eitaa logo
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
1.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
16.9هزار ویدیو
69 فایل
داریم چہ میکنیم با دل امــام زمان(عج)!! چقــدر گنـاه؟ چـقدر نامـردی و بی حیایی؟ جز مــا کیو داره؟ چقدر سر در دنـیا؟ کجاست امـامت بچہ شیعہ!! 👈دختر، پـسر شیعہ به دل امامت رحم کن مـرام داشتہ باش!! امــامت تنــهاست" کپے پستهای کانال حـلال° تبادل: @HHSSKK
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام بر سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله شروع میکنیم... اَلسلامُ علی الحُــسین و علی علی بن الحُسین وَ عــــلی اُولاد الـحـسین و عَـــلی اصحاب الحسین ✍امام باقر علیه السلام فرمودند: شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید ، چرا که زیارتش روزی را افزون می‌کند و عمر را طولانی می‌گرداند و بلاها و بدی‌ها را دور می کند. ارزقنا کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمانم بخیر و خوشی دلم به یاد تو هر لحظه بهانه میگرد تا تو نیایی گره از کار جهان وا نشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشگی مان، جهت تعجیل در ظهور دعای فرج را بخوانیم. ‹🕊 قرار_مهدوی ‹🕊عجل علی ظهور
1_1861354433.mp3
8.21M
بی‌حضورت هر چه کردم، زندگی زیبا نشد! اللّهم عجل لولیک الفرج 💔 صوت قرائت قرار صبحگاهی منتظران ثابت قدم ظهور https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🔴 یک فرمول برای تعجیل در ظهور 🔹 امام زمان علیه‌السلام: و چنانچه شيعيان ما -خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاى به عهدشان جمع مى‏ شدند، نه تنها سعادت لقاى ما از ايشان به تأخير نمى‏ افتاد، كه سعادت مشاهده ما با شتاب به ايشان مى‏ رسيد و اينها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت به ما مى‏ باشد. (1) 🔺 مقام معظم رهبری: بسیج عبارت از آن تشکیلاتی است که اعضای آن در یک مجموعه عظیم، منسجم، آگاه، متعهد، بصیر و بینای به مسائل کشور گرد آمده‌اند، مجموعه‌ای که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع میکند. بسیج در حقیقت مظهر وحدت مقدس میان افراد ملت و مظهر عشق، ایمان، مجاهدت و آمادگی کامل برای سربلندکردن کشور و ملت است. (2) 1️⃣ امام زمان علیه‌السلام فرمودند اگر شیعیان ما با شناخت کامل و صداقت محض نسبت به ما، با هم یک‌دل شوند، ظهور نزدیک می‌شود. 2️⃣ مقام معظم رهبری، بسیج را اجتماعی از انسان‌های آگاه، متعهد، بصیر، عاشق، مؤمن و مجاهد می‌داند. 🔵 اگر تفکر بسیجی تبدیل به گفتمان غالب جامعه ایرانی، اسلامی و جهانی شود؛ به عصر ظهور نزدیک خواهیم شد. 📚 منابع : (1)الإحتجاج، ج‏2، ص499. (2) رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان به مناسبت سالروز تشکیل بسیج، 5/9/1376 https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭ ─━─━─• · · · · · ⇱‏ 🐓🦁خروس و شيرى باهم رفيق شده و به صحرا رفته بودند . شب که شد خروس برای خوابيدن روى يک درخت رفت و شير هم پاى درخت دراز کشيد . 🦁 هنگام 🐓صبح خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد . 🐺روباهى که در ان حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت امده و به خروس گفت: بفرمائيد پائين تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانيم!🙊 🐓خروس گفت : همان طورى که مى بينى بنده فقط مؤذن هستم ،  پيش نماز پاى درخت است او را بيدار کن ..  روباه که تازه متوجه حضور شير شده بود ، با غرش شير پا به فرار گذشت .🦁 خروس پرسید : کجا تشريف مى بريد؟ مگر نمى خواستيد جماعت بخوانيد؟ روباه در حال فرار گفت : دارم مى روم تجدید وضو کنم !😂😂 ❇️دشمنان جمهوری اسلامی ایران بدانند     که شیران زیادی پای این انقلاب آماده جانفشانی هستند و الکی دور ور ایران‌ پرسه نزنند تا نیاز به تجدید وضو پیداکنند.