💠 چند ويژگى نمازهاى مستحبى 💠
1⃣تمام نمازهاى مستحبى را مى توان آهسته يا بلند خواند.
2⃣نمازهاى مستحبى را نمى توان به جماعت خواند، مگر نماز باران و نماز عيد فطر و قربان.
3⃣همه نمازهاى مستحبى را مى توان ايستاده يا نشسته يا در حال حركت خواند.
4⃣شك در تعداد ركعات، نماز را باطل نمیکند
5 در نمازهاى مستحبى سوره واجب نيست.
6 هيچ يك از نمازهاى مستحبى اذان و اقامه ندارند.
〰〰〰〰〰
توضيح المسائل محشى، ج ۱، ص ۶۴۸.
عروة الوثقى، ج ۱، ص ۶۰۱.
@zoolaleahkam
🌐مسابقه امام شناسی
🔰ویژه اشنایی نسبت به امام زمان( عج)
🔸پیامبر اسلام(ص):
مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ "هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است"
1⃣ سوال اول
حکومت جهانی امام مهدی عج چه چیزی را در بر دارد؟
الف تزکیه نفس
ب تقریب به خدا و برداشتن موانع از این مسیر
ج . ایمان به خدا
2⃣ سوال دوم
اصلی ترین ماموریت امام مهدی عج چیست؟
الف برپایی عدل الهی
ب .مبارزه با استعمار و استکبار
ج . نابودی کفار اسلام
3⃣ سوال سوم
در دوران ظهور ........ در مسائل کلی و فرعی جریان می یابد
الف . تقوا
ب . جنگ
ج اصل عدالت
4⃣ سوال چهارم
به فرموده کدام معصوم خداوند بوسیله امام مهدی عج ظلم و ستم روا نمی دارد
الف امام علی علیه السلام
ب . امام رضا علیه السلام
ج امام حسین علیه السلام
5⃣ سوال پنجم
در سایه عدالت مهدوی کدام موارد سراسری گسترش می یابد؟
الف زمین پس از مردن احیا می شود
ب هیچ حقی از عهده کسی بر دیگری نمی ماند
ج همه موارد
🌸🦋🌸🌸🌸🌸🦋
✅ ترتیب جواب ها را به ایدی زیر بفرستید
@Elham_mirzaei
⏰مهلت مسابقه تا پایان روز چهارشنبه ساعت ۶
ان شالله از بین کسانی که جواب صحیح را فرستاده اند قرعه کشی میشود و طبق قرعه
💰💰 به 10نفر شارژ هدیه ۲۰۰۰ت اهدا میشود 😍🎁(از طرف حامی مسابقه)
🔺👌بزرگوارانی که دو شماره همراه دارند فقط با یک شماره شرکت کنند💐
🔺👌دوستان حتما سوالات را بخوانند و بعد خودشان جواب دهند هدف یادگیری هست
☑️👌تحقیق از اینترنت هم اشکالی ندارد
🔰عزیزانی که از طرف خودشان تمایل به پرداخت جایزه به شرکت کنندگان دارد به پی وی بنده مراجعه کنندجوایز شارژ می باشد و از ۲ هزار تومان شروع میشود💐
و من الله توفیق🌹
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
@zoolaleahkam
📿📖 #احکام_روزه_قضا
📕سؤال
فردی روزه مستحبی گرفت و سپس متوجه شد که روزه قضا بر گردن داشته است. آیا او می تواند همان روزه مستحبی خود را به عنوان روزه قضایش در نظر بگیرد؟
📗پاسخ
کسی که روزه قضا دارد، روزه مستحبی او باطل بوده و در فرض سؤال، بجای روزه قضا محسوب نمی شود. البته اگر تا هنگام افطار یادش نیاید که روزه قضا داشته، ثواب روزه مستحبی را خواهد برد.
