فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خورشت سنتی ارومیه🍆
بسی خوشمزه و خاص
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#تربیت_فرزند
👫کودک قرار نیست به حرف ما گوش کند
به کودک باید یاد داد
وگرنه کودک وارد جنگ قدرت میشود
و در اخر از کودک فردی ترسو ساخته میشود که دیگران بعدا ارباب ان میشوند...
┅┄ ※♥️👫♥️※┄┅
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#زنان_بخوانند
✅مردان دوست دارند برای خانواده وشریک زندگی خود یک قهرمان باشند.
💕این شما هستید که می توانید با کلام خوب والقاب مناسب به همسرتان قدرت دهید.
┅┄ ※♥️👫♥️※┄┅
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#تربیت_فرزند
✨
وقتی فرزند 👶🏻شما به اندازه کافی بزرگ شد،
به آن مسئولیتهایی واگذار کنید؛
به آنهاکارهایی درمنزل بدهید؛
تصمیم گیری برخی از امور رابه آنهاواگذار کنید
ودرکار تصمیم گیری نیزبه آنهاکمک کنید
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#همسرانه
💝ازدواج وقتی خوب پیش می رود که حداقل یک نفر بتواند معذرت خواهی کند.
🔴غرور داشتن در رابطه زناشویی چیز قابل قبولی نیست.
┅┄ ※♥️👫♥️※┄┅
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
#شک
اولین کسی باش که درمورد اتفاقات روزمره باهمسرت صحبت میکنی
ازاین طریق براحتی ازتعریف یاتشدید دیگران وبروز دلخوری و سوء تفاهم برای همسرت
پیشگیری میکنی
┅┄ ※♥️👫♥️※┄┅
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
با مردی👨🏻 که به تازگی از اعتیاد رها شده نباید ازدواج کرد.
❌درست است که باید به این افراد شانس دوباره برگشتن به زندگی را داد اما ترک کردن اعتیاد نیازمند تثبیت است.👌🏻 یعنی زمانی طولانی باید از ترک بگذرد تا مطمئن شوید این فرد دوباره به سراغ مواد مخدر نمی رود. گاهی وقت ها انگیزه افراد از ترک اعتیاد درونی نیست. یعنی صرفا به خاطر جلب موافقت اطرافیان، ازدواج 💞با یک فرد یا قول و قرار با شخصی دیگر این تصمیم را می گیرند و به محض مواجهه با دشواری های زندگی یا ثابت کردن خودشان به دیگران دوباره به سراغ مواد مخدر می روند. 😒در این موارد تا گذشت دوره تضمین، دست نگه دارید و جواب بله ندهید.✅😇
🌺🍃🌸🌷🌸🍃🌺
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
❤🍃❤🍃❤🍃❤🍃
#هنر_زندگی_کردن
همسرتان را اسير خود كنيد😍
🙎یه لباس مرتب و خوشگل
🙎یه آرایش ملایم و یه عطر خوشبو
🙎قبل از اومدن همسرتون
🙎یه استقبال گرم و با لبخند و مهربونی
🙎یه نوشیدنی گرم یا خنک بسته به علاقه شوهرتون
🙎موقع اومدنش به خونه معجزه میکنههههههه
فقط یک نکته را فراموش نکنید... آراستگی کلامی بر همه چیز اولویت دارد👌
کلام نا زیبا علاوه بر گذاشتن زخم بر دل همسر , وجهه خود شخص را تخریب میکند
یک زن همیشه مثل یک ملکه، زیبایی کلام داره.
#سیاست_زنانه
✅مردان را کنترل نکنید!!
اگر همسر خود را خیلی کنترل کنید، از شما بیشتر فاصله میگیرد؛ مردان دوست دارند آزاد باشند.
✅ مردان در تنهایی باطریشان شارژ میشود ؛ پس بگذارید بعضی مواقع تنها باشند.
✅ مردها از رفتار مردانه زنان خوششان نمی آید؛ اگر رفتارتان مردانه است، رفتارتان را تغییر دهید.
✅ به او احترام بگزارید ؛ از او حرف شنوی داشته باشید ؛ نه اینکه رامش باشید ؛ فقط خود رای و یک دنده نباشید.
✅ مردها دوست دارند مدیریت داشته باشند.
✅مردان دارای شخصیت آناناسی هستند. ظاهرشون خشک و زمخت است ولی در درون بچه و کوچولو و مهربانند ؛ مردان کودکی با سبیل و قامتی بزرگ هستند.
✅ آقایون ظاهر بی احساسی دارند، ولی سرشار از احساسند؛ اما احساساتشان را بروز نمی دهند.
✅ با مردان خلاصه حرف بزنید،، مردان عاشق سکوتند.
✅به مردان اگر زیاد محبت کنید دلزده می شوند !!! پس محبت کنید اگر جواب گرفتید ، باز محبت کنید.
اگر مدام شما محبت کنید، خسته اش میکنید.
✅ خیلی به او وابسته نباشید؛ همیشه در دسترس او نباشید. از او فاصله بگیرید؛ بگذارید دلش برای شما تنگ شود.
✅ یکنواختی در زندگی را تغییر دهید؛ مردان از یکنواختی خسته می شوند. ظاهر خود،آرایش و یا حتی محیط اطرافتان را تغییر دهید.
