#هفته_بسیج✨💎|
#بسیجی🌿 #بسیج💕
.
معلم‌پرسید:
چندتابمب‌براۍنابودۍداعش‌واسرائیل‌لازمھ ؟!
دآنش‌آموز : دوتا;)🌸
همھ خندیدن.
معلم : دوتا؟؟!چطورۍ؟
دآنش‌آموز:
۱)فرمان‌سیدعلۍ😎
۲)سربند‌یازهرا😌✋🏻
✍️فاطمه ارشد
امروز به گواه تاریخ چهلم #مهسا_امینی بود.
و گروه های زیادی برای تجمع های خیابانی فراخوان داده بودند.
مثل همیشه در سایت دیوار به دنبال آگهی های کاری میگشتم. که به یک آگهی کاری مناسب رسیدم. با شماره ای که گذاشته بودند تماس گرفتم تا شرایط را بدانم.
گفتند امروز ساعت چهار تا شش میتوانی مراجعه کنی تا هم با شما آشنا شویم هم اطلاعات بیشتری بدهیم.
اما صداهایی که از بیرون به گوش میرسید خبر از اوضاع نامناسب برای بیرون رفتن میداد.
ولی من مصر تر از آن بودم که پا پس بکشم. چون هم میخواستم ببینم واقعا در این شرایط بیرون رفتن ترسی دارد و هم این فرصت شغلی را از دست ندهم.
راه افتادم.
خیابان جلوی خانه مان چند سطل آشغال را آتش زده بودند. و یکی را هم در وسط خیابان رها کرده بودند. ضایعاتی ها که همیشه در این سطل آشغالها دنباله روزی خود را میگرفتند درمانده و وامانده به سطل آشغالهای آتش گرفته نگاه میکردند. و می پلکیدند. آخر تنها محل درآمد آن بندگان خدا همین بود.
وقتی به ایستگاه دروازه دولت نزدیک شدم از پیچ شمران صدای گلوله به گوش رسید که مردم مقابل ورودی مترو شروع کردند به دادن شعارهای: بی شرف بی شرف، بیشرف #بسیجی. کمی ترسیدم چگونه از بین آنها رد بشومم که به قول آنها شمایل بسیجی دارم. اما ترس را کنار گذاشته بالاخره رد شدم.
بعد از مصاحبه کاری و موقع برگشت دوباره در خود ایستگاه دروازه دولت تجمعی از دختران کشف حجاب کرده شکل گرفته بود که شعار #مرگ_بر_دیکتاتور و #آزادی ، ازادی سر میدادند.
با خنده و شادی تمام پله های مترو را طی کرده که یکی از مسئولان مترو گفت: فقط ندویین که به هم دیگه یا به کسی بخورین بعد زمین بخورین.
که یکی از زنان شروع کرد به فریاد که نمیزارین حتی یه اعتراض هم کنیم.
به هر حال این جمعیت هم متفرق شدند.
و سلامت به خانه رسیدم.
الان هم با گذشت چند ساعت دوباره شعارهای متعددشان از بیرون به گوش میرسد.
واقعا کسی نیست بپرسد اگر دیکتاتوری بود شما به این راحتی شعار نمیدادید، زورتان به سطل آشغال های درمانده نمیرسید و با پوشش های مختلف نبودید.
واقعا کدامین دیکتاتور؟
#مهسا_امینی
#دیکتاتور
#زن_زندگی_آگاهی
@zxcvcxz