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
@zoolaleahkam
#احکام: 🌹
✅یکی از افرادی که واجب النفقه #پدر است #فرزند است تا زمانی که برای زندگی اولیه خود محتاج باشد حتی اگر ازدواج کرده باشد
مثلا اگر #دختری به خانه بخت رفته ولی #داماد بخاطر فقر نمیتواند #نفقه #زنش را بدهد و #پدر هم داراست 💶بر #پدر واجب است #نفقه دخترش را بدهد و نمیتواند بگوید به من مربوط نیست بر عهده #شوهرش است🔶🔷
🌷🙏🌷🙏🌷
@zoolaleahkam
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_نهم 9⃣
🔮ادامه دادم: من تصمیم گرفته ام با مصطفی ازدواج کنم، عقدم هم پس فردا پیش امام #موسی_صدر است. فقط خودم مانده بودم این شجاعت را از کجا آورده ام🤭 مصطفی اصلا نمی دانست من دارم چنین کاری می کنم. #مادرم خیلی عصبانی شد. بلند شد با داد و فریاد و برای اولین بار می خواست مرا بزند که پدرم دخالت کرد و خیلی آرام پرسید: عقد شما با کی؟
🔮گفتم : #دکتر_چمران، من خیلی سعی کردم شما را قانع کنم، ولی نشد. مصطفی به من گفت دیگر نتیجه ای ندارد و خودش هم می خواست برود مسافرت🚗 پدرم به حرف هایم گوش داد و همان طور آرام گفت: من همیشه هر چه خواسته اید فراهم کرده ام. ولی من می بینم این مرد برای شما مناسب نیست❌ او شبيه ما نیست، فامیلش را نمی شناسیم. من برای حفظ شما نمی خواهم این کار انجام شود.
🔮گفتم: به هر حال من #تصمیمم را گرفته ام می روم. امام موسی صدر هم اجازه داده اند. ایشان حاكم شرع است و می تواند ولیّ من باشد. بابا دید، دیگر مسئله جدی است. گفت: حالا چرا پس فردا⁉️ ما آبرو داریم. گفتم: اما تصمیممان را گرفته ایم. باید پس فردا باشد. البته من به امام موسی صدر هم گفته ام که می خواهم عقد خانه #پدرم باشد نه جای دیگر.
🔮اگر شما #رضایت بدهيد و سايه تان روی سر ما باشد من خیلی خوش حال ترم. بابا گفت: آخر شما باید #آمادگی داشته باشید. گفتم: من آمادگی دارم، کاملا👌 نمی دانم این همه قاطعیت و شجاعت را از کجا آورده بودم. من داشتم از همه امور اعتباری، از چیزهایی که برای همه مهم ترین بود می گذشتم. البته آن موقع نمی فهمیدم، اصلا وارستگی انجام چنین کاری را هم نداشتم. فقط می دیدم که #مصطفی بزرگ است، لطیف است و عاشق اهل بیت♥️ است و من هم به همه این ها عشق می ورزیدم
🔮بابا گفت: خب اگر خواست شما این است حرفی نیست. من مانع نمی شوم. باورم نمی شد #بابا به این سادگی قبول کرده باشد. حالا چه طور باید به مصطفی خبر می دادم😥 نکند مجبور شود از حرفش برگردد! تا پس فردا پدرش پشیمان شود! مصطفی کجاست، این طرف و آن طرف. شهر و دهات را گشت تا بالاخره #مصطفی را پیدا کرد.
گفت: فردا عقد است، پدرم کوتاه آمد. مصطفی باورش نمی شد، مگر خودش باورش می شد؟
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام علی علیه السلام:
🔹زکات جمال و زیبایى، عفاف و پاکدامنى است. (غررالحکم: ج۴، ص۱۰۵)
🦋🌸🦋🌸🦋🌸
@zoolaleahkam
4_310226054725763592.mp3
1.73M
#روانشناسی_قلب ۱
🎧آنچه خواهید شنید؛👆
✍ خدا می گه؛
آسمان و زمین...گنجايش منو نداره!
❣اما؛
قلب بنده مومنم،برای من جا داره☺️
🔻راستی؛
قلب ما هم،برای خدا جا داره؟
@zoolaleahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯⭕️🗯⭕️🗯⭕️🗯
#رهایی_از_وسواس
بیان چند نکته کلیدی برای درمان وسواس
🎙 حجت الاسلام فرحزاد.
🦋🌸🦋🌸🦋
@zoolaleahkam
#نیمه_پنهان_ماه 1
زندگی #شهید_مصطفی_چمران
🔻به روایت: همسرشهیــد
#قسمت_دهم 0⃣1⃣
🔮الآن که به آن روزها فکر می کند می بیند آدمی که آن کارها را کرد او نبود. اصلا کار کار آدم و آدم ها نبود، کار #خدا بود، دست خدا بود، جذبه ای بود که از مصطفی بر او مي تابید💖 بی شناخت، شناخت بعد آمد. بی هوا خندید😄 انگار چیزی ذهنش را قلقلک داده باشد.