❤❤❤
#عالیجناب عشق
وقتی همسرت باهات قهرمیکنه ومیگه میرم
به این معنیه که
دستاش رومحکم بگیری و
بلندبهش بگی:
بمون من دوستدارم
نه اینکه شونه هاتو بالابندازی وبگی هرجور راحتی
🌿🌺🌿🌺🌿
🌹طرز_بیان_خواسته_و_کمک_از_همسر
👈🏻به محض ديدن او بدون هيچ كلمه ايی پرخاشگری ميكنيد: سلام كردنت بخوره تو سر من، يه زنگ نميتونستی بزنی؟
👈🏻از كلمات هميشه يا هيچ وقت استفاده میکنید: تو هميشه بي فكر و بی خيالی، هيچ وقت من برات مهم نيستم.
👈🏻به جای رفتار اشتباهش، شخصيت او را نشانه میگيريد: يه كم شعور داشتی يه زنگ ميزدی
👈🏻مشكلات گذشته را بازگو ميكنيد: يادته روز خواستگاری هم دير اومدی؟ همون موقع بايد ميشناختمت
👈🏻به او میگویید چه كاری نكند يا چه كار او باعث ناراحتی شما ميشود
☑️ مستقيما به او بگوييد از او چه انتظارهایی داريد
نگوييد:
🌺باز نشستی پای تلويزيون؟
🌺اخه چقدر اخبار ميبينی؟
بگوييد:
🌺 من نياز به كمك دارم
🌺 حسابی خسته ام، لطفا بيشتر كمكم كن
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤
#آقایان_بدانند
❤️ نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن میبخشد.
❤️یک زن همیشه دوست دارد از #عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
#همسرانه
خوشبخت ترین زن و شوهرا
آنهایی هستند ڪه
این جمله را زیاد به کار می برند:
'عیبی نداره باهم درستش می کنیم
❤️زوج خوشبخت❤️
💑 رازهایی که نباید از زندگی مشترکتان بدانند
🔸خلوتهایتان با همسر
هـرگـز از خلوت خودتان با همسر، چیزی به دوستانتان نگویید زیرا این روابط حکم «راز» بین شما و همسرتان است. همیشه خود را جای همسرتان بگذارید و ببینید از نظر شما قابل پسند است که دوستان همسرتان از رابطه بین شما مطلع باشند یا خیر؟
🔸مسائل مربوط به اتاق خواب
این مسائل فقط به شما و همسرتان مربوط است. در غیر این صورت خطر عدم اعتماد همسرتان را به جان میخرید. «صمیمیت» معنای مشخصی دارد. اگر در زندگی جنسیتان با چالشی روبهرو شدید، فقط با همسرتان یا روانشناس صحبت کنید.
🍁🍂❤
❤
🍂
وقتی بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد نزار دلخوری به روز بعد بکشه از دلش دربیار و بی تفاوت نخواب!
این حس بی تفاوتی از تلخ تریناست که روان همسرتو ازار میده. همون شب ناراحتیو چالش کن و روز بعدتونو با شادی و رضایت ازهم شروع کن.
وگرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه،اون روز هم هدر میره.حیفن روزای عمر و جوونیتون.
❌نزار ب کام خودت و شریکت تلخ بمونه.با مهربونیا و از خودگذشتگیا.نترس کوچیک نمیشی. بازم میگم اگه گذشت ادمو کوچیک میکرد خدا بااین همه گذشتش انقد بزرگ نبود.
احسنت ب این زن وشوهرایی که حتی تو لحظات ناراحتی و دلخوری کنارهم هستن و جاشون رو از هم جدانمیکنن.
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه داستان زیبای سه ثانیه ای
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
تمام مردم ده کوچک ما خانوم و آقای لطفی را می شناختند، آن هم به خاطر پارادوکس رفتاری و تضاد شدیدی که میان این زن و شوهر مسن وجود داشت
🌿. خانم لطفی مدام در حال دعوا با پیرمرد بود، اما آقای لطفی هیچ گاه یک کلمه هم جواب او را نمی داد. با این حال آن که همیشه دمغ و ناراحت دیده می شد، پیرزن، بود!
مردم می گفتند: جالبه... شوهر بیچاره اش یک کلمه هم جوابش رو نمی ده، اما باز هم همیشه دمغ و دلخوره!
این وضع ادامه داشت تا اینکه ناگهان خانم لطفی تبدیل شد به سرزنده ترین پیرزن ده! نه اینکه فکر کنید از دعوا با شوهرش دست برداشت که اتفاقاً در این اواخر تندخوتر هم شده بود! اتفاق عجیب این بود که بر خلاف همیشه، آقای لطفی چند وقتی بود که وقتی زنش با گفتن یک کلمه با او دعوا می کرد، او پنج کلمه جوابش را می داد!
پیرمردهای ده که حیران شده بودند، آنقدر به آقای لطفی اصرار کردند تا سرانجام پیرمرد رازش را بر ملا کرد: من تازه فهمیدم زن بیچاره ام به این خاطر ناراحت است که سکوت مرا دال بر بی تفاوتی ام نسبت به خودش می داند! حالا که جوابش را می دهم، به این حقیقت رسیده که دوستش دارم!
با زن ها حرف بزنید. سکوت زنها رو آزار میده
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
بهترین کار
این است که مشکلاتتان را برای
مردم تعریف نکنید
نیمی از آنها
علاقه ای به شنیدنش ندارند. و نیمی دیگر
هم از شنیدن آن خوشحال میشوند!