😂😂 شادی ارواح طیبه همه شهدا از صدر اسلام تا کنون صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╰─━─━─• · · · · · · https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ما به آینده کاملا امیدواریم 📌 ما به آینده کاملاً امیدواریم، به وعده‌ی الهی یقین داریم که وعده‌ی الهی ان‌شاءالله تحقّق پیدا خواهد کرد، و به آنچه وظیفه‌ی خودمان بدانیم ان‌شاءالله عمل خواهیم کرد. پس از بازدید از نمایشگاه نیروی هوافضای سپاه 🗓 ۱۴۰۲/۰۸/۲۸ https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇾🇪انصارالله یمن ویدیویی با نام جیش یمان منتشر کرد. ✍ لشکر برای نبرد با دشمنان امام زمان عج آماده است ... به راستی که هدایتگر ترین پرچم عصر ظهور است .. پرچم های سفید سید یمانی ... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🎥بر اثر قطع شدن برق بیمارستان کمال عدوان در شمال غزه در نتیجه ادامه محاصره و حملات ارتش رژیم صهیونیستی، 3 کودک فلسطینی به شهادت رسیدند. فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🎥 گریه جراح ای پس از قطع کردن پای فرزندش بدون مواد بیهوشی که در نهایت پس از درد زیاد موجب مرگش شد 🔹چه چیزهایی را در این چهل روز دیدیم. خدایا به این مردم بی پناه صبر بده. حجم مصیبت باورنکردنی است. فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـ ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| √ راز ضد ضربه شدن در برابر شیطان ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| √ تنها مانع رسیدنت به امام زمانت، خودتی! از خودت پیاده شو! ... نشــانہ‌هـاے عـام بہ وقـوع پـیوستہ ... نشـانہ‌هـاے خـاص در حـال رخ دادنہ آمـاده‌ے ظـهور باشـید و غـربال دنـیا نـشوید... https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
🚨 🔺آتش‌بس غزه فردا ساعت ۱۰ آغاز می‌شود 📌«موسی ابومرزوق» از رهبران حماس: آتش‌بس فردا ساعت ۱۰ به وقت محلی (۱۱:۳۰ به وقت تهران) آغاز می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دهباشی دعای فرج.mp3
4.99M
📿 دعای فرج (الهی عظم البلاء) 🔺️با نوای مهدی 👌بخوان دعای فرج دعا اثر دارد 👌 دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود ❤ یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه* به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ♥️ @zoohoornazdike
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😉من شخصا لحظه شماری میکنم تا مسلمانان بر ما حکومت کنند ✅من مطمئنم سیستم‌شون عادلانه‌ست 🎧 صحبت‌های جالب مرد آمریکایی رو بشنوید https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت372 وارد خانه که شدیم علی پاهایم را از روی زمین کند و مرا در آغوشش گرفت و ب
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت373 با سرفه‌های ممتد خودم چشم باز کردم. روی تخت بودم. سر چرخاندم علی نبود. چطور مرا به این جا آورده بود؟ درد زیادی در گلو و سینه‌ام احساس می کردم و آزارم می‌داد. صدای در که خیلی با احتیاط بسته می شد نگاهم را به سمتش کشاند. علی برای وضو گرفتن به حیاط رفته بود. به این زودی صبح شده بود. همان جا نزدیک در نمازش را خواند و از روی میز لیوانی برداشت و شروع کرد دنبال چیزی گشتن. پرسیدم: –دنبال چی می‌گردی؟ وقتی صدای دورگه‌ و ضعیفم را شنید به طرفم آمد. –بیدار شدی؟ چرا صدات این جوریه؟ بلند شدم و به زحمت نشستم. –سینه و گلوم درد می کنه. رنگ از رخش پرید. پرسیدم: –چی‌میخواستی؟ به لیوان اشاره کرد. –یه کم نمک می خوام آب نمک قرقره کنم. اضطراب تمام وجودم را گرفت. –چرا؟! حالت خوب نیست؟! –چیزی نیست، یه کم گلو درد دارم. دستم رو به صورتم کشیدم. –وای توام گرفتی؟ –نه بابا، یه کم سرما خوردم. پاشو حاضر شو تو رو ببرم دکتر. اگر همون دیشب می رفتیم این جوری نمی شدی. بیمارستان آن قدر شلوغ بود که سه ساعت طول کشید تا فقط ویزیت شویم. دکتر گفت علی هم کرونا گرفته و دوباره کلی دارو نوشته بود. همین طور سرُم که برای خریدنش باید ساعت ها در صف می‌ایستادیم. علی نایی برای صف ایستادن نداشت. ساعت نزدیک هشت صبح بود که به خانه برگشتیم. به خانه که آمدیم هر دو بی‌حال روی تخت افتادیم. علی گوشی‌اش را برداشت. –به میثاق زنگ بزنم بیاد بره داروهامون رو بگیره. من هم گوشی را برداشتم تا به مادر بگویم کمی سوپ برایمان درست کند. ولی مادر گوشی را برنداشت. شماره‌ی نادیا را گرفتم: –با صدای گرفته‌ای جواب داد. –الو، سلام بر کرونا عروس. –الو، نادیا، حالت خوب نیست؟! –نه، فکر کنم همه مون کرونا گرفتیم آبجی، بیچاره بابا از صبح داره بهمون می رسه. –وای! یعنی از من گرفتید؟! –فکر نکنم، بابا می گه تو بدنمون بوده، و گرنه به این سرعت که منتقل نمی شه، ما که اصلا پیش تو نیومدیم. شماها چطورید؟ –علی هم گرفته، قطع کن زنگ بزنم به دوستام ببینم حال اونا چطوره؟ بعد از این که تلفن را قطع کردم نگاهی به علی انداختم. از حرف هایی که می زد معلوم بود حال خانواده‌ی او هم بهتر از ما نیست. علی ابروهایش را به هم نزدیک کرد و به برادرش که پشت خط بود گفت: –شماها که دوتا دوتا ماسک زده بودید به ما هم که نزدیک نمی شدید، هوای آزادم بوده، اون وقت چطوری گرفتید؟! ... –خیلی خوب اصلا از ما گرفتید مگه مهمه، فعلا مواظب باشید مامان نگیره، ان شاءالله که زودتر خوب می شید. علی تلفن را قطع کرد و با ناراحتی گفت: –میثاق و زنشم مریض شدن. شرمنده نگاهم را زیر انداختم. –مامان اینام گرفتن. علی دستش را به پیشانی‌اش زد. –وای، خدا رحم کنه. لیلافتحی‌پور
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگردنگاه‌کن پارت374 بغض کردم و گفتم: –اگه یه بلایی سرشون بیاد خودم رو نمی‌بخشم. بعد هم گریه‌ام گرفت. علی گوشی را کناری گذاشت و مرا در آغوشش جا داد. –همه چیز دست خداست نگران نباش اتفاقی نمیفته. از کجا معلوم از تو گرفته باشن؟ دیروز کلی مهمونای دیگه هم بودن از کجا معلوم یکی از اونا آلوده نبوده. چشم‌هایم را بستم و سرم را در آغوش پر مهرش جا دادم و بغضم را رها کردم. او هم موهایم را بوسه باران کرد و دلداری ام داد. گریه باعث شد سرفه‌ام بگیرد. آن قدر سرفه کردم که دیگر نفسم بالا نمی‌آمد. علی لیوان آبی برایم آورد. –خوب شد چند روزه پیش اجاق گاز رو وصل کردم، برم ببینم می تونم روشنش کنم یه چایی چیزی درست کنم. فکر کنم خودمون باید یه فکری واسه خودمون کنیم همه درگیرن. همین که بلند شد زمزمه کرد: –بدنمم شروع به درد کرده. حالا این داروها رو چطوری گیر بیارم. دلم برایش سوخت خیلی تنها مانده بود. از صبح چیزی نخورده بودم و احساس ضعف داشتم دلم فقط یک سوپ رقیق و گرم می‌خواست. گوشی را برداشتم و برای ساره پیام دادم و نوشتم. –سلام. حالت خوبه؟ سالمی؟ بعد از چند دقیقه نوشت. –بهشت زهرا هستم، دیشب مادر هلما فوت شده. حالش خیلی بده. هینی کشیدم و لبم را گاز گرفتم. ترس عجیبی به دلم افتاد. روحیه‌ام را از دست دادم. زانوهایم را بغل گرفتم و به تاج تخت تکیه دادم و به روبرو خیره شدم. با خودم فکر کردم اگر من بمیرم چه؟ اگر یکی از اعضای خانواده‌ام بلایی سرشان بیاید چه؟ اگر اتفاقی برای علی بیفتد من چه کار می‌توانم بکنم؟ آن قدر فکرهای جور واجور به ذهنم هجوم آورد که ناخودآگاه دوباره اشک از چشم‌هایم جاری شد. علی وارد شد و در را بست. همان طور که به طرف من می‌آمد گفت: –کتری رو گذاشتم جوش بیاد. همین یه کار رو انجام دادم انگار کوه کندم. وقتی به این طرف پرده رسید و نگاهش به من افتاد پرسید: –چی شده تلما؟! چرا گریه می کنی؟! موضوع را برایش گفتم. او هم ناراحت شد و مات زده نگاهم کرد. بعد کنارم نشست و زمزمه کرد: –بیچاره خیلی غریب مُرد. حالا تو از کجا فهمیدی؟ –ساره پیام... سرفه مجال حرف زدن نداد. علی هم سرفه‌ای کرد و با کف دستش شروع به ماساژ کتفم کرد. –با این اوضاع فکر کنم باید بریم بیمارستان بستری شیم. آدم سالم دورمون نیست که بخواد بیاد این جا به ما برسه. –اصلا مگه بیمارستان جا داره که ما بریم؟ دیدی که امروز چه خبر بود اون آقاهه اون قدر حالش بد بود نمی‌تونست نفس بکشه ولی بستریش نکردن گفتن جا نداریم. نوچی کرد. –آخه این بیماری هم طوریه که اگه بهش نرسی حال آدم بدتر می شه. گوشی‌ام را برداشتم. –بزار یه زنگ به لعیا بزنم ببینم اون چطوره. علی بی‌حال نگاهم کرد و چشم‌هایش را بست و آرام گفت: –اون که صد در صد مریضه، دیروز همه ش تو حلق تو بود. –وای خدا نکنه، اون که دوتا ماسک زده بود. علی پوزخندی زد. –اگه ماسک می‌خواست نگه داره که نصف مملکت مریض نمی شدن، یا همین مامان اینا چرا مریض شدن؟ لب هایم را روی هم فشار دادم. –حالا نفوس بد نزن. لیلافتحی‌پور