🔮او حتى نفهمیده بود یعنی اصلا ندیده بود که سر مصطفی #مو_ندارد! دو ماه از ازدواجشان می گذشت که دوستش مساله را پیش کشید. #غاده! در ازدواج تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد، تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می گرفتی، این بلند است، این کوتاه است_ مثل این که می خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد🚫 حالا من تعجبم چه طور شده مصطفی را که سرش مو ندارد قبول كردي😟
🔮غاده يادش بود که چه طور با تعجب دوستش را نگاه کرد، حتى دل خور شد و بحث کرد که، مصطفی #کچل نيست. تو اشتباه می کنی. دوستش فکر می کرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهميده😅 آن روز همین که رسید خانه در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی و شروع کرد به خندیدن. مصطفی پرسید چرا می خندی⁉️ و غاده که چشم هایش از خنده به اشک نشسته بود گفت:
🔮مصطفی، تو کچلی؟ من #نمیدانستم! آن وقت مصطفی هم شروع کرد به خندیدن و حتی قضيه را برای امام موسی هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می گفت: شما چه کار کردید که #غاده شما را ندید؟ ممکن است این جریان خنده دار باشد. ولی واقعا اتفاق افتاد.
🔮آن لحظاتی که با مصطفی بودم و حتی بعد که ازدواج کردیم💍 چیزی از عوالم ظاهری نمی دیدم و نمی فهمیدم. به پدرم گفتم: #جشن نمی خواهم. فقط فامیل نزدیک، عمو، دایی و ... پدرم گفت: به من ربطی ندارد. هر کار خودتان می خواهید بكنید. و صبح روزی که بعد از ظهرش عقد بود و آماده شدم که بروم دبیرستان برای تدریس، مادرم با من صحبت نمی کرد و عصبانی بود😠
🔮خواهرم پرسید کجا مي روی؟ گفتم: مدرسه. گفت: شما الان باید بروید برای آرایش💄 برويد خودتان را درست کنید. من بروم؟ رفتم مدرسه. آن جا هم همه می گفتند که شما چرا آمدید؟ من تعجب کردم گفتم: چرا نیايم؟ #مصطفی مرا همین طور می خواهد✅ از مدرسه که برگشتم، مهمان ها آمده بودند. مصطفی آن جا کسی را نداشت و از طرف او داماد "آقای صدر" و خانواده و خواهرانش و سید غروی آمده بودند و از فامیل خودم خیلی ها نيامدند، همه شان #مخالف بودند و ناراحت...
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
💬 سوال:
خانه ای را اجاره کرده ایم که حیاط آن دارای درخت میوه است، آیا میوه های این درخت برای صاحب خانه است یا برای ماست ؟
✅پاسخ:
اگر خانه را در بست اجاره کرده اید و صاحب خانه شرط نکرده است که میوه درخت مال خودش باشد و عرف اجاره هم چنین باشد که خانه ای که در بست اجاره می شود مستاجر از میوه درخت داخل خانه استفاده می کند، میوه درخت مال مستاجر است.
👈🏼 ولی اگر صاحب خانه شرط کرده باشد که میوه درخت مال خودش باشد، در این صورت میوه درخت مال صاحب خانه می باشد.
📚 منبع: استفتاء از سایت مراجع عظام
🦋🌸🦋🌸🦋🌸
@zoolaleahkam
قرعه کشی این هفته از مسابقه امام شناسی انجام گرفت و طبق قرعه این اسامی در تصویر منتخب شدند
@talabehpasokhgo9
((برندگان جهت دریافت هدیه خود حتما به پی وی بنده مراجعه کنند در صورت عدم مراجعه بنده تکلیفی ندارم))
دعاگوی حامی مسابقه باشین💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 قابل توجه افرادی که
در تعداد رکعات نماز زیاد شک میکنند
- وسواس🔶
#استاد_وحیدپور
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
🙏🌷🙏🌷🙏🌷
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_یازدهم 1⃣1⃣
🔮خواهرم پرسید لباس چه می خواهی بپوشی؟ گفتم: لباس زیاد دارم، گفت باید #لباس_عقد باشد، و رفت همان ظهر برایم لباس عقد خرید. همه می گفتند دیوانه است😒 همه می گفتند نمی خواهیم آبرویمان جلوی فامیل برود. من شاید اولین عروسی بودم آن جا که دنبال آرایش و این ها نرفتم. عقد با حضور همان معدودی که آمده بودند انجام شد و گفتند #داماد بیاید کادو بدهد به عروس. این رسم ما است. داماد باید انگشتر💍 بدهد. من اصلا فکر این جا را نکرده بودم.