🌱🌱🌱
🚫در هنگام عصبانيت مراقب کلمات باشید!🚫
🔸عصبانيت را هم میشود محترمانه منتقل كرد اگر به جای «تو» از «من» استفاده كنيم.
▪️تو نمیفهمی!
▪️درکم نمیکنی!
▪️تو عذابم میدهی!
▪️تو همه چیز رو تحمیل میکنی!
▪️تو اعصاب من رو داغون میکنی و ...
▫️من عصبانی هستم!
▫️حالــــم خوب نیست!
▫️من نمیتونم این تصمیم رو قبول کنم!
▫️برام سختـــه با این مســـاله کنار بیام!
🔸در این صورت آتش جنگ را شعلهور نکردهاید و بدون تخریب و سرزنش طرف مقابل، حرف خودتان و حتی حرف آخر را زدهاید.
#خانواده_خوب
❤❤
قبل ازدواج...💍
هر خواستگاری کہ میومد
به دلم نمےنشست...
اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...
دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ🙂
نه بہ ظاهر و حرف..🚶🏻♀️
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...♥️
شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده...
این چله رو آیت الله حق شناس
توصیه کرده بودن...
با صد لعـن و صد سلام...
کار سختی بود
اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...
ارزششو داشت،
واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم.
40 روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...
4،3روز بعد اتمام چله…
خواب شهیدی رو دیدم...
چهره ش یادم نیست ولی یادمہ...
لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚
دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿
ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار...
یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:
"حاجت روا شدے..."
به فاصله چند روز بعد اون خواب...
امین اومد خواستگاریم...(:
از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:
"زهرا جان…❤
واست یه هدیه مخصوص آوردم..."
یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:
زهرا،
این یه تسبیح مخصوصه💕
به همه جا تبرک شده و...
با حس خاصی واست آوردمش...❤️
این تسبیحو به هیچکس نده!
تسبیحو بوسیدم و گفتم:
خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره...
بعد شهادتش…💔
خوابم برام مرور شد...
تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود...
✍همسر شهید امین کریمی
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#سیاست_های_زنانه
این داستاااان 😄👇👇
احترام به غرور شوهر 😊👌
خانما اگر شوهرتون میگه: "فلان چیز رو بخریم" باهاش مخالفت نکنید. 😡
حالا درسته شما قصدتون دلسوزیه و دوست ندارید شوهرتون توی زحمت بیفته
👈 اما این باعث میشه حس تأمین مرد که یکی از مهمترین حسهای یک آقاست از بین بره. 😉
خانما زیاد نگران شوهرتون نباشید.
👈او از اینکه واستون خرج کنه خوشحال میشه.
پس هی نگید نه و نمیخوام و پول نداریم و .......⛔️
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤
🧡🍃🧡🍃🧡🍃
🌹تربیت کودک🌹
⭐️بگذارید کودک مشکل خود را حل کند
❌برخی از والدین عادت دارند که مشکلات کودکشان را خود حل کنند. این والدین شاید برای راحتی و رفاه بیشتر کودک این کار را انجام می دهند اما در واقع این کار باعث می شود تا کودک نتواند روی توانایی های خود تکیه کند و در آینده هم ممکن است نتواند مشکلات خود را حل کند زیرا مطمئن است کسی هست که او را از این وضعیت نجات دهد. این عادت تا ابد با او همراه خواهد بود و او فردی می شود که در مقابل مشکلات تلاشی نمی کند و منتظر یک ناجی است تا او را نجات دهد.
⭐️از تحسین و تمجید زیاد خودداری کنید
درست است که کودکان نیاز دارند تا از آنجا تحسین و تمجید شود اما این تحسین و تمجید همیشه به صورت مثبت جواب نمی دهد.
کودک شما باید خودش به توانایی های خود ایمان داشته باشد تا بتواند عزت نفسش را تقویت کند و بتواند مدیر و مدبر باشد.
کودکان را باید به خاطر تلاش ها و توانایی هایشان تشویق کنید نه اینکه بیهوده آنها را یک فرد موفق تلقی کنی در صورتی در حقیقت این گونه نیست.
✅ شما کدوم یکی رو انجام میدید؟
🧡🍃🧡🍃🧡
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤
#هر_دو_بدانیم
🔴 #صمیمیت_و_احترام
💠 هرچقدر هم که با همسرتون #صمیمی و راحت هستید، ولی سعی کنید یه سری احترامها را همیشه حفظ کنید!
🔰 #صمیمیت جای خود
🔰 #احترام هم جای خود
💠 مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به همسرتون بود یه عذرخواهی بکنید!
💠 یا وقتی میخواهید چیزی به دستش بدهید از کلمهی "بفرمایید" استفاده کنید!
💠 اگر کاری ولو کوچک مثل دادن قاشق به دستتان، انجام داد از او با یک کلمهی "ممنونم" #تشکر کنید!
💠 یا وقتی صداتون کرد از کلمه "جانم و..." استفاده کنید.
❤️✨❤️
#تربیت_کودک
اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر و رو کند...
از حدود ۹ ماهگی به بعد کودکان دست بهکار میشوند که خانه را بههم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند.
یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی میزنند بیحوصله شدن آنها است، آنها معمولا از روی بیکاری به وسایل خانه رو میآورند. اما خبر خوش اینجاست که کودکان کنجاوتر در آینده افرادی موفقتر میشوند.
به همین دلیل روانشناسان به والدین توصیه میکنند خیلی کودکان را از این کار منع نکنند و حداقل اجازه دهند آنها در اتاق خودشان ریختوپاش کنند، چراكه بههم ریختن وسایل موجب میشود اعصاب کودک آرامش بگیرد و حتی سیستم ایمنی آنها تقویت شود.
جالب اینجاست که بههم ریختن وسایل موجب ترشح هورمونی در کودکان میشود که رشد آنها را دو برابر میکند
🔴〰🔴〰🔴〰🔴〰
اگه اذیت کنی❗️ میگم پلیس بیاد بگیرت😊😞
شلوغ نکن❗️ هاپو میاد میخورت😊😞
👶 ترساندن كودكان باعث افزايش سردی جسمی و روحی آنها میشود.
💠 سردیها نيز به نوبه خود موجب:
👈كمخونی
👈تنش های عصبی
👈ناسازگاریهای جسمی و روحی
👈 افزايش سودا و بیماریهای ناشی از سودا در بدن كودکان خواهد شد.
🌸🌿🌸🌿
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
کانال زوج خوشبخت و تربیت فرزند❤
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #سی_ویک
فاطمه را در آغوش مى فشرد...
بر سر روى و سینه اش مى کشد و چشم و گونه و لبهایش را غرق بوسه مى کند.
و تو انتقال #آرامش را به وجود فاطمه ، احساس مى کنى ،
طماءنینه و سکینه را به روشنى در چشمهاى او مى بینى و ضربان
تسلیم و توکل و تفویض را از قلب او مى شنوى...
حالا فاطمه مى داند که نباید بیش از این پدر را معطل کند...
و آغوش استقبال خدا را گشاده نگه دارد. و حسین مى داند که...
فاطمه مى ماند.
شهادت را مى بیند و تاب مى آورد.
فاطمه بر مى خیزد و حسین نیز،...
اما تو فرو مى نشینى .
حسین مى ایستد اما تو فرو مى شکنى ، حسین بر مى نشیند اما تو فرو مى ریزى.
مى دانى که در پى این رفتن ، بازگشتى نیست...
و مى دانى که قصه وصال به سر رسیده است...
و فصل #هجران سر رسیده...
است..
و احساس مى کنى که به دستهاى حسین از فاطمه کوچک ، نیازمندترى...
و احساس مى کنى که بى ره توشه بوسه
اى نمى توانى بار بازماندگان را به منزل برسانى.
و ناگهان...
به یاد #وصیت_مادرت مى افتى ؛
#بوسه اى از #گلوى_حسین آنگاه که عزم را به رفتن بى بازگشت جزم مى کند.
چه مهربانى غریبى داشتى مادر!
که در وصیت خود هم ، نیاز حیاتى مرا لحاظ کردى.
برخیز و حسین را صدا بزن!
با این شتابى که او پیش مى راند، دمى دیگر، صداى تو، به گرد گامهایش هم نمى رسد.
دمى دیگر او تن خود را به دست نیزه ها مى سپارد...
و صداى تو در چکاچک شمشیرها گم مى شود...
اما #باصلابتى که او پیش مى رود، رکاب #مردانه اى که او مى زند،...
بعید... نه ،
محال است خواهش خواهرانه تو بتواند عنان رفتنش را به #سستى بکشاند. اینهمه تلاش کرده است...
براى کندن و پیوستن ،
چگونه تن مى دهد به دوباره نشستن ؟!
پس چه باید کرد؟
زمان دارد به سرعت گامهاى اسب مى گذرد...
و تو چون زمین ایستاده اى ، اگر چه دارى از سر استیصال ، به دور خودت مى چرخى.
یا به زمان بگو که بایستد یا تو راه بیفت.
اما چگونه ؟
اسم رمز!
نام #مادرتان_زهرا!
تنها کلامى که مى تواند او را بایستاند و تو را به آرزویت برساند:
مهلا مهلا!
یابن الزهرا! قدرى درنگ ...
مهلتى اى فرزند زهرا!
ایستاد!
چه سر غریبى نهفته است در این نام زهرا!
حالا کافیست که چون تیر از چله کمان رها شوى و پیش پایش فرود بیایى:
بچه ها؟
بسپارشان به امان خدا.
احترام حضور توست یا #حرمت نام زهرا که حسین را از اسب پیاده کرده است و بوسه گاه تو را دست یافتنى تر.
نه فرصت است...
و نه نیاز به توضیح واضحات...
که حسین ، هم وصیت مادر را مى داندد و هم نیاز تو را مى فهمد.
فقط وقتى سیراب ، لب از گلوى حسین بر مى دارى ،
عمیق تر نفس مى کشى و مى گویى :
_✨جانم فداى تو مادر!
و کسى چه مى داند که مخاطب این ((مادر)) فاطمه اى است که این بهانه را براى تو تدارك دیده است...
یا حسینى است که تو اکنون او را نه برادر که پسر مى بینى
و هزار بار از جان عزیزتر....
یا هر دو!؟
تو همچنان و هنوز در خلسه این بوسه اى که صداى زخم خورده حسین را از میانه میدان مى شنوى...
