسنه بودم. چاره ای نداشتم. وقتی همه مشغول غذا خوردن شدند، چادرم را روی صورتم کشیدم و بدون اینکه سرم را بالا بگیرم، غذا را تا آخر خوردم. آبگوشت خوشمزه ای بود. بعد از ناهار سوار مینی بوس شدیم تا به روستا برگردیم. صمد به من اشاره کرد بروم کنارش بنشینم. آهسته به پدرم گفتم: «حاج آقا من می خواهم پیش شما بنشینم.» رفتم کنار پنجره نشستم. پدرم هم کنارم نشست. می دانستم صمد از دستم ناراحت شده، به همین خاطر تا به روستا برسیم، یک بار هم برنگشتم به او، که هم ردیف ما نشسته بود، نگاه کنم. به قایش که رسیدیم، همه منتظرمان بودند. خواهرها، زن برادرها و فامیل به خانه ما آمده بودند. تا من را دیدند، به طرفم دویدند. تبریک می گفتند و دیده بوسی می کردند. صمد و پدرش تا جلوی در خانه با ما آمدند. از آنجا خداحافظی کردند و رفتند. با رفتن صمد، تازه فهمیدم در این یک روزی که با هم بودیم چقدر به او دل بسته ام. دوست داشتم بود و کنارم می ماند. تا شب چشمم به در بود. منتظر بودم تا هر لحظه در باز شود و او به خانه ما بیاید، اما نیامد. فردا صبح موقع خوردن صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم خجالت می کشیدم. منی که از بچگی روی پای او یا کنار او نشسته و صبحانه خورده بودم، حالا حس می کردم فاصله ای عمیق بین من و او ایجاد شده. پدرم توی فکر بود، سرش را پایین انداخته و بدون اینکه چیزی بگوید، مشغول خوردن صبحانه اش بود. کمی بعد پدرم از خانه بیرون رفت. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای مادرم را شنیدم. از توی حیاط صدایم می کرد: «قدم! بیا آقا صمد آمده.» نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یکی کردم و با دمپایی لنگه به لنگه خودم را به حیاط رساندم. صمد لباس سربازی پوشیده بود. ساکش هم دستش بود. برای اولین بار زودتر از او سلام دادم. خنده اش گرفت. گفت: «خوبی؟!» خوب نبودم. دلم به همین زودی برایش تنگ شده بود. گفت: «من دارم می روم پایگاه. مرخصی هایم تمام شده. فکر کنم تا عروسی دیگر همدیگر را نبینیم. مواظب خودت باش.» گریه ام گرفته بود. وقتی که رفت، تازه متوجه دانه های اشکی شدم که بی اختیار سُر می خورد روی گونه هایم. صورتم خیس شده بود. بغض ته گلویم را چنگ می زد دویدم توی باغچه. زیر همان درختی که اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه کردم. از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یکی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران. پدرم جهیزیه ام را آماده کرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود. سرویس شش نفره چینی خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراک پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه. یک روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت کردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یک اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد. شبی که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد. فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش کرد. زن برادرم، خدیجه، کنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی که روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم. بچه های روستا با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ما