🔮مصطفی وارد شد و یک کادو🎁 آورد. رفتم باز کردم دیدم #شمع است. کادو عقد شمع آورده بود. متن زیبایی هم کنارش بود. سريع کادو را بردم قایم کردم همه گفتند چی هست؟ گفتم: نمی توانم نشان بدهم. اگر می فهمیدند می گفتند داماد دیوانه است🤦♀ برای عروس کادو شمع آورده. عادی نبود. خواهرم گفت داماد کجاست؟ بیاید، باید #انگشتر بدهد به عروس.
🔮آرام به او گفتم: آن كادو انگشتر نیست. خواهرم عصبانی شد😡 گفت: می خواهید مامان امشب برود بیمارستان؟ داماد می آید برای عقد انگشتر نمی آورد! آخر این چه #عقدی است؟ آبروی ما جلوي همه رفت، گفتم: خب انگشتر نیست. چه کار کنم⁉️ هر چه می خواهد بشود!
🔮بالاخره با هم رفتیم سر کمد مادرم و #حلقه_ازدواج او را دستم گذاشتم و آمدم بیرون. مهریه ام قرآن کریم📖 بود و تعهد از داماد که مرا در راه تکامل و اهل بیت و اسلام هدایت کند، اولین عروسی در صور بود که عروس چنین #مهریه ای داشت و در واقع هیچ وجهی در مهریه اش نداشت، برای فامیلم، برای مردم عجيب بود این ها. مادرم متوجه شد انگشتری که دستم کرده بودم مال خودش بوده و خیلی ناراحت شد😔
🔮گفتم: مامان! من تو حال خودم نبودم، وگرنه به مصطفی می گفتم و او هم حتما می خرید و می آورد. مادرم گفت حالا شما را کجا می خواهد ببرد؟ آیا خانه🏠 گرفته؟ گفتم می خواهم بروم موسسه با بچه ها. مادرم رفت آن جا را دید، فقط یک #اتاق بود با چند صندوق میوه به جای تخت. مامان گفت: آخر و عاقبت دختر من باید این طور باشد؟ شما آیا #معلول بودید، دست نداشتید، چشم نداشتید که خودتان را به این وضع انداختید؟ ولی من در این وادی ها نبودم. همانجا، همان طور که بود، همان روی زمین می خواستم زندگی کنم. مادرم گفت: من وسایل برایتان می خرم طوری که کسی از فامیل و مردم نفهمند❌ آخر در #لبنان بد می دانند دختر چیزی ببرد خانه داماد. جهیزیه ببرد.
🔮می گویند فامیل دختر پول دادند که دخترشان را ببرد. من و #مصطفی قبول نکردیم مامان وسیله بخرد. می خواستیم همان طور زندگی کنیم🙂
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
﷽ #احکام_اسماء_متبرکه
❓پرسش
جهت ازبين بردن صفحه ها قران و اسما متبرکه چه کار انجام دهيم؟؟ رهبري
📝پاسخ
می توانید در نهر آب بیاندازید یا آن را دفن کنید و اخیرا آنها را به کارخانه های کارتن سازی تحویل می دهند و خمیر می کنند و صورت آن عوض می شود.
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
🦋🌸🦋🌸🦋🌸
@zoolaleahkam
📚 ناتوانی در ادای کفاره روزه
❓سؤال: اگر کسی نتواند #کفاره_افطار_عمدی را به جا آورد، چه وظیفه ای دارد؟
✅ پاسخ رهبری معظم : اگر کسی هيچ يک از سه موردی را که برای کفاره عمد، مخير است، نتواند انجام دهد، بايد به هر تعداد فقير که قادر است، غذا بدهد و احتياط آن است که استغفار هم بکند و اگر به هيچ وجه قادر بر غذا دادن به فقرا نيست، کافی است که استغفار کند، يعنی با دل و زبان بگويد: اَستَغفِرُ اللهَ (از خداوند بخشايش میطلبم).
#احکام_کفارات #کفاره_روزه
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
🦋🌸🌸🌸🌸🦋
@zoolaleahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا #حساسیت_در_حق_الناس
خوب و پسندیده است؟؟ 🤔
🔴 #استاد_فرحزاد
👌عالیست👌
📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید.