خوبى رمز ((لا حول و لا قوة الا باالله )) به همین است .
تو مى توانى از لحن و آهنگ کلام حسین ، در بیان این رمز، حال و موقعیت او را دریابى.
با شنیدن آهنگ کلام حسین مى توانى ببینى...
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #سی_ودو
مى توانى ببینى که اکنون حسین چه مى کند....
#اسب را به سمت #لشکر! دشمن پیش مى راند،
یا شمشیر را دور سرش مى گرداند...
و به سپاه دشمن #حمله مى برد
یا #ضربه_هاى_شمشیر و نیزه را از اطراف خویش دفع مى کند،..
یا سپر به #تیرهاى_رعدآساى دشمن مى ساید،
یا در محاصره نامردانه سیاهدلان چرخ مى خورد،
یا به ضربات نابهنگام اما هماهنگ عده اى ، از اسب #فرو_مى_افتد...
آرى ، لحن این لاحول ، آهنگ فرو افتادن خورشید بر زمین است.
تو ناگهان از زمین کنده مى شوى...
و به سمت #صدا پر مى کشى و از فاصله اى نه چندان دور، #ذوالجناح را مى بینى که بر گرد سوار فرو افتاده خویش مى چرخد،...
و با هجمه هاى خویش ، #محاصره دشمن را بازتر مى کند.
چه باید بکنى ؟
حسین به #ماندن در خیمه #فرمان داده است...
اما دل ، تاب و قرار ماندن ندارد...
و دل مگر حسین است و
فرمان #دل مگر غیر از فرمان #حسین ؟
اگر پیش بروى فرمان پیشین حسین را نبرده اى
و اگر بازپس بنشینى ، تمکین به این دل حسینى نکرده اى.
کاش حسین چیزى بگوید..
و به کلام و #حجتى #تکلیف را روشنى ببخشد.
این صداى اوست که خطاب به تو فریاد مى زند:
_✨دریاب این کودك را!
و تو چشم مى گردانى...
و #کودکى را مى بینى که بى واهمه از هر چه سپاه و لشکر و دشمن به سوى حسین مى دود...
و پیوسته #عمو را صدا مى زند.
تو جان گرفته از فرمان حسین ،
تمام توانت را در پاهایت مى ریزى و به سوى کودك خیز بر مى دارى....
#عبداالله صداى تو را مى شنود...
و حضور و تعقیب را در مى یابد اما بنا ندارد که گوش جز به دلش و سر جز به حسینش بسپارد....
وقتى تو از پشت ، پیراهنش را مى گیرى و او را بغل مى زنى ،
گمان مى کنى که به چنگش آورده اى و از رفتن و گریختن بازش داشته اى .
اما هنوز این گمان را در ذهن مضمضه نکرده اى...
که او چون ماهى چابکى از تور دستهاى تو مى گریزد..
و خود را به امام مى رساند.
در میان #حلقه_دشمن ، #جاى_تو نیست...
این را #دل_تو و #نگاه_حسین هر دو مى گویند....
پس ناگزیرى که در چند قدمى بایستى
و ببینى که #ابجربن_کعب شمشیرش را به قصد حسین فرا مى برد
و ببینى که #عبداالله نیز دستش را به #دفاع از امام بلند مى کند...
و بشنوى این کلام کودکانه عبداالله را که:
_✨تو را به عموى من چه کار اى خبیث زاده ناپاك!
و ببینى که #شمشیر، سبعانه فرود مى آید و از دست نازك #عبداالله عبور مى کند،...
آنچنانکه دست و بازو به پوست ، #معلق
مى ماند.
و بشنوى نواى (وا اماه ) عبداالله را که از اعماق جگر فریاد مى کشد...
و #مادر را به #یارى مى طلبد.
و ببینى که چگونه حسین او را در آغوش مى کشد...
و با کلام و نگاه و نوازش تسلایش مى دهد:
_✨صبور باش عزیز دلم! پاره جگرم ! زاده برادرم ! به زودى با پدرت دیدار خواهى کرد و آغوش پیامبر را به رویت گشاده خواهى یافت و...
و ببینى ... نه ... دستت را به روى چشمهایت بگذارى تا نبینى که چگونه دو پیکر #عمو و #برادرزاده به هم دوخته مى شود....
حسین تو اما با اینهمه زخم ، هنوز ایستاده مانده است...
ناى دوباره برنشستن بر اسب را ندارد اما اسب را تکیه گاه کرده است تا همچنان برپا بماند.
آنچه اکنون براى تو مانده ، #پیکر غرق به خون عبداالله است و #جاى_پاى خون آلوده حسین.
#حسین تلاش مى کند که از #جایگاه تو و خیمه ها #فاصله بگیرد...
و جنگ را به میانه میدان بکشاند.
اما کدام جنگ ؟
جسته و گریخته مى شنوى که او همچنان به دشمن خود پند مى دهد،
نصیحت مى کند...
و از عواقب کار، برحذرشان مى دارد.
و به روشنى مى بینى که ضارب و مضروب خویش را انتخاب مى کند.
از سر تنى چند مى گذرد و به سر و جان عده اى دیگر مى پردازد.
اگر در جبین نسلهاى آینده کسى ، نور #رستگارى مى بیند، از او #درمى_گذرد...
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #سی_وسه
از او در مى گذرد اگر چه از #همو_ضربه مى خورد اما به کشتنش راضى نمى شود.
