ذُوالّفَقارِ سِیِّد عَلًی💔
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿 🌿🍃🌿🍃🌿🍃 🌿🍃🌿🍃🌿 🌿🍃🌿🍃 🌿🍃🌿 🌿🍃 🌿 #گمنام رما
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿
🌿🍃
🌿
#گمنام
رمان #عــ🌿ــشق_پایدار
#پـارتـ_بـیـسـتـ_و_چـهـارم
رسول
با اومدن ملیسا سعید چندتا عکس نشونش داد
ملیسا : وااای 😱😨
سعید : چیشد 🤔
ملیسا : این این خود نامردشه 🤯
سعید : منظورتون ادریس هست ؟
ملیسا : اره من یه رفیق دارم البته داشتم به اسم لیلا اون یه مدت به طور عجیب از من اطلاعات میگرفت منم ساده لوح جوابشو میدادم بعد یهو پای ادریس یا همون شوهرش رو کشید وسط و به مم گفتن چون داداشت مامور امنیتی هست اکه جاسوسی نکنی عکس های خصوصی تو رو پهش میکنیم و زنده به گورت میکنیم من اونا رو به پلیس تحویل دادم دیگه نمیدونم کدوم گوریه 😤😒
سعید : کلانتری اها شماره کلانتری ؟
ملیسا : 312 تهران
سعید : کِی ؟
ملیسا : دیروز !
سعید : خب شما همراه ما بیاید همون نقطه که لیلا و ادریس رو تحویل دادید
ملیسا : بله حتما
سعید : رسول ؟
من : هوم ؟ یعنیی جونم ؟
سعید : به داوود یا دهقان فداکار بگو بیاد 😂
من : چش 😁 داووووود !
داوود : جوننننننننننننننن عشقم 😂😂😂😂😂😂
رسول : سوکوت 😅
سعید : بچه ها وقت رو نگیرید داوود تو باهامون بیا
داوود : چرا 🤨
سعید : 😐 واقعا نمیدونی چرا ؟؟
داوود : اها الان گرفتم
سعید : خدا به دادم برسه از دست شما ها با این نمکاتون 😂