🦋🌸🦋🌸🦋🌸
@zoolaleahkam
#نیمه_پنهان_ماه 1
زندگی #شهید_مصطفی_چمران
🔻به روایت: همسرشهیــد
#قسمت_دوازدهم 2⃣1⃣
🔮یک روز #عصر که مصطفی آمده بود دیدنم گفت: این جا دیگر چه کاری داری؟ وسایلت را بردار برویم خانه خودمان🏠 گفتم: چشم. مسواک و شانه و ... را گذاشتم داخل یک نایلون و به مادرم گفتم من دارم می روم. #مامان گفت: کجا؟ گفتم: خانه شوهرم، به همین سادگی می خواستم بروم خانه شوهرم، اصلا متوجه نبودم مسائل اعتبار را. مادرم فكر کرد شوخی می کنم😁 من اما ادامه دادم: فردا می آیم بقیه وسایلم را می برم.
🔮مادر عصبانی شد، #فرياد زد سر مصطفی و خیلی بد با او صحبت کرد که تو دخترمو دیوانه کردی! تو دخترمو جادو کردی! تو... بعد یک حالت شوک به او دست داد و افتاد روی زمین😧 #مصطفی آمد بغلش کرد، بوسیدش. مامان همین طور دست و پایش می لرزید و شوکه شده بود که چی دارد می گذرد. من هم دنبال او و دستپاچه. مادرم می گفت #دخترمو دیوانه کردی! همین الآن طلاقش بده. دخترم را از جادویی که کرده ای آزاد کن!
🔮حرف هایی که می زد دست خودش نبود🚫خود ماهم شوکه شده بودیم. انتظار چنین حالتی را از مادرم نداشتیم. مصطفی هر چه می خواست #آرامش کند بدتر می شد و دوباره شروع می کرد، بالاخره مصطفی گفت: باشد، من طلاقش می دهم. مادرم گفت: همین الان! مصطفی گفت: همین الآن #طلاقش می دهم! مادرم انگار که باورش نشده باشد پرسيد: قول می دهی⁉️ مصطفی گفت الان طلاقش می دهم به یک شرط ...
🔮من خیلی ترسیدم. داشت به طلاق می کشید. مادرم حالش بد بود. مصطفی گفت به شرطی که خود ایشان بگوید، طلاقش می دهم✅ من نمی خواهم شما این طور ناراحت باشید. مامان رو کرد به من و گفت: بگو #طلاق می خواهم. گفتم: باشه مامان فردا می روم، می روم طلاق می گیرم. آن شب با مصطفی نرفتم. مادرم آرام شد و دو روز بعد که بابا از مسافرت آمد🚌 جریان را برایش تعریف کردند. پدرم خیلی مرد عاقلی بود. مادرم تا وقتی بابا آمد، هم چنان سر حرفش بود و اصرار داشت که طلاق بگیرم.
🔮بابا به من گفت: ما طلاق گیری نداریم. در عین حال اگر خودتان می خواهید جدا شويد💕 الآن وقتش است و اگر می خواهید ادامه بدهيد با همه این شرایط که... گفتم: بله همه این شرایط را مي پذيرم. بابا گفت پس بروید. دیگر شما را نبینم و دیگر برای ما #مشکل درست نكنيد، چه قدر به غاده سخت آمده بود این حرف ... برگشت و به نیم رخ مصطفی👤 که کنار او راه می رفت، نگاه کرد...
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
📚 تزریق واکسن برای حضور در راهپیمایی اربعین
💠 سؤال: با توجه به اینکه رفتن به #زیارت_اربعین مشروط به #واکسن زدن شده است؛ آیا می توانیم برای عبور از مرز #گواهی_تقلبی ارائه دهیم؟
✅ جواب: ملاک در اینگونه امور، قوانین و مقررات جمهوری اسلامی و مصوّبات #ستاد_کرونا می باشد و در هر صورت ارائه گواهی تقلبی جایز نیست.
📚 منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
🌸🌸🦋🌸🦋🌸
@zoolaleahkam
🌐مسابقه امام شناسی
🔰ویژه اشنایی نسبت به امام زمان( عج)
🔸پیامبر اسلام(ص):
مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ "هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است"
1⃣ سوال اول ظهور چه موقع رخ می دهد؟
الف جهان پر از ظلم و جور
ب . آمادگی همگانی
ج ظهور ناگهانی و بی خبر است.