#جنگى چنین فقط از دست و دل کسى چون #حسین برمى آید.
کسى به #موعظه کسانى برخیزد که او را محاصره کرده اند...
و هر کدام براى کشتنش از دیگرى سبقت مى گیرند....
کسى دلش براى کسانى بسوزد که با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر و کمان ، کمین کرده اند
تا #ضربات_بیشترى بر او وارد آورند و زودتر کارش را بسازند.
واى ... مشت بر پیشانى مکوب زینب !
اگر چه این سنگ که از مقابل مى آید، #مقصدش پیشانى حسین است.
فقط کاش حسین ، پیراهن را به ستردن پیشانى ، بالا نیاورد..
و سینه اش طمع تیر دشمن را برنیانگیزد.
🏴پرتو یازدهم🏴
رویت را مخراش !
مویت را پریشان مکن زینب !
#مبادا که لب به #نفرین بگشایى و زمین و زمان را به هم بریزى...
و کائنات را کن فیکون کنى!
ظهور ابر سیاه در آسمان صاف ،
آتش گرفتن گونه هاى خورشید،
برپا شدن طوفانى عظیم به رنگ سرخ ، آنسان که چشم از دیدن چشم به عجز بیاید،
برانگیخته شدن غبار سیاه و فروباریدن خون ،
این تکانهاى بى وقفه زمین ،
این لرزش شانه هاى آسمان ،
همه از سر این کلامى است که تو اراده کردى و بر زبان نیاوردى:
_✨کاش آسمان به زمین بیاید و کاش کوهها تکه تکه شوند و بر دامن بیابانها فرو بریزند، کاش...
اگر این ((کاش )) که بر دل تو مى گذرد، بر زبان تو جارى شود،...
#شیرازه_جهان از هم مى گسلد و ستونهاى آسمان فرو مى ریزد.
اگر تو بخواهى ، خدا طومار زمین و آسمان را به هم مى پیچد،
اگر تو بگویى ، زمین تمام اهلش را در خویش مى بلعد،
اگر تو نفرین کنى ، خورشید جهان را شعله ور مى کند و کوهها را در آتش خویش مى گدازد.
✨ اما مکن ، مگو، مخواه زینب!✨
چون مرغ رگ بریده دور خودت بچرخ ، چون ماهى به خاك افتاده در تب و تاب بسوز،
اما لب به نفرین باز مکن.
اتمام حجت کن !
فریاد بزن ، بگو که :
_✨و یحکم ! اما فیکم مسلم!
وا ى بر شما! آیا در میان شما یک مسلمان نیست.
اما به آتش نفرینت دچارشان مکن.
گرز فریادت را بر سر #عمرسعد بکوب که :
_✨ننگ بر تو! پسر پیامبر را مى کشند و تو نگاه مى کنى ؟!
بگذار او گریه کند و روى از تو برگرداند و کلام تو را نشنیده بگیرد.
بگذار شمر بر سر یاران خود نعره بزند:
_✨مادرانتان به عزایتان بنشیند! براى کشتن این مرد معطل چه هستید؟!
و همه آنها که پرهیز مى کردند یا ملاحظه یا وحشت از کشتن حسین ، به او حمله برند...
و هر کدام زخمى بر زخمهاى او بیفزایند.
بگذار زرعه بن شریک شمشیرش را از پشت بر شانه چپ حسینت فرود بیاورد و میان دست و پیکر او فاصله بیندازد....
بگذار آن دیگرى که رویش را پوشانده است...
گردن حسین را به ضربه شمشیرش بشکافد.
بگذار #سنان_بن_انس با نیزه بلندش حسین را به خاك بیندازد.
بگذار #خولى_بن_یزیداصبحى ، به قصد جدا کردن سر حسین از اسب فرود بیاید اما زانوانش از وحشت سست شود،...
به خاك بیفتد و عتاب و ناسازگارى شمر را تحمل کند....
بگذار...
نگاه کن !
حسین به کجا مى نگرد؟
#ردنگاه_او...
آرى به خیمه ها بر مى گردد،
واى ...
انگار این #قوم_پلید، قصد #خیمه ها را کرده اند.
از اعماق جگر فریاد بزن :
_✨حسین هنوز زنده است نامرد مردمان!
✨ اما نفرین نکن!✨
حسین ، خود از زمین خیز برمى دارد
و تن مجروح را به دست یله مى دهد و با صلابتى زخم خورده فریاد مى کشد:
_✨واى بر شما اى پیروان ال ابى سفیان ! اگر #دین ندارید و از #قیامت خدا نمى ترسید لااقل #مرد باشید.
این فریاد، دل #ابن_سعد را #مى_لرزاند..
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #سی_وچهار
این فریاد، دل ابن سعد را مى لرزاند و ناخودآگاه فریاد مى کشد:
_✨دست بردارید از خیمه ها.
و همه پا پس مى کشند از #خیمه ها و به #حسین مى پردازند.
حسین دوست دارد به تو بگوید:
_✨خواهرم به خیمه برگرد.
اما #حنجره اش دیگر یارى نمى کند.
و تو #دوست دارى کلام نگفته اش را #اطاعت کنى ، اما زانوهایت تو را راه نمى برد.
مى دانستى که کربلایى هست ،
مى دانستى که عاشورایى خواهد آمد.
