آخه چرا یکی باید حرف نزنه و فقط تیکه بندازه دوست خوبم😐

من آدمِ شادی‌ام، ولی این چندوقت همه چیز دست به دست هم داده تا روی مود خوبی نباشم.

اعصابم بهم میریزه وقتی میبینم واقعا هیچکس نیست که من رو عمیقا درک کنه. همه اونهایی که ازم توقع درک داشتن الان سرشون تو زندگی خودشونه.. و بعضیاشون حتی این اوقات تلخی من رو با رفتارشون بیشتر میکنن.

و بهترین کاری که میتونم برای خودم بکنم اینه که هی به خودم یادآوری کنم تموم آدما فانی ان و ته تهش خداست که برای آدم میمونه.

و آدم اگه خدا رو داشته باشه به هیچ احدالناسی محتاج نمیشه.

ولی دنیا جای عجیبیه. یه فاطمه‌ی مسلمونِ نوزده ساله روی یه نقطه از کره زمین بخاطر اینکه امروز با همه اضطکاک داشته و بعضی از اطرافیانش طوری رفتار کردن که انگار اون وجود نداره، ناراحت و گرفته‌ست. و شاید یه فاطمه‌ی مسلمونِ نوزده ساله‌ی دیگه توی یه نقطه دیگه از کره زمین بخاطر استرس بمبارون شدن کشورش، یا از دست دادن اعضای خانوادش ناراحت و گرفته‌ست. شاید هم یه فاطمه‌ی مسلمونِ نوزده روزه بخاطر موشک و بمب یا حتی نبودن برق و آب توی بیمارستان‌ها، نتونسته به نوزده سالگی برسه..

خب خاک تو فرق سرم کنن😄👍

بچه‌ها از اتاق فرمان اشاره میکنن هنوز ۱٠٠ روز تا نوزده سالگیم مونده. پس منتفیه.🤣🤣🤣

_

چرا این دوتا لعنتی اینقدر خنده دارننننن:))) فرقی نداره بار چندم باشه که میبینمشون، هربار ببینم قهقهه هام به آسمون میره.