2⃣ سوال دوم
فواید ظهور کدام فواید زیر را بر دعا کننده در بردارد؟
الف اظهار محبت قلبی است
ب نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان است
ج همه موارد
3⃣ سوال سوم
حلقه وصل انسان و خدا ....... کیست؟
الف امام
ب نماز
ج ارتباط قلبی
4⃣ سوال چهارم
........... یکی از زمینه های ظهور اجتماعی می باشد
الف . دعای جمعی
ب اضطرار
ج همه موارد
5⃣ سوال پنجم
عدم شناخت امام زمان عج کدام عواقب را در پی دارد؟
الف به وصیت هیچ یک از انبیا عمل نکرده است
ب مرگ او جاهلی است
ج هر دو مورد
🌸🦋🌸🌸🌸🌸🦋
✅ ترتیب جواب ها را به ایدی زیر بفرستید
@Elham_mirzaei
⏰مهلت مسابقه تا پایان روز چهارشنبه ساعت ۶
ان شالله از بین کسانی که جواب صحیح را فرستاده اند قرعه کشی میشود و طبق قرعه
💰💰 به 10نفر شارژ هدیه ۲۰۰۰ت اهدا میشود 😍🎁(از طرف حامی مسابقه)
🔺👌بزرگوارانی که دو شماره همراه دارند فقط با یک شماره شرکت کنند💐
🔺👌دوستان حتما سوالات را بخوانند و بعد خودشان جواب دهند هدف یادگیری هست
☑️👌تحقیق از اینترنت هم اشکالی ندارد
🔰عزیزانی که از طرف خودشان تمایل به پرداخت جایزه به شرکت کنندگان دارد به پی وی بنده مراجعه کنندجوایز شارژ می باشد و از ۲ هزار تومان شروع میشود💐
و من الله توفیق🌹
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
@zoolaleahkam
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_سیزدهم 3⃣1⃣
🔮چه قدر به #غاده سخت آمده بود این حرف. برگشت و به نیم رخ مصطفی که کنار او راه می رفت، نگاه کرد. فکر کرد، مصطفی ارزشش را دارد👌 مصطفی عزیز که با همه این حرف ها او را هر وقت که بخواهد به دیدن #مادر می آورد. بابا که بیشتر وقت ها مسافرت است. صدای مصطفی او را به خودش آورد:
🔮امروز دیگر خانه نمی آیم سعی کن #محبت_مادر را جلب کنی، اگر حرفی زد ناراحت نشو. خودم شب می آیم دنبالتان. آن شب حال مامان خیلی بد شد😣 ناراحتی کلیه داشت. مصطفی که آمد دنبالم. گفتم: مامان حالش بد است. ناراحتم. نمی توانم ولش کنم. مصطفی آمد بالای سر مامان دید چقدر #درد می کشد، اشک هایش سرازیر شد😢 دست مامانم می بوسید و می گفت: دردتان را به من بگویید.
🔮دکتر آوردیم بالاي سرش. گفت باید برود #بیروت بستري شود، آن وقت ها "اسرائيل" بين بيروت و صور را دائم بمباران می کرد و رفت و آمد سخت بود، مصطفی گفت: من می برمتان🚗 مامان را روی دستش بلند کرد. من هم راه افتادم رفتیم بیروت.
🔮مامان یک هفته بیمارستان بود و مصطفی سفارش کرد که شما باید بالای سر مادرتان بمانید، ولش نكنيد❌ حتى شب ها. مامان هر وقت بیدار می شد و می دید #مصطفی آن جا است می گفت تو تنهایی، چرا غاده را این جا گذاشته ای، ببرش! من مراقب خودم هستم،
🔮مصطفی می گفت: نه، ایشان بالای سرتان بماند. من هم تا بتوانم می مانم🙂 دست مادرم را می بوسید و اشک می ریخت. مصطفی خیلی #اشک می ریخت، مادرم تعجب کرد، شرمنده شده بود از این همه محبت♥️ مامان که خوب شد و آمدیم خانه و من دو روز دیگر هم پیش او ماندم. یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از آن که ماشین را روشن کند، دست مرا گرفت و #بوسید.
🔮می بوسید و همان طور با گریه از من تشکر می کرد😭 من گفتم برای چی مصطفی؟ گفت: این دستی که این همه روزها به #مادرش خدمت كردی برای من مقدس است و باید آن را بوسید. گفتم از من تشکر می کنید؟ خب، این که من خدمت كردم مادر من بود و مادر شما نبود، که این همه کارها می کنید☺️ گفت: دستی که به مادرش خدمت می کند #مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این محبت و عشق💖 به مادرتان خدمت کردید.
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