آمده بودى و مانده بودى براى همین روز.
اما هرگز گمان نمى کردى که فاجعه تا بدین حد #عظیم و #شکننده باشد.
مى دانستى که حسین به هر حال در آغوش خون خواهد خفت...
و بر محمل شهادت سفر خواهد کرد...
اما گمان نمى کردى...
که کشتن پسر پیامبر پس از گذشت چند ده سال از ظهور او این همه داوطلب داشته باشد....
شهادت ندیده نبودى .
مادرت عصمت کبرى و پدرت على مرتضى و برادرت حسن مجتبى همه هنگام سفر رخت شهادت پوشیدند.
چشمت با زخم و ضربت و خون ناآشنا نبود.
این همه را در پهلو و بازوى مادر،
فرق سر پدر
و طشت پیش روى برادر دیده بودى
اما هرگز تصور نمى کردى که دامنه #قساوت تا این حد، #گسترده باشد.
تصور نمى کردى که بتوان پیکرى به آن قداست را آنقدر تیر باران کرد...
که #بلاتشبیه شکل #خارپشت به خود بگیرد.
مى دانستى که روزى #سخت_تر از روز اباعبداالله نیست .
این را از #پدرت ، #مادرت و از خود #خدا شنیده بودى...
اما گمان مى کردى که روز حسین ممکن است از روز فاطمه و روز على ، کمى سخت تر باشد
یا خیلى سخت تر....
اما در مخیله ات هم
نمى گنجید که ممکن است جنایتى به این #عظمت در #عالم اتفاق بیفتد...
و همچنان آسمان و زمین برپا و برجا بماند.
به همین دلیل این سؤ ال از دلت مى گذرد که
_✨چرا آسمان بر زمین نمى آید و چرا کوهها تکه تکه نمى شوند...
مبادا که این سؤ ال و حیرت ، رنگ نفرین و نفرت به خود بگیرد. زینب!
دنیا به آخر نرسیده است .
به ابتداى خود هم بازنگشته است .
اگر چه ملائک یک صدا مویه مى کنند:
_✨اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الماء. و خدا به مهدى منتقم اشاره مى کند و مى گوید: انى اعلم ما لا تفعلون. ✨
اما این #رجعت به ابتداى عالم نیست . این بلندترین نقطه تاریخ است.
حساسترین مقطع آفرینش است .
خط استواى خلقت است .
حیات در این مقطع از زمان ، دوباره متولد مى شود و تو نه
فقط شاهد این خلق جدید که قابله آنى . پس صبور باش و لب به شکوه و نفرین باز مکن !
صبور باش و و رى مخراش !
صبور باش و گیسو و کار خلق پریشان مکن.
بگذار #شمر با دست و پاى خونین از قتلگاه بیرون بیاید،
سر برادرت را با افتخار بر سر دست بلند کند...
و به دست خولى بسپارد و زیر لب به او بگوید:
_✨یک لحظه #نور چهره او و #جمال صورت او آنچنان مرا به خود #مشغول کرد که داشتم از #کشتنش غافل مى شدم . اما به خود آمدم و کار را تمام کردم . این سر! به امیر بگو که کار، کار من بوده است....
بگذا ر این ندا در آسمان بپیچد که :
_✨قتل الامام ابن الامام(17)
اما حرف از فرو ریختن آسمان نزن!
سجاد را ببین که چگونه مشت بر زمین مى کوبد...
و هستى را به آرامش دعوت مى کند. #سجاد را ببین که چگونه بر سرکائنات فریاد مى کشد که
_✨این منم حجت خدا بر زمین !
و با دستهاى لرزانش تلاش مى کند که ستونهاى آفرینش را استوار نگه دارد.
#شکیبایى ات را از دست مده زینب ! که آسمان بر ستون صبر تو استوار ایستاده است .
اینک این ملائکه اند که صف به صف پیش روى تو زانو زده اند...
و تو را به صبورى دعوت مى کنند.
این تمامى پیامبران خداوندند که به تسلاى دل مجروح تو آمده اند.
جز اینجا و اکنون ، زمین کى تمام پیامبران را یک جا بر روى خویش دیده است.
این صف اولیاست ، تمامى اولیاءاالله و این خود محمد (صلى االله علیه و آله و سلم ) است .
این پیامبر خاتم است که در میانه معرکه ایستاده است ،
محاسنش را در دست گرفته است و اشک مثل باران بهارى بر روى گونه هایش فرو مى ریزد.
🌟 یا جداه ! یا رسول االله ! یا محمداه ! این حسین توست که...
نگاه کن زینب !
این خداست که به تسلاى تو آمده است.
خدا!...
ببین که با فرزند پیامبرت چه مى کنند! ببین که بر سر عزیز تو چه مى آورند؟ ببین که نور چشم على را...
نه . نه ، شکوه نکن زینب !
با خدا شکوه نکن !
از خدا گلایه نکن .
فقط سرت را بر روى شانه هاى آرام بخش خدا بگذار
و هاى هاى گریه کن.
خودت را #فقط_به_خدا بسپار..
ادامه دارد
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
🐎 #آفــٺــاب_در_حجــــــاب
🌴قسمت #سی_وپنج
خودت را #فقط_به_خدا بسپار و از او کمک بخواه...
خودت را در آغوش گرم خدا گم کن و از خدا #سیراب شو،
#اشباع شو،
#سرریز شو.
