eitaa logo
زُلفـــٰا|گاه نوشت🇮🇷
82 دنبال‌کننده
242 عکس
14 ویدیو
0 فایل
کنج خلوتی برای گاه نوشته ها✒ روزگارمامان۴فرشته ی معصوم خدا🥰 باافتخارعروس‌روستاوساکن روستا🍃🌸 ارتباط: @z_alef1375
مشاهده در ایتا
دانلود
یک_ نوجوون بودم؛ یه روز مامان قندون دم دستی رو برداشت،قندهاشو خالی کرد و درحالیکه میشستش گفت:مامان جان یادت باشه خانوم خونه که شدی، مرتب قندون دم دستی رو خالی کن و بشور..وگرنه میمونه خاک قند تهش سفت میشه.. و من اونموقع به مختصر به خاک قند ته قندون دقت کردم که اصلا متوجه نشده بودم و اهمیت نمیدادم.. دو_ آقاجون گفتن یه جانماز بده من نمازمو بخونم. نمیخواستم زیاد معطل بشن. جانماز دم دستی مو دادم بهشون. بازش که کردن با لبخند گفتن: اگه میشه یه مُهر دیگه به من بده..ماشاءالله روی این خیلی تهجد‌ کردین☺️ و من اونموقع متوجه شدم رنگ مهر تیره شده.. 🌸🌱🌸🌱🌸🌱 به تغییرات منفی کوچک عادت میکنیم و نمی بینیم شون.. لازمه از زاویه دید دیگران به خودمون نگاه کنیم.. وگرنه یه وقتی با ویژگی های منفی مون روبرو میشیم که دیگه ازبین بردنشون خیلی سخته.. فلذا:أحَبُّ إخواني إلَيَّ مَن أهدى إلَيَّ عُيوبي❤️ [دوست داشتنی ترین برادرانم نزد من،کسی است که عیب هایم را به من هدیه دهد..] ☺️ .. [تَهَجُّد=عبادت] 🖋|‴زُلفـــــا @zolfanevesht