eitaa logo
زلال معرفت
2.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
141 فایل
ارتباط با ما 👇 ✅️ انتشار و بهره‌بردارى با ذکر منبع موجب امتنان است. تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📒#سه_دقیقه_در_قیامت 8⃣1⃣#قسمت_هجدهم 🔻ادامه#باغ_بهشت 🔸آنجا می توانستیم به هر کجا که می‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📒 9⃣1⃣ 🔻 🔸سال 1388 توفیق شد که در اواخر ماه رجب و اوایل ماه شعبان ، زائر مکه و مدینه باشم ؛ ما مُحرم شدیم و وارد مسجدالحرام شدیم ،بعد از اتمام اعمال، به محل قرار کاروان آمدیم؛ ▫️روحانی کاروان به من گفت: سه تا از خواهران کاروران الان آمدند، شما زحمت بکش و این سه نفر را برای طواف ببر و برگرد. 🔹خسته بودم، اما قبول کردم؛ سه تا از خانم های جوان کاروان به سمتم آمدند، تا نگاهم به آنها خورد سرم را پایین انداختم. ▫️یک حوله اضافه داشتم، یک سر حوله را دست خودم گرفتم و سر دیگرش را در اختیار آنها قرار دادم ؛ گفتم : من در طی طواف نباید برگردم، حرم الهی هم به خاطر ماه رجب شلوغ است ، شما سر این حوله را بگیرید و دنبال من بیایید. 🔸 یکی دو ساعت بعد، با خستگی فراوان به محل قرار کاروان برگشتم در حالی که اعمال آنها تمام شده بود و در کل این مدت، اصلا به آنها نگاه نکردم و حرفی نزدم. وظیفه ای برای انجام طواف آنها نداشتم، اما فقط برای رضای خدا این کار را انجام دادم . 🔹در آن روزهایی که ما در مکه مستقر بودیم، خیلی ها مرتب به بازار می رفتند و ....اما من به جای اینگونه کارها، چندین بار برای طواف اقدام کردم .ابتدا به نیت رهبر معظم انقلاب و سپس به نیابت شهدا، مشغول طواف شدم و از تمام فرصت ها برای کسب معنویات استفاده کردم. 🔸در آن لحظاتی که اعمالم محاسبه می شد، جوان پشت میز به این موارد اشاره کرد و گفت : به خاطر طواف خالصانه ای که همراه آن خانمها انجام دادی، ثواب حج واجب در نامه اعمالت ثبت شد بعد گفت: ثواب طواف هایی که به نیابت از دیگران انجام دادی، دو برابر در نامه اعمالت ثبت شده 🔹اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم.زیارت ها به خوبی انجام می شد و در قبرستان بقیع ، تمام افراد ناخوادگاه اشک می ریختند ، حال عجیبی در کاروان ایجاد شده بود 🔻یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته.جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم. 🔸بعد به سمت انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم.همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟ ➖گفتم:نخیر دستم را ول کن! اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد. ➖یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد. 🔹من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم . چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد. چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم. 🔸 روزهای بعد، وقتی برای حرم می رفتم ، سر و صورتم را با چفیه می بستم ، چون دوربین های بقیع، مرا شناسایی کرده بود و احتمال داشت بازداشت شوم. خلاصه اینکه آن سفر، برای من به یاد ماندنی شد. 🔹اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین در نامه عمل شما ثبت شده است. 🔺نکته: البته این ماجرا نباید دستاویزی برای برخورد با مامورین دولت سعودی گردد. ✨ادامه دارد... ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ #شرح_زیارت_جامعه_کبیره 8⃣1⃣#قسمت_هجدهم 🔻«السَّلامُ عَلَی.. وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَه
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 9⃣1⃣ 🔻«حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ ..» 🔹شما خاندان پیامبر رازهای خدا هستید. یعنی همان بحث ستارالعیوب بودنی که خدا دارد. امام هم گناهان ما را می‌بیند اما است رازداری می کند. 🔸حال اینکه معنای دقیق چه هست؟ نمی توانیم تشخیص بدهیم. چون اگر قرار بود تشخیص بدهیم دیگر راز نمی شد. اینقدر امام بالاست که مخزن اسرار خدای متعال می شود. 🔻«وَ أَوْصِیاءِ نَبِی اللَّهِ.. » 🔹به اهل بیت می گوید شما نبی خدایید، کلمه اوصیا جمع وصی است، وصی هم به کسی گفته می شود که کارهای کسی که به او کرده انجام می دهد. 🔸 مثلا پدر به پسر وصیت می کند پسر موظف است وصیت پدر را انجام بدهد. 🔹می گوید امام های دوازده گانه وصی پیغمبر هستند یعنی پیغمبر را بعد رحلت پیغمبر انجام می دهند، البته غیر از بحث نازل شدن وحی. 🔸به ائمه هم وحی می ‌شود نوعش فرق می کند. به پیغمبر وحی تشریعی نازل می شد یعنی وحی برای اینکه احکام بیاورد. 🔹 احکام جدید زمان امام نازل نمی شود، برای زمان پیغمبر بود و تمام شد، امام وظیفه ی اجرای احکام دارد. 🔸پس آن وحی که به نازل می‌شود ... آیت الله جوادی آملی در کتاب تفسیر جامعه کبیره می فرمایند ″وحی ″ است 🔹 یعنی وحی که امام را در اجرای دین و اجرای احکام و تفسیر قرآن و ‌امثال اینها.. کمک می کند.‌ ✨ادامه دارد.. 🎤استاد احسان عبادی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 📗کشتی پهلو گرفته 8⃣1⃣#قسمت_هجدهم ❀رو كرديد به مردم و فرموديد: اى مردم! كه به شنيدن سخ
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 📗کشتی پهلو گرفته 9⃣1⃣ ▪️كاش اين خاطرات مظلوميت شما در ذهنم مرور نمى شد. عجبا! حرفهايى كه تداعى اش جگرم را از شرم مى سوزاند، شنيدن و ديدنش حتى عرق شرم بر پيشانى مردم ننشاند. ❖يادم هست كه فقط ام سلمه- زنى مردتر از مرد نمايان مسجد، از جا برخاست، در مقابل خليفه ايستاد و گفت: ❀آيا در مورد كسى چون فاطمه زهرا سلام الله علیها ، دختر رسول خدا، بايد چنين سخنانى گفته شود در حاليكه والله او حوريه اى است در ميان انسانها و چون جان است براى جسم جهان. ✿او كسى است كه در دامان پاكان تربيت شده و هنگام ولادت در ميان فرشتگان، دست به دست گشته و دامان زنان پاكيزه، مهد تربيت او بوده و به بهترين وجهى رشد كرده و به نيكوترين وضعيتى تربيت يافته. ❖آيا گمان مى بريد كه پيامبر، ميراث او را بروى حرام كرده و او را در اين باره بى خبر گذاشته، در حاليكه خداى متعال مى فرمايد: و انذر عشير ي تك الاقربين يا اينكه پيامبر به او خبر داده و زهرا مخالفت كرده و چيزى را كه از آن او نبوده، مطالبه كرده؟ ❀او سرور و برگزيده زنان عالم است و ما در جوانان اهل بهشت و همتاى مريم. ✿ پدر او كه خاتم پيامبران بود به خدا سوگند كه نگران گرما و سرماى زهرا بود، يك دست خود را زير سر فاطمه مى گذاشت و دست ديگرش را حفاظ او قرار مى داد. اين فاطمه چنين كسى است و شما در محضر چنين شخصيتى دست به جسارت زديد. ❖ آرامتر! اينقدر تند نرويد! پيامبر شما را مى بيند و به هر حال روزى بر خدا وارد خواهيد شد. واى بر شما آنگاه كه جزاى اعمالتان را مى بينيد . ▼اين اعتراض، تنها كارى كه كرد قطع مواجب ام سلمه از بيت المال بود، به دستور خليفه. شايد ديگران هم از همين مى ترسيدند كه لب به سخن نمى گشودند. ▪️همه اما همه چيز خود را چه ارزان مى فروختند! چه زشت! چه شنيع! چه درد آور! چه ننگ آلود! دين در مقابل دنيار! ناموس در قبال مال! و بهشت در ازاى... هيچ چيز... رايگان! ❀شرمسارم بانوى من كه در ذهن و دلم كه به هر حال محضر و منظر شماست، اين خاطرات تلخ را مرور كردم. دست خودم نبود، جاى پاى هر كدام از اين جنايات، چروكى شده است بر پيشانى و چهره ى شما كه با زبان بى زبانى همه گذشته را تداعى مى كند. ✿بى جهت نيست كه از شوى مظلوم خويش، على مرتضى خواسته ايد شما را با لباس غسل دهد، چرا كه يك دفتر مصيبت در بازو و پهلوى شما نهفته... نه... آشكار است و ديدن اين علم هاى مصيبت، تاب و توان از دل على مى ربايد و جان على را مى خراشد. ❖من فقط مبهوت طاقت شوى شما ابوالحسن ام كه چه مى كند در زير بار اينهمه مصيبت! ✨ادامه دارد.... 📌سید مهدی شجاعی ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