آنچنان که بتوانى دست زیر پیکر پاره پاره حسین بگیرى...
و او را از زمین بلند کنى و به خدا بگویى :
_✨خدا! این قربانى را از آل محمد قبول کن!
🏴پرتو دوازدهم🏴
درست همان جا که گمان مى برى...
انتهاى وادى مصیبت است ، آغاز مصیبت تازه اى است ؛
سخت تر و شکننده تر.
اکنون بناست جگرت را شرحه شرحه بر خاك گرم نینوا بگسترانى تا اسبها بى مهابا بر آن بتازند
و جاى جاى سم ستوران بر آن نقش استقامت بیندازد.
بناست بمانى و تمامت عمر را با همین جگر زخم خورده و چاك چاك سر کنى.
#ابن_سعد داوطلب مى طلبد براى اسب تازاندن بر پیکر حسین .
در میان این دهها هزار تن ، ده تن از بقیه شقى ترند و دامان مادرشان ناپاك تر.
یکى #اسحق_بن_حیوة_حضرمى است ، یکى #اخنس_بن_مرثد،
یکى #حکیم_بن_طفیل ،
یکى #عمربن_صبیح_صیداوى ،
یکى #رجاء_بن_منقذعبدى ،
دیگرى #صالح_بن_سلیم_بن_خیثمه_جعفى است
دیگرى #واحظ_بن_ناعم و
دیگرى #صالح_بن_وهب_جعفى و
دیگرى #هانى_بن_ثبیت_حضرمى و دهمى #اسیدبن_مالک.
کوه هم اگر باشى...
با دیدن این منظره ویرانگر از هم مى پاشى و متلاشى مى شوى .
اما تو کوه نیستى که کوه شاگرد
کودن و مانده و درجا زده مکتب توست.
پس مى ایستى ،
دندانهایت را به هم مى فشارى
و خودت را به خدا مى سپارى و فقط تلاش مى کنى که #نگاه_بچه ها را از
این واقعه بگردانى تا قالب تهى نکنند و جانشان را بر سر این حادثه نبازند.
و #ذوالجناح چون همیشه چه محمل خوبى است .
هرچند که خودش براى خودش داغى است و نشان و یادگارى از داغى ،
هرچند که بچه ها دوره اش کرده اند و همه خبر از سوارش مى گیرند و چند و چون شهادتش ؛
هرچند که #سکینه به یالش آویخته است و ملتمسانه مى پرسد:
_✨اى اسب باباى من ! پدرم را عاقبت آب دادند یا همچنان با لب تشنه شهیدش
کردند؟!
هرچند که پر و بال خونین ذوالجناح ، خود دفتر مصیبتى است که هزاران اندوه را تداعى مى کند،
اما همین قدر که نگاه بچه ها را از آنسوى میدان مى گرداند،...
همین قدر که ذهن و دلشان را از اسبهاى دیگر که به کارى دیگر مشغولند، غافل مى کند، خود نعمت بزرگى است ، شکر کردنى و سپاس گزاردنى.
بخصوص که مویه بچه ها، کاسه صبر ذوالجناح را لبریز مى کند،
او را از جا مى جهاند و به سمت #مقر دشمن مى کشاند.
و بچه ها از فاصله اى نه چندان دور #جسارت و #بى_باکى_ذوالجناح را مى بیند که یک تنه به صف دشمن مى زند و افراد
لشکر ابن سعد را به خاك و خون مى کشد و فریاد عجزآلود ابن سعد را بر سر سپاه خود مى شنوند که :
_✨تا این اسب ، همه را به کشتن نداده کارى بکنید.
و بچه ها تا #چهل جنازه را مى شمرند که از زیر پاى ذوالجناح بیرون کشیده مى
شود...
و عاقبت تن ذوالجناح را آکنده از تیرهاى دشمن مى بینند که در خود مچاله مى شود و در خون خود دست و پا مى
زند و... سرهایشان را به زیر مى اندازند تا جان دادن این آخرین یشان کاروان را نبینند.
در آنسوى دیگر، سم اسبان ، خون حسین را در وسعت بیابان ، تکثیر کرده اند و کار به انجام رسیده است اما مصیبت ،
نه.
درست همان جا که گمان مى برى انتهاى وادى مصیبت است ،...
ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شام راحت و فوری و بسی دلچسب🍕
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیپس رولی🤩
اگه کوچولوهاتون عاشق چیپسن
حتماً امتحانش کنید
مواد لازم :
سیب زمینی ۲ عدد
پودر نشاسته ذرت
نمک
روغن
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دمی گوجه دودی با سالاد شیرازی🤩
مواد لازم :
گوجه ۵ عدد
سیر ۱ حبه
پیاز ۱ عدد
سیب زمینی ۱ عدد
برنج ۲.۵ پیمانه
روغن کرمانشاهی ۲ ق
مواد ماست :
ماست چکیده ۴ ق
شوید، جعفری، پیازچه ۲ ق
مواد سالاد :
خیار، گوجه، پیاز ۱ عدد
نعنا خشک ۱ ق
آبغوره ۳ ق
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رولت سوخاری🤤
مواد لازم :
ژامبون
لازانیا
پنیر گودا
پودر سوخاری
تخم مرغ
🥮••🍹•» ☕️🧁 «•🍹••🥮
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g