دخترم رفته باغ، وقتی برگشت گفت برات قوری کندم مامان!
چیزی که برامآورده بود:👆😊
پ.ن:جوانی کجایی که یادت بخیر..😁
یه روزی مامانمون ترشی های خونه رو از دستمون قایم میکرد،
بعد طوری شد یدونه غوره میذاشتیم دهنمون،باید دوتا خرما بعدش میخوردیم فشارمون تنظیم شه!😅
مرحله جدید اینه که عکسشم میبینیم فک مون منقبض میشه و اصلا نمیشه به خوردنش فکر کرد!🥶🥴
#برکات_روستا🌱#در_انتظار_انگورهای_آینده 😊
🖋|‴زُلفـــــا…
@zolfanevesht