😳 سورپرایز شدیم. 🔸وسط این شلوغ پلوغی‌ها یه نفر چند تا بسته ویتامینC آورد پشت موکب واسه عوامل پشت صحنه. گفت «می‌دونم چند شب هست بی‌خوابی کشیدین، ویتامینC بخورین، یه دفعه مریض نشین». زدیم به بدن و دسته جمع، شاخ در آوردیم. 😁 بله، غدیر اینجوریاس آقاجووو 😁 @zoorkhane_ir

بالاخره تموم شد. 😥🥱 خطاطی روی دیزی‌ها هم بالاخره تموم شد. 🔸ببعی‌ها امشب توی دیگ به هم رسیدن و تا صبح با پیاز و سیب زمینی و نخودها حرف‌های خوشمزه می‌زنند. @zoorkhane_ir 💪

📌بخشی از نتایج مذاکرات ۵+۱ دیشب در دیگ 🙈 (یعنی بین ببعی‌ها + ۱.نخودها ۲.پیاز ۳.ادویه ۴.گوجه ۵.سیب زمینی و..)🍲 @zoorkhane_ir 💪

فقط.. فقط... فقط.... فقط به عشق علی 🌸 @zoorkhane_ir 💪

یک دیزی پر از عشق به علی 💚 مزیّـــــن به نـــــام عــــــــــــلی 💚 به همــت خـادمان عـــــــلـی 💚 برسه به دست عشاق عــــلی 💚 @zoorkhane_ir

. ز کودکی خادم این تبـــار محترم تا الان که نوجوون شدم😎🤓 بزن شارژشی !🔋 @zoorkhane_ir

توزیع دیزی‌ها تمام شد. بین خانواده بهزیستی و عموم مردم. الحمدلله. تشکر از همه شما خوبان که همراهی کردین. 🔸گزارش‌های بعدی براتون ارسال میشه. گوشتون به کاناله دیگه؟😉👌 @zoorkhane_ir

بیا بزنیم به جاده #اردو_جهادی غدیر امسال @zoorkhane_ir

#غدیر همچنان جاریست. 🔸عید غدیر سه روز هست. امروز روز سوم جشن غدیر میشه. 📌امروز قراره بریم روستاهای فریدون شهر (دره سیب و قلعه سرخ) و با کمک مردمی یه جشن شاد و مردمی بزاریم.

این اردو جهادی غدیر، قضیه داره که میگم در ادامه.

قصه از اینجا شروع شد.👆 یعنی کنار قبر مطهر پهلوان سعید و پهلوان محمد.😍 ⏰چند هفته قبل از غدیر امسال. 🔸ما و خیلی‌های دیگه که نیستن تو عکس، حدودا هفت هشت سالی میشه که عید غدیر دور هم جمع میشیم و می‌خوایم واسه مولا یه کاری بکنیم. یه سال فلافل دادیم، یه سال سیب زمینی، یه سال جشنواره نوجوان، یه سال مسابقه و... . 🔸امسال هم دوباره دورهم جمع شدیم. 🔸اما اینبار کنار پهلوان سعید و پهلوان محمد. 📌همه داشتیم به این فکر میکردیم که: «امسال غدیر چه کاری بهتری میشه کرد» 🔸شاید بیش از پنجاه ایده مختلف داشتیم ولی نهایتا یکی از رفقای غدیری سابق‌مون که این سال‌ها پزشک شده بود، همه کاسه کوزه‌هامون رو به هم ریخت: ایشون پزشک شدن و در فریدون شهر مستقر هستند. این رفیق‌مون گفت، اونجایی که شما زندگی میکنید رو من خوب میشناسم. ولی شما اونجایی که من زندگی میکنم رو اصلا نمی‌شناسین. _گفتیم یعنی چی؟ گفت اونجایی که شما زندگی میکنین، غدیر خیلی خبره و اونجایی که من زندگی میکنم، هیچ خبری نیست! _گفتیم: مگه میشه؟ مگه داری؟ گفت بیاین ببینین: رفتیم و دیدیم. دیدیم بعله. درست میگن. 🔸نهایتا قرار شد، امسال جشن غدیر به اونجا و یه جشن مفصل با کمک خود مردم، توی چند تا از روستاهای فریدون شهر برپا کنیم.

🔸گفتیم قبول داریم حرف‌هات رو ولی #باور نداریم. تا نبینیم نمیشه. 🔸خلاصه پاشدیم و زدیم به جاده. رسیدیم فریدون شهر. با دوست‌مون رفتیم اون روستاهای محرومی که می‌گفت. 🔸با این که چند روز به غدیر رفته بودیم، هیچ پرچم و پرده ای اونجا نبود و حال و هوای روستا خیلی غدیری نبود.